?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
*🔵 آیا اینترنت و هوش مصنوعی بر حافظه ما تاثیر می گذارد؟*
🔆 روزنامه دانشگاه اکسفورد «کلمه سال» ۲۰۲۴ را اعلام کرد: brain rot یا « تباهی مغز». تباهی یا پوسیدگی مغزی عبارت است از افت وضعیت شناختی به دلیل استفاده مستمر از محتویات پیش پا افتاده فضای مجازی و کلا مدیای آنلاین.
🔆 واژه مرتبط دیگر، digital amnesia است. وقتی مسیریاب را روشن کرده ایم و در حال رفتن به منزل دوستی هستیم و به یکباره اینترنت قطع می شود، در چنین وضعیتی قرار می گیریم! در فراموشی دیجیتال در واقع به جای مغز، همه داده های جهان پیرامون را به یک وسیله سپرده ایم . در حقیقت هریک از ما در جهان امروز، به نحوی به یک سایبورگ تبدیل شده ایم.آیا با هر چه بیشتر شدن وابستگی مغز ما به حافظه دیوایس های دیگر، بخش حافظه ما ضعیف تر نمی شود؟
🔆 اولین بار بتسی اسپارو در مقاله ای تحت عنوان google effect یا تاثیر گوگل بر حافظه، این موضوع را مورد بررسی قرار داد(۱). در اولین سری آزمایش، دیده شد که آزمودنی ها در مواجهه با پرسش های مشکل بطور غریزی به یاد اینترنت و گوگل می افتند مثل این که برای یافتن پاسخ از طریق اینترنت تحریک می شدند.در تحقیقی دیگر دیده شد که چنانچه به ازمودنی گفته شود جملاتی که تایپ می کند توسط کامپیوتر حفظ می شود، کمتر توان به یاد آوردن آن را خواهد داشت و فولدری که جملات تایپ شده در آن ذخیره شده است را بهتر از محتوای جملات به خاطر می آورد. البته سالهای بعد محققین دیگر این یافته ها را زیر سوال بردند مثلا در یک تحقیق در سال ۲۰۱۸ گزارش شد که یافته های مطالعه اول «اسپارو» قابل تکرار نیست.
🔆 برخی نیز معتقدند اینترنت و دیوایس های ذخیره کننده داده ها به کاهش بار حفظیات غیر ضروری مغز کمک می کند و دیدی مثبت به این پدیده دارند.اصطلاحا به این دیدگاه، دیدگاه کاهش بار شناختی یا cognitive offloading می گویند.
🔆 شاختر (۲) در سال ۲۰۲۲ شواهدی ارایه کرد مبنی بر این که اینترنت و تکنولوژی ، عملکرد حافظه را در جنبه هایی خاص مثل به یاد آوردن یک مسیر یا یک تصویر تحت تاثیر قرار می دهد اما می گوید:« شواهد بسیار اندکی در تایید این ادعا وجود دارد که تاثیر وسیعی در افت حافظه داشته باشند و داده های موجود موید این ادعا نیستند که اینترنت و کامپیوتر در حال تخریب حافظه ما هستند».
🔆 در حقیقت یکی از دلایل این تصور که حافظه ها در عصر اینترنت در حال تحلیل رفتن هستند، درنظر نگرفتن حجم عظیم داده های امروزی در مقایسه با گذشته است.امروزه ما درگیر به یاد آوردن حجم عظیمی از داده ها هستیم که برای گذشتگان قابل تصور نبود. ما امروزه کوله بار بزرگی از داده ها را نوک زبانمان داریم!
🔆 بدیهی است ما در ابتدای راه تحقیق درباره تاثیر اینترنت بر حافظه قرار داریم و نتیجه گیری قطعی با داده های فعلی ممکن نیست!
دکتر موسی عطازاده
🌿
……………………………………………
۱و۲ : مقالات در پستهای بعدی
? درمان با کلاه بنفش
? اصطلاح purple hat therapy یا درمان با کلاه بنفش، اولین بار در سال 2003 و توسط جرالد روزن و جرالد داویسون، طی یک مقاله مطرح شد(۱).
? هرگاه یک روش درمانی جدید ولی بی اثر به یک روش درمانی اثبات شده اضافه و ادعا شود که تاثیر درمان را بیشتر می کند، اصطلاح درمان با کلاه بنفش در مورد آن به کار می رود.
? تصور کنید به دلیل وسواس فکری عملی تحت درمان «شناخت-رفتار درمانی» هستید. تراپیست شما پیشنهاد کند در حین مشاوره یک کلاه بنفش بپوشید تا تاثیر مشاوره بیشتر شود و مثالهای فراوان از بیمارانی بیاورد که بااین روش درمان کرده است. به احتمال زیاد شما خواهید گفت تاثیر درمانی ، مربوط به جلسات مشاوره بوده است و نه کلاه بنفش! اما آیا همیشه مضحک بودن ادعای تاثیر « درمان با کلاه بنفش» همین قدر واضح وروشن است؟
? حالا حالت دیگری را در نظر بگیرید. تصور کنید شما یک بیماری دارید که قرار است به خاطر آن ماهی یک بار آمپولی را تزریق کنید. بعد از چند جلسه تزریق، درمانگر شما پیشنهاد کند که اگر بعد از هر تزریق، یک بار تحریک الکتریکی مغزدریافت کنید تاثیر تزریق بر سلول های مغزتان بیشتر می شود. عالیست! چه بهتر از این؟ و شما به درمان ادامه می دهید و هر جلسه تزریق را با یک جلسه تحریک الکتریکی " تقویت " می نمایید. بعد از چند جلسه، درمانگرتان پیشنهاد می کند که برای نتیجه بهتر، بعد از تزریق و تحریک الکتریکی مغز، نیم ساعت با دستهایتان بای بای کنید! احتمالا حالا دیگر درمانگرتان را عوض می کنید چون پیشنهاد درمانی غیرمعقولی به نظر می رسد!
? یک مثال دیگر: اگر به شما بگویند گروه خونی خود را بدهید تا رژیم غذایی مناسب شما را به شما بگوییم، برایتان باورپذیرتر از این است که ادعا کنند بر اساس نام فامیلتان می توانند رژیم غذایی مناسبی به شما ارایه نمایند
? اما چرا پیشنهاد تحریک الکتریکی مغز شمارا شگفت زده نمی کند در حالی که پیشنهاد کلاه بنفش و یا بای بای کردن شما را از ادامه درمان منصرف می کند؟
? قضیه از این قرار است که هرگاه چیزی " علمی " به نظر برسد کمتر در آن تردید می کنیم تا چیزی که واضحا مسخره به نظر می رسد. این یکی از هوریستیک ها یا میان برهای مغز در هنگام انالیز داده ها و قضاوت و تصمیم گیری است. هوریستیک ها همان طور که قبلا در همین کانال مورد بحث قرار گرفتند ، روش های میان بر ذهن برای نتیجه گیری سریع از داده های جهان پیرامون ماهستند و حسن آنها این است که در زمان کمی به ما امکان واکنش می دهند اما از دقت و صحت کافی برخوردار نیستند.
? در کل یکی از ترفندهای سودوساینس ( علم دروغین ، علم کاذب) همین هوریستیک است. سودوساینتیست موفق چیزی را ادعا می کند که ظاهری علمی و منطقی داشته باشد(۲).
?چه باید کرد؟ یکی از راه های اطمینان از روش های درمانی پیشنهادی، این است که ببینید آیا این روش درمانی مورد تایید مراکز معتبر علمی است یا خیر؟ معمولا یکی از این نهادها در سراسر جهان، سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) است.
………………………………………………..
۱. لینک مقاله در پست بعد.
دکتر موسی عطازاده
?
*?«سلبروپاتی»*
? بسیاری از مردم امریکا و جهان هزاران ساعت با موزیک های تیلور سویفت زندگی کرده اند، تلاش کرده اند تا ظاهری شبیه او داشته باشند، از یک سمت دنیا به سمتی پرواز کرده اند تا در کنسرتهای او حاضر شوند. دلیل این تب تیلور سویفتی چیست؟
?چرا سلبریتی ها تا بدین پایه برای عامه مردم جذاب هستند؟
? نوع ارتباط هیجانی مردم با سلبریتی ها در بسیاری مواقع پاراسوشیال است. اصطلاح parasocial relationship اشاره به حالتی دارد که تصور می کنیم با کسی دوست هستیم در حالی که او ما را نمی شناسد و چنین دوست داشتنی می تواند خطرناک باشد زیرا گاه به سمت وسواس ناسالم تمایل پیدا می کند.
? البته این امر برای سلبریتی ها مطلوب است چون تمایل دارند طرفداران و هواخاهان بیشتری را به سوی خود جلب نمایند.ظاهرا مغز ما در تمایز بین حضور حقیقی و مجازی افراد عملکرد خوبی نداردو گاه افرادی را که مکررا روی صفحه تلویزیون یا گوشی می بینیم در حد اعضای خانواده که در کنار ما هستند به ما نزدیک تفسیر می نماید.
? عنصر تکرار حضور سلبریتی ها و همه جا حاضر بودن آنها در فضای مجازی، بی تردید نقش مهمی در تسخیر اقبال عامه به ایشان دارد.
? در مرحله بعد از ایجاد صمیمیت مجازی، نوبت به مرحله ای می رسد که به لحاظ روانی نیاز به نزدیک شدن فیزیکی به سلبریتی پیدا می کنیم و اینجاست که حضور توده های مردم در کنسرت سویفت می تواند موجب افزایش قیمت هتلها و کالاها در یک شهر در ایام کنسرتهای او شود!
? رسانه ها نه تنها موجب ایجاد یک رابطه پاراسوشیال با سلبریتی می شوند بلکه از ایشان برای مردم role model ایجاد می نمایند.همه آرزوها و اشتیاقهای شهرت و ثروت را در ایشان متبلور و آرزوهای براورده نشده را در قالب سلبریتی ها محقق می یابند.
? اما این ارتباط پارا سوشیال گاه به سندرم پرستش سلبریتی ها منجر می شود (celebrity worship syndrome) که در واقع یک نوع رفتار وسواس گونه است و گاه تحت نام celebrity obsession disorder شناخته می شود. (سلبروپاتی).
? هوادار مفلوک، بطور فاجعه باری درگیر جزییات زندگی شخصی و حرفه ای بت خویش می شود و گاه یک باور هذیانی شکل می گیرد مبنی براین که آن سلبریتی ، فرد را دوست دارد.
? بعضی مطالعات نشان می دهند که وقوع این سندرم در زمینه افسردگی و اضطراب به مراتب بالاتر است.فرد ممکن است برای تهیه هزینه شرکت در کنسرتهای تیلور سویفت، حتی از مخارج اصلی منزل نیز بکاهد و حتی سلامت خود را به خطر بیندازد.
? محققین حوزه سلامت روان، توصیه می کنند از هنر سلبریتی ها لذت ببرید اما در دام رابطه پاراسوشیال نیفیتد. باید دانست که غالب سلبریتی ها برای افزایش محبوبیت و ثروت خود تمایل به درگیر کردن طرفداران خود در این رابطه یک طرفه دارند. رابطه ای که به مدد فضای مجازی می تواند با وهم دوستی طرفداران با یک سلبریتی همراه باشد در حالی که او حتی فرصت شنیدن اسم تک تک طرفداران خود را ندارد.
دکترموسی عطازاده
?
ادامه دارد...
