محمود درویش ?

Description
ترجمه و گرد آوری آثار محمود درویش شاعر بزرگ فلسطینی
نشر تمامی سروده ها و برش ها از منابع موثق و مولفه های شاعر
به همراه گزیده ای از آثار و ادبیات؛ فارسی، عربی ، و جهان.
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago

8 months, 1 week ago

شمارش معکوس مرگ من آغاز شد
درست لحظه‌ی تولدم!

#عباس_کیارستمی

8 months, 2 weeks ago

خاطرات من با دیگری،همیشه لااقل دو روایت دارند؛ یکی
روایت من و یکی روایت او. این دو روایت هیچ‌گاه کاملا
یکسان نیستند و سرنوشت‌های متفاوتی هم پیدا می‌کنند.
روایت من، تجربه و درک من از اتفاقی مشترک است
و روایت او، تجربه و برداشت او. هر کدام از ما در
موقعیت ساخته شدنِ خاطره، احساسات و انتظاراتِ
کم و بیش متفاوتی داریم و آنچه از گذشته با خود آوردیم،
تفسیرهای متفاوتی را از آن اتفاق در فکر و احساس‌مان به جا می‌گذارد. یکی از ما در خاطره‌ای
واحد بیشتر نگران بوده و یکی بیشتر مشتاق،
یکی بیشتر منقبض و یکی بیشتر رها، یکی در حال
نزدیک تر شدن بوده و یکی دورتر شدن، یکی
کامیاب‌تر و یکی ناکام‌تر، یکی اتفاقی مهم را تجربه
می‌کرده و یکی اتفاقی طبیعی و تکراری را،
یکی بیشتر می‌دانسته و یکی بیشتر در ابهام قدم‌برمی‌داشته.
برای همین گاهی در مرور خاطره‌ای واحد تعجب می‌کنیم
که چرا تجربه ما تا به این اندازه متفاوت بوده
و چگونه در دو جهان متفاوت به سر می‌بریم.
بعد اگر سر هم‌دلی و دوستی داشته باشیم،
روایت سومی از این با هم مرور کردن ساخته می‌شود و نامش می‌شود روایت ما، و اگر قهر
یا فاصله میان‌مان نشسته باشد، هر کدام به روایت‌های می‌رسیم گاه دورتر و تلخ تر از قبل.
آن‌قدر که گاهی پس از گذشت زمان و عمیق‌تر شدن فاصله،
آن‌چه از خاطره مشترک‌مان باقی می‌ماند، تنها
چند اتفاق بیرونی واحد است
و یک دنیا معنا و احساس متفاوت.

#محمود_مقدسی

8 months, 2 weeks ago

هذي الحانة باردة،
أوقِد صوتك
يرحل بعض الإثم من الحانة

در این میکده یخ‌بسته، صدایی
تورا برافروختم
اندکی معصیت از این میکده دور شد.

#مظفر_النواب
ترجمه: #محمدرضا_موسوی

8 months, 3 weeks ago

به شادی مردم اعتماد مکن برف!
تا می‌باری نعمتی
چون بنشینی، به لعنتشان دچاری...
آخر ببین چه جهان بدی‌ست
آفتاب را...
داور تو قرار داده‌اند!
و تو با پایی لرزان به زمین می‌نشینی
پیداست که می‌شکنی برف!
آب شو،
آب شو موسیقی منجمد
و بیا و ببین رنج را تو کشیدی،
به نام بهار تمام می‌شود!

#شمس_لنگرودی

8 months, 3 weeks ago

هيأت نفسي لأن أتمدَّد
في تَخْت أمي، كما يفعل الطفل
حين يخاف أباهُ. وحاولت أن
أستعيد ولادةَ نفسي، وأن
أتتبَّعُ درب الحليب على سطح بيتي
القديم، وحاولت أن أتحسَّسَ جِلْدَ
الغياب، ورائحةَ الصيف من
ياسمين الحديقة. لكن ضَبْعَ الحقيقة
أبعدني عن حنينٍ تلفَّتَ كاللص
خلفي.
- وهل خِفْتَ؟ ماذا أخافك؟
"لا أستطيع لقاءُ الخسارة وجهاً
لوجهٍ. وقفتُ على الباب كالمتسوِّل."

خود را مهیای دراز کشیدن بر تخت‌خواب
مادرم کردم،
به مانند کودکی که هنگام ترس از پدر خود می‌کند.
و سعی کردم زاده شدنم را بازیابم
و بر بام خانه قدیم‌امان راه سپیدرنگ را دنبال کنم،
و تلاش کردم پوست غیاب را و بوی تابستان
را از یاسمن‌های باغچه احساس کنم
اما کفتار واقعیت مرا از دلتنگی دور کرد
هم‌چون دزدی از پشت به من نگاه کرد.
_و آیا ترسیدی؟ چه چیزی تورا ترسانده بود؟
"نمی‌توانم با فقدان روبه‌رو شوم
چون گدایی بر در ایستاده بودم."

#محمود_درویش
ترجمه: #محمدرضا_موسوی

8 months, 3 weeks ago

كوكب ملئ بالمبالغة والتكلف
لدرجة أن البطل الخارق في نظري
هو من يتصرف كشخص طبيعي.

سیاره‌ای مملو از اغراق و خودنمایی
تا حدی که از نظر من ابر قهرمان کسی است
که مانند یک آدم معمولی رفتار می‌کند.

#أحمد_خالد_توفيق
ترجمه: #محمدرضا_موسوی

8 months, 3 weeks ago

"ضایعً بینى و بینى
جزء مني یُرید شیاء
و الأخر یُحاربه
کیف أنجو
من حربً
طرفیها أنا"

"گمشده‌ام میان خویش و خویشتن
بخشی از من خواستار چیزی‌ست
که بخش دیگر با آن می‌جنگد
چگونه از جنگی نجات پیدا کنم
که هر دو طرف آن من هستم"

#ناشناس
ترجمه: #محمدرضا_موسوی

8 months, 3 weeks ago

در حسرت زندگی دیگران بودن
برای این است که از بیرون که نگاه می‌کنی،
زندگی دیگران یک کل است که وحدت دارد
اما زندگی خودمان، که از درون نگاهش می‌کنیم،
همه‌اش تکه‌تکه و پاره‌پاره به نظر می‌آید
و ما هنوز هم در پی سراب وحدت می‌دویم.

#آلبر_کامو

8 months, 3 weeks ago

دشوارترین شکنجه این بود
که ما
یک به یک
به درون خویش
تبعید شدیم!

#محمدرضا_شفیعی‌کدکنی

9 months ago

أيعقل أن يتعالج الإنسان
بنفس الإنسان الذي أُصیب منهُ!

آیا ممکن است آدمی التیام بیابد
توسط همان کسی که به او آسیب رسانده!

#صفاء_كريم
ترجمه: #محمدرضا_موسوی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago