𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
داستان واقعی:
زن و شوهر هر دو کارمند بودن و صب تا عصر سر کار، یه روز زن توی محل کار حالش بد میشه و بی خبر قبل ظهر میاد خونه و ناگهان میبینه ای دل غافل، یه دختر جوون توی خونست.
به دختره میگه اینجا چیکار میکنی؟
دختره میگه اینجا خونهی دوست پسرمه والان رفته بیرون خرید کنه، تو اینجا چیکار میکنی؟
زنه هم دیوانه میشه و دختره رو با چک و لگد از خونه بیرون میکنه و زنگ میزنه به شوهرش و شروع میکنه داد و بیداد و تهدید به طلاق و...
شوهره هم از اون ور خط هی بهش میگه چته دیوانه و چرا اینطوری میکنی؟
زنه بین صحبت هاش میگه به چه حقی به من خیانت کردی و امروز دختر آوردی خونه؟
مرده میگه چی میگی دیوونه من از صبح سر کارم و دختر چیه و چی میگی تو و...
گوشی رو میده به همکارهاش و به زنه میگن بابا این بدبخت از صبح سر کاره و جایی نرفته.
حالا اصل قضیه چی بوده؟
دختره دزد بوده و اومده بوده خونه دزدی، وقتی میبینه زنه سر میرسه با هوشمندی اینطوری میگه تا فرار کنه
بدبخت زنه تا به خودش بیاد دختره دیگه محو شده و همه طلاها و چیزهای ارزشمند رو بار زده بود و رفته بود.
0912Vekalat (8352528)
@Vakil_Online
تلگرام داره به کاربرای قدیمی خودش پاداش میده
با چند تا کلیک ساده، تلگرام مشخص میکنه که چند وقته عضویت دارید، فعالیتتون در چه حدی بوده، و بهتون امتیاز میده:
نیدن سخنان اتهام گونه مرا در وضعیتی دشوار قرار داده بود.
شرافتم لکه دار شده بود و از شر افکار مسموم رهایی نداشتم، در کنارش نشستم و گفتم: یا تو باید بمیری یا من تا از این وضع رقت بار خلاصی پیدا کنیم، او پیشانی مرا بوسید و گفت من هم قادر به ادامه این راه نیستم و اگر قرار است کسی از دنیا برود من بهترین فرد هستم چون با رفتن شما مشکلی حل نمی شود و سایر افراد هم گرفتار می شوند.
آن شب فرزانه بر خلاف همه شبها به درخواست من در طبقه پائین خوابید، تصمیم خودم را گرفته بودم و جدا می خواستم به زندگیش خاتمه دهم.
احمد در حالتی رقت بار ادامه داد: تقریبا همه اعضا خانواده از تصمیم من اطلاع داشتند اما فکر نمی کردند که اینکار عملی شود.
شب به کندی می گذشت بارها نشستم و به چهره معصومش خیره شدم، هنگام اذان صبح مانند هر روز بیدار شدم به بالای سرش رفتم ، خواهرش را نیز بیدار کردم و سپس او را نیز بیدار کردیم.
حرفهای آخر بین ما زده شد برای آخرین بار گفتم بین من و تو یک نفر باید زنده بماند و فرزانه به آسودگی خوابید و خود را داوطلب مرگ کرد.
برای آخرین بار صورتم را بوسید و من هم با او وداع کردم، دستهایش را در دست خواهرش گذاشتم و بعد با دستمال و پلاستیکی که از قبل آماده کرده بودم جانش را گرفتم.
مقاومتی نکرد، در این دقایق همه بیدار بودند و هر کدام در گوشه ای از خانه نشسته بودند، قرار مان این بود که موضوع را خودکشی نشان بدهیم اما بعد بار پشیمانی به سراغ همه آمد و به پلیس اطلاع دادیم.
دخترم قبل از مرگ بارها عذر خواهی کرد و اشتباهش را گوشزد نمود ولی همچنان معتقد بود که اگر زنده بماند تا ابد باید بار معصیت و زخم زبان و مزاحمت را بدوش بکشد.
احمد در خاتمه گفت: من دخترم را کشتم و این سخنان را نه برای خلاصی از گناهی که مرتکب شده ام نمی گویم، بلکه می خواهم کسانی که دستشان می رسد این مسئله را تعقیب کنند.
می خواستم عبرت دیگران شوم ، عبرت پدرها و مادرها و دختران جوان و افراد بی غیرتی که به سادگی با شرافت خانواده ها بازی می کنند.
اجازه دادم عکسم را به مردم نشان دهید تا عمق غم و درد یک پدر در این لحظات حس شود و با دیدن چهره معصوم دخترم دیگران به فکر فرو روند.
از شما می خواهم این مسئله را پیگیری کنید، من مجازات را می پذیرم اما نکند کسی که عامل اصلی اینهمه بدبختی ما شده به سادگی رها شود و دوباره خانواده دیگری را بی آبرو کند.
دامادم در وقوع این ماجرا موثر بوده و اگر شیطان درون او اینهمه عذاب را به ما تحمیل نکرده بود امروز فرزانه به مدرسه می رفت و از مسئولان می خواهم که او را نیز به مجازات اعمالش برسانند.
دخترم فریب رفتارها و حرفهای دروغ و داستان پردازی های دامادم را خورد و در روزهای آخر برای نجات ما خود را به او علاقه مند نشان می داد اما می دانستم که فرزانه برای رهایی خود از دست اتهامهای مردم به این سو رفته است.
گزارش ها حاکی از آن است که پیکر این دختر دانش آموز به خاک سپرده شد و پدر و خواهرش با قرار قانونی روانه زندان شدند و تحقیقات بیشتر در این زمینه ادامه دارد.
0912Vekalat (8352528)
@AshrafSadeghi
قتل دختر 17 ساله به دست پدر
فرزانه دختر نوجواني بود که بدون هيچ مشکلي همراه والدينش زندگي مي کرد تا اينکه چندي قبل شوهرخواهر او به نام سعيد دچار وسوسه شد و با هدف تصاحب خواهرزنش، فرزانه را به اجبار ربود و به محلي نامعلوم فرار کرد.
در پي ناپديد شدن دختر 17ساله خانواده او به جست وجو پرداختند و در حالي که مي دانستند سعيد مقصر اين ماجرا است بدون اينکه ابتدا به مراجع قضايي متوسل شوند درصدد برآمدند خودشان اين مشکل را حل کنند.
10 روز پس از اين واقعه در حالي که خانواده فرزانه به بن بست رسيده و از سر ناچاري اقدامات قانوني را نيز انجام داده بودند دختر نوجوان از سوي مرد آدم ربا آزاد شد و به خانه بازگشت.
پس از آزادي فرزانه به دستور بازپرس دادسراي عمومي اصفهان شوهرخواهر وي بازداشت شد اما غائله در همين جا به پايان نرسید، دختر نوجوان که 10 روز بحراني را پشت سر گذاشته بود اين بار در وضعيتي بدتر قرار گرفت.
او از آن پس مجبور بود رفتارهاي تند خانواده خود و آزارهاي کلامي آنان را تحمل کند و اين شکنجه هاي روحي و رواني زماني شدت گرفت که اطرافيان اين خانواده به جاي تلاش براي فيصله دادن به بحران به اين موضوع دامن زدند و با حرف ها و شايعه هاي خود سبب شدند فرزانه و پدرش تمامي درها را به روي خود بسته شده ببينند.
در اين ميان فرزانه با وجود رفتارهاي اطرافيان تصميم گرفت درس و تحصیلاتش را ادامه دهد اما آتش هوس سعيد هم چنان شعله ور ماند و اين بار خانواده داماد دربند شروع به تهديد فرزانه و پدرش کردند و اقداماتي را براي بي آبرو کردن دختر نوجوان انجام دادند.
از سویی مزاحمتهای مکرر این مرد در مسیر مدرسه باعث شد که خانواده تصمیم به جلوگیری از ادامه تحصیل او بگیرند.
در اين بين فشار جهت طلاق خواهر بزرگتر و ازدواج اجباری فرزانه از سوی مرد هوسران شدت گرفت تا آنجا که بنا بر اعترافات متهم به قتل پاسخ پدر به دختر فقط يک جمله بود؛
«يا بايد خودم را بکشم يا تو را تا از همه اين مشکلات رهايي يابم.»
ساعاتی قبل از جنايت
اکنون پدر و دختر که از يافتن راه حلي منطقي ناتوان بودند در برابر يک تصمیم قرار گرفتند که هر دو سرش پاياني مگر مرگ نبود .
فرزانه پس از شنيدن گفته های پدر، به فکر فرو رفت و مرد 53 ساله نيز در اين انديشه غرق شد که کدام يک از گزينه ها را انتخاب کند. هر دو نفر ساعاتي بعد به نتيجه يي یکسان رسیدند .
احمد در اعترافاتش به پليس توضيح داد که فرزانه پذيرفت خودش کشته شود تا پدر زنده بماند. نخستين ساعات بامداد چهارشنبه بود که فرزانه به انتهاي راه رسيد.
احمد در حالي که همسرش خواب بود به همراه دختر بزرگ خود بر بالين فرزانه حاضر شد، دختر جوان در سکوت دست خواهر بزرگش را گرفت و اجازه داد تا پدر او را به کام مرگ بکشاند.
به اين ترتيب احمد در حالیکه سایرین نیز در صحنه حضور داشتند دختر خود را خفه کرد و در نهايت موضوع به پليس اطلاع داده شد.
اما آیا این نکات تمامی واقعیت مرگ این دختر 17 ساله است و یا وقوع این جنایت نتیجه شور با سایر اعضاء خانواده نیز بوده است.
حقایق موجود بیانگر این است که درست یکروز قبل از این واقعه فرزانه به جهت شکایت پدرش از سعید شوهر خواهرش و با توجه به موضوع ربوده شدنش توسط پلیس بازداشت شده و پس از حضور در مرجع قضایی و با قرار قانونی تحویل پدرش می شود و در حالیکه نگرانی از اتفاقات بعدی را در سر می پروراند به خانه باز می گردد.
در طی این مدت و حسب اظهارات موجود وی گرفتار حملات لفظی و فیزیکی شده و تا پاسی از شب سه شنبه به مجادله با والدین می پردازد.
به نظر می رسد در این میان یک تصمیم جمعی برای تنبیه جدی وی وجود داشته ، بگونه ای که شنیده شده درگیری لفظی همچنان ادامه پیدا می کند.
احمد در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار عبرت با تشریح مشکلاتی که برای دخترش رخ داده بود گفت:هفت ماه پیش دختر بزرگترم را به عقد سعید در آوردم ، اما مرتبا بین آنها اختلاف وجود داشت و این مسئله موجب نگرانی خانواده شده بود.
بارها به خانواده دامادم مراجعه کردم تا تکلیف را روشن کنند اما هیچ تغییری صورت نگرفت.
احمد در حالیکه بشدت می گریست گفت:اخیرا به خانواده دامادم گفتم که برایتان هدایای عید را خواهیم آورد ولی نه تنها از پذیرش من خودداری کردند بلکه در کمال وقاحت موضوع فسخ ازدواج دختر اول و علاقه پسرشان به دخترم را طرح نمودند.
همین ایام سفری برای ما پیش آمد و ناچار به قصد زیارت منزل را ترک کردیم ، و پس از بازگشت متوجه عمیق تر شدن مشکلات دختر بزرگم شدیم بگونه ای که وی اظهار کرد شوهرش حتی از خوردن غذای پخت او خودداری می کند و هنگامی که به پرس و جو در این رابطه پرداختم اینبار وی با صراحت درخواستش را مطرح نمود اما از آنجا که این کار را خلاف شرع و قانون می دانستم بشدت در مقابل خواسته او مقاومت نموده و از پذیرشش امتناع کردم ولی مزاحمتها همچنان ادامه داشت و زخم زبانها و حرفه
ای مردم و ش
آیا میدانید:
استفاده يا اقدام به استفاده از كتاب، جزوه، يادداشت و ساير وسايل غيرمجاز، پاسخگویی به سوالات امتحانی از طريق نگاه كردن به ورقه امتحانی دانشآموزان ديگر يا صحبت كردن با آنها، رد و بدل كردن يادداشت و روشهای مشابه، تقلب و تخلف محسوب میگردد. عواقب زیر برای مرتکب مطابق آیین نامه در نظر گرفته شده است.
امتحانات ابتدايی: كسر نمره درس با نظر شورای مدرسه
امتحانات داخلی راهنمایی: نمره درس صفر میشود.
امتحانات نهایی راهنمایی: نمره درس صفر میشود.
امتحانات داخلی متوسطه: نمره درس صفر میشود.
امتحانات نهایی متوسطه: امتحانات انجام شده اعم از داخلی ونهایی باطل و دانشآموز از شركت در امتحان بقيه دروس همان نوبت محروم میشود.
0912Vekalat (8352528)
@Vakil_Online
آیا میدانید:
كليه دانشآموزانی كه يكی از بستگان درجه اول آنها در فاصله يك ماه قبل از آغاز امتحانات خرداد يا شهريور ماه فوت شود، در آن نوبت امتحانی مردود نخواهند شد.
اين قبيل افراد میتوانند علاوه بر نوبتهای امتحانی مذكور، در يك نوبت امتحانی ديگر همراه غايبين مجاز شركت كنند.
البته در خصوص امتحانات نهایی دوره متوسطه، این موضوع رعایت نخواهد شد و این امتحانات خارج از حوزه شمول این موضوع است.
0912Vekalat (8352528)
@Vakil_Online
این کانال به منظور ارائه مطالب حقوقی مفید و کاربردی و همچنین پاسخگویی به سوالات حقوقی شما عزیزان و مشاوره تشکیل شده است، خواهشمند است ضمن مطالعه مطالب کانال در صورتی که سوال حقوقی یا نیاز به مشاوره دارید با شماره زیر تماس یا پیامک ارسال کنید یا پرسش خود را به نشانی تلگرام ذیل ارسال نمایید:
0912Vekalat (8352528)
@Tell_0912Vekalat
آیا میدانید:
مشمولان سرباز دارای ببماریهای زیر، واجد معافیت دائم هستند:
۱_ آپلازی مغز استخوان به هر علت،
۲_ تومورهای بدخیم از هر نوع و در هر عضو که باشد حتی اگر درمان شده باشد.
0912Vekalat (8352528)
@Vakil_Online
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago