نغمه های فریبایی

Description
تنها صداست که می ماند

ادمین(تلگرام):
t.me/FaribaAttarian

اینستاگرام:
https://instagram.com/fariba.attarian.sani

لینک کانال:
t.me/naghmehayefaribaei

خوانش شعر، متون ادبی، کتب صوتی، میکس و تدوین پذیرفته می شود. هماهنگی:
t.me/Mohammadian2
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

3 months, 3 weeks ago

ﺍﮔﺮ ﺩﺯﺩ ﺑﻮﺩ که ﺳﺮ ﺷﺐ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺮﺩ !

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﯾﺎ ﮐﺎﻻﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﭼﭙﺎﻭﻟﮕﺮﺍﻥ ﻏﺎﺭﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭﺯﯾﺮﯼ ﺑﺎ ﻏﻼﻣﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﮐﻮﻫﯽ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻏﺮﻭﺏ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺷﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﺯﯾﺮ ﻭ ﻏﻼﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﮐﻮﻩ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﺷﺐ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷﺪ ﻭ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺐﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺯﯾﻦ ﻭ ﻟﮕﺎﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻏﻼﻡ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺯﺩﯼ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﺍﺳﺐ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﺯﺩﺩ، ﻭﺯﯾﺮﮔﻔﺖ: ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﭘﺲ ﺧﻮﺏ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻦ . ﺳﭙﺲ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻏﻼﻡ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺴﺖ . ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﺩﺯﺩﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﯿﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺍﺳﺐ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺳﺐ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ . ﻏﻼﻡ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﻝ ﺑﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭﺍ ﺩﺯﺩ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﮐﺮﺩ ﺁﺩﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﺳﺐ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺐ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺏ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ. ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﮐﻮ؟
ﻏﻼﻡ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺁﺩﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ ﺣﺘﻤﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ.
ﻭﺯﯾﺮ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﺩﺯﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ.
ﻏﻼﻡ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺩﺯﺩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺷﺐ ﺯﺩ ﻭ ﺑرد.
@naghmehayefaribaei

3 months, 3 weeks ago

معین ?روزگار
چقدر این آهنگ معین به دل میشینه

❥❥?

3 months, 3 weeks ago

?نکاتی مهم از نگاه بزرگان علم مدیریت

1⃣ فراموش نكنید بزرگترین آتش‌سوزی جهان را در ابتدا می‌توان با یك لیوان آب خاموش كرد (درایت، مدیریت بحران)

2⃣ توان یك زنجیر به اندازه ضعیف‌ترین حلقه آن است.( مشارکت)

3⃣ مداد هر رئیس باید پاك‌كن داشته باشد (گذشت)

4⃣ به خاطر داشته باشید كشتی‌ها در لنگرگاه‌ها امنیت بیشتری دارند اما هیچ‌گاه برای چنین هدفی ساخته نشده‌اند. (تلاش در رفع موانع)

5⃣ ذهن انسان مانند چتر نجات است كه تنها زمانی كار می‌كند كه باز باشد(ذهن باز)

6⃣ ما دو گوش و یك زبان داریم، پس باید دو برابر آنچه كه می‌گوییم، بشنویم (خوب شنیدن)

7⃣ نسبت سطح بال زنبور به بدن او ، بسیار کم است با توجه به قوانین آیرودینامیک، پرواز ممکن نیست اما زنبور این را نمی داند و پرواز می کند
@naghmehayefaribaei

6 months ago
6 months ago

مناجات   خواجه عبدالله انصاری

الهی
گریخته بودم تو خواندی،
ترسیده بودم بر خوان نشاندی،
ابتدا می ترسیدم که مرا بگیری به بلای خویش،
اکنون می ترسم که مرا بفریبی به عطای خویش.

با درود و مهر بر شما دوستان و یاران جان

چهارشنبه تون آباد امروز تون پراز خیر و برکت روزی تون فراوان دلتون شاد لبتون خندان تنتون سلامت
تقدیرتون زیبا زندگیتون شرشار از عشق و محبت
عاقبت تون بخیر
امیدوارم آنچه را که در دلتان آرزوشو دارین براتون اتفاق بیفته
صبح تون بخیر و شادی

@naghmehayefaribaei

6 months, 1 week ago

دیدم از کوچه ی ما با دگران میگذری
با دلم گفت نگاهت : نگران میگذری

خبرت هست که دل از تو بریدم زین روی
دیده می بندی و چو بی خبران میگذری

گاه بشکفته چو گلهای چمن می آیی
روزی آشفته چو شوریده سران میگذری

ما نظر از تو گرفتیم چه رفته است تو را
که به ناز از بر صاحب نظران میگذری

بگذر از من که ندارم سر دیدار تو را
چه غمی دارم اگر با دگران میگذری

ای بسا ماه رخان را که در آغوش گرفت
خاک راهی که عروسانه بر آن میگذری

ناز مفروش و از این کوچه خرامان مگذر
که به خواری ز جهان گذران میگذری

تو هم ای یار چو آن قوم که در خاک شدند
روزی از کارگه کوزه گران میگذری..

#مهدی_سهیل

@naghmehayefaribaei

6 months, 1 week ago

???????
**نقل است که در شب آخر رمضان ناصرالدین شاه قاجار به همراه وزیر خود بر پشت بام کاخ رفته و در آسمان به جستجوی ماه شوال بودند که ناگهان دختر وزیر در پشت بام عمارت مجاور ظاهر شد، در حالی که نقاب به چهره نداشت و او نیز به دنبال ماه می‌گشت.

ناصرالدین شاه ناگهان طبع شعرش گل کرد و رو به وزیر گفت:
"در شب عید آن پری رخ بی نقاب آمد برون"
اما هر چه تلاش کرد موفق به سرودن مصرع دوم شعر نشد.

وزیر این ماجرا را برای دخترش تعریف کرد و دختر بی درنگ در پاسخ به مصرع دوم شعر سرود که :
"ماه می‌جستند مردم ، آفتاب آمد برون!"

"در شب عید آن پری رخ بی نقاب آمد برون
ماه می‌جستند مردم ، آفتاب آمد برون**"

@naghmehayefaribaei

6 months, 2 weeks ago

??آخه من برات هلاکم، میدونی
اسیرِ یه عشق پاکم، میدونی

6 months, 2 weeks ago

هر کسی را بهر کاری ساختند

این ضرب‌المثل برای اشاره به استعداد و توانایی و تبحر افراد در کارهایی که به آنها واگذار می‌شود به کار می‌رود و اشاره به این نکته دارد که هر شخصی در کاری که در آن استعداد و تخصص دارد، موفق‌تر عمل می‌کند.

این ضرب‌المثل عموما به طعنه و یا به حالت اندرز و دوستانه، در مواردی استفاده می‌شود که افراد در کاری که به آن وارد نیستند مشغول شده، و با شکست مواجه شوند و یا بخواهند کاری را انجام دهند که هیچ تبحری در آن ندارند. حال مهم نیست که کار مورد نظر خیلی مهم و حیاتی، و یا کاری ساده و معمولی باشد.
برای مثال حتی اگر کسی بدون تبحر بخواهد یک وسیله ساده برقی را تعمیر کند و از پس آن برنیاید و تخریب بیشتری به بار بیاورد، از این ضرب‌المثل استفاده می‌شود.

شاید این ضرب‌المثل از بیتی در مثنوی مولوی گرفته شده باشد:

هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را در دلش انداختند
@naghmehayefaribaei

6 months, 2 weeks ago

" لیلا "
_علیرضا قربانی?*?*?**

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago