𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
ما بندۀ عشقیم...تو مشغولِ چه کاری؟
جز نقشۀ تزویر به سجاده چه داری؟
تکفیر مکن مستیِ بیش و کمِ ما را
اقرار کن ای گزمه! که خود نیز خماری...
نفرین شدۀ آهِ کدام آینهای که
در خاطرِ آیینه فقط گرد و غباری
تسبیح، شده دانه و دام تو...نگو نه
تسبیحِ تو زنجیرۀ عصیان شده...آری
بعد از گذرِ معرکه ماندند پیاده
آن عده که عمری به تو دادند سواری
ای شیخ! به جز ذکرِ تهی کاش به تسبیح
تعدادِ گناهانِ خودت را بشماری...
ما متولدین اوایل دهه هفتاد، رسماً آخرین نسلی هستیم که طعم زندگی بدون اینترنت و دور از ازدحام و هیاهوی شبکههای اجتماعی را چشیدیم.
وقتی از مختصات، لذتها و آرامش آن دوران برای دهه هشتادیها و نودیها میگویی، انگار حس شنیدن افسانه دارند.
در وصفِ تو عیارِ سخن چیز دیگریست
شرحِ تو ای تمامیِ زن چیز دیگریست
هر جای این جهان بروی غرقِ غربتی
برگرد سوی من که وطن چیز دیگریست
یکعمر بیتو حرف زدم با همه، ولی
یک لحظه با تو حرفزدن چیز دیگریست
آن خلسهای که در تنِ تو میرسد به اوج
چون مستیِ شرابِ کهن چیز دیگریست
آن سُکر بیملاحظه در چشمهای تو
تا میرسد بدن به بدن چیز دیگریست
■
هرچند بیمضایقه گرمِ سخاوتی
اما هنوز خواهشِ من چیز دیگریست...
هرچند تازهکاری و "دلاولی" ولی
دل بردهای به دلبریِ ناشیانهای
هر صبح تا به شب نگرانی برای من
تلمیحِ قصههای خوشِ مادرانهای
میلرزم از نبودنِ آغوشِ تو به خود
چون لرزۀ پرندۀ بیآشیانهای
خورشید، تهنشین شده در چشمهای تو
آتش بزن به فاصله با هر بهانهای
با موجهای اشک، پریشان نمیشوی
تفسیرِ استقامتِ یک عمر شانهای
حسِ لطیفِ جاریِ رودی زلال و ناز
بر سنگریزههای کفِ رودخانهای
آرام، چشم بستی و انگار، ماهیان
جان دادهاند در وسطِ تازیانهای...
ای سنگ! حقِ آینهها سنگسار نیست
غیر از شکستن از تو ولی انتظار نیست
گاهی صدای ریختنِ آبروی توست
هر آبِ در مسیرِ سقوط آبشار نیست
در انتظارِ رختِ سفیدیم سالهاست
در داغِ زندگی چه کسی سوگوار نیست...؟
وقتی اسیرِ بردن و بازندگی شوی
فرقی میانِ باخت و بردِ قمار نیست
■
شمشیرها به نامِ علی تیز شد، ولی
هر تیغِ در لباسِ دو دَم ذوالفقار نیست...
در شبِ بیفروغِ طولانی
تو برایم "فروغ" میخوانی؟
با صدای غریب و محزونت
میتوانی مرا بسوزانی...
رو به رویت چه حالتی دارم
مثلِ آیینه غرقِ حیرانی...
گریههایم ندیده خواهد ماند
حالِ این شانه را نمیدانی
بشکند دستِ من که دست زند
غیرِ دامانِ تو به دامانی
■
تا قیامت برای گریۀ تو
شانه دارم...چرا پریشانی؟
سالها قسمتِ من از تو فقط حسرت بود
ساده گفتی که نشد...دوریِ ما قسمت بود
منِ ساده به خیالم که تو جلدم بودی
تو نگو مرغِ دلت منتظر فرصت بود
آن همه عاشقیِ اصل همه مالِ خودت
فقط ارزان نفروشی که گرانقیمت بود
عشق را مثلِ نفس...مثل تپش میدیدم
در نگاهِ تو ولی عشق، فقط عادت بود
چه غریبانه تو را مثلِ وطن میدیدم
بعد دیدم که دلت مملکتِ غربت بود
نفسی که تو کشیدی، نفسِ سیری بود
نفسی که نکشیدم، نفسِ راحت بود...
ای شیخ! به جز ذکرِ تهی، کاش به تسبیح
تعدادِ گناهانِ خودت را بشماری...
اگرچه سوختهای ای دلم! اگرچه خرابی
نمیشود که نسوزی...نمیشود که نسازی...
آدرس صفحه اینستاگرام من، برای دوستانی که در این فضا حضور دارند.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago