?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 11 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 2 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 10 months, 1 week ago
امروز جملهای خوندم که ساعتها بهش فک کردم. میگفت فک کردن به اینکه نبودمون با بقیه چیکار میکنه سادهلوحانه است چون توی دنیا جاهای خالی خیلی زود پر میشن. تو داستان کوتاه ویکفیلد از ناتانیل هاثورن هم یه همچین جملهای خونده بودم: شکاف افکندن در پیوندهای انسانی خطرآفرین است؛ نه اینکه دهان بازتر کند؛ از آنرو که فیالفور در هم میآید. داستان ویکفیلد یکی از داستان کوتاههای مورد علاقمه که خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود وقتی میخوندم. به این فک میکردم که آدمها چقد موجودات پیچیدهای هستن و روابط بین آدما چقد پیچیدهتر. به اینکه چی باعث میشه تو خونهات رو ترک کنی و یه خیابون بالاتر شاهد زندگی بقیه بدون خودت باشی. تماشای جای خالیت تو زندگی آدمهایی که براشون مهم بودی چه حسی داره. چرا ما تمایل داریم نبودمون تو زندگی آدمهایی که دوسشون داریم حس بشه. چرا از فراموش شدن میترسیم. میترسیم از اینکه زندگی بدون ما به روال سابق ادامه داشته باشه و جای خالیمون پر بشه. سعی میکنیم جلوی این فراموشی رو بگیریم. از خودمون یادگاری جا میذاریم. بعضی مفاهیم رو تو زندگی کسی که میخوایم یادمون باشه، به وجود خودمون گره میزنیم طوری که اگه نبودیم این مفهوم براش عوض بشه ولی بیشتر وقتها بیفایده است انسان موجودیه که به همهچیز عادت میکنه. به نبود مهمترین آدمهای زندگیاش هم عادت میکنه. حالا باید چه کنیم؟ جوابش این بود که بهجای فک کردن به اینکه نبودمون با زندگی بقیه چیکار میکنه به این فک کنیم که بودنمون چه تغییراتی تو زندگیشون ایجاد میکنه. بودنمون رو غنی کنیم چون نبودن فارغ از اینکه تو کی باشی همیشه تُهیه. حالا چطور این بودن رو غنی کنیم؟ حتماً که منظور انجام کارهای بزرگ نیست. مثل همون چیزی که لیلا حاتمی تو فیلم قایقهای من میگه. میگه یه کاری واسه من بکن، نمیخوام از خودگذشتگی بکنی... چه میدونم، مثلا ساعتتو در بیار بذار رو میز بگو واسه تو کردم. بیا یه کاری کن که فقط واسه من باشه. مثلا روز غیر کاریت بیا اینجا بگو اومدم تو رو ببینم. سر راهت گل دیدی ازش عکس بگیر بگو یاد تو افتادم. یه جا شعر شاعر مورد علاقهمو دیدی بفرست واسم. ولی دروغی نباش. فک میکنم غنی کردنِ بودن، اینطوریه. همین کارهای کوچیکی که وقتی برای یه نفر میکنی معناداره.
@Albatros1374
- چرا اینطوری نگاهام میکنی؟
لحن عربیات چون موسیقی تکنوازانهای زیبا بود.
پاسخ را در شعری عربی یافتم، که یک روز مطلعش را حفظ کرده بودم:
چشمانت دو جنگل نخلاند در وقت سحرگاه
و دو پنجره که ماه از آنها میگریزد
با تعجب پرسیدی:
- شعر سیاب را هم خواندهای؟ عجیب است!
در پاسخی دوپهلو گفتم:
-«سرود باران»ش را میشناسم.
حس کردم در آن لحظه شاید بیشتر دوستام داری، شاید که من در نظرت همان سیاب شاعر عراقی شده بودم.
مثل هر باری که تو را با قطعه شعری یا گفتهای به زبان عربی حیرتزده میکردم، پرسیدی:
- این را کی خواندی؟
این بار به تو گفتم:
- من غیر از خواندن کار دیگری انجام نمیدهم عزیزکم. ثروت دیگران در اسکناسهاست و ثروت من در عنوان کتابها. من همینطور که میبینی انسان ثروتمندی هستم... هر چیزی را که به دستم رسیده خواندهام... همه را، همانگونه که دیگران آنچه را به دستشان رسیده، غارت کردهاند!
صـــ158
خاطراتِ تن
احلام مستغانمی
رضا عامری
@Albatros1374
ما بر پایهی داستانهایی گزیده زندگی میکنیم. نگاهمان به واقعیت را جایگاهمان در مکان و زمان تعیین میکند نه، چنانکه مایلیم بپنداریم، شخصیتهایمان. بنابراین، هر تفسیری از واقعیت مبتنی است بر جایگاهی منحصربهفرد. دو قدم به شرق یا به غرب بردارید تا تصویر بهکل زیرورو شود.
چهارگانهی اسکندریه: بالتازار | لارنس دارل | خاطره کردکریمی | نشر برج
به بچههای شیرخواره حسادت میورزم، چون آنان تنها کسانی هستند که حق فریاد زدن و قدرت فریاد زدن را دارند، البته پیش از آنکه زندگی تارهای صوتیشان را رام کند و به آنان سکوت بیاموزد.
به یاد نمیآورم چه کسی گفته «انسان در نخستین روزهای حیاتش حرف زدن یاد میگیرد، اما در بقیهی عمرش مؤسسات و دستگاههای حکومتی عرب به او سکوت میآموزند!».
صـــ28
خاطراتِ تن
احلام مستغانمی
رضا عامری
@Albatros1374
تا امروز فکر میکردم که امکان نوشتن دربارهی زندگیمان وجود ندارد، مگر زمانی که از آن شفا پیدا کنیم؛ یعنی زمانی که بتوانیم زخمهای قدیمی را با قلم لمس کنیم، بیآنکه دوباره اندوهگین شویم. زمانی که بتوانیم بدون دلتنگی، بدون جنون و بیهیچ کینهای، پشت سرمان را نگاه کنیم.
واقعاً این امکان وجود دارد؟
ما از حافظههامان شفا نمییابیم.
برای همین است که مینویسیم؛ برای همین است که نقاشی میکنیم و برای همین است که بعضیهامان میمیریم.
صـــ7
خاطراتِ تن
احلام مستغانمی
رضا عامری
@Albatros1374
به ادبیات داستانی و قدرت قصهها باور دارم چون راهیست برای حرف زدن از زبان دیگران. ساکت نمیمانیم. همهٔ ما، دچار ضربهٔ روحی شدید که شده باشیم، تردید میکنیم، به تتهپته میافتیم، حین حرف زدن مدام مکث میکنیم. حرفمان توی گلویمان گیر میکند. اما به کمک کلام دیگران میتوانیم دوباره حرف بزنیم. میتوانیم به شعر پناه ببریم. میتوانیم کتابی باز کنیم. یک نفر آنجاست که غرق واژهها شده و هوایمان را دارد.
چرا خوشبخت باشی وقتی میتوانی معمولی باشی؟
جنت وینترسن
میعاد بانکی
@Albatros1374
به کایرون سانتور با یک پیکان سمی که آغشته است به خون هایدرا تیراندازی میشود، اما چون فناناپذیر است و نمیمیرد، باید تا ابد رنج ببرد. اما به واسطهی زخمِ دردناکش دیگران را درمان میکند. خودِ زخم موجب التیام میشود.
Leila frappant à son toit,
Hafiz lui demandait : « Qui frappe de la sorte ? »
Et Leila répondait « C’est toi… »
Anna de Noailles
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 11 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 2 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 10 months, 1 week ago