تف تو گور آخوندا،
به کوێری چاوەکانت؛ ژیان بەر دەوامە.

باران آتش و سنگ به سودوم می‌بارید؛ جمعی که حتی ده مرد درستکار در بین آنان نبود! همچون جمهوری اسلامی: گناهکارانی که قهرمانشان با Hellfire به آنجا که روح خبیثش به آن تعلق داشت بازگشت.

@petitanalysis

با اینکه میخوام سر به تنت نباشه، امیدوارم گیر سگای رژیم نیفتاده باشی... . آپدیت کن اگر زنده‌ای.

خطاب به جمهوری اسلامی!
به کوێری چاوەکانت؛ ژیان بەر دەوامە.

@petitanalysis

تو چشماشون به دقت نگاه کن. خودت رو از کدوم از این تصاویر لایق‌تر برای زندگی می‌بینی...؟

*** غزل بانو جان بلوط های کردستان بلندتر می بود اگر ریشه هایشان به خون سیراب می شد. علفزار دامنه هایش فربه تر بود اگر به خون سیراب می شد. رودهایش خروشان تر، روستاهایش آبادتر و مزارعش پر محصول تر می بود اگر به خون سیراب می شدند. افسوس که خون به درخت و ریشه…

سلام دریابند...
نظم دنیا را می‌بینی؟ دوستانمان در کوه‌ها... یارانمان در دره‌ها و «قوی‌ترین ها با شمشیری» از پا افتادند. به ناگاه تصویر تو را دیدم و تئودون شاه مستأصل به ذهنم آمد وقتی که قصر تسخیر ناپذیر در دل کوه در حال سقوط بود و گفت:
آدمی در برابر این نفرت افسارگسیخته چه ‌می‌تواند بکند؟!
به راستی در این نبرد نابرابر! در دنیایی که از پیش باخت سهم ما خواهد بود و آنجا که حتی اثری از یادت نمی‌یابم... برد و باخت چه معنی دارد؟!
سانتیاگو برخاست و در دریا آب دهانش را انداخت و به سمت کوسه‌ها فریاد برآورد: این را هم بخورید...

گاهی به این فکر میکنم که اینان نمی‌دانند «شکل قلب من» به چگونه است! نه برای پول و نه برای آبرو. من برای چیزی بازی میکنم که...
راستی! گاهی چیزی بنویس. دلتنگ نوشته‌هایت هستم.

ارادتمند! زاگرس پرورده‌ای تنها

@petitanalysis

نقطه ى عطف ترميم روابط ايران و عربستان اون جايى بود كه كون حاجى ايرانى گذاشتند و آب از آب تكون نخورد. هم ميزبان راضى بود هم ميهمان. وقتى شور و شوق سال بعدش رو ديدند شد حكايت اون شكارچى كه به شكار خرس رفته بود. تيرش كه خطا رفت خرس بهش گفت نوبه بعد كونت خواهم گذاشت. شليك دوم كه خطا رفت خرس تجاوز مردانه اى به شكارچى كرد و پس از تكرار تير سوم، خرس فرمود شما ظاهرا براى شكار نيومدى …