??? ????? ??? ????? ??? ???? ?? ??????
زندگیمــــــــــون زیرِ خطِ غمه

حرفايي كه هيچوقت باورشون نداشتيم شد كل باورمون!

± بزار یه چیزی رو بهت بگم:
وقتی واسه اولین بار باهات حرف زدم ؛ اصلا فکر نمیکردم
یه روزی عزیزترین و مهم ترین آدم زندگیم بشی پرتقال من??

「@wi_life」

???? ??? ?? ? ˼‌زندگی ما˹ #part_1 #آیسان وای خدا چقدر گرمههه، دارم میمیرم اه این ماشینه هم که ول نمیکنه انگار بزار ببینیم کیه برگشتم سمت عقب که با ی ماشین آلبالویی مامان رو به رو شدم اوف عجب چیزیه شیشه راننده اومد پایین اه این که زنه به خشکی شانس…

????
???
??
?
˼‌زندگی ما˹
#part_1

#آیسان
وای خدا چقدر گرمههه، دارم میمیرم
اه این ماشینه هم که ول نمیکنه انگار
بزار ببینیم کیه

برگشتم سمت عقب که با ی ماشین آلبالویی مامان رو به رو شدم
اوف عجب چیزیه
شیشه راننده اومد پایین
اه این که زنه
به خشکی شانس من اگه شانس داشتم
اسمم شمسی بود.

خانمه: هی خانومی کجایی

آیسان: ها اینجام ببخشید شما کاری داشتید
هی بوق میزنید

خانمه : نه عزیزم فقط میخواستم اگه هم مسیریم برسونمت.

آیسان: اممم باشه من خونم بالای این خیابونه

خانمه: اوکیه بیا بالا

اوف خدا خیرش بده نجاتم داد از گرما
سوار شدم که دیدم یکی جلو نشسته بود
چه آشنا هم میزد

آیسان: بازم ممنون

خانومه: قابلی نداشت خوشگله

بغل دستی خانومه: سلام آیسان جون

آیسان: سلام ببخشید اسم منو از کجا میدونید

بقل دستی خانومه : من یکی از دانش آموز های همون مدرسی هستم که تو توش درس می‌خونی

آیسان: آها خوشبختم اسمتون
?
??
???
????
‌

مقدمه:
هیچ گاه دوست داشتن های پر دلیل با بهانه را دوست نداشته ام،
اصلا معنی نمیدهد که،
وقتی کسی می پرسد که چرا دوستش داری ؟
باید نگاه کنی و،
لبخندی بزنی،
و بگویی،
چون دوستش دارم همین!

شدی دلیل زندگیم ...♾??•

چی‍‌زی که ‍باعث #‍شد‍ه تا ‍الان ‍طا‍قت ‍بیار‍م #دو‍ست داشت‍‌ن #تو‍عه ?:)

???

زندگی ما 
zendegi ma 

به قلم✍?: mahoor

?You are my first and last baby ?

خلاصه: آیسان دختری که بخاطر کارهای پدرش
مجبور میشه با وارسام پسری که به دنبال از انتقام از این خانواده ازدواج کنه، ولی چرخ زمونه می‌چرخه و....