?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
رمان جدیدم به صورت آنلاین فقط اینجا گذاشته میشه??
https://eitaa.com/joinchat/3706388480C6acd183008
از لذت مطالعه و گوارا کردنش جا نمونید
?شروع عضوگیری کانال VIP با تخفیف فوقالعاده به مناسبت روز پدر! فرصتی عالی پیش روتونه تا به کانال VIP بپیوندید و از مزایای ویژهش استفاده کنید: ●تخفیفهای ویژهتر برای خرید کتابها و دورههای آموزشی. ●تخفیف بیشتر برای کمپهای کتابخوانی و اشتراک داستانهای…
بابا،
تو همیشه تکیهگاه بودی، حتی وقتی خسته و شکسته بودی و کسی نمیدید.
چیزی برای خودت نخواستی، حتی یه آرزوی کوچیک اما همیشه برای ما بهترینها رو ساختی.
تو دنیایی که قرعهکشی، شانس یا ارث و ميراثی نبود که دستتو بگیره، دستای زحمتکش خودت بود که ما رو بالا کشید و خونهمون رو گرم نگه داشت.
تو از خوشیای خودت گذشتی، گاهی حتی از خودت، تا ما زندگی رو کم و سخت حس نکنیم.
بابا، تو قهرمانی.
دنیا هیچ مدالی گردنت ننداخته اما قلبِ و نگاه پر افتخار من تا همیشه گردنته❤️
لیلی سلطانی
هدیه دادن کتاب بستگی به علاقه و سلیقهی طرف مقابل داره. یک لیست از کتابهایی که برای همهی سلیقهها مناسبن میذارم.
لیلی جانم به نظر شما برای یک دختر ۲۰ساله کتاب چی هدیه بدم؟
لیلی جانم به نظر شما برای یک دختر ۲۰ساله کتاب چی هدیه بدم؟
بخشی از نامههای شما. تکتک پاکت نامهها رو باز کردم و خوندم.
امشبم با متنهای پر از احساس و خلاقیت شما زیباتر شد.
قلمتون پرتوان و قلبتون پر از الهام باشه?
لبخندی که سال ها آن را از یاد برده بود مهمان صورتش شد، لبخندی که نه فقط لب ها بلکه با چشم هایش هم بازی میکرد و چه چیز واقعی تر از خندیدن چشم ها بود؟ آن هم وقتی که در روزهای خاکستری زندگی اش مدت ها بود به فراموشی سپرده شده بود.
لبخندی که سال ها از یاد برده بود ، به نرمی روی صورتش کشیده شده بود .
صورتش اب شده بود ، زیر چشمانش کبود...
رنگ به رخ نداشت .
چشمان پر حرفش سکوت پیشه کرده ، به انتظار نشسته بود...
دنیا دیگر برایش به تنگ امده و مرگ را دو بال برای پرکشیدن میدید از این قفس...
لبخندی که سالها آن را از یاد برده بود، او را به خود آورد؛ نمرده بود!
لبانش را به دنبال لحظههای شادیاش بیشتر کشید و با خود گفت: نمردی، چون عهد بستی زمین بخوری، ولی شکست نه!
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago