سادگورو/sadhguru

Description
|سیری در قلمرو صلح با خویشتن|
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago

4 months, 1 week ago

🪷می‌خواهید خوب زندگی کنید؟

سادگورو: جایی در ذهن شما این باور وجود دارد که اگر شاد و آرام باشید، زندگی متوقف می‌شود.
برای اکثر مردم، معنویت فقط زمانی وارد زندگی‌شان می‌شوند که زندگی آن‌ها را تحت فشار قرار داده باشد. آن‌ها فکر می‌کنند وقتی همه‌چیز خوب است، هوش و درک کافی برای عمیق شدن در زندگی وجود ندارد. حتما باید چیزی در زندگی‌ آنها اشتباه باشد تا شروع به جست‌وجو کنند. اما وقتی چیزی در زندگی‌تان اشتباه پیش می‌رود، چندان نمی‌توانید به‌راستی به زندگی بنگرید.

وقتی شاد هستید، وقتی همه‌چیز در زندگی‌تان درست است،  زمانی است که باید به زندگی‌تان نگاه کنید.
آیا قرار است بعد از تصادف، رانندگی یاد بگیرید؟ شاید از تصادف جان سالم به در نبرید، آن‌وقت چه؟! وقتی در زندگی تصادفی رخ می‌دهد، همه‌چیز از هم می‌پاشد و دیگر امکان نگاه کردن وجود ندارد.
اگر ذره‌ای هوش و ذکاوت دارید، باید زمانی که همه‌چیز خوب است،  به زندگی عمیق نگاه کنید.

بودا یک شاهزاده بود. او باید فرد حساس و باهوشی بوده باشد که در یک زندگی شاد و بی‌غم، با دیدن یک فرد بیمار، یک پیر و یک جسد، بلافاصله به زندگی نگاه کرد و گفت: «زندگی به اینجا ختم می‌شود؟! پس همه این کارها برای چیست؟»

بهتر است شما همین حالا به این موضوع نگاه کنید: «همه این کارها برای چیست؟» وگرنه زندگی روزی شما را درهم می‌شکند. بهتر است با نگاه کردن به زندگی در هنگام شادمانی، خودتان را مجهز کنید تا زندگی و مرگتان را به زیبایی مدیریت کنید.

آیا مهم نیست که خوب زندگی کنید و خوب بمیرید؟ اگر می‌خواهید خوب زندگی کنید باید شاد باشید.

ترجمه بخشی از کتاب Greed Is God

اینجا در کنارتان هستیم:👇🏻
🪷sadguru/سادگورو🪷

5 months, 1 week ago
[‍](http://axnegar.fahares.com/axnegar/59d5e5f6108e967ffdf75b24d1b7cf50AgACAgQAAxkBCMVyBWduxAOnmRu-ZZ2-s7w0_RXDmMD1AALpxjEbdYt5U7R2fEDe2IGYAQADAgADeQADNgQ.jpg) ***🪷*****از فکر کردن به زندگی …

🪷از فکر کردن به زندگی دست بکش؛ زندگی کن

کسی گفت: «من فکر می‌کنم، پس هستم.» آیا این به‌راستی درست است؟ تو فقط به خاطر وجودت می‌توانی فکر کنی، اینطور نیست؟ حتی بدون این افکار احمقانه، شما وجود خواهید داشت. چه فکری؟! فقط یک مشت مزخرفات جمع کرده‌اید و آن را فکر می‌نامید. آیا می‌توانید به چیزی غیر از آنچه به ذهن‌تان رسیده، فکر کنید؟ تنها کاری که شما انجام می‌دهید انتقال داده‌های قدیمی است. این کار آنقدر مهم است که جرأت می‌کنید بگویید: «من فکر می‌کنم، پس هستم.» و این به سبک زندگی جهانی بدل شده است.

اگر بخواهید می‌توانید انتخاب کنید که باشید، ولی فکر نکنید. زیباترین لحظات زندگی‌تان ـ لحظات خوشی، شادمانی، آرامش مطلق ـ زمانی است که به هیچ‌چیز فکر نمی‌کنید و فقط زندگی می‌کنید. آیا می‌خواهید موجودی زنده باشید یا موجودی متفکر؟ در حال حاضر، نود درصد مواقع شما فقط به زندگی فکر می‌کنید و زندگی نمی‌کنید.

اگر بخواهید ابعاد تجربی زندگی را بشناسید، هرگز با اندیشه‌های کوچک آن را نخواهید شناخت. مهم نیست چقدر خوب می‌توانید فکر کنید، فکر انسان باز هم کوچک است. حتی اگر مغز انیشتین را داشتید، باز هم کوچک بودید، زیرا فکر نمی‌تواند بزرگتر از زندگی باشد. اگر می‌خواهید زندگی را در بی‌نهایتش بشناسید، به چیزی بیشتر از افکارتان، چیزی بیشتر از منطقتان، چیزی بیشتر از عقلتان نیاز دارید.

این بستگی به انتخاب شما دارد: یا یاد می‌گیرید با آفرینش زندگی کنید، یا آفرینش مزخرف خودتان را در ذهن ایجاد می‌کنید. کدام گزینه را می‌خواهید؟ در حال حاضر اکثر مردم در افکارشان زندگی می‌کنند، بنابراین آن‌ها در ناامنی هستند، زیرا هر لحظه ممکن است این فکر فرو بریزد.

در فضای کیهانی، اگر از منظر بالا به خود نگاه کنید، کمتر از یک ذره غبار نیستید، اما فکر می‌کنید تفکر شما ـ که کمتر از یک ذره است ـ باید ماهیت این هستی را تعیین کند. فکر من و شما اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم است عظمت وجود است.

#ترجمه

اینجا در کنارتان هستیم:👇🏻
🪷sadguru/سادگورو🪷

6 months, 1 week ago

«یار دعوی می‌کند گر عاشقی دیوانه شو
سرد باشد عاقلی در حلقه دیوانگان
» (مولانا)

🪷دیوانه شو
سادگورو: ما به‌جای یافتن روش‌های آسان به‌منظور از میان بردن موانع، «معنویت» را آنچنان با انواع اعتقادات و اخلاقیات پیچیده کرده‌ایم که برای هیچ‌کس ممکن نیست چنین زندگی‌ای داشته باشد. آنچه فقط یک فرایند ساده و راحت است، متأسفانه به معمایی وحشتناک بدل شده که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بفهمد. در حال حاضر مردم دربارۀ اینکه چگونه خداوند را خوشحال کنند صحبت می‌کنند. همه می‌گویند: «اگر این کار را انجام دهم، خدا خوشحال می‌شود.» اما اگر به‌راستی به خاطر ناراحتی او تمام دنیا در رنج است، باید از دست او خلاص شویم! اینطور نیست. (سادگورو می‌خندد.)

مردم می‌دانند که چطور خداوند را خوشحال کنند. آن‌ها همه‌چیز را دربارۀ خداوند می‌دانند، اما ذره‌ای دربارۀ خودشان نمی‌دانند. این روش فریبنده انجام امور، بی‌دلیل همه‌چیز را به‌معما بدل کرده است. حتی چه‌بسا این معما پیچیده هم نیست، چون اگر پیچیده بود از حل کردن آن لذّت می‌بردیم. این معما بیشتر احمقانه است.

می‌گویند وقتی منصور حلاج از هند برگشت، مردم فکر می‌کردند که او دیوانه شده است. آخرین ضربه و تیر خلاصش این بود که گفت: «من خدا هستم.» وقتی این جمله را گفت، اتهامات زیادی به او زدند. اما برای او کافی نبود. به مکه رفت و آنجا مردم را دید که دور کعبه می‌چرخند، گفت: «چرا این همه عجله؟ چرا همه دور این سنگ می‌چرخند؟» و یک کعبه دیگر ساخت. او به مردم گفت: «چرا همه باید دور یک سنگ بچرخید؟ خب، شلوغ می‌شود. بیایید دور این یکی هم بچرخید.» قوزبالاقوز شد. او را شکنجه کردند و در ملأ عام به دار کشیدند. برخی می‌گویند که زنده‌زنده پوستش را کندند و دست، پا و سرش را بریدند. روایت است که خلیفۀ وقت دستور داد هرکس از کنار او رد می‌شود سنگی به سویش پرتاب کند. وقتی دوستش، شبلی، از کنارش رد می‌شد مجبور شد چیزی پرتاب کند اما نمی‌خواست سنگ بردارد. گِلی برداشت و به سویش پرتاب کرد. آنگاه منصور به سخن آمد که «از همۀ آن سنگ‌ها آسیبی ندیدم زیرا آن‌ها را افراد نادان به سویم پرتاب کردند. اما تو این گِل را به سویم انداختی و مرا آزردی زیرا با اینکه سخنم را درست می‌دانی، اما به سویم گِل پرتاب می‌کنی.»

در مسیر معنوی اگر جنون و دیوانگی رخ ندهد، هیچ چیزی رخ نخواهد داد. معمولاً ما کسی را که با روشی متفاوت زندگی می‌کند، دیوانه می‌نامیم. دیوانگی زمانی اتفاق می‌افتد که کسی چیری را که شما نمی‌توانید درهم شکنید، درهم می‌شکند. تا وقتی شما فکر می‌کنید، دیوانه نیستید. اگر فکر از میان رفت، دیوانه می‌شوید. اگر از میان نرفت، هرگز لحظه‌های خلسه را نخواهید شناخت، هرگز لحظه‌های عشق را نخواهید شناخت، هرگز لحظات آرامش مطلق را نخواهید شناخت. اگر این بخش از ذهن شما (فکر کردن) از میان نرود، مدیتیشن، عشق، رقص، موسیقی را نمی‌شناسد. شما چیزی از زندگی نمی‌فهمید و فقط جسم و ذهن را می‌شناسید. اگر قرار است چیزی فراتر از این اتفاق بیفتد، باید تفکر منطقی از میان ببرید.

معمولاً آنچه ما به‌عنوان جنون می‌شناسیم، دیوانگی‌ای نیست که من دربارۀ آن صحبت می‌کنم. جنون دیوانگان به خاطر از بین رفتن منطق نیست، بلکه به‌خاطر منطق غیرمعقول آنهاست. اما کسی که از ذهن خود بیرون بیاید، کاملاً عاقل خواهد بود. او همچون منصور، یا عیسی یا کسی خواهد شد که فراتر از درک دیگران است. شاید دیگران او را دیوانه خطاب کنند، اما آنها تنها افرادِ عاقلی هستند که روی سیاره زمین وجود دارند.

#ترجمه

اینجا در کنارتان هستیم👇🏻
🪷sadhguru/سادگورو🪷

7 months ago

?باورنکردنی‌ است که می‌توانید با چشمان بسته هرچیزی را که می‌خواهید، دریابید.

با تحقیقات علمی و با کشف چیزهای بیشتر، همه‌چیز به‌جای آنکه واضح‌تر شود، پیچیده‌تر شد. اگر به شناخت زندگی علاقه‌مند هستید، این راه شناخت زندگی نیست. اما درحال حاضر، علم به گونه‌ای درحال پیشرفت است که گویی همه‌چیز در اینجا هست تا ما بتوانیم از آنها استفاده کنیم. ما یاد گرفته‌ایم از همه‌چیز استفاده کنیم؛ از بزرگترین چیزها مانند سیاره تا یک اتم یا حتی یک حیوان تک سلولی. هرچه بیشتر از زندگی به‌منظور رفاه خود استفاده کنید، خواهید دید که رفاه تنها چیزی است که اتفاق نخواهد افتاد.

چند نسل پیش مردم از نظر جسمی بهتر از امروز بودند. از نظر فیزیکی ما امروز در ضعیف‌ترین حالت هستیم. تعداد ما در حال افزایش است زیرا به دلیل واکسیناسیون، وجود بیمارستان‌ها و مراقبت‌های پزشکی (علم) همه ما زنده می‌مانیم و طبیعت نمی‌تواند دست به انتخاب بزند. اما هرگز مردان و زنان به‌اندازه امروز ضعیف نبوده‌اند. دو نسل پیش مردم قوی بودند زیرا مجبور بودند روزانه فعالیت بدنی زیادی داشته باشند. اما امروز اینطور نیست و انسان‌ها به‌شدّت ضعیف شده‌اند. ازاین‌رو، ما نه سلامتی به دست آورده‌ایم و نه رفاه، نه به آرامش رسیده‌ایم و نه به شادمانی. فقط یک میلیون کار با این دنیا انجام داده‌ایم.

ما کارهایی را انجام داده‌ایم که هیچ کس تصورش را هم نمی‌کند، اما نمی‌توانیم یک کار مهم برای خودمان انجام دهیم. مهم نیست چقدر در بیرون کاوش می‌کنید، نه دنیا را خواهید شناخت و نه خودتان را. اگر به درون رجوع کنید نه تنها می‌توانید خود را بشناسید، بلکه می‌توانید خود را آزاد کنید، حتی می‌توانید هستی را آنگونه که هست بشناسید.
هرآنچه در درون شما است مرزهای تجربه‌تان از «شما» است، هرآنچه بیرون از شما است مرزهای تجربه‌تان از«کس دیگر» «چیز دیگر» است. بدن نردبانی به سوی خداوند است. بدن همان خودِ الهی است، اگر بدانید که با آن چه کاری انجام دهید.

من نمی‌توانم به تشنگانی که نزدم می‌آیند آب دهم، بلکه باید در دهان آن‌ها نمک بریزم چون اگر به‌راستی تشنه بشوید، درمی‌یابید. مشکل این است که شما به‌قدر بسنده تشنه نیستید. از همان ابتدا به شما گفته‌ام که وقتی اینجا می‌آیید و می‌نشینید، مزخرفات معنوی را فراموش کنید، روشنگری خود را فراموش کنید. فقط همین‌جا بنشینید همانطور که در سینما می‌نشینید. شما در سینما فقط می‌نشینید و وقتی تصویر هیجان‌انگیزی می‌بینید شروع به پریدن می‌کنید، چون از خودتان دست کشیده‌اید و فقط نشسته‌اید و از آنچه می‌بینید لذت می‌برید. این بهترین راه درک چیزها است.

ترجمه بخشی از کتاب: Of Mystics and Mistakes

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

7 months, 3 weeks ago

?تنهایی را تحمل نکنید!

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

8 months ago

?پرسش: آیا فراتر رفتن از حواس پنج‌گانه دشوار است؟ آیا برای انجام این کار باید به غارهای هیمالیا پناه ببرم؟

اصلاً این‌طور نیست. هر انسانی که مایل است فقط چند دقیقه از زندگی‌اش را وقف این پرسش کند، می‌تواند آن را بفهمد. دست یافتن به این هدف، جایی در کوهستان نیست، بلکه در درون شماست. آنچه در درون شماست دست‌نیافتنی نیست؛ فقط مشکل این است که شما مشغول و درگیر اتفاقات بیرونی هستید. آنچه در ذهن‌تان اتفاق می‌افتد نیز بازتابی از اتفاقات بیرونی است، به عبارتی، شما هرگز به درون‌تان توجه نمی‌کنید.

فقط عدم توجه است که امکان فراتر رفتن از حواس را از شما سلب کرده است. اگر مردم عادت سادۀ توجه به خود را در درون‌شان ایجاد کنند، قطعاً بنیان زندگی‌شان از بسیاری از جهات تغییر می‌کند. فقط پانزده تا بیست دقیقه در روز برای انجام این فرآیند لازم است. تجربۀ فراتر رفتن از محدودیت‌ها، از درون خود شما می‌آید. تعالی یافتن تنها درصورتی می‌تواند اتفاق بیفتد که شما به‌راستی آن را بخواهید؛ درغیر این صورت هیچ قدرتی بر روی زمین قادر نیست شما را حرکت دهد.

گام عملی:
با توجه کردن به هر چیزی که فکر می‌کنید خودتان هستید، آغاز کنید: لباس، آرایش مو، پوست، افکار و احساسات‌تان. آنگاه دریابید که هیچ‌یک از آن‌ها شما نیستید. از همۀ آنچه فکر می‌کنید شما نیستید، بکاهید و آن‌ها را به حساب نیاورید. نیازی نیست به این نتیجه برسید که حقیقت چیست؛ حقیقت در نتیجه نیست. اگر نتیجه‌گیری‌های نادرست خود را کنار بگذارید، قطعاً حقیقت طلوع خواهد کرد. مثل تجربه کردن شب است: خورشید نرفته است، فقط سیاره زمین به سمت دیگری رو کرده است. آنچه لازم است نتیجه‌گیری نیست، بلکه یک تغییر ناگهانی/ دگرگونی است.

ترجمۀ بخشی از کتاب Three Truths of Well Being

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

9 months, 2 weeks ago

?چگونه در زندگی شادمان باشیم؟ آیا شادمانی هدفی دست‌نیافتنی است که هرچند وقت یکبار در زندگی‌مان رخ می‌دهد؟ سادگورو: شادمانی یا ناراحتی بواقع انتخاب شماست. مردم ناراحتی را انتخاب کرده‌اند زیرا فکر می‌کنند که با ناراحت بودن چیزی به دست می‌آورند. به آن‌ها آموزش…

9 months, 2 weeks ago

?چگونه در زندگی شادمان باشیم؟ آیا شادمانی هدفی دست‌نیافتنی است که هرچند وقت یکبار در زندگی‌مان رخ می‌دهد؟

سادگورو: شادمانی یا ناراحتی بواقع انتخاب شماست. مردم ناراحتی را انتخاب کرده‌اند زیرا فکر می‌کنند که با ناراحت بودن چیزی به دست می‌آورند. به آن‌ها آموزش داده شده که اگر رنج بکشید به بهشت خواهید رفت. اما اگر شما انسانی رنج‌دیده باشید، در بهشت چه خواهید کرد؟ بیشتر، جهنم برایتان مثل منزل است.

وقتی ناراحت هستید، هرچه به دست آورید اهمیتی ندارد. اگر شادمان باشید، حتی اگر چیزی به دست نیاورید اهمیتی ندارد. این فلسفه‌ نیست، ماهیت واقعی شماست. شما ذاتاً دوست دارید شادمان باشید. اینکه من بگویم: «شاد باشید، شاد باشید» آموزه‌ای نیست که من بخواهم به شما بگویم. بلکه، هر موجودی دوست دارد شادمان باشد. هرکاری که انجام می‌دهید، تک‌تک کارهایتان، به‌نوعی جست‌وجوی شادمانی است.

مثلاً، چرا شما دوست دارید به مردم خدمت کنید؟ زیرا خدمت کردن به مردم باعث شادمانی‌تان می‌شود. کسی دوست دارد لباس خوب بپوشد، دیگری دوست دارد پول زیادی به دست آورد زیرا این‌ها باعث شادمانی‌شان می‌شود. هر انسانی در این کره خاکی هرکاری را که انجام می‌دهد، مهم نیست چه کاری، حتی اگر زندگی خود را فدای دیگری کند، آن را برای شادمانی خودش انجام می‌دهد.

شادمانی هدف اساسی زندگی است. چرا می‌خواهید به بهشت بروید؟ فقط به این دلیل که یکی به شما گفته است که اگر به بهشت بروید شادمان خواهید بود.

ادامه دارد.

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

9 months, 4 weeks ago

? پرسش: چگونه می‌توانیم کسانی را دوست بداریم که ما را خشمگین و عصبانی می‌کنند؟

سادگوو: شما قدرت آن را ندارید که چنین کسانی را دوست داشته باشید؛ بلکه فقط تظاهر می‌کنید. به‌جای تظاهر کردن، فقط ببینید که چرا آن‌ها شما را خشمگین و عصبانی می‌کنند. اگر آن‌ها باعث آزارتان می‌شوند فقط به این دلیل است که آنطور که شما انتظار دارید، نیستند. آنطور که شما می‌خواهید باشند، نیستند.

فریب دادن خود بی‌فایده است. فقط خوب ببنید که این عصبانیتی که در حال رخ دادن است به این دلیل است که شما پیشتر تصمیم گرفته‌اید چه چیزی درست است و چه‌چیزی اشتباه است. اگر دیگران مخالف شما رفتار کنند اول خشمگین می‌شوید، سپس از آن‌ها متنفر خواهید شد. این‌ها فرایندهای طبیعی هستند و فقط به این دلیل رخ می‌دهند که شما انتظار دارید همه جهان همانند خودتان باشند.

چقدر عالی است که همه در دنیا با هم متفاوت هستند. در میان انبوه آدمیان، هر انسانی کاملاً بی‌همتاست. هیچ انسان دیگری مانند او در روی کرۀ خاکی وجود ندارد و هرگز وجود نخواهد داشت. اگر بدانید که فقط یک نسخه از این فرد بر روی کرۀ خاکی وجود دارد، پس خیلی گرانبهاست و اصلاً نباید از دستش عصبانی شوید. زیرا هیچ انسان دیگری همانند او وجود ندارد. این معجزه است که فردی را که می‌شناسید، کاملاً بی‌همتا و منحصر‌به‌فرد است. اینطور نیست؟!

تنها زمانی که از دیدن زندگی نابینا باشید، عصبانی خواهید شد. اگر چشمان‌تان را بگشایید و به زندگی نگاه کنید، چگونه کسی می‌تواند شما را عصبانی کند؟ تنها راهی که می‌توانید به فورانی از عشق بدل شوید، دیدن بی‌همتایی همه‌چیز در آفرینش است.

ترجمۀ بخشی از کتاب Mystic’s Musings

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

1 year ago

?معنای زندگی

پرسشگر: دربارۀ نقش انسان در این سیّاره چه می‌توانید بگویید؟ آیا ما نقشی داریم؟ آیا زندگی ما معنایی دارد؟
سادگورو: نقش انسان چیست؟ چه نقشی جز نقش زندگی کردن می‌توانید داشته باشید؟ زنده بودن به پرشورترین شکل ممکن، کاری اساسی است که می‌توان انجام داد؛ بواقع، این تنها کاری است که می‌توان انجام داد. هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد. شما ممکن است ایده‌های بسیار زیادی در سر داشته باشید اما اساساً تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که این زندگی را به بالاترین سطح برسانید. بهترین کاری که می‌توانید برای خود و برای بشریت و برای کلّ سیاره زمین انجام دهید این است که این زنده بودن را به حداکثر آن برسانید.

پرسشگر: بنابراین زندگی معنایی ندارد؟
سادگورو: ببینید، ذهن همواره در پی معناست. زندگی معنایی ندارد، زیرا فراتر از هر معناست. زندگی نیازی به معنا ندارد، زیرا به‌خودی‌خود بسیار کامل است. فیلسوفان همیشه در تلاش‌اند تا زندگی را شرح دهند، اما بواقع چیزی را شرح می‌دهند که قابل شرح و توضیح نیست. فلسفه‌ها اینگونه هستند. آن‌ها دربارۀ چیزهایی توضیح می‌دهند که فقط می‌توان آن‌ها را تجربه کرد. زندگی را نمی‌توان توضیح داد؛ فقط باید آن را تجربه کرد. هرچه تجربه شما از زندگی عمیق‌تر باشد، به زندگی نزدیک‌تر می‌شوید. اگر برای یافتن معنای زندگی تلاش کنید، از زندگی دور خواهید شد. مردمی که معنای زندگی را یافته‌اند، همیشه از زندگی دور شده‌اند. زندگی برای آن است که شما عمیق‌ترین هسته آن را تجربه و کشف کنید. با نزدیک شدن به هسته اصلی آن، دیگر چیزی از شما وجود نخواهد داشت.

#ترجمه

اینجا در کنارتان هستیم??
?sadhguru/سادگورو?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago