?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
یکی از نویسندگان از چهار شخص نام برده که آنها در کار انکار افراط کردهاند و تندرو شناخته میشوند. یکی از آنها نیچه است که مبدئیت خداوند سبحان را انکار کرده است. دوم، فروید است که از انکار ذات سخن گفته است. سوم، ریاضیدان مشهور انیشتین است که حقیقت مطلق را انکار کرده و از نسبیت سخن میگوید. چهارم، پیرس است که به جواز تسلسل تا بینهایت باور دارد و مبدأ ثابت سلسله را انکار کرده است.
اشکالی که بر سخن نیچه وارد میشود همان اشکالی است که بر سخن پیرس وارد میگردد. زیرا اگر خداوند سبحان مبدأ جهان هستی و سلسله موجودات نباشد، تسلسل پیش میآید و تسلسل به حکم عقل باطل و ممتنع است. زیرا وابستگیِ بینهایت معنی معقول ندارد و وابسته بودن هنگامی معنی پیدا میکند که یک امر ثابت وجود داشته باشد. بدون وجود یک امر ثابت، وابستگی معنی ندارد.
فروید نیز وقتی ذات را انکار کرد، به این مسئله توجه نداشت که اگر ذات وجود نداشته باشد، همه چیز در عرض بودن یا صفت بودن خلاصه میشود و البته صفت بدون موصوف معنی ندارد و عرض نیز بدون جوهر یا ذات دارای معنی معقول نخواهد بود.
ریاضیدان مشهور انیشتین نیز وقتی همه چیز را نسبی میداند، به این مسئله توجه ندارد که اگر کسی همه چیز را در هستی نسبی بداند، نسبی بودن را مطلق کرده است و با این سخن مطلق بودن را به اثبات رسانده است. نسبت، ربط است و ربط بدون موجود مستقل نمیتواند موجود باشد. نسبت، بدون وابسته بودن معنی ندارد و کسی که همه چیز را نسبت میداند، در واقع از نسبیت بدون وابسته بودن به چیزی سخن گفته است و این یک امر محال و نامعقول میباشد.
بخش دهم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
تعالی و بالا رفتن انسان فقط بر اساس علم و معرفت معنی دارد. اعمال انسان نیز اگر بر اساس علم و آگاهی نباشد دارای ارزش و اعتبار نیست.
خودخواهی و خودپرستی به انسان بزرگی و تعالی نمیبخشد بلکه بیش از هر چیز دیگر موجب سقوط و فرومایگی او میگردد.
نردبان این جهان ما و منی است/
عاقبت این نردبان افتادنی است
بیخرد آن کس که بالاتر نشست/
استخوانش سختتر خواهد شکست
نردبان تعالی و پیشرفت انسان، آگاهی و معرفت است و به واسطه بالا رفتن از این نردبان است که انسان میتواند به بام سعادت و رستگاری جاویدان برسد و استقرار پیدا کند.
بخش نهم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
توجه به دو امر ضروری اهمیت دارد. اول توجه داشتن به تفاوت میان جوهر و عرض و دوم توجه داشتن به رابطه علت و معلول. جهان هستی بر اساس این دو نوع از رابطه استوار شده است.
اگر علت و معلول بر نظام جهان حاکم نباشد، جهان در آشوب و آشفتگی فرو میرود. اگر مسئله جوهر و عرض مورد توجه واقع نشود، تفاوت میان ثابت و غیرثابت از بین میرود و ارزشها نیز دچار آشوب میشود.
جهان مدرن به رابطه میان جوهر عرض، کمتر توجه دارد و یا این که اساس آن را نمیپذیرد. در جهان مدرن چیزی به نام جوهر وجود ندارد و موجود جوهری مورد توجه واقع نمیشود.
علم همیشه از علت فاعلی سخن میگوید ولی فلسفه علت غایی را میجوید. اگر علت غایی مطرح نباشد، علت فاعلی یا وجود ندارد یا این که فعل آن جز آشوب و پریشانی چیز دیگری نخواهد بود. علت غایی، فاعل را به فاعلیت وامیدارد. به عبارت دیگر، با علت غایی، فاعل برای فاعل شناخته میشود.
بخش یازدهم کتاب پنجرههای روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی
یکی از قواعد محکم و متین منطقی این است که گفته میشود نتیجه همیشه تابع اخس مقدمات است.
یعنی اگر یک امری بر چندین مقدمه مبتنی و استوار باشد ولی یکی از آن چند مقدمه ناقص و ناتمام باشد، آن امری که بر آن چند مقدمه مبتنی و استوار است، ناقص و ناتمام خواهد بود.
به طور مثال اگر همهی اعضا و جوارح انسان سالم باشد ولی فقط یکی از اعضای انسان به نوعی از بیماری مبتلا شده باشد، آن شخص سالم شناخته نمیشود. اگر یک محاسبه ریاضی دقیق و درست باشد ولی فقط یک اشتباه بسیار کوچک و ناچیز در آن رخ داده باشد، نتیجه آن محاسبه غلط خواهد بود.
رابطهی میان یک کل و اجزای آن بسیار دقیق و ظریف است و یک کل با همهی اجزای آن مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد.
بخش هفتم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
حکما گفتهاند: مرگ از سنخ زمان نیست، چون موجودی که میمیرد دیگر زمان را ادراک نمیکند. بنابراین مرگ نیز موجوداتی را که از سنخ زمان نیستند و مجرد میباشند درک نمیکند.
موجود مجرد مرگ ندارد و همیشه باقی میماند. مرگ در عالم طبیعت است و موجودات طبیعی سرانجام با مرگ رو به رو میشوند.
هر موجود زندهای در این عالم طعم مرگ را میچشد. در قرآن کریم نیز آمده است: کل نفس ذائقه الموت (عنکبوت، 57) یعنی هر موجود زندهای چشنده مرگ میباشد.
بخش هفتم کتاب پنجرههای روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی
گفتهاند: همه چیز را تا نجویی نیابی، جز آن دوست را که تا نیابی نجویی.
حق تبارک و تعالی از رگ گردن انسان به انسان نزدیکتر است. بنابراین وقتی انسان حق را در خود مییابد در مقام جستجوی آن بر میآید.
دوست نزدیکتر از من به من است/
وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست/
در کنار من و من مهجورم
بخش هفتم کتاب پنجرههای روشن اندیشه
غلامحسین ابراهیمی دینانی
حکما گفتهاند: تنها چیزی را میتوان معدوم و نابود دانست که در درون خود تناقض دارد. به طور مثال اگر کسی از دایرهی مربع سخن بگوید، معلوم است که سخن او در این باب غلط و اشتباه است و دایرهی مربع به حکم این که در درون خود تناقض دارد هرگز موجود نخواهد بود.
ولی آنچه به حسب ذات، ممکن است و در درون آن تناقض دیده نمیشود نمیتوان گفت که به طور قطع معدوم است. این را شیخالرئیس ابوعلی سینا در یک جمله به زیبایی گفته است:
"کل ما قرع سمعک من العجائب فذره فی بقعة الامکان ما لم یذدک عنه قائم البرهان"، یعنی هر آنچه به گوش تو میرسد و از عجایب و غرایب به نظر میرسد، آن را در بقعهی امکان قرار بده مگر این که برهان عقلی قاطع بر خلاف آن اقامه شده باشد.
بخش سوم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
انسان در عین این که دارای عقل است و بر اساس عقل خود به جهان احاطه و اشراف دارد، گاهی مرتکب خطا میشود و به همنوع خود و موجودات دیگر ستم روا میدارد. علت این که انسان در عین عاقل بودن و داشتن آگاهی، از حد اعتدال خارج میشود و به دیگران ستم میکند این است که او زیادتطلب و فزونیخواه است.
زیادتطلبی انسان حد و اندازه ندارد و او به هر مرحله و مقامی میرسد خود را قانع و خرسند نمیبیند. این زیادتطلبی در افراد موجب تعارض و منشأ نزاع و برخورد با یکدیگر میشود و به دنبال آن جنگ و فساد و قتل و غارت پیش میآید. به همین جهت است که وضع قانون و اجرای قوانین به دست یک حاکم توانا و مقتدر در زندگی انسان ضرورت مییابد.
البته از شرایط یک حاکم این است که عادل و آگاه باشد و شرایط زمان و نوع حوائج مردم را به درستی بشناسد. در جایی که حاکم، عادل و آگاه نباشد، ظلم و ناروائی در جامعه رواج پیدا میکند و فساد شیوع مییابد.
بخش سوم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
هیوم به وجود لزوم و ضرورت در این عالم باور ندارد، به همین جهت رابطهی ضروری میان علت و معلول را انکار میکند.
او به جای رابطه ضروری میان علت و معلول از اعتقاد سخن میگوید ولی به این مسئله توجه ندارد که حتی اعتقاد میتواند برای امر مورد اعتقاد نوعی علت باشد. کسی که کاری را انجام میدهد، بر اساس نوعی اعتقاد آن کار را انجام میدهد و این خود نوعی از علیت شناخته میشود.
این جهان بر اساس نوعی از ضرورت به وجود آمده است و آنچه به سر حد ضرورت و وجوب نرسد، موجود نمیشود. بنابراین اگر خود جهان بر اساس ضرورت به وجود آمده است، رابطهی موجودات جهان با یکدیگر نیز با نوعی از ضرورت همراه است.
بخش دوم کتاب تجلی معنی در فکر و سخن
غلامحسین ابراهیمی دینانی
این مسئله مسلم است که بدن به عنوان یک جسم، صرفنظر از ادراک و احساس نفسانی، منشأ اثر نیست و کاری از آن برنمیآید. این سخن در مورد همهی اجسام جهان صادق است و پیکر عالم هستی بدون نوعی از شعور و آگاهی، دارای اثر مثبت و سودمندی نخواهد بود.
بدون آگاهی و خرد از "معنی" سخن به میان نمیآید و آنجا که معنی نباشد، زندگی انسانی نیز تحقق نمیپذیرد. "عاقل بودن" فصل مقوم و مُقسم انسان است و همانگونه که انسان تنها بر اساس موازین عقلی، عمل انسانی انجام میدهد، جهان هستی نیز تنها در یک نظام معقول مطرح میگردد و دوام پیدا میکند.
شعور و آگاهی از جهان بیشعور و غیرمعقول سرچشمه نمیگیرد، بلکه برعکس، جهان هستی بر اساس آگاهی و عقل به ظهور میرسد و دوام پیدا میکند. اگر بپذیریم که منشأ پیدایش جهان هستی "عقل" و "آگاهی" است، مقصد جهان و پایان آن نیز وصول به عقل و آگاهی مطلق خواهد بود.
فصل چهاردهم کتاب از محسوس تا معقول
غلامحسین ابراهیمی دینانی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago