🍃💚🌸💚🍃

#واژگان_پارسی:

🚸#فرزندان_ایران؛
از اینکه میگویند و این‌که ایرانی ها کار بزرگی برای زبان تازی کرده‌اند می توان زبان تازی را بخشی از فرهنگ ایران دانست و زبان تازی آبرومندی و دانش خود را بدهکار ایران و ایرانی هاست.
خوشبختانه زبان پارسی برای پیشینه‌ی بس بزرگ ِ باستان و میانه، در دوره‌ی نو،
به خوبی درخشید و کارهای بسیاری از آن پدید آمد.
با گذشت بیش از هزار سال شاهنامه‌ی فردوسی یکی از ارزشمندترین کارهایی است از دیدگاه زبانی، نمادی، تاریخی، رزمی، هنر، گیتاشناسی و ...
درخور بررسی است که در دوره‌ی نو می‌باشد.

🚨از این پس؛
واژگان پارسی
✅«بااینکه، بااین‌همه»
بجای
❌«علیرغم» را

✅«مفرغ»
بجای
❌«برنز»

✅«بس، بسنده»
بجای
❌«کافی، مکفی»

✅«خواهش»
بجای
❌«استدعا»

✅«پس از این»
بجای
❌«متعاقباً.» بڪــار ببریم
🍃🌸🍃🌸🍃
#پارسی_را_پاس_بداریم

🍃🌸🍃🌸🍃
#پالایش_واژگان

🙏 با هزاران درود فراوان

به جای واژه بیگانه
❌« مفهوم » می توان  واژگان پارسی
✅« دریافته - اندریافت - پنداره - چم - دانسته » را
📗شاهنامه:  سوى خانه آب شد آب برد 
همى در نهان شوى را بر شمرد

به جای
❌« ایراد داشتن »
✅« کمبود داشتن - ناکارایی داشتن
📗شاهنامه:  كه تور فریدون بایرج نداد 
تو بر دار و ز كین مكن هیچ یاد

به جای
❌« اکاول »
✅« پُشته‌ها »
📗شاهنامه:  سنانهاى رخشان و جوشان سپاه 
شده روى كشور ز لشكر سیاه‏

به جای
❌« واقعاً »
✅« به راستی »
📗شاهنامه:  من این را بیك سنگ بى‏جان كنم 
دل زال و رودابه پیچان كنم‏

به جای
❌« رسم الخط »
✅« دبیره - خوش نویس - شیوه نگارش - دبیره نویسی - آیین نگارش - خوش - نویسش »
📗شاهنامه:  شهنشاه بر روشنى بنگرید 
بیك سو دهى خرّم آمد پدید.

به جای
❌« تکثیر »
✅« بسیار کردن - افزونی »
📗شاهنامه:  چنین گفت خسرو كه بسیارگوى 
نژند اخترى بایدم سرخ موى‏.

به جای
❌« مسیحی »
✅« ترسایی »
📗شاهنامه:  سخن بشنو از من تو اى شه نخست 
پس آنگه جهان زیر فرمان توست.

به جای
❌« یتیم خانه »
✅ « پرورشگاه »
📗شاهنامه:  همان شب سكندر ببابل رسید 
مهان را بدیدار خود شاد دید

به جای
❌« آمبریولوژی »
✅« رویان‌شناسی »
📗شاهنامه:  بدو گفت شنگل كه فرزند را 
بیفگندم و خویش و پیوند را.

به جای
❌« فلاح »
✅« کشاورز - برزگر »
📗شاهنامه: 
سیاوش گو پیل تن را بخواند 
و زین داستان چند گونه براند
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
زبان پارسی زبانی پویا و تواناست وگرنه هزاران سال زندگی و پیشرفت نمی کرد و تاکنون نابود شده بود
#پارسی_را_پاس_بداریم

با شادی و مهر

🍃🌸🍃🌸🍃

#واژگان_پارسی: .
🙏درود بی پایان بر گرانمایه یاران

چون که دستور زبان اَوستایی و دستور زبان هخامنشیان ساخت‌واژه‌ای(تصریفی) است و زبان تازی نیز مانند اَوستایی و پارسی باستان ساختگی است.
چون زبان ایرانی ها از دوره‌ی میانه دگرگونی‌های بزرگی داشت و از نگاه ساخت‌واژه زبان از دیدگاه دستوری دگرگون شده بود و ایرانیان که ریگمند(میراث) این زبان بودند برای این که زبان تازی از دیدگاه تصریفی خود را تا دوره‌ی پایانی ساسانی نگهداری کرده بود بخشی از ایرانی ها از روی ریگمندی فرهنگ کهن ایرانی دلبسته‌ی زبان تازی که تصریفی است شدند اگر چه خود ناآگاه از آن بودند. این دلبستگی را در دوره‌ی کنونی ایران نیز گواه هستیم.

🚨از این پس؛
واژگان پارسی
✅«پوشیده، پیچیدگی» را
بجای واژه تازی
❌«ابهام»

✅«خرده‌گیر»
بجای
❌«منتقد»

✅«کوی و برزن، سرزمین»
بجای
❌«منطقه»

✅«خشک مغز»
بجای
❌«تعصب»

✅«خاورمیانه»
بجای
❌«الشرق‌ الاوسط.» بڪـار ببریم
🍃🌸🍃🌸🍃
#پارسی_را_پاس_بداریم.

🖍ب‌ہ ✍:
     ڪمترین همه      
#ڪـــاسی

صبح بخیر ایران

sorood shahanshahi Iran سرود شاهنشاهی ایران
???❤️??

اے ایران اے مرز پرگُهر
اے خاڪت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانے و جاودان
اے دشمن ار توسنگ خاره‌اے من‌آهنم
جان من فداے خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو،ڪِی ارزشی‌دارد این‌جان ما
پاینده باد خاک ایران ماسنگ
ڪوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل ڪِے برون ڪنم
بَرگو بے مهرِ تو چون ڪنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست
نورِ ایزدے همیشه رهنماے ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، ڪِے ارزشے دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
ایران اے خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیڪرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود تهے شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو ڪِے ارزشے دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
ایران تا رهایے
❤️❤️❤️

#پهلوی شکوهی پابرجا

?کانال خاندان ایران ساز پهلوی?ا

صبح بخیر ایران

sorood shahanshahi Iran  سرود شاهنشاهی ایران
???❤️??

اے ایران اے مرز پرگُهر
اے خاڪت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانے و جاودان
اے دشمن ار توسنگ خاره‌اے من‌آهنم
جان من فداے خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو،ڪِی ارزشی‌دارد این‌جان ما
پاینده باد خاک ایران ماسنگ
ڪوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل ڪِے برون ڪنم
بَرگو بے مهرِ تو چون ڪنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست
نورِ ایزدے همیشه رهنماے ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، ڪِے ارزشے دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
ایران اے خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیڪرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود تهے شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو ڪِے ارزشے دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
ایران تا رهایے
❤️❤️❤️

? پرسش: در زبان پارسی دو گونه آمیغ (ترکیب) را می‌بینیم:
?نیک‌رفتار و رفتارِ نیک
?پاک‌خرد و خردِ پاک
? بدکردار و کردارِ بد
?زشت‌گمان و گمانِ زشت
?سخت‌دل و دلِ سخت
?بزرگ‌خانه و خانه‌ی بزرگ
?تیز‌شمشیر و شمشیرِ تیز
?تیره‌روز و روزِ تیره
?بدبخت و بختِ بد

اینک پرسش این است که دگرسانی(تفاوت) میان بدکردار و کردارِ بد _برای نمونه_ در چیست؟؟؟?

? پاسخ:

⬅️ [کردارِ بد] تنها یک چِم(معنا) دارد که همان کردارِ بد چنان که: از کردارِ بد بپرهیز.

⬅️ [بدکردار] می‌تواند دو چِم داشته باشد:
۱. بدکردار: خود کردارِ بد به‌همراه پافشاری(اصرار) و بزرگ‌نمایی(مبالغه)
۲. بدکردار: کسی که دارنده‌ی کردارِ بد است

? یادآوری: دانستن این ریزه‌کاری یادشده(مذکور) می‌تواند در درست دریافتن(درک کردن) شاهنامه بسیار یاریگر باشد؛ برای نمونه:
?همی‌جُست آن روز تا شب زمان
نه آگاه دِژدار‌ از آن بدگمان

در این جا، می‌توان دو چِم(معنا) را برای این سروده گفت: دِژدار از آن گمانِ بدِ دشمن، آگاه نبود. یا دِژدار از آن دشمنِ بدگمان، آگاه نبود
???????
#پارسی_را_پاس_بداریم .

?سیَرُ المُلوک
✍ خواجه نظام الملک توسی

? **فصل ششم

? اندر باب قاضیان و خطیبان و محتسب و رونق کار ایشان

?۱- باید که احوال قاضیانِ مملکت یگان‌یگان بدانند و هرکه از ایشان عالِم و زاهد و کوتاه‌دست باشد، او را بر آن کار نگاه دارند و هرکه نه چنین بوَد، او را معزول کنند و به دیگری که شایسته باشد بسپارند و هر یکی را از ایشان یر اندازه‌ی کفاف او مشاعره‌ای اطلاق کنند تا او را به خیانتی حاجت نیفتد، که این کاری مهم و نازک است از بهر آن‌که ایشان بر خون‌ها و مساله‌های مسلمانان مسلّطند.

?چون به جهل و طمع و قصد حکمی کنند، بر حاکمان دیگر لازم شود آن حکم را امضا کردن و معلومِ پادشاه گردانیدن و آن کس را معزول کردن و مالِش دادن. و گماشتگان باید که دست قاضی قوی دارند و رونق در سرای او نگاه دارند و اگر تعذّری کنند و به حکم حاضر نشوند و اگر محتشم بوَد او را به عنف و کره حاضر کنند که فضا به روزگار یاران پیغامبر صلوات‌الله علیه به تن خویش کرده‌اند و هیچ کس را نفرموده‌اند از بهر آن‌که تا جز راستی نرود و هیچ کس پای از حکم باز نتواند کشید و به همه روزگار از گاه آدم علیه‌السلام تا اکنون در هر معاملتی و در هر مُلکی عدل ورزیده‌اند و انصاف بداده و انصاف بستُده‌اند و براستی کوشیده‌اند تا مملکت در خاندان ایشان سال‌های بسیار بمانده است.

? حکایت در این معنی

?۲- چنین گویند که رسم مَلکان عالَمِ عجم چُنان بوده است که روز مهرگان و روز نوروز پادشاه مَر عامه را بار دادی و هیچ کس را بازداشت نبودی و پیش به چند روز مُنادی فرمودی که باید فلان روز را تا هرکی شغل خویش بساختی و قصه‌ی خویش بنوشتی و حجّت خویش بدست آوردی، و خصمانِ کار خویش را بساختند و چون آن روز بودی، مُنادىِ مَلِک از بیرون در بایستادی و بانگ کردی که «اگر کسی مر کسی را باز دارد از حاجت برداشتن، در این روز مَلِک از خون او بیزار است.»

?پس مَلِک قصه‌های مردمان بستدی و همه پیش بنهادی و يک‌يک می‌نگریدی. اگر آن‌جا قصه‌ای بودی که از مَلِک بنالیده بودی، موبَدِ موبَدان را بر دست راست نشانده بودی و موبدِ موبدان قاضی‌ُالقُضاة باشد به زبان ایشان- پس مَلِک برخاستی و از تخت به زیر آمدی و پیش موبد به دو زانو بنشستی، گفتی «نخست از همه‌ی داوری‌ها، داد این مرد از من بِده و هیچ میل و محابا مکن. آن‌گاه مُنادی فرمودی کردن که هرکه را با مَلِک خصومتی هست، همه به يک‌سو بایستید تا نخست کار شما بگزارَد.»

?پس مَلِک موبَد را گفتی هیچ گناهی نیست نزديک ايزد تعالی بزرگ‌تر از گناه پادشاهان؛ و حق گزاردن پادشاهان نعمت ایزد تعالی را نگاه داشتن رعیّت است و داد ایشان دادن و دست ستمکاران از ایشان کوتاه کردن. پس چون مَلِک بيدادگر باشد، لشکر همه بیدادگر شوند و خدای را عزوجل فراموش کنند و کفران نعمت آرند. هرآینه خِذلان و خشم خدای در ایشان رسد و بس روزگار برنیاید که جهان بیران [ویران] شود و ایشان به سبب شُومیِ گناهان همه کشته شوند و مَلِک از خاندان تحویل کند.

?اکنون ای موبد خدای را بین، و نگر تا مرا بر خویشتن نگزینی، ازیرا هرچه ایزد تعالی فردا از من پرسد، از تو پرسم و اندر گردن تو کردم، پس موبد بنگرستی، اگر میان وی و میان خصم وی حقی درست شدی، داد آن کس به تمامی بدادی و اگر کسی بر مَلِک باطل دعوی کردی و حجّتی نداشتی، عقوبتی بزرگ فرمودی و منادی فرمودی کردن که «این سزای آن کس است که بر مَلِک و مملکت وی عیب جوید و این دلیری کند.»

?چون مَلِک از داوری بپرداختی، باز بر تخت آمدی و تاج بر سر نهادی و رویْ سویِ بزرگان و کسان خود کردی و گفتی من آغاز از خویشتن بِدان کردم تا شما را طمع بریده شود از ستم کردن بر کسی. اکنون هرکه از شما خصمی دارد، خشنود کنید و هرکه به وی نزدیک‌تر بودی، آن روز دورتر بودی و هرکه قوی‌تر، ضعیف‌تر بودی.»**

‍ فردوسی گرامی در ۳۹ بیت از ابیات شاهنامه به طور مستقیم مردمان را به نیکی کردن و خوش رفتاری تشویق می کند و از بدی و کج رفتاری بر حذر می دارد، و از این حیث در میان تمام شاعران ایران و جهان در جایگاه نخست است. شاهنامه نه تنها سند ملی تاریخ ایرانیان ،بلکه کتابی سراسر پند و اندرز و حکمت است.

به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

همه نیکوئی پیشه کن تا توان
که بر کس نماند جهان جاودان

سرای سپنجی نماند به کس
ترا نیکوئی باد فریاد رس...

فردوسی بزرگ
گرامی شاهنامه

" یادش تا ابد جاودان "

? #پالایش_واژگان

درود فراوان بر هم اندیشان و فرزندان برومند ایران زمین
? شایسته است که از این پس ::؛::
?
به جای واژه بیگانه
❌« نقیض » می توان  واژگان پارسی
✅« وارونه - نا همسان - نا سازگار » را  بکار برد
?شاهنامه: 
كه او را زمانه بران گونه بود 
همه تنبل دیو وارونه بود

به جای
❌« طراح » می توان 
✅« برنامه ریز - شالوده ریز » را  بکار برد
?شاهنامه: 
نهادند برنامه بر مهر شاه فرستاده برگشت پویان براه

به جای
❌« لباده » می توان 
✅« بلند جامه - چوخا » را  بکار برد
?شاهنامه: 
پى افگندم از نظم كاخى بلند  كه از باد و بارانش ناید گزند

به جای
❌« جر و بحث » می توان 
✅« بگو مگو - چرند و چار - گفتگو » را  بکار برد
?شاهنامه: 
همى پروراندت با شهد و نوش 
جز آواز نرمت نیاید بگوش‏

به جای
❌« آتمسفر » می توان
✅« هوابار - پناد » را  بکار برد
?شاهنامه: 
نشد هیچكس پیش جویان برون 
نه رگشان بجنبید در تن نه خون‏

به جای
❌« طرفه » می توان 
✅« تازه - خوش آیند - شگفت - نو » را  بکار برد
?شاهنامه: 
ازو شادمان شنگل و دل بغم  گهى تازه روى و زمانى دژم‏

به جای
❌« حادثه جویی » می توان  ✅« بی باک » را  بکار برد
?شاهنامه: 
بیامد بكردار شیر ژیان 
ز پشمینه بگشاد گردى میان‏

به جای
❌« امراض مناطق حاره » می توان 
✅« بیماری های گرمسیر » را  بکار برد
?شاهنامه: 
بى‏آنكش بدى هیچ بیماریى 
نه از دردها هیچ آزاریى‏

به جای
❌« اطلاع رسانی » می توان 
✅« آگاهی رسانی » را  بکار برد
?شاهنامه: 
گر آگاهیت هست از شهر ما  برین بوم و تریاك شد زهر ما

به جای
❌« حرکت » می توان 
✅« جنبش - پویش - تکان - جُنبه » را  بکار برد
?شاهنامه: 
ازان لشكر نامور بى‏شمار 
ازان جنبش و گردش روزگار

به جای
❌« حتی الامکان » می توان  ✅« تاجاییکه بشود - تابتوان » را  بکار برد
?شاهنامه: 
چو آواز بشنید ناباك زن  بخفتان رومى بپوشید تن‏

به جای
❌ « سرجوخه » می توان 
✅« سرگروه » را  بکار برد
?شاهنامه: 
ببینى كنون ژنده پیل و سپاه  كه پیشت ببندند بر باد راه

به جای
❌« بعلت » می توان 
✅« از روی » را  بکار برد
?شاهنامه: 
چنین گفت كز كردگار سپهر  دل ما پر از آفرین باد و مهر

به جای
❌« اسکی » می توان 
✅« برف سری - سرش » را  بکار برد
?شاهنامه: 
برفتند شایسته مردان كار  ببستندشان بر میانها ازار

به جای
❌« فاصله دادن » می توان  ✅« دورکردن - جداکردن - بازگذاشتن-راندن » را  بکار برد
?شاهنامه: 
از آمل گذر سوى تمیشه كرد
نشست اندر آن نامور بیشه كرد

به جای
❌« انشا » می توان 
✅« خود نوشت » را  بکار برد
?شاهنامه: 
فرستاده را پیش خود خواندى 
بنزدیكى تخت بنشاندى‏

به جای
❌« مواظبت » می توان 
✅« پاییدن - نگهبانی کردن - رسیدگی کردن - تیمار کردن » را  بکار برد
?شاهنامه: 
هم از دشمن آژیر بودن بجنگ  نگه داشتن بهره نام و ننگ‏

به جای
❌« اقامه » می توان 
✅« بجا آوردن - برپاداشتن » را  بکار برد
?شاهنامه: 
سبك طوس را باز گردان بجاى 
ز فرمان مگرد و مزن هیچ راى‏

به جای
❌« شعبده بازی » می توان  ✅« چشم بندی » را  بکار برد
?شاهنامه: 
برآسود و بگشاد بند میان 
بر چشمه بنهاد ببر بیان‏

به جای
❌« ورطه » می توان 
✅« گرداب - مرداب - منجلاب » را  بکار برد
?شاهنامه: 
كه شاه زمانه بغرق اندرست  برهنه بگرداب زرق اندرست‏

زبان پارسی زبانی پویا و تواناست وگرنه هزاران سال زندگی و پیشرفت نمی کرد و تاکنون نابود شده بود %

بهروزی شما را خواهانم
?????
? به خامه ✍
#ڪـــاسی

?#پالایش_واژگان

هزاران درود بر نازنین یاران هموند

به جای واژه بیگانه
❌« لذت بردن » می توان واژگان پارسی
✅« خوشگذرانی - شادی کردن » را  بکار برد
?شاهنامه: 
نمانم كه بادى بتو بگذرد 
و گر موى بر تو هوا بشمرد

به جای
❌« غایت » می توان 
✅« پایان - فرجام - سرانجام - اوج - تا » را 

به جای
❌« فخر کردن » می توان 
✅« پالیدن - نازیدن - سرفراز بودن را

به جای
❌ « مستجاب الدعوه » می توان 
✅« برآوره‌کام » را 

به جای
❌« واردات » می توان 
✅« رسیده ها - درون آوری - درون‌برد - رسیده‌ها » را 

به جای
❌« اپتومتری » می توان 
✅« بینایی‌شناسی » را 

به جای
❌« قتل غیرعمد » می توان 
✅« ناخواه کشی » را 

به جای
❌ « صرفه جو » می توان 
✅ « پس اندازگر را

به جای
❌« ابکم » می توان 
✅« خاموش - گــُنگ » را 

به جای
❌ « سیفون » می توان 
✅« آبشویه » را

به جای
❌ « مصلوب » می توان 
✅« بدارآویخته شده » را 

به جای
❌« مسابقه » می توان 
✅« پیشی - آورد - زورآزمایی - همتازی - پیکار - هم‌آوردی - هماوری » را

به جای
❌« امانت » می توان 
✅« سپردگانی - سپرده » را 

به جای
❌« مکر » می توان 
✅« فریب - ترفند - دغلی - کلک - نیرنگ » را 

به جای
❌« کوچ » می توان 
✅« جا به جا شدن » را 

به جای
❌« حرمت » می توان 
✅« آبرو - ارج - ارجمندی - ارزش - آزرم - گرامش » را 

به جای
❌« غرض آلود » می توان 
✅ « بد خواهانه - کینه توزانه » را 

به جای
❌« شفاها » می توان 
✅« زبانی - سخنی - نانوشته » را

به جای
❌« حرص زدن » می توان 
✅« آزوند بودن » را 
بکار برد
?شاهنامه: 
ز درگه یكى چاره گر برگزید 
سخُن دان و گویا چنانچون سزید
???????
دلتان پر از مهر
شب و روزتان خوش
?ب.ه ✍
#ڪــــاسے