𝘾𝙅 𝘰𝘧𝘧𝘪𝘤𝘪𝘢𝘭

Description
🐯🐻
-

ناشناس ادمین :
https://t.me/BiChatBot?start=sc-646437-fMZElJA

-
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago

5 months ago

سلام از ثانیه های برگشت کای به کیپاپ.

5 months, 2 weeks ago

"اکسوال، قول بدین خوشحال باشین" — کیم جونگین، ۹ می ۲۰۲۳

9 months, 4 weeks ago
10 months, 1 week ago
10 months, 1 week ago

?☁️

دست‌هاش رو توی جیب‌های پر از دستمال کاغذی هودی‌ش میفشرد و به تاب‌های فلزی خالی رو به روش خیره بود. وسط یه زمستون سرد، ساعت شیش عصر و در حالی که آسمون پر از ابرهای تیره‌ست، خب طبیعیه که هیچ کس توی پارک نباشه.

هیچ کس به جز کیم جونگین. کیم جونگینی که بی‌اهمیت به سرما یا تاریکی هوا، اون وسط منتظر ایستاده بود.

جونگین از سرما متنفر بود اما تنها چیزی که توی اون لحظه باعث میشد تحملش کنه و انتظار بکشه، این بود که میدونست اینجا ایستادنش به زودی به دیدن چانیول و فرو رفتن توی آغوشش ختم میشه.

از همکارها شنیده بود که عملیات تیم مبارزه با مواد مخدر با موفقیت انجام شده و اون‌ها بدون هیچ اتفاق ناگواری، به همه ی اهدافی که میخواستن رسیدن. پس با این حساب، طبق قرار همیشگی، باید حوالی ساعت شیش سر و کله ی چانیول توی پارک نزدیک محل زندگی جونگین پیدا میشد.

جونگین و چانیول هر دو جزو نیروهای پلیس بودن و آشناییشون، برمی‌گشت به روزی که توی اداره ی مرکزی، چانیول در حال با سرعت رد شدن از سالن به جونگین تنه زد و باعث شد تمام پرونده‌های مربوط به قاتل سریالی سال ۲۰۰۸ از دستاش بریزن. نگاه عصبانی کارآگاه تازه کار، کیم جونگین، که لحظه ای بیخیال سوراخ کردن صورت چانیول نمی‌شد و دست بزرگ رییس پارک چانیول که محکم و با شرمندگی و کلافگی همزمان توی صورت خودش کوبیده شد، همون نقطه ی شروع برای آشنایی و درگیری لفظی و دوستی و بعد از اون هم یه ارتباط عاشقانه بود.

همکار بودنشون یه مزیت بود. اینکه همدیگه رو درک میکردن و همیشه حرف‌های مشترک داشتن. اما یه ایراد بزرگ داشت. اون هم اینکه هر کدوم توی بخش مجزایی مشغول به کار بودن. جونگین توی بخش جنایی و چانیول بخش مرتبط با مواد مخدر. و این باعث میشد گاهی حتی روزها هم موفق به دیدن همدیگه نشن و همین مسئله، اون‌ها رو به این رسوند که با هم قرار بذارن بعد از هر عملیات و همینطور آخر هر هفته سر ساعت مشخصی توی پارک بازی نزدیک خونه ی جونگین همدیگه رو ببینن و دلتنگی‌هاشون رو رفع کنن.

غرق افکار درهمش راجع به رابطه‌شون و دلتنگی‌هاش بود که صدای برخورد قدم‌هایی با برگ‌های خشک روی زمین، توجهش رو به پشت سر جلب کرد.

خودش بود. پسری که با تمام وجود عاشقش بود و حالا، تک تک سلولهای تنش از دلتنگی‌ش بی‌قرار شده بودن.

چانیول با دیدن نگاهش لبخند زد و جونگین، بدون هیچ تعللی قدم‌های بلندش رو برای فرو رفتن توی آغوشش برداشت.

سه قدم بزرگ و بعد، دست‌های هر دو با قدرت دور هم تن همدیگه پیچیده شد.

جونگین از سرما متنفر بود اما تنها چیزی که باعث میشد تحملش کنه، این بود که میدونست با فرو رفتن توی آغوش چانیول دیگه هیچ سرمایی توی تنش باقی نمی‌موند. چون چانیول گرما بود. تمام گرمای زندگی‌ش.

-دلم برات تنگ شده بود..

+منم همینطور.. بی اندازه!

#ChanKai
#Imagine
──────────✧
@ChanJong

10 months, 3 weeks ago
10 months, 4 weeks ago

کسایی که تازه اومدین
۱. خیلی خیلی خوش اومدین ?
۲. وانشاتمون رو از دست ندین ??
۳. همینجا بمونین چون جمعه یه وانشات دیگه داریم ?

1 year, 1 month ago
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago