?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
بیانیه شورای دبیران نشریه میهن
شورای دبیران نشریه میهن پس از حدود نه سال انتشار ادواری به صورت یک نشریه اینترنتی، بنا به دلایلی، تصمیم به قطع انتشار میهن به صورت مجله اینترنتی ادواری گرفته است.
شورای دبیران میهن قضاوت در باره مزیتها و کاستیهای این 48 شماره را به خوانندگان عزیز نشریه می سپارد اما همه تلاش این شورا و مجموعه دوستانی که در این سالیان همکار و همراه یکدیگر بوده ایم این بوده است که بتوانیم در حد توان محدودمان به مبرم ترین مسائل سیاسی کشور، البته از منظر راهبردی و نه صرفا تحلیل مسائل روز، بپردازیم. مرور عناوین انتخابی برای هر شماره نشریه در طول این سالها شاید به خوبی بیانگر این رویکرد باشد.
صحنه سیاست و سیاست ورزی ایرانیان در طول این سالیان اما، شاهد حوادث گوناگونی بوده و فراز و نشیبهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. یکی از این تحولات هم تغییر ماهیت ارتباط ، رسانه و شیوه ها و ابزارهای گوناگون آن بوده است.
میهن دوره اخیر خود را از یک نشریه هم کاغذی و هم مجازی آغاز کرد ولی در گذر زمان نشر کاغذی را متوقف نمود و سالهاست که به صورت ادواری در فضای مجازی منتشر می شود.
اگر نگوییم در چند سال ولی با تاکید میتوانیم بگوییم در چند ماهه اخیر، به خصوص بعد از جنبش مهسا، مسئولان نشریه به تناوب در باره میزان ارتباط گیری ما با مخاطب و به هنگام و موثر بودن آن به صورت یک مجله اینترنتی آن هم با فواصل دو ماهه، بحث و گفتگو داشته ایم.
در این نوشتار ضروری می دانیم که این جمع بندی شورای دبیران را با همراهان و همکاران و به خصوص با خوانندگانی که بسیاری شان در طول این سالیان مشوق ما بوده اند در میان بگذاریم که با توجه به سیر شتابناک حوادث در عرصه سیاسی کشورمان از یکسو و کندی ارتباط به خاطر شکل و شمایل نشریه ای با فاصله دو، سه ماه (به صورت یک نشریه اینترنتی به همراه نسخه پی دی اف هر شماره)، از دیگر سو، به نظر می رسد دیگر میهن در شمایل کنونی اش از کارایی لازم برای ارتباط گیری با مخاطب و به هنگام و موثر بودن آن برخوردار نباشد.
بر این اساس شورای دبیران میهن به این تصمیم رسیدیم که با قطع انتشار کنونی به بررسی این بپردازیم که آیا بهتر نیست که صورت و سیمای میهن به عنوان یک رسانه سیاسی- راهبردی تغییر کند و مثلا به مثابه یک اتاق فکر با همان رویکرد اما به شکل سیال تر و فعال تری در شکل چند رسانه ای و به خصوص به صورت ویدئویی در آید و تولید محتواهای راهبردی را نه دیگر الزاما به صورت مقاله بلکه به اشکال مختلف به خصوص به صورت صدا و تصویر در فضای مجازی با تناوب زمانی بسیار کمتری منتشر کند.
با سپاس از یکایک نویسندگانی که در این ۹ سال آثار و آراء ارزشمندشان را به میهن سپردهاند و با قدردانی از همه خوانندگان و مشاوران و منتقدان، شورای دبیران میهن درباره آنچه گفته شد همفکری میکند تا به یک نتیجه مشخص برسد. امیدواریم علیرغم همه محدودیتهای مالی که همیشه داشته و داریم، بتوانیم هر چه زودتر در شکل و صورتی متفاوت و متناسب با شرایط جدید، مباحث و دغدغههای راهبردی و مبرم میهنمان را، در حد توان محدودمان پیش ببریم. در این مسیر از هر نوع مشورت و کمک مادی و معنوی و همراهی مخاطبان عزیزنیز استقبال میکنیم.
شورای دبیران نشریه میهن
جواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی
سی مهر 1402/ بیست و دو اکتبر 2023
? چرا جنبشانقلابی در چندین ماه گذشته در زاهدان ادامه داشته است؟
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
? مهدی نخل احمدی
ا➖➖➖➖➖ا
◀️ تجربیاتی که معترضین ایرانی از اعتراضات سالهای گذشته داشتهاند. اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ و شیوهی سرکوب حکومت تا حدودی تجربهی اندوختهای برای معترضین در ایران برای مواجهه با سبک و سیاق سرکوب توسط نهادهای امنیتی داشته است.
◀️ قتل مهسا ژینا)) امینی که دختری کرد و اهلسنت بود، مسالهی تبعیض را در این دوره از اعتراضات خصوصا در میان زنان ایران برجسته کرده و بسیاری از اقشار و طبقات اجتماعی تا حدود زیادی میتوانستند خود را قربانی این تبعیض بدانند.
◀️ علیرغم آنکه بسیاری راه حل برونرفت از بنبستهای چند ماه گذشته را تن دادن حاکمیت به خواست اکثریت جامعه میدانستند، اما حکومت همچنان حاضر به عقبنشینی از سیاستهای تبعیضگرایانهی خود نبوده است. تا جایی که علی خامنهای، رهبر نظام، در سخنرانی سال جدید کسانی که خواستار تغییر قانون اساسی هستند را دشمن خوانده و هرگونه تغییر در ساختار نظام را منتفی دانست. این شکل از لجاجت در کنار ناکامی حاکمیت در پیشبرد سیاستهای مطلوب خود در عرصهی اجتماعی، شرایط را به سمت عمیقتر شدن شکاف میان حاکمیت و جامعه پیش برده است.
◀️ گمانهزنیهای مختلفی درباره اینکه چرا نظام در ۸ مهرماه دست به چنین کشتار وسیعی در زاهدان زد مطرح شده است. از آن جمله میتوان به امیدواری جمهوریاسلامی به انعکاس کمرنگ ای فاجعه در رسانهها و افکار عمومی و جلوگیری از شروع و ادامهی اعتراضات در این استان، با توجه به مختصات خاص آن، نام برد. این مختصات خاص شاید همان دلایلی باشد که باعث شده است بعد از جمعهی خونین زاهدان اعتراضات در این شهر و دیگر شهرهای استان به شکل مستمر ادامه داشته باشد.
◀️ جمعهی خونین زاهدان شاید نقطهعطفی برای مولوی عبدالحمید بود تا تغییری در برخی از رویکردهای مناقشهبرانگیز خود کرده و مرجعیت خود در افکار عمومی را ترمیم کند. وی در ماههای گذشته همهی گروههای سیاسی در ایران را، اعم از اصلاحطلب و اصولگرا، بیاختیار دانسته و از ایجاد هرگونه تغییر در وضعیت با ادامهی ساختار ساختار کنونی اعلام ناامیدی کرده است. همچنین مولوی عبدالحمید چندین بار انتقاداتی، هرچند بسیار ملایم و احتمالا بیتاثیر، بر سیاستهای طالبان داشته است. سکوت مولوی در هفتهی بعد از جمعهی خونین زاهدان میتوانست او را به مهرهای بیتاثیر در افکار عمومی استان تبدیل کند. اما انتقادات او هرچند باعث خارج شدناش از دایرهی خودیهای نظام شد اما اقبال گستردهی مردمی را در پی داشت.
◀️ از آنجایی که طبقهی روحانیت مهمترین خاستگاه جمهوریاسلامی از سال ۵۷ محسوب میشود، کنترل و جلب حمایت حوزههای علمیه و روحانیت نیز یکی از مهمترین سیاستهای جمهوریاسلامی در دههی گذشته بوده است. در این راستا حاکمیت از ابزارهای مختلفی شامل در اختیار قرار دادن منابع مالی کلان، تهدید، ارعاب و به حاشیه راندن منتقدان بهره برده است. این سیاست دربارهی حوزههای علمیهی اهلسنت نیز از سال ۸۶ با رسمیت دادن به شورای نظارت بر مدارس دینی اهلسنت کلید خورد. هرچند حاکمیت تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده اما این پروژه همواره مخالفانی نیز داشته است. مولوی عبدالحمید، مولوی گرگیج و کاکحسن امنیتی از جمله مخالفان این سیاست جمهوریاسلامی بوده و هستند.
◀️ مولوی عبدالحمید در یک دههی گذشته بارها نسبت به حکومتی شدن و وابستگی حوزههای علمیه به حکومت هشدار داده و اعلام کرده که در صورت تحقق چنین مسألهای، تریبونهای مساجد نه برای احقاق حقوق مردم که برای دفاع از منافع حکومت به خدمت گرفته خواهند شد. بر همین مبنا میتوان ادعا کرد که برخی از حوزههای علمیه اهلسنت در ایران همچنان توانستهاند استقلال نسبی خود از حکومت را حفظ کنند. این استقلال زمینهی ایجاد انعطاف نسبی در موضعگیریها را برای روحانیون و مولویهای اهلسنت فراهم میسازد.
◀️ بهنظر میرسد که در شرایط کنونی نظام هیچ ابتکار دیگری در رابطه با رسیدن به مصالحه با مردم بلوچ ندارد لذا با افزایش تهدید و اقدامات امنیتی تلاش میکند تا معترضین و مولوی عبدالحمید را مرعوب سازد. تهدیدات و اتهامهای رو به افزایش از سوی مقامات مختلف نظام برعلیه مولوی عبدالحمید، افزایش شمار بازداشتشدگان و اجرای احکام اعدام در سطح استان و ایجاد تفرقه در میان طوایف مختلف بلوچ از جمله اقدامات نظام در این مسیر است.
◀️ هرچند که در حال حاضر حضور خیابانی مردم در دیگر شهرهای کشور کمی کمرنگتر شده است اما مردم زاهدان با محوریت این شعارها همچنان در جمعهها به خیابان آمده و برعلیه حکومت اعتراض میکنند. هرچند مطالبهی عبور از نظام اساسیترین خواست امروز مردم ایران با هر قومیت، دین، مذهب و عقیدهای است اما ابهامات در رابطه به چگونگی رسیدن به این هدف باعث میش
? کمبودها و دستاوردهای جنبش «زن، زندگی، آزادی»
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
? علیرضا منافزاده
ا➖➖➖➖➖ا
◀️ از بحران ناامیدی کمتر سخن میگویند. اما این بحران یکی از ویرانگرترین بحرانهاست. زیرا نتیجۀ گسیختگی رشتههای پیوند میان مردم و حکومت است. هنگامی که اکثریت مردم احساس کنند که حکومتگران جز به منافع خود نمیاندیشند، اعتماد به نهادهای رسمی کشور را به کل از دست میدهند. باید بپذیریم که بسیاری از بحرانهای دیگر بر اثر همین «بحران ناامیدی اجتماعی» تشدید شده اند.
◀️ کمبود اساسی جنبش این بود که قشر معروف به «قشر خاکستری» را، چنان که انتظار میرفت، نتوانست با خود همراه کند. حقیقت این است که این قشر به حمایت گسترده از جنبش «زن، زندگی، آزادی» برنخاست. تنها گروههای اندکی از هنرمندان و سلبریتیها از آن حمایت کردند. چرا؟ به سبب آنکه جنبش نتوانست مرحلۀ سلبی را پشت سر بگذارد و به مرحلۀ ایجابی برسد. یعنی نتوانست رژیم را در تنگنایی قرار دهد که ضعف و ناتوانیاش را در کنترل اوضاع به نمایش بگذارد. البته باید اضافه کنم که این جنبش هنوز در مرحلۀ سلبی قرار دارد. درست است که فروکش کرده، اما خاموش نشده است. شاید دارد نفس تازه میکند.
◀️ بسیاری از جامعهشناسان معتقدند که رژیمهای استبدادی از «قشر خاکستری» یا «اکثریت خاموش» بیش از همه میترسند. قشر خاکستری به علل گوناگون و معمولاً با شرمساری زورگویی آن رژیمها را تحمل میکند. اما اگر به ضعف و زبونی رژیم پی ببرد، به صف مخالفان میپیوندد. زیرا به ذات و با توجه به نیازهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسیاش مخالف رژیم است. بنابراین، رژیمهایی مانند جمهوری اسلامی نمیتوانند خاموشی این قشر را به حساب مشروعیت خود بگذارند.
◀️ بسیاری از تحلیلگران بیبهره بودن جنبش را از رهبری بزرگترین کمبود آن میدانند و میگویند اگر جنبش در همان هفتههای اول برخوردار از رهبری میبود، میتوانست به نتیجه برسد. به همین سبب، در ماههای آخر که نشانههای فروکش کردن جنبش ظاهر میشد، گروههایی در خارج کوشیدند خلأ رهبری را به نوعی پُر کنند بی آنکه به این حقیقت توجه کنند که رهبری در بیرون از جنبش شکل نمیگیرد. ما دیگر در دوران رهبران کاریزماتیک (فره مند) مانند گاندی، نهرو، مائو، هوشی مین یا ناصر زندگی نمیکنیم که جنبش یا انقلابی را یک تنه رهبری کنند. بعید به نظر میرسد که در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی چنین رهبرانی دوباره ظهور کنند. انقلابهای بهار عربی این حقیقت را به نمایش گذاشتند. بنابراین، رهبری (و نه لزوماً «رهبر») از دل همین جنبش بیرون خواهد آمد، به شرطی که جنبش به مرحلۀ ایجابی نزدیک شود. یعنی وضعی پیش آید که رژیم از کنترل اوضاع دربماند و درماندگیاش را به نمایش بگذارد.
◀️ این جنبش تاکنون در چارچوب خواستههای سیاسی و اجتماعی باقی مانده است. باید بتواند به گونهای با جنبشهای دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ ارتباط برقرار کند. خواستههای اصلی آن جنبشها، در اصل، اقتصادی بودند. برپایۀ آمارهای رسمی، جمعیت زیر خط فقر مطلق در یک سال گذشته به بیش از ۳۵ درصد رسیده است. این جنبش باید بتواند پیام روشنی برای این جمعیت عظیم داشته باشد. در چنین حالتی است که صفوف جنبش گستردهتر خواهد شد و مسألۀ نظام جانشین با فوریت تمام مطرح خواهد شد. وظیفۀ رهبری به ثمر رساندن جنبش در این مرحله است که جز با ترسیم آیندهای روشن ممکن نیست.
◀️ در دورۀ سلبی، جنبش نیازمند مدیریت است. باید بپذیریم که جوانان به ویژه دختران جوان با استفاده از شبکههای اجتماعی جنبش را در چند ماه گذشته به خوبی مدیریت کردند. دیدیم که مدیران ناشناختۀ جنبش، جوانان انقلابی هوشمندی بودند که جامعهشناسان زیر عنوانِ «همسالانِ اینترنت و موبایل» از آنان یاد میکنند. این جوانان همزاد شبکههای اجتماعیاند، میدانند چگونه از طریق آن شبکهها خبررسانی کنند، چگونه با رمز و نشان معترضان را در زمان و مکانی معین گرد هم بیاورند، با چه شعارهای وحدت بخش و برانگیزنده معترضان را برانگیزند، چه رویدادهایی را با تلفن موبایل ضبط کنند و چگونه آنها را در اختیار تلویزیونهای فارسی زبان خارج قرار دهند تا به اطلاع عموم مردم برسد.
◀️ این جنبش با هیچیک از جنبشهای پیشین قیاسپذیر نیست. (اگر در توصیف این جنبش زمان حال به کار میبرم به این سبب است که معتقدم جنبش فروکش کرده اما فرونمرده است). نه جنبش مشروطهخواهی و نه دیگر جنبشهایی که ایران در یک قرن اخیر از سر گذرانده، تا این اندازه سراسری و فراگیر نبودهاند. بعضی از کارشناسان از زایش واقعی «ملت ایران» به معنای مدرن کلمه سخن میگویند و معتقدند که برای نخستین بار با ملتی یکپارچه و یگانه سر و کار داریم. عَلَم کردن موضوع «تجزیه طلبی» و ترساندن مردم از فروپاشی کشور شوخی نابهنگامی بیش نبود. جریانهای قومگرا نیز بهتر است این حقیقت را بپذیرند و خواستههای قومیشان را با توجه به
ح است.
◀️ گرچه چشم انداز، تغییر اوضاع است؛ سناریوهای تغییر اما، مختلف و متعددند. یکی صرفاً به درون نظام بر می گردد، دومی با تعیین کنندگی عامل خارج معنی مییابد، سومی و چهارمی ولی محصول نبرد ظفرمند جامعه با نظاماند که به ترتیب در شکل سقوط کامل نظام و یا در برخورداری از تعامل بخشی از آن با اپوزیسیون مطرح است. در زیر هر یک را مستقل از هم بخوانیم و از احتمالات نتایج محتمل برگیریم. فقط با این تصریح که در حدس زدنها نباید دچار سادهسازی شد و از نظر دور داشت که هر کدام از چهار شق چهبسا با عناصری از دیگر سناریوها درآمیزد و شقی مرکب و نوین را از دل خود بیرون دهد.
◀️ سناریو جابجایی درون سیستمی که قابلیت وقوع آن عمدتا به پساخامنهای برمیگردد میتواند نقشهی جریانی باشد با داشتن پایی در بیت و پایی دیگر در سپاه. زیرا هنوز هم حرف اول را اقتدار ولایت خامنهای میزند، ولو اینکه طنین ماهها «مرگ بر خامنهای» در آسمان کشور، او را بی اعتبارتر کرده و موجب تضعیف کنترل راس بر سیستم شده است. این هم بعید نیست که همین سناریو و یا مشابه آن از سوی خود ولی فقیه ولو در سرّیت بسیار حول امر جانشینی معماری بشود. اما لحاف چهل تیکه جمهوری اسلامی نمیتواند بستر خواب راحت وارث وی قرار گیرد. جامعهای که نه با فلان ولی فقیه بلکه با اصل ولایت طرف است، به طریق اولی ولی فقیه غیر مقتدر را بیشتر زیر رگبار خواهد گرفت.
◀️ سناریوی دخالت تعیین کنندهی غرب در مختصات کنونی، نامحتملترین است. چه نه واقعیتهای ایران و چه اوضاع جهان چند قطبی – مغایر دورههای دو قطبی و تک قطبی- به تکرار بمباردمان بالکانی و یا «آسمان ممنوع اقلیم» و نیز لشکرکشی نوع افغانستانی و عراقی میدان نمیدهد. اروپا با هرگونه عملیات نظامی مخالف است زیرا خود را در معرض ترکشهای ناشی از ماجراجوییها در قلب خاورمیانه میبیند. عمده تهدید از برونمرز، اسرائیل است که برایش چندان هم آسان نیست بخواهد اقدام انفرادی را از سطح عملیات ایذایی فراتر ببرد. بنابراین نباید مقهور بزرگنمایی خطر سناریوی دوم شد.
◀️ سناریوی سوم و چهارم برآیند نبرد جامعه با نظاماند. سومی فروپاشی ناگهانی سیستم قدرت است که خود این میتواند مواجه با دو حالت شود. در بهترین حالت منجر به استقرار قدرتی نوین، هرگاه اپوزیسیون مرتبط با جامعه و دارای مشروعیت ملی شکل گرفته باشد و در حالت نارسایش، متحمل دورهی تلخی از کشاکشهای شبه «جنگ داخلی» بشود. این سناریو، در وجه نخست خود با توجه به توازن قوای کنونی نامحتمل نیست؛ وجه دوم آن اما، یعنی پیشی گرفتن سرنگونی بر شکل گیری جایگزین، دغدغهای است مطرح با پیامدهای آنارشیک. گرچه این نیز نه بکلی عاری از این امید که بلبشو دوام نیابد؛ زیرا سطح شعور سیاسی جامعه آن اندازه است که ایران، بدل به لیبی و افغانستان نشود.
◀️ و اما سناریوی چهارم این میتواند باشد که بخشی از اسلامیهای رانده از قدرت و یا نه هنوز بکلی دل کندهها از سیستم، چه دلخواسته و چه ناگزیر وارد تعامل با جامعهی بپاخاستهای شوند که به پشتوانهی مبارزهی فرسایندهاش، توانسته باشد برج و باروی قدرت را به محاصره درآورد. تحقق چنین سناریویی با همهی بغرنجیهایش کمهزینهترین است. راهبرد سکولار دمکراسی لازم است احتمال چنین سناریویی را زیر رصد بگیرد اما فقط و فقط از جایگاه مشی گذار در معنای «نه به جمهوری اسلامی» و تغییر حکومت و مرزبندی روشن با مشی اصلاح اعم از غیرساختاری و ساختاری این حکومتای که کوس اصلاحناپذیریاش اگر هم از قبل در صدا بود، طی این دو دهه کرکنندهتر هم شده است.
◀️ فهم دینامیک از گذار، بیشتر از همه متوجه تامین اشتراکات ملی در اپوزیسیون متکثر است و در واقع، مشی گذار پیش از همه در مشخصهی تعامل ملی برای تعویض ساختار قدرت معنی دارد. امر گذار اگر هم الزاماً با نقشآفرینی جریاناتی از تبار حکومت و عناصری از قدرت مستقر فعلیت مییابد، اما مشروط به حتمیت حضور رکنی از نظام در روند گذار نیست. اپوزیسیون طبعاً پیجوی تطور چنین پدیدهای در درون جمهوری اسلامی است، ولی برای گذار از نظام معطل بروز آن نمیماند. این همان تفاوت ظریف گذار است با اصلاح. به همین دلیل در مشی گذار، ثقل تمرکز بر محاصرهی مدنی قدرت حاکم و تولید یک «مای اپوزیسیونی» است که بر هر توافقی با بخشی از پوزیسیون تقدم دارد.
◀️ نجات ایران از امر گذار از نظام میگذرد. اما برای ممانعت از دو سناریوی ابقای نظام و تغییر از بیرون و نیز جهت دادن به فروپاشی در خدمت جایگزینی، میباید اهرم تحقق این شق را فراهم آورد که نیرومند شدن جنبش و گرد همآمدن منادیان جامعهی متکثر (آلترناتیو) است. وگرنه هدایت انرژی دمکراتیک جامعه برای گذار از نظام و فرجام یابی نیک آن ممکن نخواهد شد. از اینرو، هماهنگیها برای شکلگیری اهرم «مای بزرگ سکولار دمکراسی» میان اپوزیسیون دمکراتیک، امر کلیدی و متقدم در رون
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago