فرهیختگان

Description
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد

از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز

فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد


ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot

امام علی(ع):

شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...



گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

1 day, 16 hours ago
**« ملاحظاتی بر تغییرات کمی و …

« ملاحظاتی بر تغییرات کمی و کیفی پدیده‌ی خودکشی در ایران »

از ابتدای سال جاری فراوانی خبرهای متعدد از پایان زودهنگام زندگی عده‌ای از هم‌وطنان در کشور با عنوان خودکشی، نگرانی و پرسش های زیادی را در جامعه به‌ویژه پژوهش‌گران علوم اجتماعی بوجود آورده است. در بررسی هایم متوجه تغییرات کمی و کیفی این پدیده‌ در ایران در طی چند سال اخیر شدم.
اما چند ملاحظه در مطالعات پدیده‌ی خودکشی در ایران این بررسی ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد:
⬅️ تفاوت آمار اعلام شده خودکشی ازسوی نیروی انتظامی و پزشکی قانونی
⬅️ انگ و برچسب اجتماعی و فرهنگی پدیده‌ی خودکشی در جامعه
⬅️ نگاه امنیتی و محرمانگی در آمار و اطلاعات مربوط به خودکشی

تغییرات پدیده‌ی خودکشی در ایران عبارتند از:
۱- افزایش نرخ خودکشی؛
نرخ خودکشی منجر به فوت از ۴.۱ نفر در سال ۱۳۸۸ به ۷.۴ نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده و در واقع ۳.۳ نفر در هر ۱۰۰ هزار طی ۱۴ سال رشد داشته است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی منجر به مرگ بین ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال ۱۴۰۱ بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار اقدام به خودکشی داشتیم( عصر ایران،۱۴۰۳).

۲- تغییر در ترکیب سنی افراد؛
 بررسی‌ها نشان می‌دهد که سن خودکشی در ایران کاهش یافته و به کودکان زیر ۱۸ سال رسیده است. از ۱۹۶ خودکشی انجام شده در بازه زمانی ۵ سال گذشته، ۱۳۰ مورد به کودکان دختر، ۴۷ مورد کودکان پسر است(امتداد، ۱۴۰۳).
تنها از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون ۱۶ دانش آموز زیر ۱۸ سال اقدام به ختم زندگی خود کرده‌اند که از این تعداد ۱۳ کودک درگذشته‌اند. این آمار بجز مواردی است که رسانه‌ای نشده و در آمار لحاظ نشده است.

۳- تغییر در ترکیب تعلق گروهی اقدام کنندگان؛
این پدیده طیف وسیعی را شامل می‌شود: پزشکان جوان، سربازان، دانشجویان، دانش‌آموزان، کارگران، زندانیان سیاسی.

۴- افزایش خودکشی خانوادگی؛
خودکشی مادر ۴۰ ساله با دو فرزندش در رضوانشهر گیلان( ۱۳۹۶).
خودکشی زن و شوهر در ایلام( ۱۳۹۷).
خودکشی مادر و سه فرزندش در لرستان( ۱۴۰۲).
خودکشی جمعی پنج عضو خانواده در نجف آباد(۱۴۰۱).

۵- خودکشی همراه با دیگرکشی؛
خودکشی یک مرد پس از قتل عام خانوادگی در ۱۴۰۱ ایلام، خودکشی کارمند بانک در محل کار پس از کشتن همسر و فرزندانش در ۱۳۹۹ ایلام، خودکشی یک جانباز در کازرون پس از قتل امام جمعه در پاییز ۱۴۰۳، خودکشی پدر۴۰ ساله پس از قتل دو فرزند خردسالش در شهریور ۱۴۰۳ در پرند.

۶- تغییر در بافت جغرافیایی مناطق اقدام به خودکشی؛
بررسی‌ها نشان می‌دهد خودکشی در مناطقی مانند روستاها و شهرهای کوچک که بافت فرهنگی سنتی دارند و همبستگی میان آن‌ها از نوع مکانیکی است، رواج پیدا کرده است.
مدیر کل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت اذعان دارد: ۲۰ درصد از کل موارد خودکشی ثبت شده تا سال ۹۱ در کشور را مربوط به مناطق روستایی بیان کرد و حدود۸۰ درصد موارد خودکشی در شهرها بوده و از سال ۹۱ میزان شیوع آن در روستاها افزایش یافته و به نسبت ۳۰ به ۷۰ درصد رسیده است( آنا، ۱۳۹۵).
خودکشی ۷ روستایی در اهر و هریس طی سال ۱۳۹۸.
 خودسوزی مرد روستایی در محمودآباد در سال ۱۴۰۲.
خودکشی دختر ۱۶ساله روستایی در گیلان( ۱۴۰۳).
خودکشی تعداد زیادی از دختران در مناطق روستایی - عشایری دیشموک کهگیلویه و بویراحمد در یک دهه‌ی اخیر. تنها در شش ماهه سال ۱۳۹۸، ۱۱ زن در این منطقه خودسوزی کرده‌اند (عصرایران).
خودکشی پسر۱۴ساله روستایی در قروه( ۱۴۰۳).
خودکشی سه عضو خانواده روستایی در مهاباد( ۱۴۰۰).

۷- برآوردها حاکی از آن است که در هر مورد خودکشی، دست کم ۷ تا ۱۰ نفر که با فرد اقدام کننده رابطه عاطفی داشته‌اند، درگیر می‌شوند و سلامت آنان در معرض آسیب قرار می‌گیرد.

این تغییرات و موارد دیگری که ممکن است در بررسی‌ام لحاظ نشده باشد، بیان‌گر نکات مهمی است:

*1️⃣ انکار تغییرات پدیده‌ی خودکشی در ایران، واقعیت روند افزایشی آن را کاهش نداده و رفع نمی‌کند.
2️⃣ ضرورت مداخلات فوری و اورژانسی در پیشگیری از این پدیده، کاملا محسوس است.
3️⃣ سیاست‌گذاری ها در زمینه‌ی پیشگیری از خودکشی نیاز به تغییر و اصلاح فوری دارد.
4️⃣ خودکشی قابل پیشگیری است، برای جلوگیری از خودکشی و اقدام بدان باید اقداماتی را در سطح جمعیت، خرده جمعیت و فردی انجام داد.
5️⃣ تلاش‌های پیشگیری از خودکشی نیازمند هماهنگی و همکاری بین بخش‌های مختلف جامعه، از جمله بهداشت و سایر بخش‌ها مانند آموزش، کار، تجارت، عدالت، قانون، دفاع، سیاست و رسانه است. این تلاش‌ها باید جامع و یکپارچه باشند، زیرا هیچ رویکرد واحدی به تنهایی نمی‌تواند بر موضوع پیچیده‌ای مانند خودکشی تأثیر بگذارد.

فریبا نظری
۵ آذر ۱۴۰۳
*

#فرهیختگان راهی به رهایی

1 day, 17 hours ago
[‍](https://attach.fahares.com/tIEy99ArKVvAz1jVCcFdnA==) ‏ **ظریف، ظریف، ظریف؛ چرا …

ظریف، ظریف، ظریف؛ چرا «باند شکست‌خورده» و «پایداری»، آتش می‌گیرند از حضور ظریف در دولت و همه‌ی فکر و ذکرشان اوست؟
مصطفی فقیهی

▫️همه‌ فکر و ذکرشان شده «ظریف»⁩
‏آتش‌شان می‌زند «ظریف»
‏می‌سوزند از تفکرات «ظریف»
‏اعصاب و روان نمانده برای‌شان از خنده‌های «ظریف»!
‏و در مرز جنون هستند از تداومِ حضور ظریف!

▫️تندروهای تنش‌خواه، تحریم‌پرست، قطعنامه‌دوست، ضدِّ زندگی و آرامش ملّی که‌ از قضای روزگار، همگی در ستاد انتخاباتی «سعید ‌ #جلیلی⁩» دور یک‌دیگر جمع شده بودند، در هفته‌های اخیر، روزی نیست که چنگ بر صورتِ ظریف نکشند.

▫️اما حیف از این همه بداقبالی شوم‌شان! دریغ از اندکی آرامش و حتی ارضاء روحی! نگون‌بخت‌هایی که فحش می‌دهند و احوالات‌شان اما، با یک «خنده‌ رقیب»، تیره‌تر از قبل می‌شود و بل، از مرز جنون نیز عبور می‌کند! پس تندتر می‌شوند و سخنان جنون‌انگیز تازه‌ای بر زبان می‌رانند تا شاید، فحاشی‌های‌شان، راهی بگشاید و غُده‌ عقده‌های سرطانی و خفه‌کننده را نیز بشکافد!

▫️در تازه‌ترین فرمایشات این حلقه، این جملات را لابد شنیده‌اید: «اکسیژن آمریکا «خون ظریف» را رقیق می کند… وندی شرمن، او را «My Javad» صدا می‌کرد»

▫️شگفت‌آور نیست این سطح از شرارت؟ نادر نیست این حجم از عداوت؟ لاطائلاتی می‌بافند که به عقل جن هم نمی‌رسد! اما به دالانِ صعب و سختِ عقل اینان که می‌رسد، بی‌آن‌که لَختی تأمل کنند، بر زبانش می‌رانند و طبقِ رویه‌ی سیستماتیک‌شان، از سوی حقوق‌بگیرانِ سایبریِ‌ از جیب ملت مظلوم، طوطی‌وار تکرار می‌شود تا همین دست تردستی‌های مضحک و مملو از زشتی، در میان‌مدت به سندی متقن، غیرقابل‌خدشه و لق‌لقه‌ زبان‌شان بدل شود! که خودشان نیز، باورشان شود! 

▫️تندروهای شبه‌انقلابی که تا چندماه قبل، کشور را «گل‌وبلبل» و شرایط را «معجزه‌گون» و «درخشان» می‌دانستند و در برابر گرانی‌های سرسام‌آور و تفکرات تحریم‌گرایانه و ضدمذاکره‌ دولت ۱۳ و بانیان‌ و حامیانش، ساکت و صامت بودند و یا از بیخ‌وبُن انکارش می‌کردند و منتقدانش را توقیف و محروم از حقوق بدیهی شهروندی؛ حالا که از قدرت رانده شده‌اند، یک‌باره، یک‌صدا و با تمام قوا به دولت مستقر، حمله می‌کنند و در مسیرِ تلاش برای حل ریشه‌ای تحریم‌ها و بحران معیشتی کشور، سنگ‌پرانی و مانع‌تراشی می‌کنند.

▫️اما چرا این «گردن‌کلفت‌های فربه‌ مجازی»، دست بر نمی‌دارند از دست‌اندازیِ گره‌آمیز بر گردنِ نحیف ملت؟ چه می‌خواهند از جانِ نزارِ کشور؟ ‌چه می‌خواهند از تن رنجور ملت؟ علی‌الحساب مطالبه‌ی‌شان چیست؟

▫️بله! که ظریف نباشد! و «فعلاً» نسخه‌ او را بپیچید! خُب! که چه؟ خودشان هم «دقیق» نمی‌دانند؛ اگرچه، هر کس -جز تندروها - نیک می‌داند که اینان، انگیزه‌شان چیست! و از کجا خط می‌گیرند!

▫️که حذف ظریف، آغازی بر تحقق آرزوی «نیمه‌کاره‌شدن دولت پزشکیان» است؛ که به تحلیل اینان، لگد به او، تَرَکی سهمگین می‌اندازد بر دیواره‌ دولت ‌#پزشکیان⁩؛ و دومینوی اضمحلال دولت را ترتیب می‌دهد؛ و یا دست‌کم، تلاش رئیس‌جمهور ‌برای حل منازعات سیاست‌خارجی را به محاق می‌برد.

▫️بی‌تردید اما، این سطح از بغض و حقد و عداوتِ پایداریون و سایر باقی‌ماندگان باند شکست‌خورده، شگفت‌آور است و بی‌سابقه؛ و نمی‌تواند از منطق و اوضاعی «طبیعی» نشأت گیرد؛ که علی‌القاعده، ناشی از روانی گسسته و صدالبته، برنامه‌ریزیِ گسترده برای انتقام از ملت است و شاید در راستای تحقق تفکرات عقبه‌ تئوریکِ خطرناک طالبانی-روسوفیلی!

▫️و پس، لحظه‌ای «تردید» به خود راه ندهید که تندروها -به قَدرِ ثانیه‌ای هم- شرایط کشور و ملت را اولویتِ «یکُم تا هزارمِ» خود بدانند! و برای اوضاع پریشان معیشت، تره خُرد کنند.

▫️این جماعتِ خطرناک، سالیانی‌ست که تصمیم خود را گرفته‌ و سیاست سیطره بر ایران را «هزار بار» نوشته و دوره کرده‌اند؛ که این‌بار نیز -به سیاق دوره‌ ‌#روحانی⁩- «نگذارند» اتفاقی به سود سفره‌ مردم و حل مسائلِ هر روز خطرناک‌تر شده‌ی بین‌المللی، محقق شود!

#فرهیختگان راهی به رهایی

1 day, 17 hours ago
[‍](http://axnegar.fahares.com/axnegar/b9bf442d2a596f1df4f19cac1b06efcbAgACAgEAAxkBCMF8sWdGEuOe5CM4Mj2B5QkrZ6YL5_LxAAJJrDEbm08wRifZe1RVqaa7AQADAgADeAADNgQ.jpg) **وضعیت نامساعد جسمی ابوالفضل قدیانی، …

وضعیت نامساعد جسمی ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی در زندان اوین

چرا به حکم عدم تحمل قطعی کیفر درباره ابوالفضل قدیانی توجه نشده است؟

ابوالفضل قدیانی ، از زندانیان سیاسی اکنون با سن ۷۹ سال و بیماری‌های گوناگون از جمله نا‌رسایی قلبی و داشتن ۶ استنت(فنر) در رگ‌های قلب‌، ابتلا به بیماری خودایمنی‌، سرگیجه و عدم تعادل که در شرایط فعلی فقط با دارو کنترل شده، حدود دوهفته پیش اورژانسی از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده بوده است که در نهایت به دلیل عدم خون رسانی به پشت قلب در بیمارستان بستری گردیده است.

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی ایرانی در سن ۷۹ سالگی، در ۹ مهر سال ۱۴۰۳ در منزلش بازداشت شد، آن هم در شرایطی که پیشتر به واسطه اعلام نظر پزشکی قانونی و صدور حکم عدم تحمل قطعی کیفر، برای او از مجازات‌های جایگزین حبس همچون جزای نقدی استفاده شده بود.

پزشکی قانونی چندین بار از سال ۸۹ تا ۹۲ برای ابوالفضل قدیانی عدم تحمل کیفر صادر کرده و هم‌اکنون نیز در گزارش پزشکی قانونی مجدداً نارسایی قلبی وی تأیید شده و تأکید شده که او باید دائما تحت کنترل متخصص داخلی بوده و همیشه به پزشک متخصص قلب دسترسی داشته باشد.

همچنین در این گزارش  تأکید شده که این زندانی سیاسی نباید هیچ گونه هیجان و استرسی داشته باشد و روشن است که در زندان شرایط کاملا استرس‌زا بوده و امکان حضور همیشگی پزشک متخصص فراهم نیست.
ابوالفضل قدیانی علاوه بر بیماری‌های فوق، به دلیل مشکلات بینایی، باید یک عمل جراحی روی چشم وی انجام شود که به دلیل اجرای حکم زندان، این امکان از او صلب شده است.
در چنین شرایطی با در نظر گرفتن شرایط نامناسب زندان و داشتن بیماری‌های متعدد، ادامه حبس او  به طور واضح خطر جانی برای این زندانی دنبال دارد.

ابوالفضل قدیانی از زندانیان سیاسی معترض به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ نیز هست و یک دوره زندان را نیز پس از اعتراضات به کودتای انتخاباتی در آن زمان نیز سپری کرده است.

#فرهیختگان راهی به رهایی

1 week, 1 day ago
به این نمایندگان مجلس انقلابی که …

به این نمایندگان مجلس انقلابی که وقت و بودجه مملکت را بجای اینکه صرف اینهمه چالش و ناترازی و بحران و... کنند، دارند صرف اخراج جواد ظریف از دولت می کنند، بگویی بیا جلوی دوربین دو دقیقه با مسلمین هم وطن خودت حرف نو و تازه بزن، به لکنت می افتند، چه اینکه ازشان بخواهی با یهودیان علیه صهیونیسم موضعی منطقی بگیرند که فکر کنم تسمه تایم پاره می کنند.

پیام ظریف خطاب به یهودیان جهان، بسیار دقیق و حرفه ای تنظیم شده است. استفاده از تورات، برشمردن یهودیان به عنوان قربانی گفتمانی صهیونیسم، از ظرافت های سخن بود.
بنظرم در پاسخ به نتانياهو که برای مردم ایران پیام میداد، این چند دقیقه صحبت پاسخ بسیار خوب و درخوری است.
امیدورام بدون تنگ نظری های سیاسی، آن را ترویج کنیم.

سلمان کدیور

#فرهیختگان راهی به رهایی

1 week, 1 day ago
**شگفتانۀ صادق (ع)**

شگفتانۀ صادق (ع)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۸/۲۹

این سخن امام جعفر صادق به قدری انسانی، زیبا و در راستای "درک کنش‌ها و رفتارهای متفاوت آحاد بشری" است که چاره‌ای جز ترجمۀ مو به موی آن ندیدم:

اگر مردم پی می‌بردند که خدای تعالی چگونه آنان را [گوناگون و در مراتب شخصیتی و استعدادیِ متفاوت] آفریده است در این صورت هیچ‌کس، دیگری را سرزنش و ملامت نمی‌کرد [زیرا اگر او هم مانند آن یکی آفریده شده بود همان کارِ سرزنش‌آمیز را می‌کرد]. خدا جزءها (مشخصه‌ها، فاکتورها، استعدادها، توانایی‌ها)یی را آفرید و آن را به ۴۹ جزء رساند و هر جزء را نیز به ده بخش کوچکتر تقسیم کرد سپس آن اجزاء [که با زیرمجموعه‌های فرعی‌اش ۴۹۰ جزء می‌شود] را میان خلق تقسیم کرد: در یکی فقط یک‌دهمِ جزء را قرار داد و در دیگری فقط دو دهمِ جزء را تا [بلکه؟] برسد به یک جزء کامل؛ و در دیگری یک جزء و یک‌دهمِ جزء و در آن یکی یک جزء و دو دهمِ جزء و در سومی یک جزء و سه‌دهمِ جزء قرار داد تا برسد به آن وسیله به دو جزء تمام؛ سپس به همین ترتیب به رفیع‌ترین‌شان ۴۹ جزء [تمام و کمال] رسید. "بنابراین کسی که" بیش از یک‌دهمِ جزء در او تعبیه نشده، طبیعتاً قادر نیست همانند کسی باشد که دارای دو دهمِ جزء است! همچنین واجدِ دو دهمِ جزء همانند واجد سه‌دهمِ جزء نیست. نیز کسی که یک جزء کامل را دارد طبیعتاً نمی‌تواند همانند کسی که دارای دو جزء کامل است باشد. اگر مردم می‌دانستند که خدا انسان‌ها را به این ترتیب [ِ متنوع و متفاوت] خلق کرده، در آن صورت هیچ‌کس دیگری را به باد سرزنش نمی‌گرفت》:

سمعت أباعبدالله يقول لو علم الناس كيف خلق الله تبارك وتعالى هذا الخلق لم يلم أحد أحدا ـ فقلت أصلحك الله فكيف ذاك فقال إن الله تبارك وتعالى خلق أجزاء بلغ بها تسعة وأربعين جزءا ثم جعل الأجزاء أعشارا فجعل الجزء عشرة أعشار ثم قسمه بين الخلق فجعل في رجل عشر جزء وفي آخر عشري جزء حتى بلغ به جزءا تاما وفي آخر جزءا وعشر جزء وآخر جزءا وعشري جزء وآخر جزءا وثلاثة أعشار جزء حتى بلغ به جزءين تامين ثم بحساب ذلك حتى بلغ بأرفعهم تسعة وأربعين جزءا فمن لم يجعل فيه إلا عشر جزء ـ لم يقدر على أن يكون مثل صاحب العشرين وكذلك صاحب العشرين لا يكون مثل صاحب الثلاثة الأعشار وكذلك من تم له جزء لا يقدر على أن يكون مثل صاحب الجزءين ولو علم الناس أن الله عز وجل خلق هذا الخلق على هذا لم يلم أحد أحدا
(کافی کلینی چاپ اسلامیه ج۲ ص۴۴ ح ۱)

عیب کسان منگر و احسان خویش

#فرهیختگان راهی به رهایی

1 week, 1 day ago
باشه سعید جلیلی! تو می‌توانی! اِی …

باشه سعید جلیلی! تو می‌توانی! اِی وِل‌نکن‌ترین کاندیدای شکست‌خورده‌ی تاریخ!

▪️مصطفی فقیهی

🔹چقدر این ویدیوی سخیف و تقطیع‌شده که توسط تیم جلیلی و پای‌داری در ایام انتخابات ساخته شده و مجدداً در حال انتشار است، افکار بدوی و سخیف‌ش را فاش می‌کند! او دو دهه است که با حمایت از #تحریم و تئوری مقاومت در برابر آن، به دنبال تولید دوقطبی «می‌توانیم-نمی‌توانیم» در شرایط تحریم کشور است.

🔹درست همان دوقطبی تکراری دوره‌ی ۱۴۰۰-۱۴۰۳ که به عنوان گفتمان، به مرحوم #رییسی حقنه کرد؛ که مدام فکر می‌کرد قطار پیشرفت‌ش «می‌تواند» ! حال‌آن‌که نمی‌دانست قطارش، مدت‌هاست از ریل خارج و به کف درّه، افتاده است!

🔹جلیلی عیناً همان «معلم‌پرورشی‌های آشنای دهه‌ی ۶۰ و ۷۰» است؛ مدعیانِ گره‌گشایی تمام مسائل ریز و درشت کشور و دنیا با اعتماد به نفسی تمام‌ناشدنی! که می‌شود تا نیم‌قرن دیگر تحریم بود، در برابرش مقاومت کرد و چند نسل دیگر را تباه؛ بعد، قدرتِ همه‌ی دنیا را از آن خود و در کاخ سفید، حسینیه برپا کرد! همین‌اندازه نابخرد و بدوی در عینِ تجربه‌های متنوعِ شکست‌خورده!

🔹چندان‌که دیدیم، تیم او در دولت رییسی، دولت اول جلیلی را تشکیل دادند و آبروریزی‌ای تاریخی رقم زدند برای کشور و کارنامه‌ی این جریان تحریم‌طلب و ویران‌گر و جنگ‌پرست!

🔹حالا جلیلی به عنوان «ول‌نکن‌ترین کاندیدای شکست‌خورده‌ی تمام ادوار» با این جمله‌ی نخ‌نمای «ما می‌توانیم»، به دنبال عوام‌فریبی، توسعه‌ی دبشِ «دولت سایه» و آبادانی همه‌ی تپه‌ها، به جان کشور و ملتِ رنجور و مظلوم افتاده و دست از سر کچل و برهوت‌ش برنمی‌دارد؛ مگر آن‌که «زمینی سراسر سوخته» بسازد تا زندگیِ هیچ نوعِ بشر در این خاک، ممکن نباشد.

🔹اگرچه معلوم نیست چه تطابقی میان قلّه‌نشینی است و مدعیانِ نابلدِ «ما می‌توانیم»؟! که اگر در قلّه‌ جا خوش کرده‌ای، پس لابد «توانسته‌ای» و دیگر، چه جای شعار «ما می‌توانیم» و اصرار که مابقی «نمی‌توانند»؟

🔹اما باشد! تو می‌توانی!
🔹تو خوب و شایسته!
🔹تو مقتدر و بایسته!
🔹تو کوخ‌نشین و بی‌پیرایه!
🔹تو نجیب و پاک‌جامه!
🔹تو متخصص تمامِ مسئله!
🔹تو سلطانِ دبشِ مذاکره!
🔹تو استاد ظرفیت و جلوگیری از اتلاف زمانه!
🔹تو خداوندگارِ اقتصاد درون‌زا و پیش‌رونده!
🔹تو اصلاً لامبورگینی‌ساز و انرژی‌هسته‌ای‌ساز در انباریِ خانه!
🔹تو پیروز هر انتخابات و مسابقه!
🔹تو برنده‌‌ در عینِ سلسله شکستِ بی‌خاتمه!

🔹تو اصلاً هر چه که خواهی!
🔹باشد! طالبان هم نیستی!
🔹همه‌ی بدی‌ها هم از آنِ رقبای‌ت!

🔹فقط دست از سر این ملت و کشور بردار!

#فرهیختگان راهی به رهایی

3 months, 1 week ago

سهمیه‌‌بخشی‌ی نامشروع، عامل تقویت فساد در کشور: به بهانه‌ی تقاضای خانم تکواندوکار (مبینا نعمت‌زاده)حسن محدثی گیلوایی

من نیز معتقدم برای آنانی که به‌نحوی متفاوت از دیگران به کشور خدمت کرده اند، می‌بایست پاداشی درخور در نظر گرفته شود. مثلاً برای رزمنده‌گان یا برای ورزش‌کاران یا برای بسیاری دیگر از افراد که در جهت اعتلای نام کشور و سرمایه‌های انسانی و اجتماعی آن خدمت کرده اند یا برای حفظ حریم سرزمینی کشور جان‌فشانی کرده اند، می‌بایست امتیازات و پاداش‌های ویژه‌‌ای در نظر گرفته شود. به‌عنوان مثال، از نظر من ضروری است امکانات زندگی «جانبازان» که سلامتی جسمانی‌ و روانی‌شان را در راه دفاع از کشور از دست داده اند، باید به‌لحاظ مالی کاملاً تأمین شود و اسباب رفاه آنان و خانواده‌شان به‌نحو شایسته‌ای فراهم گردد.

اما در نظر گرفتن پاداش و امتیاز برای شایسته‌گان کشور و حتا تأمین عمرانه‌ی زندگی برخی از آنان با سهمیه‌بخشی‌ نامشروع متفاوت است. سهمیه‌بخشی نامشروع سبب‌ساز تقویت و گسترش فساد است. مراد من از سهمیه‌بخشی نامشروع دادن امتیازهایی به افراد است که برای دست‌یابی به آن‌ امتیازها، آنان باید شایسته‌گی‌های تخصصی را حاصل کرده باشند. بگذارید مثالی بزنم: تصور کنید فردی در دوران جنگ به‌مدت معینی در جبهه‌ها خدمت کرده است و بارها از سوی افراد گوناگون به او پیش‌نهاد شده که مدارک مربوطه را جور کند تا امتیازهایی را دریافت نماید. تصور کنید او بخواهد استاد دانش‌گاه بشود یا مدیر یک مرکز پژوهشی بشود یا بخواهد معاونت اداره‌ی کذا را برعهده بگیرد و از ره‌گذر مدارک مربوط به دوران سربازی و خدمت در جبهه، بخواهد منصبی را دریافت کند که مسیر تعریف شده‌ی آن را طی نکرده است و شایسته‌گی‌های مورد نظر برای کسب این منصب را در خود محقق نکرده است. چنین اقدامی و رویه‌ای پی‌آمدها و کارکردهای منفی متعددی دارد که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارت اند از:

  1. نخست این‌که سرمنشأ فساد و تقویت‌کننده‌ی فساد و اصلاً خود فساد است. در تعریف فساد پیش از این نوشته ام که:

«فساد تبدیل روابط اجتماعی به مبادله‌های سودمندانه تبعیض‌آمیز است که طی آن اهداف عام، جای خود را به اهداف خاص می‌دهد و خیری نامحدود (مانند قانون‌گرایی، امانتداری، حلال‌خواری، شرافت کاری، رعایت موازین حرفه‌ای و تخصصی، وفاداری، تعهد، صداقت، فضیلت، آزادی، علم، حق‌طلبی، و از این دست) به‌خاطر خیری محدود (پول، مقام و منصب، مدرک، پرستیژ، نفوذ، اعتبار اجتماعی) قربانی می‌شود» (محدثی، ۱۳۹۷: ۶۸؛ حکایت دانشگاه: جامعه‌شناسی سازمان‌های علمی و زیست دانشگاهی. تهران: پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، چاپ اول)؛

  1. این تبعیض سبب نارضایتی‌ی شدید در میان افرادی می‌شود که می‌کوشند از راه‌های قانونی به موقعیت اجتماعی‌ی مورد نظر دست یابند، و این نارضایتی عواقبی برای فرد و خانواده اش و نیز در دراز مدت برای کشور دارد؛

  2. کسانی که بدون کسب شایسته‌گی‌های تخصصی وارد عرصه‌ای از جهان اجتماعی می‌شوند، می‌توانند سبب تخریب و ایجاد خسارت در آن عرصه از فعالیت اجتماعی شوند و آسیب‌های متعددی به امور مربوطه وارد کنند؛

  3. دست‌یابی‌ی برخی از افراد به مناصب و موقعیت‌های تخصصی که فاقد شایسته‌گی‌های لازم برای آن تخصص هستند، رفته‌رفته مسیرهای قانونی و تخصصی‌ برای دست‌یابی به موقعیت‌ها و مناصب را بی‌اعتبار می‌سازد و مشوق افراد برای نادیده گرفتن قواعد قانونی برای ارتقای اجتماعی خواهد و در نتیجه، فرهنگ فساد در کشور روز به روز فراگیرتر و قوی‌تر می شود.

با کمال تأسف باید عرض کنم که ما در دهه‌های اخیر با این‌گونه سهمیه‌بخشی‌ی نامشروع در تمامی‌ی حوزه‌های تخصّصی مواجه بوده ایم و نتیجه‌ی آن، همانا بی‌اعتبار شدن تمام امور تخصّصی در کشور و تبعیض گسترده و تقویت و گسترش فساد و فرهنگ فساد بوده است.

مجموعه‌ی سخنان و درخواست‌هایی که از این ورزش‌کار محترم و برخی از اعضای خانواده اش بروز یافته نیز به‌خوبی نشان‌ دهنده‌ی رواج فرهنگ فساد و در واقع، محصولی از فرهنگ فساد است. در گذشته قهرمانان و ورزش‌کاران ایرانی با افتخار برای کشور فداکاری می‌کردند و درخواست‌های نامعقول و نامشروع نداشته اند. ما به جای این‌که فرهنگ خدمت به کشور و فرهنگ شایسته‌سالاری را رواج دهیم، از ره‌گذر سهمیه‌بخشی‌‌های نامشروع، فرهنگ نادیده گرفتن قوانین و قواعد نیل به شایسته‌گی‌های تخصصی را به امری عادی بدل ساخته ایم. به‌راستی، چه نسبتی هست بین قهرمانی در مسابقات تکواندوی المپیک و اشغال صندلی‌ی دانش‌جوی پزشکی در دانش‌گاه؟!

تقاضای خانم مبینا نعمت‌زاده برای اشغال صندلی‌ی یک دانش‌جوی پزشکی در دانش‌گاه، از مصادیق بارز اقدام برای «مبادله‌ی سودمندانه‌ی تبعیض‌آمیز» است.

#فرهیختگان راهی به رهایی

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago