𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
اوج حس بی پناهیتون کی بود؟
برای من وقتی بود که کلاس چهارم ابتدایی بودم.مامانم دائم در سفر بود و بابام درکیر کار.وضع مالی خوبی نداشتیم.بخاطر اینکه نمیتونستن منو ساعت طولانی تنها خونه بذارن با قرض و قوله منو فرستادن یه مدرسه غیر انتفاعی.من که پول نداشتم کاپشن درست حسابی بخرن برام و با یه کاپشن به سایز بابام که فقط چون ارزون بود خریده بودن همکلاس یه مشت بچه لوس افاده ای شدم که تعطیلاتشون کمتر از ویلا تو کیش نبود.حالا این وسط منو نشوندن پیش یه دختری به اسم کتایون.تنها وجه اشتراک ما دو تا قد بلندمون بود که برای همین آخر کلاس میشستیم.کتی از سر تا پاش از خارج براش میومد.منی که اونموقع اوج آمال و آرزوهام یه بسته مداد رنگی۱۲رنگه لیرا بود که بوفه مدرسمون میفروخت اون چند بسته مدادرنگی ۳۶ و ۴۸رنگه داشت که از اروپا خریده بود.من به لباسا و امکانات کتی حسابی حسودی میکردم و اون به تنها چیزی که من داشتم و اون نداشت.همیشه شاگرد اول بودم.با مدادرنگی داغون خودم نقاشی میکشیدمدو همیشه براشون تمجید میشدم و حتی یکبار رتبه اول شهر شدم.برای مسابقات دو منو میفرستادن.خلاصه شده بودم خار چشم کتی.کتی دنبال فرصت بود منو بکوبه زمین.تا اینکه یه روز تو حیاط گفت بیا تکواندو بازی کنیم.مشغول بازی شدیم و کتی که استخون بندی درشتی داشت لگدای محکمی سمت من پرت میکرد.آخرین لگدش خورد به شکم من.خواست دومی رو بزنه و چرخیدم انگشت شست پاش خورد به لبه لگن من و برگشت عقب.کتی افتاد زمین و عربده سر داد.کل مدرسه ریختن و گفتن چی شده.وسط گریه به من اشاره کرد که فلانی لگد زد پای منو شکوند.حالا زنگ زدن مامان کتی اومد و با یه لحن بدی به من گفت چرا مثل آدم بازی نمیکنی.منو بردن دفتر مدیر گفتن زنگ بزنیم مامانت بیاد.مامانم که خونه نبود.منو تا آخر وقت دفتر نگه داشتن دیدن کسی از من خبری نمیگیره.زنگ خورد فرستادنم خونه.رفتم خونه تمام شب تو خواب از ترس گریه کردم که نکنه اخراجم کنن.فرداش رفتم مدرسه و در کمال تعجب همه بچه های کلاس پشتشونو به من کردن.ناظم گفت باید به مامانت بگی بیاد مدرسه.گفتم باشه ولی مامانم که تا چند روز بعد نمیومد.تو مدرسه از طرف بچه ها بایکوت شده بودم.تو خونه کسی براش مهم نبود که بپرسه چی شده منم داستانو به کسی نگفتم.ازینکه مامانم بفهمه میترسیدم چون همیشه تو این شرایط طرف هرکی غیر منو میگرفت.مامانم نرفت مدرسه تا جلسه اولیا مربیان چندهفته بعد و من تمام این مدت تو کابوس زندگی کردم.تمام تایم جلسه پشت سالن نشسته بودم ببینم کسی میاد بگه تو اخراجی یا نه.جلسه تموم شد و مامانم بعدش خیلی عادی رفتار کرد و رفتیم خونه هیچ حرفی ازین قضیه زده نشد.چند ماه بعد سر شام صحبت از شیطنت من شد.چون تمسخر من همیشه براشون موضوع جالبی بود.یهو عموم وسط جمع گفت
میدونید فلانی زده پای یه دختره رو تو مدرسه شکونده و همه هار هار زدن زیر خنده.موضوعی که من فکر میکردم
راز خودمه داشتم تو تنهایی براش غصه میخوردم شده
بود بساط خنده بقیه،حتی مامانم.
همون لحظه بود که صدای شکستن قلبمو شنیدم و اوج بی پناهیو حس کردم.
من کسی بودم که بیگناه محکوم میشدم و حتی نزدیکترین کسانم براشون مهم نبود چه احساسی دارم.من۲سال تمام توی مدرسه بخاطر کار نکرده از طرف بقیه بچه ها و حتی معلما تمسخر شدم و برای هیچکس مهم نبود.حتی مامانم یکبار ازم نپرسید داستان واقعی چی بوده.ازون روز با خودم عهد بستم دیگه تو این زندگی به هیچ بشری تکیه نکنم و فقط خودم باشم.این حس بی پناهیو دیگه هیچوقت به اون شدت تجربه نکردم .
آدام گرنت نویسنده و استاد در کسب و کار می گوید.
اگر در نظر دارید که شغل خود را تغییر دهید ولی نگران این هستید که یک قدم به عقب برگردید ، این را به خاطر داشته باشید که:
بهتر است پیشرفت دو سال گذشته را از دست بدهید تا اینکه بیست سال آینده را هدر دهید.
این نکته بسیار درستیست و مفهموم دیگری در علم روانشناسی، به نام " فیل سفید " را به ذهن متبادر می کند.
فیل های سفید منابعی هستند که به علت هزینههای غیرقابل بازگشتی که در مورد آن ها انجام شده، با وجود مولد نبودن و مفید نبودن
نمیتوانیم ” از لحاظ احساسی ” به سادگی آن ها را از مجموعهی منابع و داراییهای خود حذف کنیم و هزینههای آتی آن ها را هم میپذیریم.
آیا فیل های سفید خود را می شناسید؟
چگونه با آنها برخورد می کنید؟
ساسان مرعشی
نشانه های فردی که واقعا بهت علاقه ای نداره:
وقتی کنار هم هستید ، کم حرفه! یعنی وقتی حتی بعد مدت ها هم میبینیش ، اونی که حرف میزنه تویی و اون حرفی برای گفتن نداره
وقتی قهر هستید تلاشی برای آشتی کردن نمیکنه ، یعنی یا پا پیش نمیزاره یا علاقه ای برای رفع کدورت ها نداره
پیام هارو سرد و معمولی جواب میده ، معمولا توی پیام هاش عکس العمل خاصی نداره ، سرد ، معمولی و بی تفاوت برخورد میکنه
مدام قرار ملاقات رو عقب میندازه ، بهانه های جور واجوب میاره و یجورایی برخورد میکنه انگار اونی که درک نمیکنه توهستی
بعد از رابطه اخلاقش سریع تغییر میکنه ، یکی از شایع ترین رفتارهایی که نشون میده هیچ علاقه ای بهتون نداره ، همین متفاوت شدن بعد از رابطه داشتن هست ، قبل و بعد از رابطه میشه دوروی متفاوت سکه
میدونید من چه چیز بزرگسالی رو دوس دارم؟
اینکه وابسته نیستم چون خودم پول دارم
از غذا خوشم نیومد؟ میرم میخرم
میخوام برم بیرون؟میرم
گوشی مامان سوخت؟ براش میخرم
میخوایم بریم کافه؟ خب بریم
این کلاسه خوبه؟ شرکت میکنم
بزرگسالی خیلی استرس داره، ولی این مستقل و توانمند بودنه خیلی خوبه?
?یه اصطلاحی توی روانشناسی داریم به نام functional freeze (یخ زدن عملکرد) اینجوریه که ساعت ها رو تختت دراز میکشی و هیچ کاری نمیکنی...
حتی جواب پیام دوستاتو نمیدی، به هیچ کاری نمیرسی، با اینکه کلی از کارهات مونده
حتی زورت میاد کارهای ساده مثل حموم رفتن انجام بدی چون جونی برات نمونده
اضطراب زیاد زندگی باعث میشه ذهن بره روی حالت بقا که فقط زنده بمونه و انگار از جسم جدا میشه.
@andisheh_naab12
اگه تو يه رابطهای هستی که وقت حرف زدن هيچ نيازی به سانسور کردن خودت نداری و ميتونی راحت باشی، با يه آدم امن در یک ارتباط برابر هستی.
اما اگه با کسی هستی که وقت حرف زدن باید به احساساتش فکر کنی و هرچيزی رو نميتونی بگی و از عواقبش ميترسی، رابطه ی والد و فرزندی داری.
در زمینه ی انتخاب همسر واقعا به کم قانع نشید،
منظورم پول و مال و منال و این چیزا نیست،
اینا باید معقول باشه نه اینکه مهم نباشه
ولی منظورم جوریه که دوستون داره،
وقتی چیزیتون میشه چجوری برخورد میکنه؛
چقدر همراهتونه، چقدر مشوقتونه
چقدر باعث آرامشتونه، چقدر دلگرمیتونه
وقتی چند سال از زندگیتون بگذره
تازه متوجه میشید چقدر این فاکتورا
مهمتر از هرچیز دیگهای بودن که قبل از
ازدواج اصن بهشون فکرم نمیکردید!
خوشبخت اونیه که داره با آدم مورد علاقش روزای سخت رو میگذرونه :)
چرا مُراقبِ آنچه میگوییم نیستیم؟
محمود سریعالقلم
۱) چون کتاب نمیخوانیم
۲) چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست
۳) چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن
۴) چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استوار است تا رشد فردی
۵) چون نیاموختهایم حرف زدن، مسئولیت دارد
۶) چون وقتی به پول میرسیم احساسِ قدرت میکنیم
۷) چون وقتی به قدرت میرسیم احساسِ برتری میکنیم
۸) چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال میکنیم: پول و شهرت
۹) چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد
۱۰) چون اصلِ نگاه به انسانهای دیگر ابزاری است
۱۱) چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره میرسند
۱۲) چون بیاحترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پیامد ندارد
۱۳) چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبهگر غلبۀ نود درصدی دارند
۱۴) چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد
۱۵) چون افراد، جوگیر میشوند
۱۶) چون تعداد فالوور به مراتب مهمتر از داشتنِ پِرنسیپ است؛
۱۷) چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست
۱۸) چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است
۱۹) چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است
۲۰) چون بیثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است
۲۱) چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است
۲۲) چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است
۲۳) چون گروههای مرجع فرهنگی در جامعه تغییر کردهاند؛
۲۴) چون روانشناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است
۲۵) چون زرنگیهای دمِ دست مهمتر از میراثِ شخصیتی است
۲۶) چون تصور میکنیم دیگران متوجه نیات ما نمیشوند؛
۲۷) چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است
۲۸) چون زندگی امری جدی نیست
۲۹) چون به دوامِ واژههای منفی در ذهن انسان واقف نیستیم
۳۰) چون بسیاری، حتی پنج صفحه ام هم درمورد خودشان نمیتوانند بنویسند.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago