- - - -
┌💽 Info Track
├🎤 By: Laura Andrés
├🎵 Song name: Tempus Fugit
└📆 Released on: 2021-04-29
- - - -

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazem

📢فراخوان جذب «Junior Business Developer»

📈سال‌ها تجربه در صنعت مهمان‌نوازی، به‌ویژه در حوزه‌ی خوراک و نوشیدنی، مرا متوجه خلأ بزرگی در زنجیره‌ی ارزش این صنعت کرده است. خلأیی که به‌خصوص با توجه به تورم فعلی، تأثیر قابل‌توجهی بر سوددهی کسب‌وکارها دارد.

🧑‍💻در حال حاضر مشغول توسعه‌ی ایده‌ای هستم که پاسخی به این چالش مهم ارائه می‌دهد و می‌تواند به بهبود سودآوری در این صنعت کمک کند. این مسیر، سفری جذاب و در عین حال پرچالش است و برای پیشبرد آن، به دنبال یک هم‌تیمی جوان و باانگیزه در نقش جونیور دولوپر( Junior Business Developer)هستم.

به دنبال چه کسی هستیم؟

✅علاقه‌مند به ارتباط و تعامل مؤثر
✅شیفته‌ی صنعت خوراک و نوشیدنی
✅مسلط به تحلیل و استدلال بر اساس داده
✅داشتن روحیه‌ی اجرایی: توانایی برنامه‌ریزی، سازماندهی و اجرای وظایف با تمرکز بر نتیجه.
✅ترجیحا متولد دهه‌ی ۷۰
✅دارای انگیزه‌ی بالا برای رشد و یادگیری
✅ساکن تهران

📥 اگر این ویژگی‌ها در شما یا فردی که می‌شناسید وجود دارد، مشتاق دیدار و گفتگو برای همکاری هستم. لطفا رزومه خود را از طریق لینک زیر ارسال کنید:

https://formafzar.com/form/orkma

🗓 مهلت ارسال:
تا ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazem

سهمِ چشم🍷

ذوقِ شرابی که نغز نغزک تا به بالای مغز می‌رفت¹ به گوش هم می‌رسید:
بر دهان تُست این دم جامِ او
گوش می‌گوید که قسمِ گوش کو؟

قِسمِ تو گرمی‌ست! نک گرمی و مست!
گفت حرصِ من از این افزون‌ترست²
سهمِ گوش شنیدنِ جملۀ «هی الخمر» یا «نوش!» در حینِ نوشیدن بود.³

اما فقط گوش هم نبود؛
چشمان یعقوب که در دوریِ یوسف کم‌سو شد، با بوییدنِ پیرهنش نورانی شد. نه فقط بوهای خوش، نورِ چشم را سود داشت، که علاج ضعفِ‌بصر به دیدنِ روی دلخواه و شرابِ کهنه می‌کردند.⁴ هر حسی از ذوقِ شراب سهمی داشت:

سهمِ نظر آن چیزی بود که رونقِ صنعتِ کهنِ شیشه‌‌ و آبگینه‌ و مینا⁵ در ایران مدیونش است: تدارکِ نقابی زجاجی بر جمالِ دخترِ رز.⁶ تمنای آبگینه‌سازی رسیدن به حدی از صفا بود که باده و جام از هم قابلِ تمیز نباشد:
از لطیفیِ می و لطفِ می به جام
کس نداند کاین کدامست آن کدام

گویی اینجا جام هست و باده نیست
گویی آنجا باده هست و نیست جام⁷
نه فقط باده، که سهمی از لطافتِ هر چیز باید «به نظر می‌رسید».⁸ مراعاتِ سهمِ نظر بود که آب در آبگینه،⁹ گلاب¹⁰ در گلابدان،¹¹ باده در جام، و یخ‌ را در کاسۀ بلور¹² می‌خواست همانقدر که بادۀ شعر را در یاقوتِ نستعلیق می‌پسندید.

دغدغۀ مراعاتِ «سهم نظر» سبب شد که پس از رایج شدنِ چای نیز ایرانیان چای را نه همچون چینی‌ها در پیالۀ چینی و نه همچون بریتانیایی‌ها در فنجان سرامیکی، که در استکان بلور بنوشند تا دیده هم از تماشای رنگ یاقوتی‌اش نصیبی برد:
چه شادی‌ست کاید به دل‌های تنگ
ز یاقوتیِ چای یاقوت‌رنگ¹³
@najafielnaz
پی‌نوشت‌ها:
¹ حلمشان هم‌چون شرابِ خوبِ نغز/ نغز نغزک بر رود بالای مغز (مثنوی، دفتر چهارم).
² مثنوی، دفتر چهارم.
³ ای حسام الدّین ضیای ذوالجلال/ چون که می‌بینی، چه می‌جویی مقال؟
این مگر باشد ز حُبِّ مُشتَهَی/ اِسقِنِی خَمراً وَ قُل لِی انَّها (مثنوی، دفتر چهارم)
مصرع آخر نظر دارد به بیت ابونواس:
اَلا فَاسقِنِی خَمراً وَ قُل لِی هِی الخَمرُ/ وَ لاَ تَسقِنِی سِرًّا إِذ ا أمکنَ الجَهرُ...
یعنی: شرابم ده و مرا بگوی که این شراب است. و پنهانی‌ام مده، آن جا که عیان ممکن است. (برگرفته از کانال تلگرامی مجید سلیمانی)
⁴ نفائس الفنون، ج۲، ص۱۴۸.
⁵ چله‌ای در خم برآر و چله‌ای اندر سبو/ همچو می صافی شو آنگه در دل مینا نشین (باقر کاشی)
⁶ جمال دختر رز نور چشم ماست مگر/ که در نقاب زجاجی و پردۀ عنبی‌ست (حافظ)
⁷ خوارزمی، ترجمۀ احیای علوم دین، ج۱، در ترجمۀ این ابیات:
رق الزجاج و رقت الخمر/فتشابها فتشاکل الامر
فکانه خمر و لا قدح/ و کانها قدح و لا خمر
(صاحب بن عباد، یتیمةالدهر، ج 3، ص 94).
⁸ میوه نمی‌دهد به‌کس باغِ تفرج است و بس/ جز به نظر نمی‌رسد سیبِ درختِ قامتش (سعدی)
«به نظر رسیدن» را امروز مبتذلانه به معنی «درک» یا «استنباط» به کار می‌بریم اما معنای اصلی‌اش به معنی «سهمِ نظر» از زیبایی هر چیزی بود.
⁹ در آبگینه‌اش آبی که گر قیاس کنی/ ندانی آب کدام است و آبگینه کدام (سعدی)
¹⁰«و از آن گل سرخ که از عرق حبیب ما در بهشت رسته است گلاب بگیر و آن گلاب را به دست اسرافیل ده تا آن را به دم خود در شیشه کند و اسرافیل آن شیشۀ گلاب را به دنیا برد...». از: فتوت‌نامۀ سلمانیان
¹¹ گر شیشه کند حباب شاید/ شیشه ز پی گلاب باید (محاسن اصفهان)
تُنُک مپوش که اندامهای سیمینت/ درون جامه پدید است چون گلاب از جام (سعدی)
¹²«عصر یک مجمعه عصرانۀ خوب، سه ظرف یخ‌بندی، یک ظرف انگشت‌پیچ، یک ظرف فالوده...؛ تمام کاسه‌های بلور از برای من و محمدولی میرزا، صدر فرستاد». روزنامۀ خاطرات بهمن‌میرزا بهاءالدوله.
¹³تفننات ثلاثه
تصویر: جام شیشه‌ای، یافت شده در حفاری‌های نیشابور، سدۀ ۴ق، موزۀ متروپولیتن

@najafielnaz

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazem

اولین شماره از ماهنامه «چک‌لیست» منتشر شد!
این ماهنامه حاصل تلاش دوست و همکار عزیزم، احسان نیکنام، مشاور سیستم و روش با تجربه‌ی ارزشمند در حوزه‌ی کسب‌و‌کارهای مهمان‌نوازی است.

این شماره از ماهنامه به بررسی ویژگی‌های افرادی می‌پردازد که در سازمان، کار را پیش نمی‌برند و صرفاً با فروتنی سعی در حفظ موقعیت خود دارند. در این شماره، چک‌لیست‌هایی نیز ارائه شده است که تکمیل آن‌ها با کمک و تجربه‌ی مدیران، می‌تواند به درک بهتر این موضوع کمک کند.
مطمئنم مطالب این ماهنامه برای فعالان و مدیران حوزه‌ی مهمان‌نوازی مفید و کاربردی خواهد بود.
پیشنهاد میکنم به کانال تلگرام چک‌لیست بپیوندید و از مطالب ارزشمندش بهره‌ ببرید:

@niknamehsan
https://t.me/niknamehsan/64

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazemi

بیست و هشتم آبان نود و هشت چراغ بوتیک هتل سوریجان در محله‌ای به همین نام در کاشان روشن شد. درست شب قبل از همان جمعه‌ای که افزایش ناگهانی قیمت بنزین، سالی را که با سیل آغاز شده بود، به سال بلوا تبدیل کرد.
سوریجان، در تمام این سال‌ها که از آرامش اقتصادی و اجتماعیِ پیش از خود بی‌بهره بود، با چابکی بی‌قراری‌های روزگار و تلاطم صنعت گردشگری را پشت سر گذاشت. در روزهای سخت کرونا، وقتی دیگر همکاران در کاشان و سایر شهرها یا چراغشان را خاموش میکردند و یا مجبور به خداحافظی با کارکنانشان میشدند، اهالی سوریجان پایدار و مهمان‌نواز باقی ماندند. بارها در جمع دوستان- حتی آن‌هایی که آشنایی چندانی با من نداشتند- وقتی صحبت از مهمان‌نوازی و خانه می‌شد، سوریجان را به عنوان نمادی از میزبانی برای من مثال می‌زدند و من در دل حظ میکردم. سوریجان، به خاطر اهالیش همیشه چراغی فروزان در کاشان بوده است.
شب گشایش سوریجان ، شبی پر از تصویر و موسیقی، از زیباترین شب‌های من در کاشان بود. شبی که سوریجان رخ نمود و درهایش باز شدند. پنج سال از آن شب می‌گذرد و سوریجان نه تنها بخاطر میزبانیش، بلکه به عنوان کسب و کاری پایدار مایه مباهات و افتخار من است. امیدوارم وجود سوریجان برای همه، از اهالی خانه گرفته تا شهر و میهنمان، مبارک باشد. باشد که چراغ‌های فروزانی چون سوریجان در شهرهای زیبای ایرانمان بدرخشند.

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazemi

اصفهانی‌‌ها مردمانی گشاده دست‌اند و بر سر اطعام و مهمان‌نوازی با یکدیگر همچشمی دارند مثلا اتفاق می‌افتد که یک اصفهانی به دیگری‌ می‌گوید، برویم و نان و ماست بخوریم و وقتی به خانه می‌برد انواع غذاها را پیش روی او می‌گذارند. اصفهانی‌ها به این رویه خود مباهات می‌کنند.

سفرنامه ابن بطوطه
@mirasbashi

روزنگار مهمان‌نوازی
@OmidrezaKazemi

@seyedmohammadbeheshti

بله، قطعا. اصلا اغلب اقامتگاه‌هایی که رتبه و جوایز دریافت کرده‌اند، همان بوم‌گردی‌ها بوده‌اند. هتل‌ها، به ویژه هتل‌های پنج ستاره، مدت‌هاست که در این زمینه موفقیتی نداشته‌اند. باز وضعیت هتل‌های چهار ستاره بهتر است. دلیلش هم این است که صنعت هتل‌داری ما به طور…

پرسنل نیز به دلیل کمبود مشتری و عدم رضایت، انگیزه کافی ندارند و چشم‌انداز روشنی برای آینده وجود ندارد. • از نظر گردشگری و مسائل سیاسی، بخش عمده‌ای از این مشکلات خارج از کنترل مردم و هتل‌داران است. اما برای هتل‌داران، چه پیشنهادی دارید که بتوانند ایران را…