درد تمرکز و دقتمو اورده پایین و سوتی هام داره درمیاد امروز. کاش میشد امروز دیگه جواب نامه هارو ندم

الان فاصله اجتماعی رو با من باید رعایت کرد اونم به نسبت بالاتر!

چطوری تا عصر که برسم خونه زنده بمونم‌ نمیدونم.

درست کردن ناهار برای خودم(هرچند حالم خوب نبود سوخت)، یه چرت کوتاه، یه دوش سرسری، اومدن عمو مجید و محمد مهدی و کیففف و خنده از ته دل،۱ ساعت و ۱۲ دیقه مکالمه با دل‌یار و حالا جز درد پهلو و کمر خوبِ خوبم :))?

پاشم یکاریش کنم غمش هفته بعدیمو نگیره :))

امتحانو ریدم برگشتم خونه و حس میکنم این‌جمعه یخورده دلگیره.

ابرای امرووز>>>>>

روز زیبا و دلچسب و قشنگی بود

هرچی برای ادم بده و نمیتونه بخوره هوس میکنه و یکسرههه هم جلو چشمشه?
دیگ چقد سوسیس تخم‌مرغ اخههه?

تا وقتی هستم و یه حرفایی رو اینجا براتون بگم و ثبت کنم اگر حرفی هست بفرمایین سبزکا?
http://t.me/HidenChat_Bot?start=820935973