Cries and Whispers

Description
یادداشت‌ها و ترجمه‌های مصطفی احمدی
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago

7 months ago
***🔻***

🔻
«چندبار بهم پیشنهاد شده بود که زندگی ‌نامه‌ام را بنویسم و همیشه هم رد کرده بودم. حتی پیشنهاد شده بود که کس دیگری آن را بنویسد، اما هنوز به دیدن کتابی درباره خودم و از زبان سوم شخص حساسیت دارم. هیچوقت به شکل جدی دست به نوشتن دفتر خاطرات نزده‌ام، و هر وقت هم که تلاشی کرده‌ام از صفحه‌ی اول به دوم نرسیده است. با این حال، این کتاب اولین تجربه در مغایرت با شیوه زندگی‌ام است. که البته نزدیک‌ترین چیز شبیه یک زندگی‌نامه‌ی پراکنده، ناقص و کمی رمزآلود است.»

آخرین رویا، نوشته‌ی پدرو آلمودوبار منتشر شد

9 months, 2 weeks ago
«هرفیلمیسیاسیاست**.** سیاسی‌تر**ین هم** آن‌هاییهستندکهوانمودمی‌کنند **سیاسی** نیستند**:** …

«هرفیلمیسیاسیاست. سیاسی‌ترین هم آن‌هاییهستندکهوانمودمی‌کنند سیاسی نیستند: فیلم‌های سرگرم‌کننده". آنهاسیاسیترینفیلمهایموجودهستند،زیراامکان هرگونه تغییریراردمیکنند. درهرفریم دارند بهشمامیگویندکههمهچیزخوباست. آنهابه شکل مستمر برای آنچه که هست تبلیغ می‌کنند.»

(ویم وندرس، «منطق تصاویر»، ۱۹۸۸)

9 months, 3 weeks ago

(به مناسبت زادروز میکل‌آنجلو آنتونیونی)

فکر می‌کنم «مکالمه» (۱۹۷۴) خیلی تحت تأثیر «آگراندیسمان» (۱۹۶۶) است- مخصوصاً صحنه‌ای که دیوید همینگز در حال بزرگ کردن عکس‌ها است. این بسیار شبیه صحنه‌ای است که در آن جین هکمن نوارها را مرور می‌کند. این را می‌دانستم. قطعاً از «آگراندیسمان» الهام گرفته یا تحت تأثیر آن بوده‌. همان یک صحنه. اما دو فیلم در کل اصلاً شبیه هم نیستند. صحنه‌های فاش شدن راز از طریق فناوری بسیار شبیه به هم هستند، اما اگر دوباره «آگراندیسمان» را ببینید، متوجه می‌شوید که - آن صحنه - به تعبیری بهترین صحنه فیلم است. واقعاً چیز دیگری به قدرت آن نیست.

نظر مردم در مورد تأثیرات خیلی مسخره است. آنها به یک فیلم نگاه می‌کنند و چیزی را می‌بینند که مشخصاً مربوط به فیلم قبلی است و می‌گویند: «آها! این مال آگراندیسمانه!» و هزاران سال است که همین‌طوری است. آنها وقتی هرمان هسه می‌خوانند، نمی‌گویند: «آه، اون تحت تأثیر توماس مانه!» البته آنتونیونی روی من تاثیر گذاشت. من آن فیلم را دوست دارم و البته فیلم‌های دیگر او را بیشتر دوست دارم. باید امیدوار باشم که بتوانم از او دزدی کنم. دزدی از آدم‌هایی که آنها را تحسین می‌کنید - که خودش یک‌سنت دیرپا است- به نظر من بخشی از هنر است.

فرانسیس فورد کاپولا

9 months, 3 weeks ago
Cries and Whispers
11 months, 1 week ago

گومویعزیز
دیشبمنوایدنبادوستمکاتبه‌ایمعروفم،تیاسالیوتشامخوردیم. عجبشبپرخاطره‌ایبود.
شاعرهمراهباخانمالیوتدمدرماراملاقاتکرد،بلوندیخوش‌قیافهومیانسالکههربارکهبهشوهرشنگاهمی‌کرد،انگارچشمانشپرازتحسینمی‌شد. آقاهمالبته،قدبلند،لاغروالبتهبی‌حرکتبود،امااینکهآیارفتارشمربوطبهسنبود، یا بیمارییاهردو،نمی‌دانم.
بههرحال،نگارندهباآمادگیکاملبراییکشبادبیبهخانهالیوت‌هارفتهبود. درطولهفته «قتلدرکلیسایجامع» رادوبارخواندمو «سرزمینهرز» را سه بار، و فقط برای فرار از تنگنای مکالمه‌ای، نوکی هم به «شاه لیر» زدم.
بله قربان، وقتی کوکتل سرو می‌شد، برای لحظه‌ای سکوت حاکم شد، بنابراین، برای پر کردن فضا بخشی از «سرزمین هرز» را بلغور کردم. فکر کردم که این نشان می‌دهد که من یکی دو چیز به درد بخور به جز آگهی‌های نمایش‌های وودویل هم خوانده‌ام.
الیوت لبخند کمرنگی زد، انگار می‌خواست نشان بدهد که شعرهای خودش را می‌شناسد و نیازی نیست که من آنها را دکلمه کنم. پس با تکه‌ای از «شاه لیر» وارد شدم. گفتم پادشاه یک پیرمرد فوق‌العاده احمق بود، و خدا می‌داند که بود. و اینکه اگر او پدرم بود، در هشت سالگی از خانه فرار می‌کردم، به جای اینکه تا ده سالگی منتظر بمانم.
این نیز نتوانست توجه شاعر را جلب کند. او بیشتر به بحث درباره فیلمهای ما علاقه داشت. لطیفه‌ای را نقل کرد - یکی از شوخی‌های خودم - که مدت ها بود فراموشش کرده بودم. اشاره کردم که سخنرانی آغازین شاه لیر اوج حماقت بود. گفتم تصور کنید پدری از سه فرزندش می‌پرسد: کدام یک از شما بچه‌ها مرا بیشتر دوست دارید؟ و بعد کوچکترین دخترش؛ کوردلیای شیرین و صادق را طرد کرد، چون بر خلاف خواهران شریرش، نمی‌توانست خود را وادار کند که چاپلوسی‌های ریاکارانه را به زبان بیاورد. و کوردلیا، توجه داشته باشید، عزیزکرده پدرش بود!
اليوتها مؤدبانه گوش کردند سپس خانم الیوت از شکسپیر دفاع کرد و ایدن هم، متأسفم که بگویم، پشت شاه لیر درآمد، با اینکه که من همیشه از او حمایت کرده بودم. (درباره همسرم منصفانه این است که بگویم او بخاطر بازی در نقش شاهزاده خانم در یک تئاتر مدرسه‌ای احساس نسبتاً گرمی نسبت به اعضای تمام خانواده‌های سلطنتی داشت.)
وقتی به او گفتم که دخترم ملیندا در دانشگاه اشعارش را بعنوان واحد درسی می‌خواند، گفت که از این اتفاق متأسف است چون تمایلی به خواندن اجباری اشعارش ندارد.
ما تا دیر نماندیم چون هر دو احساس می‌کردیم که او عادت ندارد تا نیمه شب برای مصاحبت بیدار بماند، خصوصاً با من.
بهت گفتم ما او را تام صدا می‌زدیم؟ (احتمالاً چون اسمش همین بود.) من البته از او خواستم که مرا هم تام هم صدا کند اما فقط به این دلیل که از نام جولیوس متنفرم.
قربانت
تام مارکس

نامه گروچو مارکس به برادرش گومو)

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago