وایستادم تو بالکن یهو بی دلیل: دلم میخواد خودمو پرت کنم پایین!
مامانم: از اینجا فقط پات میشکنه! که چی؟
من:
من:
تا حالا اینطوری قانع نشده بودم?

زین: اینو ببین! دقت کن! بخونش! نشون میده مال منه! مال من! همه جاش مال خودمه! حق نداری هی بهش دست بزنی توجهشو بدزدی. سواد نداری؟ بذار من برات بلند بخونمش!
لیام: عا عزیزم داری واسه ممد داستان میخونی؟ چه داستانیه بچه داره اینطوری میخنده؟
زین: چه فرقی میکنه بچه ات خنگه یاد نمیگیره تا حالت صد بار براش اینو خوندم!
لیام: عزیزم هنوز فقط ۵ ماهشه، عجله ن… صبر کن چرا روی داستانت نوشته سند ازدواج!
زین: به تو ربطی نداره!
لیام: انگار‌حوصله نداری میخوای من بغلش کنم ببرمش اون یکی اتاق؟
زین: نه! نه! فاکینگ نه!

#other

بچه ها من از این پیراهن بلندا که یه کت کوتاه روش میاد خریدم خب؟
بعد این یه دو سه سانت زیر زانوعه! بنظرتون روشی جز با جوراب شلواری یا لخت پتی پوشیدنش هست؟ رنگشم نمیدونم کرمی یا شیریه از همون رنگ که همه میپوشن?!

پ. ن: یه فیلترشکن واسه ایفونم بهم بگید این وسط?

هری: بنظرم لویی درست ترین انتخاب برای من هست!
زین: والا نمیدونم اصلا من کی باشم از سلیقه ی کیریت انتقاد کنم!
لویی:
لویی:
لویی: خوبه منم به لیام بگم کیری؟
زین: اون بنده خدا کیری نیست سلیقه اش کیریه!
لویی:
لویی: تو‌ دوست منیا!
زین: برای همین میدونم از سرمونم زیادین!
لویی:
لویی: می پذیرم!

#other

طرف: این گل از طرف شوهرتونه!
لیام: بهش بگین گل نمیخوام اخلاقشو درست کنه!
طرف: والا گفت گل رو نگرفتین با گلدون بکوبمش تو سرتون!
لیام: شما میخوای انجام بدی؟
طرف: بله چون بنظرم خودشون با گلا خدمت برسن دردناک تره و بنده میخوام به جونیتون رحم کنم!
لیام:
لیام:
لیام: بده من داداش! مگه اخلاقش چشه؟! من خودم سلیطه دوست دارم!

#other

هری: اگر کسی چیز ناراحت کننده ای گفت تو به سمتش گل پرت میکنی عزیزم.
دارسی: چطوری؟
زین: با گلدونش!
دارسی: فهمیدم!
هری:
هری:
هری:

#other

بچه ها میگن عه گوشی جدید گرفتی؟ میگم بله یک سال اومدم و رفتم زحمت کشیدم بی خوابی کشیدم با مریض دعوا کردم حرف شنیدم و پولامو چند ماه جمع کردم بعدششششش بابام دلش سوخت برام گوشی خرید??

بچه ها یکی از دکترمون هست میخوام بزنم زیر بغلم بیارمش خونه:) چرا؟چون وقتی حرف میزنه و میخنده علاوه بر لب ها چشماشم میخنده، یعنی از هیچی، حس خوبی به ادم میده.

بنده با این استاندارد حداقلی همچنان سینگلم??

بچه ها میگن عه گوشی جدید گرفتی؟
میگم بله یک سال اومدم و رفتم زحمت کشیدم بی خوابی کشیدم با مریض دعوا کردم حرف شنیدم و پولامو چند ماه جمع کردم بعدششششش بابام دلش سوخت برام گوشی خرید??

زین: من میخوام وقتی باهات تو رابطم کاری کنم دیگه به مشکلاتت فکر نکنی
لیام: اوه این خیلی شیرینه ولی چطوری؟
زین: خودم تبدیل به بزرگترین مشکلت میشم جوری که وقت نکنی به بقیشون فکر کنی?