مـ‌حـ‌مـ‌لـ?

Description

ربنا‌های قنوتم همه‌ش کرب‌و‌بلا‌ست :)❤️
کپی آزاد به شرط اینکه یکدونه آیت الکرسی برای امام زمان بخونید:)
ناشناس ادمین (fatemeh)
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-L1neaxodOj

ناشناس ادمین(mahla)
http://t.me/BChatPlusBot?start=sc-wkehmUMpD7Jp
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago

11 months, 3 weeks ago

ضحی پارت نوزده هر دوشون با تعجب نگاهم کردن... _گرم حرف شدیم یادم رفت یه فکری به حال شام بکنم... میگم بریم تو آشپزخونه من یه چیزی بذارم همونجا هم ادامه بدیم... تا خواستم بلند شم کتایون با دست اشاره کرد:نمیخواد شام مهمون من... زنگ میزنم یه چیزی بیارن...…

11 months, 3 weeks ago
11 months, 3 weeks ago

ضحی پارت هیجده _آخه چرا نتونیم خدا رو درک کنیم؟ چرا اصرار داره خودشو مخفی کنه؟ چرا توقع داره وقتی درکش نمیکنم بپرستمش این چه توقعیه؟! _معلومه که خدایی که نبینی و درک نکنی رو نباید بپرستی... خدا هیچوقت از تو نمیخواد گنگ و کورکورانه بپرستیش برعکس میخواد به…

1 year, 2 months ago

????? رمان جذاب و آموزنده ســـرباز پارت  صدوچهل_وشش حاج محمود به زینب گفت: _بیا اینجا. به کنار خودش اشاره کرد.زینب کنار حاج محمود نشست.حاج محمود گفت: _دخترم،تو حاضری برای اینکه بابات دیگه ناراحت و دلتنگ نباشه،بره پیش مامانت؟ همه با تعجب و سؤالی به حاج…

1 year, 2 months ago

00:00
خوشبحال اونی که الان نجف

1 year, 2 months ago

??وای حس چنل راه بردن ندارم

1 year, 2 months ago

????? رمان جذاب و آموزنده ســـرباز پارت   صدوچهل و یک علی چند ثانیه سکوت کرد.بعد گفت: _تو تا حالا مرگ رو یه قدمی خودت دیدی؟ -نه. -من دیدم..یه قدمی هم نبود،خیلی نزدیک تر بود..همه چی روی دور آهسته بود،مثل فیلم ها..یکی میل گرد آهنی برداشت تا به سر من بزنه.میدونی…

1 year, 2 months ago

?????? رمان جذاب و آموزنده ســـرباز پارت صد و چهل حاج آقا موسوی هم نگاهش کرد. -جانم؟ -آدم اگه بخواد سرباز باشه باید چکار کنه؟ حاج آقا لبخندی زد و گفت: _میخوای بری سربازی؟! باید بری دفترچه اعزام به خدمت بگیری. علی هم خندید و گفت: _داشتیم حاج آقا؟؟ جدی…

1 year, 2 months ago

?????? رمان جذاب و آموزنده ســـرباز پارت  صدوسی و نه حاج محمود روی زانو نشست. اشک های مینا رو پاک کرد،دست روی سرش کشید و گفت: _نه..دیگه نمیتونه بیاد..بخاطر همین به من گفت بیام پیش تون. -شما بازم میاین؟ بغلش کرد و گفت: _بله عزیزم،بازم میام..مامانِ خاله…

1 year, 2 months ago

?????? رمان جذاب و آموزنده ســـرباز پارت  صدوسی_وچهارم علی سرشو آورد بالا.فاطمه با لبخند نگاهش کرد.گفت: _علی جان..حلالم کن..برام دعا کن.. مراقب #خودت و #ایمانت باش..خدا نگهدارت باشه. هنوز دست فاطمه تو دست علی بود.یه دفعه دستش بی حس شد.چشم هاش بسته شد.علی…

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago