?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago
امروز،
شادمانه عصیان کن
موجّه نباش
دیوانگی کن
امروز،
دست هر «نباید» را بگیر و کودکانه برقص
و به هر «باید»ی، شجاعانه پوزخند بزن..
امروز،
خلاف کعبه بچرخ
خلاف هنجارهایت بگو
خلاف باورهایت حرف بزن
از زیر سوال بردن نترس
و ببین که با هر قدم متفاوتی که برمیداری، بندی از وجودِ «اسیر در دخمه تاریک ذهن» باز می شود
حالا ببین که چه سیال شدی
چه روشن شدی
سبکبال شدی
امروز،
از «غلط» بودن نترس
یک بار غلط باش تا ببینی، آن حس آشنا و به ظاهر امنِ درست و حق بجانب بودن، چه بی رحمانه فرصتِ تجربهی زیبای آزادی را از تو میگیرد
امروز ،
عاشقانه ببین که کلید آزادی از قفسِ امن و آشنای ذهن، همان شجاعت در تغییر نگاه توست
امروز،
هنگام بروز هر اتفاقی،
هنگام ظهور هر احساسی
هر تجربه ای
هر قضاوتی،
چندین بار با خودت تکرار کن:
راه همیشگی را نرو
راهی را که خوب میشناسی نرو
راه همیشگی را نرو
امروز،
آهسته باش
آهسته برو
آهسته بیا
آهسته بنوش
آهسته بخوان
امروز،
از زمان عقب بمان
هر رقابتی را بباز
هر مجادلهای را رها کن
از هر «باید»ی روی برگردان
امروز،
به هر جدیتی بخند
به هر حقانیتی شک کن
به هر اصلی پشت کن
امروز،
هر «مکروه»ی را با عشق نگاه کن
هر ناصوابی را بدون ذهن، بسنج
هر قانونی را زیر سوال ببر
امروز،
رها باش
از هر باید و نباید
از هر درست و نادرست
از هر زشت و زیبا
امروز،
روان باش
و به هر تعصب و هر نگاهِ خشک و خشنی، نور بتابان
امروز،
کمی عقب بایست
و آزاد از هر متر و معیار ذهنت،
به هر چیز و هر کس و هر اتفاق با عشق نگاه کن.
نازنین
«جارو بزن»
یه جارو بردار و هرچی تو ذهنته رو جارو بزن و از "همه چیز" خالی شو.
دقت کن "از همه چیز"
از همه چیز خالیِ خالیِ خالیِ خالیِ خالیِ خالیِ خالی شو.
هر فکر و احساس و حالتی که اومد پیش از اینکه خودی نشون بده، جاروش کن.
آخه به همین راحت... ؟ جارو بزن
آخه من الان تو این شرای...؟ جارو بزن
باور میکنید که من ...؟ جارو بزن
آخه کی میتونه تو این وضعی...؟ جارو بزن
من تو زندگیم از گذشته یک چیزهایی رو.... جارو بزن
تو زمان کودکی... جارو بزن
الان واقعا نمیت... جارو بزن
تمام سرمایه ام تو بور... جارو بزن
آخه تو این کشور.... جارو بزن
عشقم یعنی کسی که با تمام وج.... جارو بزن
همسرم بهم خ... جارو بزن
بچم الان چند ساله که ... جارو بزن
این بیماری داره منو... جارو بزن
من توی مراقبه عمیق ... جارو بزن
چند وقت پیش بود که تجربه .... جارو بزن
رامانا میگه که .... جارو بزن
بنظرم نادوگانگ... جارو بزن
چاکرای ... جارو بزن
کندالین... جارو بزن
خب این تمرین رو هم انجام دادم اما در نهای... جارو بزن
وای من همش یادم میره باید جارو بزنم .. جارو بزن
من... جارو بزن
در نهایت وقتی بعد از مدتی که اینو تمرین کردی و آرام گرفتی
از همه چیز حتی از خودِ جارو زننده هم خالی شو.
این تمرین را روزانه انجام بده.
دقت کن که اون بالا چی نوشته شده بود: از "همه چیز" خالی شو، همه چیز.
@direct.path برگرفته از صفحه
زیرِ دیوارِ وجودِ تو، تویی گنج گهر
گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی
تو باید قدم به قدم جلو بروی.
نفس به نفس.
چرخه تنفس را دنبال کن. دم و بازدم را. هر دوی آنها با ارزش هستند.
همه چیز میگذرد، خودت خواهی دید.
هر طلوع خورشید، غروب را به همراه دارد.
پوسته قدیمی خواهد ریخت.
برگ درختان خواهد ریخت و البته این افتادن، چیزی از زیبایی برگ کم نمیکند.
آنهایی که دوستشان داری میمیرند و شکل فیزیکشان را از دست میدهند و به نور باز میگردند. به سوی حقیقت کامل و اصلیشان.
همان طور که اکهارت تلی به ما یادآوری کرد: حتی خورشید نیز روزی میمیرد.
ما امنیت را در جاهایی جستجو میکنیم که هرگز پیدا نخواهد شد.
ما از اضطراب فرار میکنیم
از تهی بودن خندهداری که در مرکز وجودمان زندگی میکند دوری میکنیم
و از زندگی کردن فرار میکنیم.
دروغ بزرگی را درباره عشق به ما فروختهاند:
که باید همیشه با ارزش باشی
لعنت به با ارزش بودن!!
عشق چیزی نیست که کسی بتواند به تو بدهد.
چیزی نیست که تو برای داشتنش التماس کنی.
چیزی نیست که به دست بیاوری و یا لایقش باشی.
اگر موفق شوی، اگر نمره بیست بگیری، اگر ترفیع بگیری، اگر مسابقهای را برنده شوی، عشق بیشتری دریافت نمیکنی.
تو باید از این توهم رها شوی.
تو مجبورنیستی با ارزش باشی..
تو فقط باید زنده باشی و پیشاپیش با ارزش هستی.
تو کامل هستی، حتی اگر تنها باشی
اگرچه تو هیچ وقت تنها نیستی زیرا تو هرگز از ستارگان، کوهها و درختان چمنزار جدا نیستی.
نفسی را که برمیخیزد و فرو میافتد، دنبال کن
در وجودت، برای این احساسات نادیدهگرفته شده، جا باز کن
یاد بگیر که به بدنت و به ریتم آن، به راههایی که تلاش میکند از خودش محافظت کند، به غیر قابل پیشبینی بودنش و احساس ناامنی اش، اعتماد کنی.
در سوزش درون قلبت نفس بکش.
و به آن احساس ناامنی، امنیت ببخش.
به آن احساسی نا امنی، امنیت ببخش: این آزادی است.
به آن ابعاد وجودت که احساس کمبود عشق دارند، عشق بورز و این همان عشقی است که همیشه رویایش را داشته ای.
عشقی که برای دریافتش، هیچ نیازی به لیاقت و شایستگی ندارید.
مترجم @silent.na
(نازنین)
و «لبخند»، کلیدِ گمشدهی قفل ِ آن درِ به ظاهر سفت و سخت و آهنینِ رو به «حضور» بود
به وقت دلتنگی، لبخند زدم و گشادهسینهگی از راه رسید.
به وقت سوگ، لبخند زدم و عشق، دست نوازش بر سرم کشید.
به وقت خشم، لبخند زدم و شکیبایی در آغوشم گرفت.
به وقت ناامیدی، لبخند زدم و نور بر دلم جاری شد
لبخند، طنابی بود که از چاه تاریک ذهن بیرونم کشید
آبی گوارا بود که بغضِ «نشدن» ها را فرو داد
آغوشی گرم بود که مرا آنگونه که هستم در بر گرفت
و دستی بود که پردهی ضخیم ذهن را از پنجره روشنِ رو به حقیقت کنار زد
به من اعتماد کن
و «معجزهی لبخند» را دست کم نگیر
و به دنبال دلیلی برای لبخند زدن نباش
لبخند، پیامِ بیکلامِ سپاسگزاری است
لبخند، ارتعاشِ عاشقانهی شکرگزاری است
شکرگزاری برای بودن،
برای تجربهی زندگی،
برای تجربهی این لحظه، همانگونه که هست
لبخند انکار تلخیِ اتفاقات و سختی شرایط نیست
لبخند نادیده گرفتن احساسات و تلقین ذهن برای شاد بودن نیست
لبخند، فارغ از حال دلت،
فارغ از رنگ روز و روزگارت،
قلبت را زلال، نفَست را سبک، و بدن منقبضت را سیال میکند
در بطن هر لبخند، دستی است که بر شانهات میکوبد و در گوشت زمزمه میکند: سخت نگیر رفیق! همه چیز خوب است
لبخند، گویی «الههی سادگی» است که پیچیدگی های زیرکانهی ذهن را به سُخره میگیرد!
لبخند، سادهترین معجزه است
لبخند، کوتاه ترین راه به سمت «حضور» و «بودن» است
لبخند، روشنیبخش لحظه های زندگیست
باور نمیکنی؟
امتحان کن!
نازنین
من خود را به سکوت میبخشم.
من عمیقا در بودنِ خویش غرق میشوم.
من در گستردگیِ خویش استحمام میکنم.
من از این که به تمامی عاشقِ خود باشم، باکی ندارم.
من طعم وجود خویش را میچشم.
من در چشمانِ خویش نگاه میکنم و شگفتزده میشوم از آنچه که میبینم و آنچه قادر به دیدنش نیستم.
من در میان روزهای زندگی، شیرینیِ آن، و رایحه و عطر اعجاب انگیزش شفا مییابم.
من حیرتِ خویش را زمانی که احساسات در بدنم حرکت میکنند و سیستم اعصابِ آسیب پذیرم را تکان میدهند، نگاه میکنم.
شادی و اندوه، وضوح و ابهام، همگی عزیزانِ من هستند.
امواجِ عمیقترین تردیدها، و همچنین قطعیتها،
خشم و ترس،
شرم و غرور،
من همگی را نگاه میکنم و گرامیشان میدارم و همچنان که از من عبور میکنند، میخندم و میگریم.
همچنان که در شهر راه میروم، در درونِ خویش میآسایم و در قلبِ خویش آرام میگیرم.
و حتی بیشتر در «بودن»ِ خویش میافتم.
من عمیقا تنها هستم و عمیقا به همهی زندگی متصلم.
من مرگ را به تمامی در اطراف خود احساس میکنم. آن احساس پوسیدن و از هم گسیخته شدنِ چیزها، احساسِ تغییر دائمیِ فرمها و گذرانِ رویاها.
از دست دادن، ناامیدی، از هم پاشیدنِ امیدها و آیندهي در همشکسته.
من تاریکی را جشن میگیرم و در آن می آسایم.
اجازه میدهم تا شب هستهي وجودم را لمس کند.
شب را به عنوان معشوق خویش برمیگزینم.
من با قلبْشکستهها میگریم.
با آنها که توسط دنیا مورد خشونت واقع شدهاند، نادیده گرفته شدهاند و مورد تهاجم قرار گرفتهاند، تا بهشت میگریم.
من موفقیت زنان و مردان را جشن میگیرم و هنگام زمین خوردنشان، در کنارشان میمانم.
من تنها هستم و نمیتوانم خود را از انسانیت دور کنم.
من هیچ چیز نیستم و همه چیز را با عشق و کنجکاوی لبریز میکنم.
من در تضادِ وجودِ خویش نفس میکشم.
در ضدیتها و ناهنجاری ها نفسِ خویش را بیرون میدهم
و همه وجودم با رازی ابدی به لرزه میافتد.
و من در درونِ خویش، شادم.
بله، بودنِ من منبع عمیقترینِ شادیهاست
اگر امروز، آخرین روز زندگی من باشد، اگر این آخرین پیادهروی من در این خیابان باشد، بگذار تنها با شکرگزاری بر لبهایم، با عشق در قلبم، و با حیرتی کودکانه از آسیبپذیری خویش، از آن بگذرم.
من خویش را به سکوت میبخشم.
جف_فاستر#
مترجم@silent.na
(نازنین)
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago