?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
ادبیات از رحم و شکیبایی و زحمت و رنج و غم زاده میشود.
|نزار قبانی|
ادبسرا|Adabdsara
از نشانههای یک آدم بیتجربه این است که دلش میخواهد با شرافت برای هدفی که دارد جانش را فدا کند و از نشانههای یک آدم باتجربه این است که با کمال فروتنی در کنار هدفش به زندگی ادامه میدهد.
?: ناطور دشت
?**: جی دی سالینجر
⌲** @Ketabyar17
مشکل اینجاست که با هر کسی رابطه دوستی برقرار میکنم فکر میکنم آدم درست و حسابی است.
?: ناطور دشت
?**: جی دی سالینجر
⌲** @Ketabyar17
از آسمان، ستارهها را مشتمشت میچینم؛ گویی خورشید گرم و غافل است از دستی که آرام، نورها را میرباید. تاریکی همهجا را میپوشاند و بغضی سنگین در سینهام گره میخورد، بغضی که پر از چیزهایی است که دیده نمیشوند، مثل دانههای برفی که پیش از نشستن، در گرمای هوا ذوب میشوند. یاد گذشته میآید، و پاهایم سست میشود؛ درست مانند فرهادی که با امید کوه کند، اما سرانجام در انفجار ناگهانی سرنوشت، پارهپاره شد.
گاهی از خودم بیزار میشوم، از وجدانی که مدام در گوشم زمزمه میکند، از آرزوهایی که دیگر هیچ بویی از زندگی نمیدهند. من، تنها در میان گلهای پژمردهای هستم که هرکدام بویی از نابودی را در خود دارند
.
میدانی، وقتی هشتاد سالم شد، دوست دارم، چروکهای لبخندم بیشتر از چروکهای اخمم باشد؛ میخواهم رد زندگی در صورتم باقی بماند.
*?***#مروه_عزیزیار
ادبسرا|Adabdsara
نوشتن
توله سگ ست که به دندان میکشد نیستی را
نوشتن زخم میزند
بی آن که خون بریزد...
ادبسرا|Adabdsara
فکری به ذهنم میرسد
باید برای نوشتن، خود را بیارایم
بگذار آن لباسِ آبی را بپوشم
تا ظهر در دفتر کارم مینشینم
اثر رنگ را در واژگانم نمیبینم
سفیدی، سفیدی، سفیدی
باز به ساعتم مینگرم
هنوز آنقدر زمان مانده، تا چیزی بخوانم
فصلی از دانته، پارهای از یک چکامه
ادبسرا|Adabdsara
**//غرور و تعصب//
چشمهایم را میبندم و بهسالهایِ ۱۷۹۶ بر میگردم؛ لباسهایِ بلند و چیندار که معرفهی کلاسیک بودن و فرهنگ آن سالهاست، در تنِ نحیفم میرقصد. زمانیکه جین آستین ۲۱ سال دارد و غرور و تعصب را مینویسد. همان غرور و تعصبِ معروف خودمان را بچهی دلبندم صدایش میزند. حق دارد، واقعا این شاهکارِ چشمگیر؛ شایستهی این پاداش است که بچهای دلبندم صدایش بزند. امروز حتا من، با گذشت دو قرن و در این عصر این کتاب را بچهی دلبندم صدا میزنم. دلم میخواهد بپرسم: چه شد که دارسیِ خود بزرگبین و بدخلق را خلق کردی و چه شد که الیزابیتِ تحسینبرانگیز و بامنطق را با قلمِ زنانه و ظریف آفریدی. میخواهم برایش بگویم که۲۰۰ سال بعد یک آدمکِ بیآلایش و خوشخیال، بینهایت خوشبخت است که با این واژهها و قلمِ عاشقپرستت زندگی کرده، نفس کشید و خیالبافی کرد. این آدمک لباسهای چیندار و بلند پوشیده، در زندگیِ روستایی معمولیاش، جانانه و سرخوش زندگی میکند و شبیهی الیزابیت گاهی سرزنده و گاهی بازیگوش میشود و با آقایِ دارسی، خودپسند و بدخلق
درست شبیه همان دارسی ساکت رفتار میکند و در صحبت کردن خسیس میشود.
?مروه عزیزیار**
سرمای عجیبی دارد این ناقوس افکارم!
برای بامِ پر برف و بهار پر ز سرسبزی
نگاهِ شاد و قلبی زنده میخواهم؛
مگر بس نیست که بارانی و برفی یا که حتی ژالهی بارد...
برای زندگیِ واقعی "تغییر" زیبا است!
درین افکارِ پرموج و پر از ابهت
چنان غرقم که گاهی
قطرهی باران برایم خسته میآید...
در آن دنیایی فانتزی که رویاها گلابیاند و
سرسبزی چو سرسبزیست،
سرم گرمِ کلامی است
که آن را بربنای واژههایش
دوست میدارم...
سرم گرمِ خیالی است که آن هم
از برای رشتههای اعتقاداتم
برایم اهمیت دارد...
سرم گرمِ زمستان و بهار و پاییز و سبزیست؛
سرم گرمِ همان "تغییرِ" زیبا است!
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago