| محمد شریف |

Description
✍️شاعر / نويسنده✍️



📚 آثار👇

📙مجموعه شعر بعد از مدت‌ها/نشر نیماژ

📘مجموعه غزل آیِ‌آمدنش/نشر نيماژ

📙 مجموعه غرل خويشتن‌نداری/نشر فصل‌پنجم

📗مجموعه غرل مَرکبِ‌آه/نشر نیستان



ارتباط:
@mohammad_shariiif
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago

4 months, 2 weeks ago

کجاست حالِ خوشِ مستیِ بدونِ زوالی
مگر که از تو بنوشم...تو که علاجِ ملالی

مگر پناه بگیرم به بی‌کرانِ تنِ تو
مگر که غرق شوم باز در تویی که زلالی

هنوز منتظری تا زمانه با تو بسازد؟!
چه انتظارِ بعیدی...چه آرزوی محالی

به هم رسیدنِ ما برخلافِ نقشۀ دنیاست
برای فتحِ تنِ هم نمانده است مجالی

لبت جوابِ تمامِ سؤال‌های مرا داد
تو هم نفس به نفس از لبم بپرس سؤالی

زمانه‌ای‌ست پُر از شوق؛ هر زمان که تو باشی
گذشته چیست؟ چه آینده‌ای؟ به جز تو چه حالی؟
▪️
شکسته‌باد قفس‌های سوی تو نپریدن
بریده‌باد نفس‌های از هوای تو خالی...

#محمد_شریف
@mohammadshariif

4 months, 2 weeks ago

من از سوزِ هزاران ساله می‌آیم، نمی‌دانم
برای هُرمِ آغوشِ تو از سرما چه خواهم گفت...

شبیه رودِ سرشار از خس و خاشاک در فکرم
که در چشمِ زلالی‌های یک دریا چه خواهم گفت...

#محمد_شریف
@mohammadshariif

4 months, 2 weeks ago

تو کوه باش که طوفان تو را نیازارد
شهید باش مگر جان تو را نیازارد

چگونه مثلِ گلی در قفس اسیر شوی
که خاکِ بستۀ گلدان تو را نیازارد

تو میهمانِ ابد پشتِ میله‌ها هستی
صبور باش که زندان تو را نیازارد

اگرچه متهمی بعد از این به بی‌ذوقی
بگیر چتر که باران تو را نیازارد

فقط بخند و به دنیا همیشه سخت بگیر
فقط بخند که آسان تو را نیازارد

بگیر دستِ مرا گرم تا که یخ نزده
که دستِ سردِ زمستان تو را نیازارد

من از تبارِ جنونم ولی تو زود برو
که ریگِ داغِ بیابان تو را نیازارد

مرا به دار بزن...قول می‌دهم ای مرگ!
عذابِ وحشیِ وجدان تو را نیازارد...

#محمد_شریف

@mohammadshariif

4 months, 3 weeks ago

چون نطفه‌ای رها شده در گیجیِ عدم
انگار سال‌هاست به دنیا نمی‌رسم

با من سرابْ‌بازیِ دنیا چه می‌کند؟
نزدیکِ مرگ می‌شوم اما نمی‌رسم...

#محمد_شریف
@mohammadshariif

4 months, 3 weeks ago

غصه‌ای نیست اگر غصه فراوان دارم
مثل غمگینیِ دلقک، لبِ خندان دارم

اشک می‌ریزی و انگار نمی‌دانی که
من به اندازۀ یک قطرۀ آن جان دارم

من به آشفتگی موی تو عاشق نشدم
خاطری پُر شده از موی پریشان دارم

بیستون هیچ...که انبوهِ ستون هم باشد
من به یک تیشه فرو ریزم و ایمان دارم

به هر اندازه که مجنون به بیابان زده است
در اتاقم به همان قدر بیابان دارم

خواب دیدم که شبی مردنِ من قبل از توست
دلخوشم حداقل مردنِ آسان دارم...

#محمد_شریف
@mohammadshariif

4 months, 3 weeks ago

آمدم از تو و تقدیر شکایت بکنم
تو که لبخند زدی حرف‌زدن یادم رفت

منِ غربت زده را در قفسِ لبخندی
آن‌چنان حبس نمودی که وطن یادم رفت...

#محمد_شریف
@mohammadshariif

7 months ago

ما بندۀ عشقیم...تو مشغولِ چه کاری؟
جز نقشۀ تزویر به سجاده چه داری؟

تکفیر مکن مستیِ بیش و کمِ ما را
اقرار کن ای گزمه! که خود نیز خماری...

نفرین شدۀ آهِ کدام آینه‌ای که
در خاطرِ آیینه فقط گرد و غباری

تسبیح، شده دانه و دام تو...نگو نه
تسبیحِ تو زنجیرۀ عصیان شده...آری

بعد از گذرِ معرکه ماندند پیاده
آن عده که عمری به تو دادند سواری

ای شیخ! به جز ذکرِ تهی کاش به تسبیح
تعدادِ گناهانِ خودت را بشماری...

#محمد_شریف

7 months ago

ما متولدین اوایل دهه هفتاد، رسماً آخرین نسلی هستیم که طعم زندگی بدون اینترنت و دور از ازدحام و هیاهوی شبکه‌های اجتماعی را چشیدیم.

وقتی از مختصات، لذت‌ها و آرامش آن دوران برای دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها می‌گویی، انگار حس شنیدن افسانه دارند.

#محمد_شریف

7 months, 1 week ago

در وصفِ تو عیارِ سخن چیز دیگری‌ست
شرحِ تو ای تمامیِ زن چیز دیگری‌ست

هر جای این جهان بروی غرقِ غربتی
برگرد سوی من که وطن چیز دیگری‌ست

یک‌عمر بی‌تو حرف زدم با همه، ولی
یک لحظه با تو حرف‌زدن چیز دیگری‌ست

آن خلسه‌ای که در تنِ تو می‌رسد به اوج
چون مستیِ شرابِ کهن چیز دیگری‌ست

آن سُکر بی‌ملاحظه در چشم‌های تو
تا می‌رسد بدن به بدن چیز دیگری‌ست

هرچند بی‌مضایقه گرمِ سخاوتی
اما هنوز خواهشِ من چیز دیگری‌ست...

#محمد_شریف

7 months, 1 week ago

هرچند تازه‌کاری و "دل‌اولی" ولی
دل برده‌ای به دلبریِ ناشیانه‌ای

هر صبح تا به شب نگرانی برای من
تلمیحِ قصه‌های خوشِ مادرانه‌ای

می‌لرزم از نبودنِ آغوشِ تو به خود
چون لرزۀ پرندۀ بی‌آشیانه‌ای

خورشید، ته‌نشین شده در چشم‌های تو
آتش بزن به فاصله با هر بهانه‌ای

با موج‌های اشک، پریشان نمی‌شوی
تفسیرِ استقامتِ یک عمر شانه‌ای

حسِ لطیفِ جاریِ رودی زلال و ناز
بر سنگریزه‌های کفِ رودخانه‌ای

آرام، چشم بستی و انگار،‌ ماهیان
جان داده‌اند در وسطِ تازیانه‌ای...

#محمد_شریف

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago