اسپینوزا و فلسفه

Description
«تمامی لعنت‌های نوشته شده در قانون بر او باد، در روز بر او لعنت باد، در شب بر او لعنت باد. وقتی خواب است بر او لعنت باد، وقتی بیدار است بر او لعنت باد ... .» بخشی از تکفیرنامه اسپینوزا از سوی سران کنیسه‌ی آمستردام
ارتباط با من:
@Chia_MS
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

2 months ago
«اگر بستن ذهن مردم به همان …

«اگر بستن ذهن مردم به همان آسانی بستن زبانشان می‌بود، آنگاه هر حاکمی به امنيت حکمرانی می‌کرد و حکومت سرکوبگری هم وجود نمی‌داشت. چون آنگاه جمله‌ی آدمیان مطابق اذهان کسانی که حکمرانی می‌کنند به سر می‌کردند و تنها به صلاحدید آنان درست را از نادرست، یا خوب را از بد، تمییز می‌دادند. اما چنانچه در ابتدای فصل هفدم یادآور شديم، غير ممکن است که ضمیر کسی مطلقاً به فرمان کسی دیگر درآید. زیرا هیچکس نمی‌تواند حق با توانایی طبیعی خویش برای آزادانه اندیشیدن و قضاوت درباره‌ی نیک و بد را به دیگری واگذارد، و نمی‌توان کسی را به این کار واداشت. از این رو است که دولتی که بخواهد ضماير مردم را تحت تحكم خویش درآورد ستمگر دانسته می‌شود، و هر قدرت حاکمه‌ای آنگاه که بخواهد به رعایای خویش املاء کند که باید چه چیزی را به عنوان حقیقت بپذیرند و چه چیزی را به عنوان ناصواب طرد کنند و چه عقایدی باید پرستش خدا را در دل هایشان برانگیزانند، زیانبار و غاصب حقوق ایشان دیده می‌شود. زیرا اینها چیزهایی هستند که درون حق هر شخصی واقع‌اند، که او نمی‌تواند از خود سلب کند حتی اگر بخواهد چنین کند.»

@Spaph

بندیکت اسپینوزا، رساله‌ی الهیاتی-سیاسی

2 months ago
«نویسندگان، شاعران، موزیسین‌ها، فیلم‌سازان \_ نقاشان …

«نویسندگان، شاعران، موزیسین‌ها، فیلم‌سازان _ نقاشان نیز، و حتی خوانندگان تصادفی ـ می‌توانند خود را اسپینوزیست بدانند؛ در واقع، چنین چیزی برای آن‌ها بیش از فیلسوفان حرفه‌ای محتمل است. این مسئله به برداشت عملی شخص از ″طرح″ مربوط می‌شود. مسئله این نیست که شخص می‌تواند بدون این‌که بداند اسپینوزیست باشد، بلکه مسئله آن است که امتیاز شگرفی وجود دارد که اسپینوزا از آن برخوردار است، چیزی که به نظر می‌رسد، تنها وی موفق به انجام دادن آن شده و نه هیچ‌کس دیگری.»

@Spaph

ژیل دلوز

2 months, 1 week ago
اسپینوزا منبع فلاکت انسان را در …

اسپینوزا منبع فلاکت انسان را در این واقعیت می‌داند که ما نوعاً و به نحوی مفرط به چیزهایی عشق می‌ورزیم که نمی‌توانیم به تملک درآوريم (اخلاق، بخش پنجم، تبصره‌ی قضیه‌ی ۲۰). زیرا چیزهایی که ما معمولاً بدان‌ها عشق می‌ورزیم بر اساس طبیعت‌شان تابع تغییرات بسیارند، فاسد شدنی‌اند، و نمی‌توان آنها را با دیگران شریک شد، [لذا] میل ما به تملک آنها ناکام می‌ماند. ذهن و بدنی که وابسته چیزهای تغییر پذیر - به تعبیری دیگر، حالت‌های متناهی - شده باشد تابع همان خشونت نهفته در محدودیت‌های خاص ابژه‌های‌شان است. بدان سبب که این ابژه‌ی عشق باید به صورت پیوسته به موجب وجود متناهی و حالت‌مندش تغییر کند، عاشقی که تملک و اتحاد با چنین ابژه‌ی عشقی را هدف قرار داده است رنج می برد؛ و شادی او همواره با میزانی از اندوه همراه است.

@Spaph

هاسانا شارپ

2 months, 1 week ago
«در فرانسه کافی است هر کس …

«در فرانسه کافی است هر کس چیزی باشد تا بخواهد همه‌چیز باشد. در آلمان هیچ‌کس حق ندارد چیزی باشد مگر از همه‌چیز چشم بپوشد. در فرانسه رهاییِ جزئی زمینه‌ی رهایی کلی است؛ در آلمان رهایی کلی شرط لازم هر رهایی جزئی است. در فرانسه آزادی کامل از دل واقعیت آزادی تدریجی حاصل می‌شود و در آلمان از ناممکن بودن آزادی تدریجی.
تنها آزادی ممکن عملی برای آلمان، آزادی مبتنی‌بر آن دیدگاه نظری است که انسان را والاترین موجود برای انسان می‌داند. در آلمان، رهایی از قرون وسطا نیز فقط با رهایی از پیروزی‌های جزئی بر قرون وسطا امکان‌پذیر است. در آلمان هیچ نوعی از بندگی درهم شکسته نمی‌شود، مگر همه‌ی انواع بندگی درهم شکسته شود. آلمانِ مشتاق بنیادها نمی‌تواند انقلاب کند مگر از بنیاد انقلاب کند. رهایی آلمان، رهایی انسان است.»

@Spaph

- کارل مارکس، ادای سهمی در نقد فلسفه‌ی حق هگل

2 months, 1 week ago
«فلسفه جغد مینروایی نیست که پس …

«فلسفه جغد مینروایی نیست که پس از تحقق تاریخ، به منظور تجلیل و تکریم پایان خوش آن به پرواز در آمده باشد؛ بلکه گزاره سوبژکتیو، میل و عملی است که در رخداد به کار می‌رود.»

@Spaph

مایکل هارت و آنتونیو نگری

2 months, 1 week ago
«به زعم اسپینوزا طبیعتْ سطحی بدون …

«به زعم اسپینوزا طبیعتْ سطحی بدون ژرفاست؛ کتاب مقدس در مقام بخشی از طبیعت هیچ‌چیزی را [در خودش] مستور نداشته است، هیچ‌چیزی که در چنته پنهان کرده باشد. باید به جای سخن گفتن از معنای کتاب مقدس، از پیامدهایی صحبت کنیم که متن مزبور در مقام بدنی در میان بدن‌هایی دیگر به تولید آن‌ها می‌پردازد.»

@Spaph

وارن مونتاگ

2 months, 2 weeks ago
«انسانِ آزاد کمتر از هر چیز …

«انسانِ آزاد کمتر از هر چیز به مرگ می‌اندیشد و خِرَدِ وی نه تأمل درباره‌ی مرگ، که تأمل درباره‌ی زندگی است.»

اسپینوزا

@Spaph

در صورت تمایل کانال را بوست نمایید:

Boost

2 months, 2 weeks ago
«چگونه است که افراد در مسند …

«چگونه است که افراد در مسند قدرت، در هر حوزه‌ای که باشند، نیاز دارند که ما را دچار غم کنند؟ انفعال‌های حزن‌آمیز چون یک ضرورت.
القای انفعال‌های حزن‌آمیز برای اعمال قدرت ضروری است. اسپینوزا در رساله الهیاتی-سیاسی می‌گوید که کشیش و حاکم، هر دو، به اندوه سوژه‌ها نیاز دارند، و این بیانگر ارتباط ژرفی میان کشیش و حاکم است. در اینجا به خوبی در‌می‌یابید که غم در معنایی گنگ به کار نمی‌رود، او غم را در معنای دقیقی که به آن داده بود به کار می برد: غم عاطفه است از آن حیث که مشتمل بر کاهش توان عمل کردن است.»

@Spaph

ژیل دلوز

2 months, 2 weeks ago
«باروخ اسپینوزا از در نظر گرفتن …

«باروخ اسپینوزا از در نظر گرفتن خدا به مثابه‌ی موجودی بیرونی‌ای که جهانی مجزا را آفریده، سرباز زد. اگر ما به خدا به مثابه‌ی آفرینش بیرونی بیاندیشیم، چیزی جز خدا می‌تواند وجود داشته باشد و در این صورت خدا نمی‌تواند مطلق باشد. بنابراین، برای اسپینوزا خدا چیزی جز جوهر بیانی نیست و جوهر چیزی جز بیان نیست. این‌گونه نیست که ابتدا جوهری وجود داشته باشد که بعداً خود را به شیوه‌هایی متفاوت بیان کند. این‌جا تنها تفاوت‌های بیان وجود دارد، بدون آن‌که هیچ بیانی به امری خارجی مرتبط باشد یا برای بیان‌هایی دیگر زمینه‌ای فراهم کند. به زعم اسپینوزا، این تنها به سبب ایده‌های محدود ماست که مجبوریم جهان را همچون چیزی که بر جوهرهای مجزا و متمایز بنیان گرفته در نظر بگیریم. این تصور محدود ماست که به خدا همچون پیرمردی با شمایل پدرانه در بهشت می‌اندیشیم. ایده‌های بسنده و کامل نیز می‌توانند تمام حیات را به عنوان یک بیان مطلق در نظر بگیرد که زمینه‌ای خارج از خود ندارد. خدا نمی‌تواند تجسمی مجزا و عینی باشد، بل خدا نیروی بی‌نهایتی است که تمام حیات است.»

@Spaph

کلر کولبروک

5 months, 3 weeks ago
این خط اسپینوزیستی تفکر، خط فکری‌ای …

این خط اسپینوزیستی تفکر، خط فکری‌ای به‌شدت ضدهابزی، ریشه در ماکیاولی دارد: ماکیاولی در ترسیم تاریخچۀ دموکراسی جمهوری‌خواهانه، هنر حکومت استبدادی را بهره‌گیری از تکنیک‌های ترس می‌داند، و شالودۀ جملگی چیزهایی همچون مقاومت، مبارزه، و از این‌رو نهاد دموکراتیک، را در مقابله با صلحی که به مدد ترس تحمیل شود و قهر علیه کسانی که از چنین ابزارهایی بهره می‌گیرند. لذا در بازی کنش سیاسیِ دموکراتیک، ترس معرف قطبی نیست که وساطت شود و بتوان آن را در حکمتی والاتر جمع‌بندی کرد. ترس چیزی نیست که بتوان آن را به صورت دیالکتیکی تحت پوشش قرار داد، ترس در عوض احساسی است که سیاست و زندگی راستین در شهر باید آن را از میان بردارند.   

@Spaph

- آنتونیو نگری، «نکته‌ای کوتاه در باب ترس»

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago