🔴ایران غرق فساد و هرج و مرج
🟡در طول حکمرانی قاجار‌ها، ایران، کشوری ضعیف و عقب‌مانده بود که در هر گوشه از آن، افرادی داعیه قدرت داشتند و آرامش را از مردم نگون‌بخت سلب می‌کردند.
خوزستان، سرزمینی حاصل‌خیزی که از آبادترین مناطق ایران بود، به سبب ناتوانی دولت جزء ویران‌ترین ولایات ایران شده بود.
عشایر عرب مانند بنی‌طرف و بنی‌کعب از سالیان دور از آنجا نفوذ کرده بودند و به مدت ۳۰ سال خود را حکومت مرکزی دور نگاه داشته بودند.
لرستان نیز پس از کریم‌خان زند، رنگ آسایش به خود ندید و میدان تاخت‌وتاز راهزنان غارتگر بود به طوری که برای سفر به اهواز از طریق همدان به بغداد می‌رفتند و از بغداد به بصره و در نهایت به خوزستان.
در شرق وضعیت تعریفی نداشت و خراسان که به ظاهر از امن‌ترین ولایات ایران بود، میدان تاخت و تاز چادرنشینان غارتگر و سرکش بود که خواب را بر رعایا حرام کرده بودند.
🔴 گردن‌کشان بختیاری
🟡در ناحیه مرکزی خوانین ایل بختیاری به چپاولگری مشغول بود و از خون رعایا خویش، برج ها ساخته بودند و رعیت آنها جز فقیرترین رعایای ایران بودند.
خوانین بختیاری به طریق مختلفی کسب درآمد می‌کردند ولی یکی از خطرافرین‌ترین آنها، انعقاد قرارداد با بیگانگان و مزدوران درون بود که استقلال کشور را در معرض نابودی قرار می‌داد!
برای نمونه اتحاد ایل بختیاری با خزعل که مانع از عبور نظامیان از منطقه بختیاری شوند و به قوای نظامی حمله‌ور شوند.
البته بودند کسانی که تابع دولت مرکزی شدند و کوشیدند استقلال ایران را بیافزایند مانند سردار اسعد.
🔴علیمردان خان، یاغی شورشگر
🟡علی مردان خان بختیاری که از طایفه چهارلنگ بود، با رضاشاه مبارزه می‌کرد چرا که هدفش زنده نگه داشتن خان و خانبازی بود نه آزادی‌خواهی!.
شورش علی مردان خان در سال ۱۳۰۸ علنی شد، بختیاری‌های تحت امر او خطوط تلگراف و تلفن را قطع کرده و یک گردان پیاده ارتش را خلع سلاح کرده بودند؛ هنگ پیاده اصفهان که از لنجان در جهت جنوب شرقی پیشروی کرده بود، در سپیددشت به محاصره بختیاریها افتاد یک یکان دیگر پیاده و توپخانه به فرماندهی سروان عبدالله هدایت ارتشبد بعدی که برای کمک به محاصره شدگان فرستاده شده بود در تنگ بیدکان مورد حمله بختیاری ها قرار گرفت و با دادن تلفات عقب نشینی کرد.
مردم اصفهان و اطراف آن از گسترش شورش بختیاریها بسیار ترسیده بودند. هر آن انتظار داشتند بختیاری ها به شهر حمله کنند. از ترس یورش بختیاری ها بسیاری از مردم اصفهان کلاه پهلوی را از سر برداشته و دوباره عمامه و عرقچین و کلاه نمدی بر سر گذاشته بودند. رضا شاه شورش بختیاریها را جدی گرفت. او نگران بود که بختیاریها بخواهند تجربه انقلاب مشروطیت را تکرار کنند و به سوی تهران بیایند به این دلیل پیشبینیهای لازم را انجام داد تا اگر بختیاریها راهی تهران ،شدند در دلیجان ۱۸۰ کیلومتری شمال اصفهان ارتش جلویشان را بگیرد. در آن روزگار خانها و خانزاده های بختیاری، چه در اجرای سیاستهای انگلیس چه برای خدمت به شرکت نفت انگلیس و ایران چه در ارتباط با شیخ خزعل و روحانیون و البته در درجه اول برای دوباره به دست آوردن امتیازات از دست رفته خودشان دردسرهای فراوانی برای دولت ایران ایجاد کرده بودند.
و اکنون در سال ۱۳۰۸ در ظاهر برای مخالفت با قانون نظام وظیفه و در واقع برای حفظ قدرت خانها و بازگشت به وضعیت روزگار قاجار، علیمردان بختیاری به جنگ با دولت برخاسته بود. رویدادهای آن سالها رضا شاه را به این نتیجه گیری رسانده بود که تا ایل بختیاری یکجانشین و خلع سلاح نشود، سیستم خانخانی و نظام ملوک الطوایفی در ایران پایان نخواهد یافت.
برای رویارویی با این ،شورش رضا شاه سرتیپ محمد شاه بختی را با اختیار تام و چند فروند تانک و هواپیما به لنجان، تقریباً ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان فرستاد و همزمان از نجف قلی بختیاری نخست وزیر پیشین و لطفعلی بختیاری وزیر ،پیشین خواست به دیدار علیمردان خان و دیگر رهبران شورش بروند و کوشش کنند از راه مذاکره و سازش به این شورش پایان دهند. بعد از انقلاب اسلامی اینگونه وانمود میشود که شورش مسلحانه علیمردان بختیاری برای حفظ آزادی و دموکراسی و در مخالفت با دیکتاتوری رضا شاه بوده است اما اگر شعر و شعارهای دوره اسلامی را کنار بگذاریم خواسته های واقعی شورش مسلحانه علیمردان خان را نجف قلی بختیاری و لطفعلی ،بختیاری پس از گفتگو با او در سه ماده برای سرهنگ ابراهیم ،ضرابی فرمانده ستون اعزامی از لنجان، نوشتند:
🔵همه نیروهای ارتش از منطقه ایل بختیاری خارج شوند
🔵 از ایل بختیاری سرباز گرفته نشود.

چیزی که کمنیست ها هرگز نفهمیدند...

مسئله‌ای که جوامع کمنیست به هیچ‌ وجه متوجه اون نشدن اینه که "توزیع عادلانه ثروت"توهمی بیش نیست! شما میتونی یک کشوری بسازی که توش حتی یدونه فقیرم وجود نداشته باشه ، شما میتونید یه کشوری رو بسازی که توش تک تک ادماش ثروتمند باشن ولی شما به هیچ وجه نمیتونید یک کشوری رو بسازید که تک تک ادماش ثروتمند باشن ولی همشون به یک اندازه ثروت داشته باشن!

ممکنه یک نفر یک میلیارد دلار درامد سالیانه داشته باشه و یکی یک میلیون دلار ولی مطمئن باشید هردویه این اشخاص در رفاه کامل به سر میبرنو از لحاظ مالی ثروتمند هستن و هزاران اشخاص دیگه با درامد هایه متفاوت ولی تک تکشون در رفاه کامل زندگی میکنن و این یعنی یک جامعه‌ثروتمند. واقعیت اینه که این توصیف از اختلاف طبقاتی نیاز یک جامعس و چیزی که این وسط باید عادلانه باشه رقابته نه ثروت! یک‌کشور باید یک بازار ازاد بدون دخالت دولت داشته باشه و هر شخص باید به اندازه‌ای که تلاش کرده و مغزش کار کرده درامد داشته باشه ، نه اینکه بیایم برایه هر نفر یه سری نیاز هایه اساسی رو تامین کنیم و سودو بازار ازادو از بین ببریم و دلمون به این خوش باشه که کار مثبتی واسه مردم و‌کشورمون انجام دادیم.

در یک نظام کاپیتالیستیه سالم که در اون رقابت به صورت عادلانه وجود داشته باشه ، شما به حدی میتونید درامد داشته بشید که اصا دیگه به اون نیاز اساسی مثل اموزشو درمانو مسکن حتی فکر هم نمیکنید ولی کمنیست ها فکر میکنن این نیاز ها تمام چیزیه که یک انسان در طول کل زندگیش نیاز داره و تفکر دیگشونم اینه که بازار ازاد و اختلاف طبقاتی و سود چیزیه که دشمن‌ جامعه‌ هستن اما در اخر این بازار ازاد بود که رفاه رو برایه همگان به‌ وجود اورد و کمنیسم بود که شکست خورد. در ادامه توضیح میدم...

کمنیسم توزیع عادلانه ثروت نیست ، بلکه توزیع عادلانه فقره. کمنیست ها رقابت و انگیزه برایه بدست اوردن ثروت که دقیقا چیزایین که باعث‌ رشد یک‌ جامعه میشنو از بین میبرن به امید اینکه کار مثبتی واسه‌یه مردم انجام دادن ، ولی تنها کاری که کردن روز به روز فقیر تر کردنشونه.
اختلاف طبقاتی چیزیه که به هزار شکل میشه تفصیرش کرد ، یک نظامی که ۹۹ درصدش فقیرنو ۱ درصدش ثروتمندن توش اختلاف طبقاتی وجود داره و در یک نظامی که ۱۰۰ درصدش ثروتمندن و تو رفاه زندگی میکنن هم اختلاف طبقاتی وجود داره!دقیقا مثل همون سناریویی که اول متن نوشتم ، بهتون قول میدم شمایی که یک میلیون دلار درامد سالانه‌تونه اختلاف طبقاتی بین خودتونو کسی که ۱ میلیارد دلار درامد داره رو احساس میکنید ، درسته هردوتون ثروتمندین ولی اون شخص از شما ثروتمند تره و شما ترجیح میدید مثل اون زندگی کنید...

اما سوال اینه که چرا در یک جامعه‌ای که ۱۰۰ درصدش ثروتمندنو تو رفاهن اختلاف طبقاتی وجود داره؟ چون ثروت چیزیه که بی انتهاس و ثروت چیزیه که شما ثروتمند ترین انسان دنیا هم باشید باز هم جا دارید که ثروتمند تر بشید و یک انسان دیگه میتونه از لحاظ ثروت از شما جلو بزنه. منظورم اینه که اختلاف طبقاتی حالت هایه متفاوت داره و حتی جامعه‌ای که ۱۰۰ درصدش ثروتمند باشن بازم توش اختلاف طبقاتی وجود داره و امکان نداره شما یک جامعه بسازی که ۱۰۰ درصدشون‌ثروتمند باشنو توش اختلاف طبقاتی وجود نداشته باشه(مگر اینکه اون جامعه خیلی خیلی کوچیک باشه).

کمنیست ها تو از بین بردن اختلاف طبقاتی موفق بودن. اما چرا؟ چون تنها راهی که میشه اختلاف طبقاتی رو از بین برد اینه که ۱۰۰ درصد یک جامعه رو به یک اندازه فقیر کنی. در جامعه‌ای که ۱۰۰ درصدشون به یک اندازه فقیر باشن اختلاف طبقاتی وجود نداره.
برخلاف چیزی که گفتم شما میتونید یک جامعه بسازید که ۱۰۰ درصدشون به یک اندازه فقیر باشن و یادتون باشه که در نظامی که شما بیای انگیزه‌یه برایه بدست اوردن ثروت رو از بین ببرید حتی یک نفر هم نمیتونه ثروتمند بشه چه برسه همه‌یه افراد ثروتمند باشن!
و این میراث کمنیسم در جهان ماست.

@Empire_Of_Persia1