علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)

Description
تعهد‌ یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه‌ طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید می‌کند.

https://youtube.com/@sociologyofiran
https://t.me/alitayefy
https://t.me/Musikdelangiz
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago

5 months ago
5 months ago
ترومای دهه پنجاهی‌ها ۱

ترومای دهه پنجاهی‌ها ۱
علی طایفی

در جای دیگری به مسایل کوهورت‌های نسلی و جمعیتی پرداخته‌ام که چگونه تحولات اجتماعی را سبب‌ساز شده و سبب‌پذیر بوده‌اند. در جای جای این دست از تحلیل‌های مرتبط نیز عمدتا به کوهورت جمعیتی بیست‌تا سی ساله‌‌ها پرداخته‌ام که کانونی‌ترین نسل موثر در تحولات اجتماعی محسوب می‌شوند.

آنچه که در این تحلیل می‌پردازم کوهورت دهه پنجاهی‌ها هستند که سنین بیست تا سی سالگی‌شان در دهه پنجاه خورشیدی گذشته و اوضاع پیش، حین و پس از انقلاب را تجربه کرده‌اند.

از منظر دیگر در این تحلیل به ترومای اجتماعی خواهم پرداخت که دهه پنجاهی‌ها‌ تجربه کرده و بشدت از آن اثر پذیرفته و پرهیز می‌کنند. در مقاله دیگری در همین ارتباط از ترومای دهه‌شصتی‌ها نوشتم که چگونه وقایع دهه شصت بر رویکرد سیاسی و اجتماعی این نسل آثار منفی بجای‌گذارده است.

در اینجا نیز با همین متد و الگوی نظری به مهم‌ترین مسایلی خواهم پرداخت که دهه پنجاهی‌ها از آن آسیب‌پذیرفته، آسیب زده و از آن پرهیز کرده و گریز‌انند.

یک) وقوع انقلاب ۵۷، با همه چهره خشونت‌بار، رادیکال، دگرگون‌ساز و چالش‌برانگیزش، نخستین پدیده‌ای است که دهه پنجاهی‌ها آنرا چه در آن عرض زمانی و چه از نظر طول تاریخی تجربه زیسته کرده‌اند.

طبعا جوانان در دهه پنجاه فرزندان والدینی بودند که متعلق به دهه سی بوده و تحولات نهضت ملی مصدق، جنبش روشنفکری چپ و ملی‌مذهبی و نوآوری‌های فرایند مدرنیزاسیون و انقلاب سفید شاه و بسیاری دیگر را با پوست و گوشت چشیده بودند.

اینک فرزندان همان جوانان، در ۲۰-۳۰ سالگی خود در دهه پنجاه شاهد سقوط نظام شاهنشاهی بودند که در طول تاریخ نخستین واقعه غیرمتعارف بود.

وقوع انقلاب فقط تجربه یک سقوط نبود بلکه در بطن خود، همسرایی برای تاسیس نظام سیاسی دینی و جمهوریتی بود که با همه تناقضات درونی‌اش، نخستین‌تجربه انقلابی، تحول سیاسی، ایدیولوژی دینی و حاکمیت ولایی و نظامی بود.

پیروزی انقلاب در بین جبهه‌های مختلف تجارب متفاوتی برای دهه پنجاهی‌ها بیار آورد. جریان چپ، پیروزمندانه در پیشبرد پروژه انقلاب علیه نظام ستم‌شاهی بود و کام‌های تاریخی، ایدیولوژیک و آرمان‌خواهانه‌اش بسرعت با شکست و ناکامی مواجه شد.

انقلاب ۵۷ برای گروه وسیع انقلابیون چپ‌گرا از توده‌‌ای تا فداییان و دیگر مارکسیست‌ها و حتی مذهبیون چپ‌گرا، واقعه‌ای بشدت خشونت‌بار بود.

قلع و قمع و اعدام سراسری وابستگان به نظام سیاسی پهلوی/شاهی از یکسو و خلع و عزل منسوبان به قدرت در نظام اداری و لشگری کشور نخستین تجربه خونباری بود که جوانان و کوهورت پنجاهی‌ها شاهد بودند.

از همان اواخر این دهه تا سرتاسر دهه شصت نیز، نسل مورد بحث مشمول همان خشونت‌های خونبار شد. خون و اسلحه به مهم‌ترین زبان دیالوگ و گفتگو مبدل شد. انقلابی که بنام واژه، آرمان‌های گفتمانی و گفتمان آرمانی در پی طرح نوینی از جامعه سالم، نظام سیاسی دمکرات، آزاد و برابرخواه بود، در ترومای خشم و خشونت غرق شد.

در این واقعه با سکوت انقلابیون در اعدام منسوبان به قدرت سیاسی پیشین، سرانجام خود نیز زیر چرخ این قدرت خشونت‌بار، و کشتارهای دسته جمعی له شده و جان باختند.

اگر امروزه به رویکرد و روحیات دهه پنجاهی‌ها بنگریم خواهیم دریافت که از انقلاب ۵۷ بیحد هراس دارند و به اتکای همین فوبیا و ترومای آن عصر از انقلاب دیگری حتی علیه نظام سیاسی ولایی مافیایی دوری می‌کنند.

البته ترومای انقلاب به اشکال مختلف در رویکرد‌ سیاسی این نسل بازنمایی می‌کند. گروهی مانند مجاهدین خلق به دنبال انتقام‌جویی خصمانه در پی انقلاب مشابه دیگری برای تصاحب قدرت و راه اندازی جویبار خون دیگری از پیروزمندان انقلاب ۵۷ هستند.
ادامه دارد

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

5 months, 1 week ago

من عشق می‌ورزم، پس هستم
علی طایفی

روزگاری دکارت مدعی بود «من فکر می‌کنم پس هستم». سده‌های بعد در عصر پساروشنگری البرت کامو روایت دیگری توصیف کرد که «من اعتراض می‌کنم پس هستم». البته بسیاری از صاحبان اندیشه با خصیصه‌ای‌ عصری به توصیفِ بودن و هویت‌یابی انسان وقت پرداختند. یکی با خشونت‌طلبی هابسی دیگری با مهرجویی و مهرورزی روسویی. یکی با ناسیونالیزم خاص خود چون فردوسی، دیگری با خدایی در خودآیی و عرفان مولوی. شاید اما کمتر کسی به عنصر گمشده انسان دیروز و امروز اشاره کرده است که ما براستی کجاییم و ملامتگر هشیار کجاست!؟

مجموعه جامعه‌شناسی عشق با چنین دغدغه‌ای به برخی از زوایای پنهان عشق از منظر اجتماعی می‌پردازد تا بتواند روشنگر مفهوم عشق از هرآنچیز دیگری بپردازد که بنام عشق جعل شده است.

این مجموعه را بخوانید و آنرا بازنشردهید.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران

https://t.me/alitayefi1

7 months, 2 weeks ago
آزمون یک ایده از نهادزدایی تا …

آزمون یک ایده از نهادزدایی تا جامعه‌زدایی ۱
علی طایفی

پیشتر به تحلیل این پدیده پرداختم که چگونه جامعه دستخوش مرگ و حیات دوباره می‌گردد. در آن تحلیل اشاره داشتم که جامعه رسمی در ایران رو به مرگ است و همزمان جامعه غیررسمی در حال شکل‌گیری و رشد پر شتابی است. در تحلیل حاضر بدنبال طرح مسیله نهادزدایی از نهادهای اجتماعی هستم.

به بیان دیگر پرسش و مسیله اصلی من در اینجا عبارت از این است که چطور بخش بزرگی از نهادهای اجتماعی، نهادزدایی و کارکردزدایی می‌شوند، زمینه‌ها و پیامدهای این نهادزدایی در سطح کلان کدامند و آیا این نهادزدایی اجتماعی سبب‌ساز فروپاشی جامعه و در نهایت وقوع ایده جامعه‌زدایی خواهد شد؟

رویکرد اصلی تحلیل من بر ابعاد مختلفی از پدیده نهادزدایی استوار است که به برخی از مهم‌ترین مفاهیم جامعه‌شناختی پیرامون نهادهای اجتماعی ناظر است. مسیله نهادزدایی در واقع بیانگر وضعیت و پدیده‌ای است که در آن رویکرد تحولی حاکم بوده و نشانگر تطور نهادهایی است که در گذر زمان و بستر شرایط اجتماعی از هویتی به هویت دیگر در می‌آیند.

پیش‌فرض من چنین است که در طی قریب بیش از چهار دهه از انقلاب ۵۷ و دگرگونی‌های شگرف در متن جامعه بویژه با رویکرد ایدیولوژیک از سوی حاکمیت اسلامی شاهد مرگ تدریجی نهادهای اجتماعی رسمی در کشور بوده‌ایم. این واقعه همزمان دستخوش تولد نهادین دیگری شده است که در اساس دیالکتیک نهادهای اجتماعی را به نمایش می‌گذارد.

نهادزدایی از نهادهای اجتماعی.
می‌دانیم که نهادهای اجتماعی الگوهای تثبیت‌شده باورها، رفتارها و روابطی هستند که زندگی اجتماعی را سازماندهی می کنند. آنها برای برآوردن نیازهای اساسی جامعه از طریق ارائه ساختار، راهنمایی و نظم در زمینه های مختلف اجتماعی بوجود آمده‌اند. این نهادها، کارگزاران اصلی نهاد قدرت در جامعه برای ساماندهی آن بشمار می‌رود.

برای تعریف و تعیین کیفیت پدیده نهادزدایی ناگزیر از تعریف مفهوم نهاد اجتماعی هستیم. نهادهای اجتماعی نظیر خانواده، آموزش، دین، دولت و سیاست، اقتصاد، حقوق و فرهنگ نقش مهمی در شکل دادن به نحوه درک افراد از خود و دیگران دارند و بر هنجارها و ارزش‌های مرتبط با جنسیت، سن، قشر و سایر جنبه‌های هویت تأثیر می‌گذارند.

شواهد آماری و تحولات کیفی نهادهای اجتماعی بیانگر تغییرات بنیادین در هویت، کارکردها و ساختار نهادهای مورد نظر است. با داعیه انقلاب ارزشی و دینی مبتنی بر پیوند دو نهاد دین و سیاست، نخستین کلید نهادزدایی زده شد. نظام سیاسی مستقر پس از انقلاب مبتنی بر ارزش‌های نوین، پیش از هر چیزی سراغ نهادهایی رفت که کانون همبستگی و وابستگی اجتماعی افراد در جامعه بشمار می‌رفت.

تدوین تدریجی قوانین، نظامات و تنظیمات ارزشی و تعریف هنجارهای مرتبط چنان با شتاب انقلابی و بی‌بنیان صورت گرفت که از همان ابتدا به درون‌پاشی نهادهای اجتماعی پرداخت. در این فرایند علاوه بر کنش‌های سیاسی سیاستمداران در ساختارزدایی و کارکردزدایی از نهادهای موجود، مقاومت کنشگران مدنی و شهروندان مخالف با نظام مسلط قدرت نیز بر شدت این نهادزدایی در جامعه رسمی افزود.
ادامه دارد

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

7 months, 2 weeks ago
گفتگو پیرامون "انقلاب علیه انقلاب:

گفتگو پیرامون "انقلاب علیه انقلاب:
تحلیلی بر جنبش انقلابی آبان ۹۸
علی طایفی

گفتگوی آنلاین در گروه "روشنگری انتقادی" در مدت کوتاهی پس از جنبش ۹۸ صورت گرفت. تحولات جدی در شرف وقوع است بطوریکه در‌کنار مطالبات اجتماعی، مجموعه گرانبهایی از دمکراسی‌ و برابری‌خواهی‌ اجتماعی از جنسیتی تا قومیتی و از طبقاتی تا قشری‌، حقوق شهروندی، مشارکت سیاسی، سکولاریزم و قدسی‌زدایی از نهادهایی نظیر حکومت، آموزش، خانواده، قضا، فرهنگ و علم را با خود به‌همراه خواهد آورد که فرصت‌های توسعه و‌ تحول درمانده بر زمین استبداد در طی بیش از ۱۲۰ سال اخیر را جامعه عمل خواهد پوشاند.

در ادامه کلیه پاسخ‌ها به پرسش‌های مطرح شده در این نشست بطور جداگانه در فایل شنیداری جهت آگاهی علاقمندان بازنشر می‌شود.

https://t.me/alitayefi1/3002
https://t.me/alitayefi1/3036
https://t.me/alitayefi1/3037
https://t.me/alitayefi1/3038
https://t.me/alitayefi1/3039
https://t.me/alitayefi1/3041
https://t.me/alitayefi1/3042
https://t.me/alitayefi1/3043
https://t.me/alitayefi1/3044
https://t.me/alitayefi1/3045
https://t.me/alitayefi1/3046
https://t.me/alitayefi1/3047
https://t.me/alitayefi1/3048
https://t.me/alitayefi1/3049
https://t.me/alitayefi1/3050
https://t.me/alitayefi1/3051
https://t.me/alitayefi1/3052

پیوند دسترسی به اصل مقاله:
https://t.me/alitayefi1/2962

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

7 months, 3 weeks ago
10 months, 2 weeks ago

جامعه‌شناسی ضحاک ماردوش
پژوهشی از سعیدی سیرجانی
علی طایفی

اسطوره ضحاک در شاهنامه، از نظر جامعه‌شناسی گذشتگان به تعبیر اسپنسر، یک روایت ماندگار است. به تعبیر جوانشیر، شاهنامه‌شناس، نام و داستان ضحاک، از اشعار نادر شاهنامه است که فردوسی در آن زبان عربی را بکار برده و آژیدهاک را به ضحاک نمادین ساخت تا علیه اسلام سیاسی وقت و ایرانی‌ستیز بتازد. تاریخ استبداد در ایران پس از هجوم اعراب اسلام‌گرا به ایران تاکنون عمدتا شکلی از استبداد دینی بوده که در طی چهاردهه اخیر صورت و سیرتی ناب از پیوند دین و حکومت را بنمایش گذاشت.

ضحاک ماردوش، مغز ایرانیان را خوراک روزانه کرد و همانند چهار دهه اخیر، فرهنگ و فرهیختگان ایرانی را در شکم سرطانی خود هضم و نابود کرد و می‌کند. کتاب جامعه‌شناختی ضحاک ماردوش چنان هراسی در جان استبداد دینی حاکم انداخت که سرانجام سرِ خود نویسنده کتاب، سیرجانی را نیز خورد. بیش از ۴۰ هزار نفر از روزهای نخست پیروزی اسلام‌گرایان در سال ۵۷ قربانی ضحاک و ضحاک‌پرستان شده‌اند و همچنان بطور روزانه خوراک مارهای سمی این اندیشه می‌شود.

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

10 months, 2 weeks ago

نگاهی به کتاب شوهرکشی؛ تحقیقی از محدثی و دیگران
علی طایفی

جامعه‌شناس ارزشمند حسن محدثی پژوهشی ارزنده در باره یکی از ابعاد خشونت خانگی انجام داده است که مرکزیت آن حول محور شوهرکشی از زیرمجموعه همسرکشی است. آمارها و شرح‌حال زنان محکوم شده به جرم قتل شوهران‌شان بشدت تکان دهنده و هشداردهنده است. شخصا با مطالعه کلیات این کتاب و شرح و نقدهای پیرامون آن چند نکته بنظرم می‌رسد که قابل تامل است:

نخست اینکه شوهرکشی نشانگر وجود خشونت خانگی است که عمدتا توسط مردان علیه زنان رخ می‌دهد و در واقع چه بسا بتوان براساس شواهد تجربی و آماری نشان داد که زنان برای رهایی از خشونت مردان، دست به قتل شوهران خود می‌زنند. این پدیده اگرچه امری اجتماعی است ولی عمدتا اقدامی فردی استو نه جمعی. بدین معنا که در آمار مربوط به زن‌کشی در آن روی خشونت خانگی، قتل زنان فقط شامل قتل توسط شوهران نیست بلکه کشتار زنان در خانه و‌ خانواده ایرانی عمدتا اقدامی جمعی و سپس فردی است.

دوم اینکه برخلاف گزارش‌های نامستند رسانه‌های حکومتی نظیر فارس،گزارش‌های جهانی حاکی است که درصد بالای همسرکشی، شامل زن‌کشی است تا شوهرکشی. بدین معنا طبق گزارش اخیر سازمان‌های دیده‌بان بین‌المللی که در فهرست منابع بدان استناد کرده‌ام، اسناد ثبت‌شده گواه این است که حتی در‌منطقه آسیا از جمله ایران آمار خشونت منجر به قتل همسر توسط همسر در بین مردان بیش از زنان است. از اینرو نمی‌توان بر این امر تاکید کرد که همسرکشی در ایران عمدتا توسط زنان صورت می‌گیرد بلکه موازنه این قتل‌های خانگی، برعکس بوده و زنان بیشترین قربانیان قتل‌های ناشی از خشونت خانگی هستند.

سوم اینکه حتی با تاکید موردی و پژوهشی بر سر بررسی فقط شوهرکشی، می‌توان چنین گفت که زنان در این میان شرکای اجتماعی دارند. بدین معنا که اگر زنی به قتل شوهر خود اقدام کرده است، کنش او ریشه در قوانین ضدزن، ساختارهای زن‌ستیز و فقدان راهکارهای چاره‌یایی و رهایی از خشونت‌های خانگی دارد. در این معنا باید بیفزایم که چرخاندن سمت و سوی نوک نمودار قتل در خشونت خانگی بسوی زنان، روشی‌ است که از نظر جامعه‌شناختی و حتی چه بسا از نظر حقوقی، می‌تواند مصدر خشونت در جامعه مردسالار و پایمال کردن نقش و حقوق زنان در نهاد خانواده و سایر نهادهای اجتماعی در جامعه ایران را کم‌شماری کرده و اهمیت آنرا نادیده بگیرد.

در نهایت اینکه از نظر جامعه‌شناختی و نه جرم‌شناسی، قتل شوهران توسط زنان، ابعادی از چالشگری، اعتراض زنان علیه ساختار نابرابر و ستمگرای مردان علیه زنان و شورشگری علیه سلطه مردانه است. در حالیکه زن‌کشی توسط شوهران و مردان جامعه، نشانه سلطه سرمایه اجتماعی، تحمیل خشونت‌بار سنت مردسالاری علیه زنان، ناموس‌پنداری زن از سوی مردان و خشونت‌ساختاری است که از دیرزمان در جوامعی مانند ایران ریشه داشته و دارد.

می‌دانم که قصد پژوهشگر و یارانش چنین نبوده و گرته‌برداری یک بعد از یک مسیله اجتماعی در خشونت خانگی و همسرکشی برای انجام پژوهش، در جای خود بسیار دارای اهمیت است و امیدوارم پژوهش‌هایی از این دست در لایه‌های دیگر این واقعه اجتماعی فرصت انجام و انتشار بیشتری یابند.
———————-
منابع:

https://www.unodc.org/documents/data-and-analysis/gsh/2023/Global_study_on_homicide_2023_web.pdf

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11123

https://www.unodc.org/documents/data-and-analysis/GSH2018/GSH18_Gender-related_killing_of_women_and_girls.pdf

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago