𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago
اونجا که🖤 محمدعلی بهمنی 🖤میگه:
چگونه شرح دهم عمق خستگیها را؟
اشارهای کنم، انگار کوه کن بودم!
دارم به دوری از تو عادت میکُنم کم کم
هر کس به دردی خو کُند، در فکرِ درمان نیست...
خاطرم نگذاشت یکساعت که بدمهری کنم
گرچه دانستم که پاک از خاطرم بگذاشتی...
خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش
چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش...
به چشم من که اگر زندهام بخاطر توست
تمام اهل جهان مردهاند الا تو...
#هوشنگ_ابتهاج
@Sher_Taraneh_Pars ❤️
خاطری چند اگر از تو بُوَد شاد بس است
زندگی را به مرادِ همه کس نتوان کرد...
هزار صحبت ناگفته در نگاهِ من است
ولی دریغ که این شوق در نگاهِ تو نیست...
شعر دنياى كوچكى كه در آن
تو براى هميشه مالِ منى
من جوابِ سکوتِ مبهمِ تو
و تو زیبا ترین سوالِ منی
بنشین شعرِ تازه دم کردم
باز هم تشنه ی شنیدن باش
روی یک قلّه رو به آغوشم
باش و آماده ی پریدن باش
گريه ميكرد و شعر ميخواندم
شعر ميخواند و گريه ميكردم
شعر میشد هر آنچه میگفتم
اشک می شد هر آنچه میکردم
ساز برداشتم سخن گفتم
عود آلوده کرد بویش را
کاش می شد دو تارِ مویش را
بنوازم کمی گلویش را
روی دوشم فرشته ها با هم
به لبانش اشاره میکردند
دخترک های توی نقّاشی
همه ما را نظاره میکردند
روی لب هاش طعم وسوسه و
توی چشمش پر از تمنّا بود
من که یوسف نبودم از اول
او ولی کاملا زلیخا بود
دست بردم به لمسِ لب هایش
مردمک ها عمیق تر میشد
هر چه حسم دقیق تر میشد
رنگ لب ها رقیق تر میشد
دست بردم به هیچ انگاری
پنجهام در فضای خالی رفت
توی ذهنم زنی خیالی بود
توی ذهنم زنی خیالی رفت
رفت با کولهباری از حسرت
ماند از او خاطراتِ لعنتی اش
من به دنیای سرد خود رفتم
او به دنیای جیغ و صورتی اش
بگذريم از گذشته ها ديگر
هر چه كه بوده دوستش دارم
دوستش دارم و نميداند
و چه بيهوده دوستش دارم...
من بی گمان کنارِ تو خوشبخت میشدم
اما نشد؛
نشد که من و تو...
خدا نخواست
رها کنید مرا با غمِ نهانِ خودم
اگرچه خسته ام از دردِ بی کرانِ خودم
به دشمنانِ قسم خورده احتیاجی نیست
که دشنه می خورم از دستِ دوستانِ خودم
چو رنج بوده فقط سهمم از جهانِ شما
خوشا به کنجِ اتاقم، خوشا جهانِ خودم
که کیمیای سعادت، سکوت بود، سکوت
چه زخم ها که نخوردم من از زبانِ خودم!
شراب نیز به دردم نمی دهد تسکین
مگر که زهر بریزم به استکانِ خودم
اگر که مرگ فقط چاره ی من است، چه باک؟
به مرگِ خویش کنون راضی ام، به جانِ خودم...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago