تو خیابونای ایران که راه میری، میبینی انگار دل آدما بین امید و ناامیدی تاب می‌خوره!

از من تا من، تو قرار دادی،
انگار تو همون فاصله‌ای هستی که بین منِ الان و منِ دیروزم نشسته.
توی این فاصله‌ها، تو همونی که همه چی رو به هم وصل می‌کنه.

آدمایی مثل تو سخت پیدا می‌شن.
اونایی که زخم‌های دنیا رو به دلشون می‌کشن و باز هم تلاش می‌کنن مهربون بمونن... .

و هر صدا، پژواکِ غیبت توست، در این بی سامانی... .

متن و ترجمه آهنگ

Take my hand, knot your fingers through mine
And we'll walk from this dark room for the last time
دستم رو بگیر، انگشت‌هاتو با انگشت‌هام گره بزن
و برای آخرین بار از این اتاق تاریک بیرون می‌ریم

در من بوسه‌ای برای تو جا ماند،
بوسه‌ای که در گیسوانت شکوفه می‌کرد... .

سودای همرهی را گیسو به باد دادی،
رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده… .