.

من یک مبارز تنها هستم
حاضرم اسلحه‌هایم را با آسمان صاف و آرام  معاوضه کنم
من مثل پَر سبکم
از زمانی که موضوع را برای مادرم اعتراف کردم
نمی‌توانست حرکت کند [شوکه شد]
چکمه‌های پدرم را پوشیدم
بله من می‌توانم بهتر انجام دهم
چون اسم من رابرت نیست، رابرت نیست
وقتی در آن تابستان رفتیم
کاش آن دوچرخه صورتی را داشتم
بروید از دیگران پنهان شوید
صورتم را مانند یک مبارز نقاشی کنید
حالا من یک مبارز هستم
من همچون زنی در یک مرد هستم
از قلب و ذات من پیروی کنید
نمی‌توانستم جلوتر بروم
چون اسم من رابرت نیست
[اما] حالا من یک مبارز هستم
حالا من یک مبارز هستم
مرا خانم صدا کنید، آقا مرا صدا کنید
[هیچ فرقی نمی‌کند چه بنامید یا مرا با چه جنسیتی تصور کنید]
آن ماموریت پیش رو مبارز را نمی‌کشد.

🎈 The Pursuit of Happiness
Beyries

@You_Selection
group 👇
@CollectiveStreetDances

*🎈 گروه👇@ballon_rouge 🎈 اتحاد
🎈 اعتصاب
🎈 قیام
🎈 انقلاب
🎈 آزادی
🎈 زندگی
🎈 نان
🎈 مسکن
🎈* کار

🎈 «انقلاب با دستکش‌های سفید شدنی نیست.»**
ولادیمیر لنین

.

. خیابان خروشیده است
زنده برخاسته‌ است
صدها دست و بدن
تندیس و رنز برابری است علیه بردگی
خیابان سنگر است
صدای نفیر گلوله و سری اندیشناک
با زبان و اسلحه و مغز
با دیلم
چه سخت است خیابان و
چه سنگی است دلم
صدها پشت خمیده شده
وقتی که آمدند با بمب و
با سلاح شیمیایی
درگیر می‌شوند
با سنگر و خلق مبارز
دوباره خیابان
خیابان فقر
دوباره خیابان
خیابان فقر
چقدر درد و رنج
چقدر شانه و دست و پا بودند
ولی اکنون دوباره
خیابان مملو از
مملو از امواج ستیز و اعتراض و انقلاب می‌شود
ولی اکنون دوباره
علیه بردگی و محنت سرا
خیابان مملو از امواج ستیز و اعتراض و انقلاب می‌شود

🎈 خیابان خرۆشاوە [خیابان خروشیده است]
کاڵێ ئاتەشی

@You_Selection
group 👇
@CollectiveStreetDances

*🎈 گروه👇@ballon_rouge 🎈 اتحاد
🎈 اعتصاب
🎈 قیام
🎈 انقلاب
🎈 آزادی
🎈 زندگی
🎈 نان
🎈 مسکن
🎈* کار

.**

**.

نان کار آزادی
بوسه و شادی
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
«هم قدم باهم
هم صدا باهم
می‌خواندیم خون ارغوان‌ها را»۲

افتاده بر خاک
آن تن زیبا
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
«از لب سرخت
بوسه‌ای خونین
مانده بر این خاک غمگین»۲

نان کار آزادی
جانت را دادی
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
«رفتی و مانده
نام زیبایت
زنده در یاد یارانت»۲

هموطن فریاد
از بند بیداد
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
یکبار دیگر
همصدا با‌هم
در نبرد نابرابر
اگر بمیریم
کودک فردا
دارد از ما آزادی را

ایران آباده
ایران آزاده
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
از فرزندان خود
ایران دلشاده
ایران فردا آزاده

از فرزندان خود
ایران دلشاده
ایران فردا آباده

نان کار آزادی
جانت را دادی
او بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
«نان کار آزادی
بوسه و شادی
قرار ما رقص آزادی»۲
«آزادی»۱۰**

🎈 بلاچاو [نان کار آزادی]
کیمیا قربانی

@You_Selection
group 👇
@CollectiveStreetDances

*🎈 گروه👇@ballon_rouge 🎈 اتحاد
🎈 اعتصاب
🎈 قیام
🎈 انقلاب
🎈 آزادی
🎈 زندگی
🎈 نان
🎈 مسکن
🎈* کار

.**

. *? ساعدی و دیگر هیچ
امروز دوم آذر به یاد سال شصت‌وچهار در سوگ مرگ نویسنده و نمایشنامه‌نویسی که استبداد شاهنشاهی روانش را نابود کرد و استبداد ادامه دهنده‌ی آن دق‌مرگش کرد!*

شاملو از او این‌گونه روایت می‌کند: «آنچه از ساعدی،‌ زندان شاه را ترک گفت جنازه نيم‌جانی بيشتر نبود.
ساعدی با آن خلاقيت جوشان پس از شکنجه‌های جسمی و بيشتر روحی زندان اوين، ديگر مطلقا زندگی نکرد، آهسته آهسته در خود تپيد و تپيد تا مُرد. ساعدی برای ادامه کارش نياز به روحيات خود داشت و آن‌ها اين روحيات را از او گرفتند.
درختی دارد می‌بالد و شما می‌آييد و آن را اره می‌کنيد.
شما با اين کار، در نيروی بالندگی او دست نبرده‌ايد، بلکه خيلی ساده او را کشته‌ايد.
اگر اين قتل عمد انجام نمی‌شد، هيچ چيز نمی‌توانست جلوی باليدن آن را بگيرد. وقتی نابود شد، البته ديگر نمی‌بالد، و رژيم شاه، ساعدی را خيلی ساده نابود کرد.»
غلامحسین ساعدی یکی از درخشان‌ترین ذهن‌های دوران خودش بود و تاریخ تئاتر ایران بدون ساعدی قابل تصور نیست.
او در کنار چند نفر از بزرگ‌ترین چهره‌های نمایشنامه‌نویسی ایران معاصر محسوب می‌شوند.
ساواک [سازمان اطلاعات و امنیت کشور] اما کمر به نابودی‌اش بسته بود. او را به بند کشاندند، درهم شکستند و به اعتراف اجباری علیه خودش وادار کردند. «جرم» او این بود که در خانه‌ی جوانان آکاه شورشی نمایشنامه‌های او را هم، که با مجوز وزارت فرهنگ و هنر منتشر شده بود، می‌یافتند.
علت آن بود که او طور دیگری می‌اندیشید و جهان را طور دیگری می‌خواست و وقتی می‌توانست به عنوان پزشک پول روی پول بگذارد، اما در محله‌های جنوب شهر مطب داشت و بیماران فقیر و فرودست را به رایگان درمان می‌کرد.
جرم او خودش بود وگرنه ساواک ستمشاهی حتی یک برگ مدرک علیه او نداشت. او را ویران و نابود از زندان رها کردند.
جسم ویرانش را به خارج از کشور رساند و نسیم انقلاب بود که دوباره به او جان داد. توانست روی پاهای خودش بایستد و دوباره همان غلامحسین طغیانگر و نکته‌سنج باشد. روزهای انقلاب سر از پا نمی‌شناخت. می‌نوشت و سخنرانی می‌کرد و به قد وسعش سازماندهی می‌کرد. در کانون نویسندگان ایران، در انتشاراتی‌های مترقی، حول نشریات کوچک و بزرگ.
فصل سرکوب انقلاب که رسید، دربه‌در دنبالش بودند که کار را «تمام» کنند. مانند دوست شاعر و فدایی‌اش سعید سلطانپور که در روز جشن عروسی‌اش او را بردند و چندی بعد سینه‌اش را با گلوله آتش زده بودند.
خودش را به پاریس رساند اما به زودی از آن‌جا و از محیطی که او را احاطه کرده بود سرخورده شد. به صرافت دریافته بود این‌بار «تبعید» طولانی‌تر از عمر او خواهد شد و همین دلیل دست به خود گشود. با لجاجت حتی یک کلمه زبان فرانسه نیاموخت، خودش را از جامعه پنهان کرد و در خودش غرق شد. روان درهم‌شکسته‌اش این‌بار ویران شده بود و به معنای اخص کلمه دق کرد. این را در آخرین نوشته‌هایش هم نوشته‌ست که دارد دق می‌کند و دوست دارد که برگردد اما نه با سرافکندگی و ندامت، دوست دارد به وطنی برگردد که آزاد باشد و برنگشت. در دوم آذر هزار و سیصد و شصت و چهار برای همیشه در گورستان پرلاشز پاریس دفن شد و هنوز در انتظارست به وطنی بازگردد که آزاد باشد. کار ناتمام شاه را این‌ها تمام کردند!

? مراسم خاکسپاری
دوم آذر ماه 1364
گورستان پرلاشز، پاریس، فرانسه
غلامحسین ساعدی
نمایشنامه‌نویس، داستان نویس، فیلمنامه‌نویس و پزشک فرودستان و فقرا
@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

«شبه‌هنرمند گرفتار اوبلوموفیسم کامل ذهنی است.
دقیقا هیچ امر اجتماعی برایش مطرح نیست.
هیچ جریانی او را تکان نمی‌دهد، به تمام مسائل مملکتی بی‌اعتناست.
دنیا را آب ببرد او را خواب برده است.
اما با این همه مردگی، اصلا جمود نعشی ندارد، در زندگی روزمره مدام می‌دود و می‌دود و می‌دود، از این گوشه‌ی دنیا به آن گوشه‌ی دنیا، از این شهر به آن شهر، از این جشن به آن جشن، از این مجلس به آن مجلس، فقط به این دلیل که همیشه حضور داشته باشد، به این دلیل که او را ببینند، به این دلیل که فضا را بسنجد و ببیند که باد از کدام سمت می‌وزد، و به کدام جهت باید مایل شد، به کدام سمت باید رو کرد.
فرصت‌طلبی خود را با بی‌شرمی تمام همه جا علنی می‌کند، بله می‌دود و می‌دود و می‌دود، فقط به خاطر جمع و جور کردن موقعیت خود.»
? «شبه وبا یا شبه هنرمند»
غلام‌حسین ساعدی
شب‌های شعر گوته، شب چهارم

.

.

? «اگه اجازه بدیم حتی یکی از اونا بیدار بشه اون‌وقت همشون بیدار می‌شن
اون مورچه‌های کوچولو تعدادشون صدبرابر ماست و اگه یه روزی این‌و بفهمن اون‌وقت مقابل ما قرار می‌گیرن!
موضوع غذا نیست، موضوع به خط کردن اون مورچه‌هاست!»
برشی از یک انیمیشن

نیروهای نظامیِ هر حکومتی همانند یک ویروس هستند، تعدادشان در برابر مردم معترضِ بپاخاسته تقریباً هیچی نیستند، اما مگر ویروس‌ها ابعاد بزرگی نیاز دارند؟
آن‌ها از نقاط ضعف استفاده می‌کنند و بدن را به فعالیت علیه خود وا می‌دارند!
مهم‌ترین راه سلامت بدن در برابر ویروس «تقویت سیستم ایمنی»ست.
به همین خاطر راه شکست دادن حتی منظم‌ترین ارتش حکومتی راهم باید باهمین روش شکست داد!
توده‌های عاصی باید بتوانند سیستم‌ایمنی‌شان را تقویت کنند، دقیقا همان نقاط شکننده‌ای که نیروهای حکومتی از آن منافذ وارد می‌شوند:
«بی‌اعتمادی، ترس، بت‌سازی، قهرمان سازی و از همه مهم‌تر عدم تشکل‌یابی».
از هیچ‌کس بت و قهرمان شکست ناپذیری نسازیم، تئوری‌های توطئه هرچقدر قوی را صورت «حقیقتِ واحد» نبینیم.
هیچ‌کس را با یک حرف و شایعه حذف یا بزرگ نکنیم و از هر کس و هر حرفی تنها در جای‌ خودش و بصورت درست استفاده کنیم، از هیچ کس کاریزمایی نسازیم که بعد گرفتار شکستن آن کاریزما بشویم.

«زندگی بیشتر از یه چرخه‌ی بی‌معنی است!»

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

.

.

«اوکراین در ۱۹ نوامبر و ۲۱ نوامبر حملاتی را با استفاده از شش موشک ATACMS و سامانه‌های Storm Shadow انجام داد و سایت‌هایی را در مناطق کورسک و بریانسک هدف قرار داد.
آزمایش‌های رزمی سامانه موشکی اورشنیک در پاسخ به اقدامات تهاجمی کشورهای ناتو علیه روسیه در حال انجام‌ست.
سرعت این موشک‌ها به ۱۰ ماخ معادل ۲.۵ تا ۳ کیلومتر در ثانیه رسید.
سامانه‌های دفاع هوایی و موشکی مدرن، از جمله در اروپا، نمی‌توانند آن را رهگیری کنند.
درگیری در اوکراین در پی حملات موشکی دوربرد غرب به روسیه ابعاد جهانی پیدا کرده است.
روسیه به مجتمعی در دنپروپتروفسک حمله کرد که از جمله فناوری موشکی تولید می‌کند.
روسیه حق خود استفاده از تسلیحات علیه تاسیسات نظامی کشورهایی که اجازه می‌دهند از سلاح‌های آنها علیه روسیه استفاده شود، می‌داند.

روسیه به غیرنظامیان اوکراین و شهروندان دیگر کشورهای دوست این فرصت را می‌دهد که از قبل، مناطق حمله احتمالی را ترک کنند.»

? سخنرانی ولادیمیر پوتین امروز پس از استفاده از موشک‌های دوربرد غربی در خاک روسیه

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

{«ارباب» مداوم در حال تجاوز بود،
گفتند علت چیست ای عالم آگاه؟!
بگفت:
«برده» لذت می‌برد!}

? فایلی از حمله موشک بالستیک مافوق صوت اورشنیک به نیروگاه یوژماش در دنپروپتروفسک که توسط معاون رئیس شورای امنیت روسیه دیمیتری مدودف منتشر شده است.

.

.

**بیایید روبه‌جلو حرکت کنیم
در ماه مارس ما مورد ضرب‌وشتم [سرکوب] وعده‌ داده‌ی آن‌ها قرار گرفتیم
حال باید از وظیفه‌ی گذشته سریعاً به وظیفه‌ای دیگر و روبه‌جلو برویم
[زمان اقدام حقیقی فرارسیده‌ست و با تغییر شیوه‌ی مبارزه و انتخاب روش جدید]
حتی حیوانی که می‌داند نهایتاً قربانی می‌شود باز دست از تلاش و مبارزه برنمی‌دارد
[او این مبارزه را] بدون [انتظار] ستایش و تشکر دیگران انجام می‌دهد
پس سازماندهی کنید در کمترین زمان ممکن
و هرگز خستگی و بیماری شما را [از انتخابی که کردید] منصرف نکند
انسان بودن امروز به کمال خود رسیده است
پس توقف بی‌معنی خواهد بود
چون آونگ ساعت ثابت نمی‌ماند
[زمان منتظر شما نمی‌ماند]
هرگز از هیچ چیز خسته نشوید
همیشه در حد افراط [به تلاش خود ادامه دهید]
دیگر چیزی برای از دست دادن وجود ندارد [چراکه ما در قعر جهنم زندگی، نفسم می‌کشیم و تنها آن‌چه در این راه از دست خواهیم داد چیزی نیست جز زنجیرهایمان]
همیشه آماده [ی هر اقدامی] باشید
نمی‌خواهیم به این شکل [در خفت زندگی کردن عمرمان] تمام بشود
دیگر فرصتی برای ما وجود ندارد

[دستور می‌دهد] فقط این‌قدر تنبل نباشید، او تلاش می‌کند
رکورد بشکن و صدا را بشکن
کاملاً در مرحله‌ی پاره شدن‌ [از کار زیاد] هستیم
مرد کوچولو [رئیس، ارباب، سرمایه‌دار] در زمین بازی [محل کار] می‌چرخد
کار ما تنها برای او سودآورست و در عین حال [برای ما هیچ] ارزش [منفعتی] آن را ندارد
این همه زحمت و رنج برای چیست؟
بگذار ساکت باشد، برای خودش کافی باشد [دست کار بکشید و بگذار کارخانه ساکت شود، اعتصاب کنید]
و به صفوف [اعتصاب و اعتراض] خود بپیوندید

همیشه باید خودمان را عذاب بدهیم
همیشه گاری را بکشید [همیشه کار سخت برای ماست]
بدون غر زدن، بدون شکایت
[بدون حق هرگونه اعتراضی]
[در این سیستم] هرگز نمی‌توانید از این فشار [کارسخت] فرار کنید

[دستور می‌دهد] به جلو
کارها باید جلو برود
به جلو

[همانند برده‌ها] دیگران را حمل کنید [مرد کوچک دستور می‌دهد]
هیچ چیزی [برای ما] آماده نیست
دیگر نمی‌خواهیم زندگی‌مان به این شکل در ننگ و خفت به پایان برسد
دیگر زمانی برای ما وجود ندارد
[هر لحظه برای اقدام کردن دیرست]**

? Keine Zeit
Megaherz

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

?[**ترسناک‌ترین گونه‌ی بشر، انسانی بی‌تصمیم‌ست، تصمیم نوعی تمرینِ نامرئیِ شیوه‌های مواجهه با «چیز»هاست، پس تصمیم بگیرید و برای رسیدن به آن دست از تلاش [و مبارزه] نکشید!

.**](https://t.me/You_Selection/1765)

. *? ترسناک‌ترین گونه‌ی بشر، انسانی بی‌تصمیم‌ست، تصمیم نوعی تمرینِ نامرئیِ شیوه‌های مواجهه با «چیز»هاست، پس تصمیم بگیرید و برای رسیدن به آن دست از تلاش نکشید!*

آن‌چه که انجام شد و هم‌چنان ادامه دارد از حقیقتی سرچشمه می‌گیرد، حقیقت ماجرای انقلاب ایران و تلاش مردم برای ابراز نارضایتی و مخالفت با سیاست‌های کلی حکومت‌ها از گذشته تا کنون در تمامی امورست، از امور عادی روزمره گرفته تا سیاست‌های کلان حکومت در خصوص تحمیل اختناق، سرکوب، دیکتاتوری تبعیض جنسیتی و مذهبی به مردم و تحمیل سیاست‌های ریاضت‌کشانه‌ی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول که پشت کوهی از الفاظ ضد آمریکایی و امثال‌هم، پیشتاز در اجرای سیاست‌های ریاضت کشانه‌ی نئولیبرالیستی و تحمیل آن به مردم بوده‌اند.
مردم بارها تصمیم به گسست و عبور از حاکمان به شیوه‌ای مسالمت آمیز و سیاسی گرفته‌اند اما پاسخ تمام حاکمان به ابراز نارضایتی مردم از حکومت، نظام تبعیض، سرکوب و اختناق آن با زدن، کشتن، زندانی‌کردن، شکنجه، پرونده سازی و محاکمه با عناوین گونگونِ اقدام‌علیه‌امنیت‌ملی، محارب، مفسدفی‌الارض شمردن معترضین، مجنون خواندن و غیره بوده است.
اقدام‌علیه‌امنیت‌ملی، محارب و مفسدفی‌الارض شمردن سرنوشت کسانی‌ست که دستگیر و زندانی می‌شوند.
تعداد زیادی از معترضین در خیابان، کوچه و محله هدف تیراندازی با سلاح گرم و هدف شلیک تک تیراندازان مستقر در پشت بام ادارات دولتی، مساجد، کلانتری‌ها و پایگاه‌های ‌مقاومت‌بسیج قرار گرفته و خواهند گرفت‌. در اعتراضات مردم علیه وضعیت اسفناک، صدها تن از جوانان، زنان، مردان، کودکان و نوجوانان به قتل رسیده‌ و هزاران تن مجروح و مصدوم شده‌اند. از میان این مصدومین صدها تن یک چشم یا هردو چشم خود را بر اثر شلیک تفنگ‌های ساچمه‌ای از دست داده و هزاران تن دستگیر، ربوده و در زندان‌ها یا بازداشتگاه‌های رسمی و نیمه رسمی و یا در سیاه‌چال‌های بی‌نام و نشان زندانی و به گروگان گرفته شده‌اند.
با راه انداختن دادگاه‌های فرمایشی در تلاشند تا بار دیگر آن عصر طلایی دهه‌ی شصت را در خاطره‌ی مردمی که به یاد دارند، دوباره زنده کنند.
صدور احکام پیاپی اعدام به دلایل گوناگون گواه این حقیقت‌ست که ج.اسلامی هراسان و سرآسیمه از قدرت رو به رشد مردم‌ به روش‌های سرکوب دهه‌ی شصت و شعار النصر بالرعب پناه برده است.
بحران‌های مالی و انسانی تداوم حکومت را به خطر انداخته‌، چراکه نه تنها آن‌ها باید جوابگوی بانک جهانی باشند بلکه باید تمام اهداف نئولیبرالیستی را به ثمر برسانند و آن چیزی نیست جز صنعت تولید انسان، ایجاد نیرویِ کار ارزان و صادرات آن با عناوین گوناگون از کارگر ساده تا متخصص در هر رشته‌ای! حکومت با جعل افزایش نرخ جمعیت سعی در جبران آن داشته و برای پوشش و گمراه نمودن اقدام به مهاجرستیزی نمود و با کمک رسانه‌های تحت پوشش خود، افغانستان ستیزی را کلید زد!
ج.اسلامی متوجه شد که اوضاع عوض شده است و گذر زمان دیگر به نفع او نخواهد بود!
تکرار دهه‌ی شصت و عصر طلایی کشتار در خفای هزاران زندانی سیاسی طی کمتر از دوماه در تابستان شصت‌وهفت بسر رسیده و هیچ چیز شبیه قبل نیست و همه چیز عوض شده و زمان تنها در جمجه‌های خالیِ فاندامنتالیسم‌‌ست [بنیادگرایی] که هنوز درجا زده و فکر می‌کنند چیزی عوض نشده، هنوز می‌خواهند همه چیز را در پناه زور، قتل، آدم‌ربائی، شکنجه، اعدام، تجاوز... حل کنند.
تنها مردم می‌توانند با قاطعیت به بهترین وجه به این شیوه‌های رواج یافته پاسخ دهند. این حرکت و اراده‌ی مردم‌ست که دنیا را متعاقباً به حرکت در خواهد آورد. واکنش و تصمیم درست مردم تمامی معادلات جهانی را دستخوش تغییر و تحول می‌کند و موقعیت هر حاکمیتِ غیرِ مردمی و تحمیلی حتی در آینده را تضعیف و نابود خواهد کرد. اکنون امید به ایجاد تغییرات از طریق آزادی‌خواهی، برابری طلبی و لائیسیته ده چندان شده و باید گام نهایی برای ایجاد تغییرات را خود ما برداریم و نه هیچکس دیگر و این مسئله، مسئله‌ی ماست و ما باید آن را به بهترین شکل ممکن و با کمترین هزینه و آسیب دیدگی جانی و مالی به سرانجام برسانیم. دنیا روزی از پراتیک ما، از اقدام جمعی و اجتماعی ما برای انجام تغییرات رادیکال انقلابی شگفت زده خواهد شد. و سرانجام به تمام این بازی‌های کثیف شاه‌غلامیِ این‌سو و آن‌سو پایان خواهیم داد.
بله ما مردم، بله ما حرف آخر را خواهیم زد!

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

? او مانند خدا ایستاده‌ست! .

.

اسرائیل ادعا می‌کند تنها موکراسی خاورمیانه‌ست.
این‌که چیز بدی نیست، اما باید این جمله را کامل کرد!
تنها دموکراسی خاورمیانه که سالانه چهار میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت می‌کند.
تنها دموکراسی خاورمیانه که روی مردم فسفر سفید می‌ریزد.
تنها دموکراسی خاورمیانه که تحمل گرسنگی به مردم در دام‌افتاده را «رژیم غذایی» می‌خواند.
تنها دموکراسی خاورمیانه که بمباران همان مردم را «کوتاه کردن چمن» می‌نامد!
اسرائیل تنها دموکراسی خاورمیانه‌ست که سربازانش با جنایات جنگی‌شان کلیپ تیک‌تاکی می‌سازند!
تنها دموکراسی خاورمیانه؟
اسرائیل بزرگ‌ترین کارن لعنتی در خاورمیانه‌ست! 
[زن راسیست سفیدپوست از طبقه متوسط]
زن سفید پوستی که به محله‌ی دیگران رفته می‌گوید احساس امنیت نمی‌کنم و مدام به پلیس زنگ می‌زند تا مردم محلی را وحشت‌زده کند!
بچه‌ای بداخلاق با بوجه‌ای کلان برای کشتن!
بابایی، من برای دولت نژادی‌ام به چهارده میلیون دلار نیاز دارم، آمریکا هم مثل این بدمست‌های خرپول‌ست که می‌گوید:
باشه، اما بچه‌ی خوبی باش و همه‌شو یک‌جا خرج نکن
و «کارن» چه‌کار می‌کند وقتی نژادپرست خطابش می‌کنید؟
گریه می‌کند، بعد دست به فرافکنی زده و اوست که شما را نژادپرست خواهد خواند!
آهای اسرائیل، نسل‌کشی را متوقف کن!
ببخشید؟
همین حالا به یک برچسب نگاه کردم که روش نوشته «آزاد باد فلسطین» به نظرم این منم که دارم با نسل‌کشی روبه‌رو می‌شوم!
چرا این خانه‌ی مسکونی را بمباران کردی؟
هممم، ما قبل از همه چیز به آن‌ها اطلاع دادیم.
اوه، پس شما برای کسانی‌که در شرف کشتن‌شان هستید نامه می‌فرستید؟
مثل یک قاتل سریالی؟
اصلا عادی به نظر نمی‌رسد! این چیزی را درست نمی‌کند، شما همه‌ی کسانی‌ را که این‌جا بودند کشتید!
آره، اما قبل از همه‌چیز باهاشون تماس گرفتیم.
آره، همان آداب نسل‌کشی، اما این شما را متمدن نخواهد کرد و قتل‌عام را توجیه نخواهد کرد!
چطور می‌توانید آن‌را نسل‌کشی بنامید وقتی هنوز زنده‌اند؟
بله، این نسل‌کشی نیست وقتی همه را قلع‌وقمع کردید.
نسل‌کشی زمانی‌ست که دارید برایش تلاش می‌کنید!
و حتما همه‌چیز به هفتم اکتبر و حماس برمی‌گردد!
زیراکه این زیرکی مورد پسند استعمارگران‌ست که تاریخ را از جایی آغاز کنند که برای آن‌ها مناسب باشد و حیرت‌آور نیست هربار اسرائیل مردم را مورد هدف قرار می‌دهد ادعا می‌کند که محل اختفای حماس‌ست؟!
و حماس به صورت معجزه‌آسایی بدون هیچ ردی از آن‌جا دور می‌شود!
با زدن هر مدرسه، کلیسا، مسجد و بیمارستانی، حماس و تونل‌ها و همه‌چیز لحظه‌ای ناپدید می‌شوند!
پانزده‌هزار تن بمب روی غزه ریخته‌اند و سی‌هزار انسان کشته‌اند
آن‌ها گفتند می‌خواهیم بزرگترین مخفی‌گاه زیر زمینی حماس را زیر بیمارستان الشفا پیدا کنیم و چی شد؟ بی هیچ ردی ناپدید شد!
حماس این قدرت باورنکردنی را از کجا آورده‌ست؟
اسرائیل دارد با چه‌کسی می‌جنگد؟
حماس یا اِکس من لعنتی؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد؟

همه‌ی کسانی که استعمار شده‌اند خود را در فلسطین می‌بینند.
در فلسطین شاهد هستند آن‌چه را که بر آنان گذشته است
و همه‌ی استعمارگران خود را در اسرائیل نظاره می‌کنند!
و همه‌ی آن‌چیزهایی که الان دارند آزمایش می‌کنند:

«سلاح، نظارت، سرکوب اعتراضات، تاکتیک‌های جنگ شهری»

همان چیزی‌ست که قرار‌‌ست به سراسر جهان صادر کنند تا علیه مردم سیاه و غیر سفید استفاده کنند!
و آن‌چه در فلسطین اتفاق افتاده است، همانی‌ست که در گذشته رخ‌داده و می‌رود که تکرار شود!
در فلسطین، گذشته و آینده در حال رخ‌دادن‌ست!

? اسرائیل تنها دموکراسی خاورمیانه
عمار رحمان

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

? «سلاح، نظارت، سرکوب اعتراضات، تاکتیک‌های جنگ شهری»
این برش از متن برای شما یادآور چه چیزهای‌ست؟!
جواب درست شما نشانه‌ای از این‌ست که شما هنوز هم انسان هستید!

.

**.

«تو بهترین دوستی هستی
که من همیشه می‌توانستم داشته باشم.
از این به بعد همیشه با هم دوست خواهیم ماند

بگو، گوش‌کن، انقلاب:
می‌دانی، رئیسی که قبلاً در آن‌جا کار می‌کردم،
مردی که حتی هوا [ی تنفس ما] را برای کاهش هزینه‌ها نابود می‌کرد،
او نامه‌ای طولانی درباره شما به روزنامه‌ها نوشت:
گفت شما یک مشکل ساز، یک دشمن بیگانه،
به عبارت دیگر یک پسر عوضی هستید.
او به پلیس زنگ زد
و به آن‌ها گفت که مراقب یک پسر باشند
به نام انقلاب.

می‌بینید،
رئیس می‌داند که شما دوست من هستید.
او ما را در حال معاشرت با هم می‌بیند.
او می‌داند که ما گرسنه‌ایم،
و هیچ چیز لعنتی در این دنیا دیگر برای ما وجود ندارد،
و قرارنیست آن‌ها کاری برای ما انجام دهند.

رئیس تمام آن‌چه را که نیازست دارد، مطمئناً دارد،
او یک فربه‌ی پُرخورست،
صاحب خانه‌های زیادی‌ست،
به تعطیلات می‌رود،
اعتصابات را می‌شکند،
سیاست را اداره می‌کند، به پلیس رشوه می‌دهد،
نتیجه را به کنگره اعلام می‌کند،
و در سراسر زمین می‌چرخد

اما من، من هرگز به اندازه کافی غذا ندارم.
من، من هرگز در زمستان گرم نیستم.
من، من هرگز از امنیتی برخوردار نبوده و نیستم

من در تمام طول زندگی، دست در دهان زندگی کردم،
دست در دهان.

گوش کن، انقلاب،
ما رفیق هستیم، ببیند
با هم،
ما می‌توانیم همه چیز [هر سدی] را از سرراه برداریم:
کارخانه‌ها، زرادخانه‌ها، خانه‌ها، کشتی‌ها، راه‌آهن، جنگل، مزارع، باغ‌ها،
خطوط اتوبوس، تلگراف، رادیو،
[عیسی! صدای این جهنم را در رادیو بلند کن!]
کارخانه‌های فولاد، معادن زغال سنگ، چاه‌های نفت، گاز، تمام ابزار تولید،
[صبح یک روز عالی!]
همه چیز
و آن‌ها را به افرادی که در آن کار می‌کنند بسپاریم.
[تمام این‌ها] برای ما انسان‌های‌ست که در آن کار می‌کنیم، آن‌ها را اداره می‌کنیم و اجرا می‌کنیم.

پسر! رادیوپخش آن‌ها همان روز اول صبح در اتحاد جماهیر شوروی اعلام کرد:
یکی دیگر از اعضای شورای بین المللی تمام شد
درود بر جمهوری‌های شوروی سوسیالیستی
سلام بر شما کارگرانی که همه جا در حال ظهور هستید، درود
و ما آن را امضا خواهیم کرد: آلمان
امضا کن: چین
امضا کن: آفریقا
امضا کنید: لهستان
امضا کن: ایتالیا
امضا کن: آمریکا
آن را با نام من امضا کنید: یک کارگر

در روزی که دیگر هیچ‌کسی گرسنه و سرد و مظلوم نخواهد بود
دوباره در هر کجای دنیا

کار ما همین‌ست! [برپاییِ انقلاب]
من خیلی وقت‌ست که گرسنه مانده‌ام
آیا شما [گرسنه] نیستید؟

پس بیایید برویم، انقلاب!»**

? صبح بخیر انقلاب
لنگستون هیوز
ایالات متحده آمریکا 1932

? Lights of heaven
Joe Satriani

@You_Selection
group ?
@CollectiveStreetDances

.