𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 2 days ago
«من واقعا قرار بود تا ۲۳ سالگی یه چیزی بشم.»
این جملهای هست که لینی میگه. زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده، نمیتونه کار پیدا کنه و چند هفته در حالیکه روی مبل لم داده، تلویزیون تماشا میکنه، سیگار میکشه و فقط با تلفن صحبت میکنه. درست زمانی که فکر میکنه به بنبست خورده، میگه که قرار بوده کسی بشه و دوستش، تروی، در جواب بهش میگه:
«عزیزم، تنها کسی که باید در ۲۳ سالگی باشی خودتی.»
جملهی جالبی بهنظر میرسه. و بعد لینی در جواب بهش میگه که حتی نمیدونه که دیگه چه کسی هست. چند روزه که مدام به این جملهها فکر میکنم و به نظرم هیچچیزی رو نزدیکتر از این چند دیالوگ به خودم نمیتونم حس کنم. من هم قرار بود کسی بشم ولی این کسی که قرار بود باشم دقیقا قرار بود چه ویژگیهایی داشته باشه؟ فکر میکنم دیگه نمیدونم. آیا فراموشش کردم یا اینکه از همون اول نمیدونستم؟
راستش بیشتر دوست دارم شبیه به تروی فکر کنم. درحالی که کنار دریا ایستاده و لینی ازش فیلم میگیره، بعد از کمی غر زدن در مورد زندگی میگه:
«…پس از جزئیات لذت میبرم. یه دونه دوبل برگر با پنیر، آسمون ده دقیقه قبل از اینکه بارون بیاد، اون لحظهای که خندهت تبدیل میشه به قهقهه. اینها خوبه. بعد من همینطوری تکیه میدم و سیگارم رو بیوقفه دود میکنم و حسابی لذت میبرم. این همهی چیزی هست که نیاز داریم: شاید یه کم سیگار، یه فنجون قهوه، و کمی گفتوگو. خودم و خودت و یه پنج دلاری.»
شاید نیازی نیست فعلا چیزی یا کسی باشم. شاید همینطوری خوبه.
ترس همیشه همراهِ من بوده. این حقیقت را قبول کردم.. اما بعد از فرارهای متعدد به این نتیجه رسیدم که راه حل ترس، فرار کردن نیست.
کاری از دستم برنمیاد. فکر کردن خستهم کرده، فرار کردن از فکر کردن بیشتر خستهم کرده.. فعلا میشینم وسط دانشکده به درختها نگاه میکنم تا زمان بگذره بعدش هم میرم باشگاه تا زمان بگذره.. بعد هم میرم عصر با بچهها خرید که زمان بگذره. آخه میدونی که.. کاری از دستم برنمیاد عزیزم. من آدم زمانهای از دست رفتهم. میذارم زمان بگذره که بعدا حسرتشو بخورم.
نمیخوام از این بزرگ تر بشم دیگه. کافیه.
ریگ روان روی شونههام سنگینی میکنه.. نه میتونم تمومش کنم، نه میتونم بزارمش کنار.
نمیدونم اینکه انقدر خسته میشم که حتی نمیتونم فکر کنم خوبه یا بد..
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 2 days ago