*? رویکرد ذهن آگاهانه به هشت دغدغه مخرب*
? با بیدار شدن از خواب ، هرروز صبح دغدغه های ما نیز بیدار می شوند. آیا همه دغدغه هامان اصیل هستند؟ به زبان ساده تر، آیا در دراز مدت تاثیری در کیفیت و کمیت زندگی ما دارند؟ پاسخ در بسیاری موارد منفی است!
1. دغدغه کامل و بی نقص بودن(perfectionism) :
وقتی نگران " کامل " بودن و بی عیب و نقص بودن هستیم، انبوهی از اضطراب، دغدغه آینده و افسوس گذشته ما را احاطه خواهد کرد. " کامل" بودن یک افسانه دست نیافتنی است و بسیاری اوقات دغدغه کمال، منشا اصطکاک با اطرافیان می شود چرا که ما را انتقاد ناپذیر می کند. فردی که بطور افراطی بر بی عیب بودن اصرار دارد، عیب را به رسمیت نمی شناسد و چون به کمال بی عیبی دسترسی ندارد، بر انتقاد کنندگان می تازد و یا به تزویر ودروغ، تلاش می کند تا خود را بی عیب نشان دهد و راه به فریبکاری می برد. پرفکشنیست، در دنیای خود زندگی نمی کند بلکه اسیر دست نظرات دیگران است. زندگی می کند فقط برای این که دیگران او را بی عیب بدانند و البته این ناممکن است چراکه حتی اگر توان تغییر خود را به طور نامحدود داشته باشیم، بسیاری از پدیده ها از دیدگاه افراد مختلف ارزش گذاری های متفاوت دارندو ممکن است برخی چیزی را عیب بدانند و برخی دیگر نشانه کمال!
به یاد داشته باشیم که تاکنون جهان بر پایه آزمون و خطا و انتخاب سازگارتر به جایی که در آن هستیم رسیده است. چه کسی از ما انتظار دارد که از جهان با همه قدمت وعظمتش برتر باشیم؟
2. گیر کردن در گذشته :
از خطای گذشته خود و دیگران، درس بیاموز و سپس رهایش کن! این درسی است ذهن آگاهی به ما می آموزد و راه شادمانگی و رهایی از افسوس را به ما نشان می دهد.
3. جستجوی تایید دیگران:
دغدغه لایک و کامنت مثبت چه در دنیای حقیقی و چه مجازی، از بزرگترین دلمشغولی های ماست. اما حقیقت این است که در درازمدت تاثیری در زندگی ما نخواهد داشت. دلمشغولی افراطی به نظرات دیگران، شادمانگی ما را مشروط به آنها خواهد کرد و اختیار زیست شادمانه را از ما می گیرد.
4. وسواس تملک :
ما در رسانه، زیر بمباران بی رحمانه تبلیغ مصرف گرایی قرار داریم. نتیجه آن هم از دو حالت خارج نیست. یا توان خرید کافی داریم که در سیکل معیوب و وسواسی خرید برند ها و مدلهای جدید از هرکالا می افتیم و شادمانگی خود را منوط به " به روز بودن در مصرف" خواهیم کردو از لذتهای اصیل زندگی باز می مانیم، یا قدرت حرکت پا به پای مسابقه مصرف گرایی را نداریم که به احساس ناکامی و خشم منجر خواهد شد. عمر ارزش مند تر از آن است که در ازای کالا از دست برود. دیوژن نمی توان بود، اما می توان از او درس گرفت.
پذیرش این که همه ما جزیی از یک کل هستیم و حال همه ما به هم مرتبط است، به ظاهر یک ایده شاعرانه و غیر عملی است. اما حتی اگر چنین باشد، این نوع رویکرد به هستی می تواند به بهبود حس شادمانگی کمک کند. وقتی بیاموزیم که با شادمانی دیگران شاد شویم، به خود کمک کرده ایم تا از حسادت، بخل و رقابت ناسالم خارج شویم.
مشهور است که کینه ورزی به آن می ماند که همیشه یک کیسه زباله را همه جا با خود ببری. ذهن آگاهی به ما سفارش می کند تا با بها ندادن به حس ناشی از خطاهای دیگران و رها کردن دلمشغولی به آن، کمتر دچار آسیب شویم.
همه ما ایده " زیستن در زمان حال" را شنیده یا خوانده ایم. دغدغه وسواسی به آینده، منشا اضطراب و از دست دادن لذات حال است.اگر فکر می کنید رهایی از نگرانی های آینده ناممکن است، به گذشته نگاه کنید و نگرانی هایی که برای آینده داشته اید را بشمارید. چند درصد از این نگرانی ها، اتفاق افتاده است؟ از طرف دیگر، از تصور یک آینده رویایی و عالی هم پرهیز کنید، تا اگر اتفاق نیفتاد سرخورده نشوید. هیچ تضمینی نیست که ثانیه بعد از همین ثانیه ای که در آن قرار دارید لذت بخش تر باشد.
بطور طبیعی همه تمایل دارند تا در منطقه امن خود و در وضعیت آرامش و بدون درد و مشکلات باقی بمانند و هرگونه تغییری در این وضعیت برای فردی که ذهن آگاهی را تمرین نکرده است، ناخوشایند است. اما در ذهن آگاهی می خوانیم که در کنار " ناخوشایندها" آرامش خود را حفظ کنیم، آنها را به رسمیت بشناسیم، اگر قابل تغییر هستند در تغییر آنها بکوشیم و اگرغیر قابل تغییرند، با تعدیل احساسی که در ما بر می انگیزند با آنها کنار بیایم.در واقع گفته می شود که ناخوشایندها را قضاوت نکنیم، تا در ما ایجاد حس ناخوشی نکنند و به این بیندیشیم که " همه چیز در گذراست، چه خوشی ها و چه ناخوشی ها" :
سحر کرشمه صبحم بشارتی خوش داد
که هیچ کس همیشه گرفتار غم نخواهد ماند!
(حافظ)
دکتر موسی عطازاده
?
https://www.globenewswire.com/en/search/organization/Annovis%2520Bio%2520Inc%C2%A7
*? یک داروی جدید در درمان بیماری الزایمر
بوتانتپ (Butanetap):*
? شرکت Annovis Bio این ملکول کوچک را در درمان بیماری الزایمر (به خصوص در مراحل اولیه بیماری) به کار گرفته است. این دارو در فاز ۲ از ترایال بالینی قرار دارد.شرکت کنندگان به مدت سه ماه تحت درمان با آن قرار گرفتند و به خوبی آن را تحمل کردند و توانست میزان پروتیین تائو ( پروتیینی که در مغز باعث فرسایش سلولهای عصبی می شود) کاهش دهد.محققین شرکت معتقدند که این دارو می تواند اولین داروی خوراکی باشد که قادر است هم پیشرفت بیماری را کند نماید و هم علایم بیماری را کاهش دهد.قرار است فاز سوم این ترایال بالینی به زودی آغاز گردد.
?نام های دیگر بوتانتپ، Posiphen و ANVS401 است و به شکل کپسول خوراکی تجویز می گردد.این ملکول کوچک قادر است تشکیل پروتیین های زیر را که برای سلول های مغزی سمی هستند کاهش دهد:
- بتاامیلویید
- تائو
- آلفا سینوکلیین
بنابراین منطقی است که در بیماری پارکینسون نیز بتواند نقش درمانی ایفا نماید.
?این ملکول، درسطح DNA اثر کرده مانع از ساخته شدن پروتیین های فوق می گردد.
?در فاز دوم بالینی ترایال، بوتانتپ با دوز یک کپسول (۸۰میلی گرم) در روز توانست هم سطح بتاامیلویید و تائو در مغز را کاهش دهد و هم بهبودی شناختی ایجاد نماید
Dr.M.Atazadeh
?
Globenewswire
Press Release Distribution and Management
GlobeNewswire specializes in the distribution and delivery of press releases, financial disclosures and multimedia content to the media and general public.
پاسخ پرسش ?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago