راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران
22 مهرماه 1328

... دکتر مصدق در روز ۱۸/۷/۱۳۲۸ ديداری با نمايندگان و مديران مطبوعات در خانه اش (شماره ۱۰۹ خيابان کاخ)، انجام می دهد؛ حاضران قرار می گذارند برای اعتراض به انتخابات فرمايشی به تحصن در دربار اقدام کنند. در اين نشست این افراد حاضرند: جلالی نائينی مدير روزنامه کشور، عباس خليلی مدير روزنامه اقدام، مهندس زيرک زاده مدير روزنامه جبهه، عميدی نوری مدير روزنامه داد، دکتر حسين فاطمی مدير روزنامه باختر امروز، احمد ملکی مدير روزنامه ستاره و حسين ملکی؛ همگی به دکتر مصدق اختيار تام می دهند که تدبيری بيانديشد. دکتر مصدق طی اعلاميه ای خطاب به ملت ايران می گويد: «ما تصميم گرفته ايم که روز جمعه ۲۲ مهرماه دو ساعت قبل از ظهر در جلوی سردر سنگی اعليحضرت حاضر شويم. ای مردم ما را تنها و بی کس نگذاريد.» بنا به گفته نويسندگان کتاب «جبهه ملی ايران؛ از پيدايش تا کودتای ۲۸ مرداد»، در روز موعود يعنی ۲۲ مهر ماه ۱۳۲۸، جمعيتی حدود ده هزار نفر در خيابان کاخ برابر خانه دکتر مصدق گرد می آيند و دکتر مصدق پيشاپيش جمعيت به سوی سردر سنگی (کاخ مرمر) به راه می افتد.
@Jebhemelli
http://news.gooya.com/politics/archives/2010/10/112337.php

راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli

راهپیمایی و تحصن منجر به پایه گذاری جبهه ملی ایران (22 مهرماه 1328) @Jebhemelli

‎به اطلاع اعضا و هوادران جبهه ملی ایران رسانده می‌شود:
بر اساس اساسنامه جبهه ملی ایران، در دو جلسه اخیر شورای مرکزی تغییرات ذیل صورت گرفت.
‎آقای دکتر بیژن ملک‌احمدی بر اساس انتخاب و تایید اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران به عضویت شورای مرکزی در آمدند.
‎همچنین مطابق با اساسنامه جبهه ملی ایران، انتخابات تحقیق و تفحص جبهه ملی ایران برگزار و آقایان دکتر فرشاد، دکتر گل‌نراقی و امیرابراهیمی به مدت دوسال برای فعالیت در کمیته مزبور انتخاب شدند.

‎جهت تکمیل اعضای هیأت رئیسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران، آقای حسین ملک‌ختایی به‌عنوان منشی شورا و همچنین دکتر آذین موحد نیز به‌عنوان عضو جدید هیأت رهبری-اجرایی انتخاب شدند.

‎به این ترتیب اعضای هیأت رهبری-اجرایی جبهه ملی ایران به این شرح می‌باشد:
‎دکتر موسویان، دکتر گلنراقی، پروفسور مسرت، مهندس محمدی، دکتر فرشاد، آقای ملک‌خانی، دکتر موحد

‏http://jebhemeliiran.org/?p=3691

▪︎#ابوالفضل_قاسمی، نویسنده، محقق، تاریخ‌پژوه، سخنور و سیاستمداری راستین، دبیرکل حزب ایران و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، در ۲۲ تیرماه ۱۳۵۹ توسط پاسداران انقلاب اسلامی در منزل دستگیر شد.
یاد پدر، که نماد آگاهی، میهن‌دوستی، ایستاده‌گی و سازش ناپذیری در برابر دیکتاتوری و استبداد بود را گرامی می‌داریم.

• یکی از درخشنده‌ترین و نخستین و شریف‌ترین‌های جنبش‌ ملی‌ ایران که در برابر هیچ دیکتاتور و مستبدی سر خم نکرده و در سپیده‌دم بر‌آمدن فاشیسم اسلامی، مورد غضب، تهمت، زندان و ... قرار گرفت. حضور شجاعانه پدر در عرصه قلم که دفاع از حقوق هموطنان بود هرگز نتوانست به اراده خلل‌ناپذیر آن رادمرد آسیبی برساند. ایشان با شجاعت در هنگام افزودن ولایت مطلقه فقیه به قانون اساسی، تمام قد در مقابل این تغییر ایستاد و در مقالات در روزنامه‌ها با عنوان "ولایت فقیه نه دیکتاتوری فقها" و در سخنرانی‌های انتخاباتی خود در مشهد و شهرستان درگز آستان قدس رضوی را بزرگترین فئودال استان خراسان نامید که از خون کشاورزان و دهقانان زحمتکش ارتزاق می‌کند و باید از آن خلع ید شود، خود تیری تیز بود که بر پیکر رژیم فرود آورد.

• با وجود کاندیدای حزب ج.ا. و حزب‌توده و مجاهدین، ایشان با بیش از ۷۰ درصد آرا به نماینده‌گی مردم شهرستان درگز انتخاب شد. به روایتی آیت‌الله طبسی نزد خمینی رفته و از او خواسته که به هر طریقی باید از رفتن او به مجلس جلوگیری کرد که در غیر اینصورت با محبوبیتی که در استان خراسان دارد تولیت آستان قدس دچار مشکل خواهد شد. وزارت کشور آیت‌الله کنی و زواره‌ای معاونت سیاسی او مامور تشکیل پرونده جهت جلوگیری از ورود او به مجلس شورای ملی گردید و با اتهام واهی همکاری با ساواک از ورود او به مجلس جلوگیری کردند.

• حزب ایران و جبهه ملی درخواست تشکیل دادگاه و اعاده حیثیت نمودند. بعد از لو رفتن کودتای نوژه توسط حزب‌توده و سازمان مجاهدین ایشان را به بهانه زمینه‌سازی کودتا شبانه در ۲۲ تیرماه ۱۳۵۹ بازداشت و به کمیته مخوف مشترک منتقل کردند. گفتنی است که در جریان دادگاه انقلاب ارتش به ریاست حاکم شرع آیت‌الله ری‌شهری به علت فقدان مدرک از همکاری با ساواک تبرئه و به علت زمینه‌سازی کودتا به اعدام با یک درجه تخفیف به علت کبر سن به حبس ابد محکوم نمودند.

• قلم سلیس و درضمن گزنده او بعد از شش سال زندان همچنان پرانرژی با جسمی خسته و قلبی نارسا، همیشه روح مخالفان مردم را می‌آزرد. پدر، جان‌شیفته‌ای بود که وجودش با عشق به میهن و انسان آراسته شده بود، تمام قد از خاستگاه آزادی، عدالت و سربلندی ایران و ایرانیان، برابر موج سهمگین تهاجم فاشیسم ایستاده و پرچم شرافت و سازش‌ناپذیری با دیکتاتوری مذهبی را برافراشته نگه داشت.

• هنگامی که نارفیقان به دست‌بوسی جلاد قرن می‌رفتند، پدر در سمت درست تاریخ، سیاست عدالت محور و انسانیت ایستاد و خوش درخشید. هرچه زمان می‌گذرد، قدر ایستادگی و نه‌ی بزرگ سیاسی پدر به کلیت حکومت اسلامی برجسته‌تر می‌شود و ادامه دهنده‌گان راه وی بیش از بیش!
**۲۲ تیرماه ۱۴۰۳
فریبا قاسمی

?️** @HezbIran

«۲۵ سال پس از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و از گور برخاستگانی که از خون جوانان ارتزاق می‌کنند»

۱۸ تیر، سال‌روز به خاک و خون‌ کشیده شدن کوی دانشگاه و کشته شدن دانشجویان دانشگاه تهران، نقطه‌ی عطفی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران است. امسال اما زمان سال‌روز آن واقعه شوم، با هیاهوی خیمه‌شب‌بازی رای‌گیری حکومت تلاقی یافته است. نمایشی تکراری با تقلیدی پیش‌پاافتاده از بازی بازجوی خوب/بازجوی بد که سکانس آخر آن با فریاد رسای تماشاگران همراه شد :«نه!». 
نمایشی که علی‌رغم استفاده همه‌جانبه حکومت از تمام ظرفیت‌ها، نیروهای داخلی، لابی‌ها و شبکه‌های تلویزیونی خارجی خود، باز هم نتوانست پایانی آبرومندانه داشته باشد. امروز و پس از گذشتن ۲۵ سال از واقعه ۱۸ تیر، لباس بره بیش از پیش بر تن گرگان حاضر در صحنه نخ‌نما گشته و ملت شریف ایران به خوبی به شگردهای حکومت برای ادامه‌ی بقای خود پی‌‌برده‌است. «طالبان‌اصلاح» که با ادعاهای دروغین همواره از خون دانشجویان برای رسیدن به اهداف شخصی‌شان استفاده نموده و نقش وکیل مدافع اقتدارگرایان سفاک را بازی می‌کرده‌اند، با تمام قوا و برای حفظ مشروعیت از دست رفته حکومت وارد میدان شده و همه‌ی نیروهای‌شان را در راستای این امر بسیج نمودند. از اساتید دانشگاه رانتی که تکیه بر جای بزرگان زده بودند و ادعای مخالفت می‌کردند تا نیروهای سیاسی به‌ظاهر مترقی که تا چند ماه پیش مشغول مأموریت دیگری بوده و خود را از اهالی گذار معرفی می‌کردند اما در زمان اضطرار دوباره به وظیفه اصلی خود پرداخته و تبدیل به خندق نظام شدند. با همه این‌ها دانشجویان و ملّت ایران دوباره نشان دادند که بلوغی که به آن دست یافته‌اند از دست رفتنی نیست و از گذشتن از افرادی که در زمان‌ کوتاه چرخش‌های بزرگی می‌کنند باکی ندارند، زیرا می‌دانند چه می‌خواهند و مسیر خواسته‌شان از کجا می‌گذرد. تجربه‌ای که به رایگان به‌دست نیامده و به راحتی هم از دست نخواهد رفت.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران دست اکثریت مردم‌ ایران را به گرمی می‌فشارد و به احترام آنان کلاه از سر بر می‌دارد. آنان که می‌اندیشند و دغدغه‌شان وطن‌شان ایران است و بدون هیچ چشم‌داشتی از جان خود مایه می‌گذارند. آنان که در راستای کسب آزادی و استقلال و برقراری حاکمیت ملّی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و با اینکه متحمل هزینه‌های سرسام‌آوری می‌شوند، اما عرصه را به افرادی که جیب‌های‌شان پر از رانت حاصل از خوش‌خدمتی به شر و پول حاصل از چپاول منافع ملی است نمی‌بازند.

«سیرک تمام شد اما کار دلقک‌های شاغل در آن هنوز ادامه دارد و در بین تمام این هیاهوها هم‌چنان چشمان مادری به در است که شاید پس از ۲۵ سال فرزندش بازگردد.»

به یاد سعید زینالی

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران
هجدهم تیرماه ۱۴۰۳

جای معلم حق طلب در زندان نیست

اعتراضات معلمان ایران و جنبش مدنی سیاسی آنان در دهه ۳۰ و به خصوص در سال‌های سیاه بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز شد و در سال ۱۳۴۰ هم‌زمان با سیاست‌های ایجاد خفقان در رژیم برخاسته از کودتا به اوج رسید و در نهایت در روز ۱۲ اردیبهشت، یک معلم ۲۹ساله به نام دکتر ابوالحسن خانعلی در اعتراضات معلمین تهران به ضرب گلوله مستقیم مأموران حکومتی در میدان بهارستان کشته شد. کشته شدن خانعلی مانند اضافه شدن هیزم به آتش اعتراضات بود که منجر به تعطیلی مدارس، گسترده شدن و دامنه‌دار شدن اعتراضات و در نهایت استعفای جعفر شریف امامی از مقام نخست وزیری شد. شریف امامی تصمیم داشت حتی از ارائه‌ی پیکر خانعلی هم سرباز زند. این اتفاقات باعث شد که در همان دوران، روز ۱۲ اردیبهشت‌ماه به نام روز معلم نامگذاری گردد.
پس از انقلاب ۵۷ با کشته شدن آیت‌الله مطهری در تاریخی نزدیک به این روز با این که ایشان هیچ‌گاه در جامعه صنفی فرهنگیان و معلمان حضور نداشت، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت با تغییر مبدأ تاریخی روز معلم، عقبه نهضت و جریان معلمان را که از حیث جمعیت، بخش قابل توجهی از کارمندان دولت را شامل می‌شوند حذف و محو کند و روز ۱۲ اردیبهشت یا روز معلم را، روز کشته شدن آیت‌الله مطهری قلمداد نماید. اما به دلیل تداوم تبعیض و فساد سیستماتیک توسط رژیم، مجدداً این قشر تحت ستم و تبعیض حقوقی قرار گرفتند و تشکیلات و شورای صنفی معلمان شکل گرفت و خاستگاه مبارزات فرهنگیان هم در تاریخ ایران از غبار نیرنگ و سانسور جمهوری اسلامی زدوده شد و مجدداً نام دکتر ابوالحسن خانعلی بر سر زبان‌ها افتاد. امروز، نهضت و خیزش معلمان ایران در ادامه همان مبارزات پیشین خود و با همان مطالبات همچنان می‌خروشد و در مقابل استبداد و فساد می ایستد، چرا که فساد، با هر صورت و عنوان که باشد، فساد است،  چه در ردای سلطنت، چه در لباس روحانیت، با فساد و ناراستی باید مقابله کرد. معلمان ایران بعد از چندین دهه اعتراض و فراز و نشیب در حکومت‌های مختلف، همچنان از هم‌طرازی منصفانه نسبت به خود و دیگر کارکنان دولت محرومند و با وجود این که در معرض آسیب‌های ناشی از فشار روحی و جسمی قرار دارند، از بیمه‌های درمانی و بازنشستگی کارآمدی برخوردار نیستند و همواره مورد آسیب مستقیم ناشی از فسادها و دزدی‌های کلان مسئولین حکومتی می باشند. معلمان شرافتمند ایران ناگزیرند با حقوق تقریباً ثابت یا با افزایشی اندک، بار گرانی و تورم طاقت‌فرسای موجود در کشور را به دوش بکشند.این فشارهای سیستماتیک به معلمان، در کنار دخالت محتوای ایدئولوژیک در برنامه‌ ریزی‌های درسی موجب آسیب به آموزش فرزندان ایران هم می‌شود. از طرفی با وجود سیستم‌های نظارتی سنگین و مشارکت‌های فرمایشی و دستوری این قشر درمناسبت‌های سیاسی جمهوری اسلامی، معلمان همواره در یک فضای رعب‌آور از بابت آزادی بیان و مطالبات صنفی بر حق خود قرار دارند، در چنین فضایی ایجاد تشکیلات و تقویت کانون‌های صنفی معلمان و ایجاد رسانه مستقل از راهکارهای قانونی و برحق فرهنگیان ایران برای بررسی وحل کردن مشکلات است. بر طرف شدن تضییع حقوق معلمان، قطعاً در راستای بهروزی فرزندان ایران‌زمین و آینده آنان هم هست. در سال‌های اخیر تعدادی از معلمان مورد بازداشت‌ها، احکام قضایی و محرومیت‌های گوناگون قضایی و درون سازمانی قرار گرفته‌اند.

جبهه ملی ایران مبارزات و مطالبات معلمان ایران را پیرامون وضعیت معیشتی و اصلاح نظام آموزشی و حق آزادی بیان را جزو حقوق ابتدایی و اولیه معلمان دانسته و تأکید می‌کند، جای معلم هرگز در زندان و دادگاه نیست. ما معتقدیم سیاست‌های تبعیض‌آمیز جمهوری اسلامی در قبال معلمان ایران، پا جای پای رژیم سابق گذاشتن، حتی به گونه‌ای محکم‌تر و شدیدتر است. کرامت و شأن معلمان ایران در طی  دهه‌‌ها همان است که هر سال مانند الفبا نسل به نسل مبارزه و مطالبه‌گری را به فرزندان این میهن و همه شهروندان می‌آموزند، شرافت و کرامت معلمان ایران در تداوم همین مطالبه گری شرافتمندانه تاریخی است و این امر مهمی است که موجب می‌شود تا ملت ایران این پیشقراولی معلمان را بیش از پیش گرامی داشته و ارج بنهند.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – دوازدهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

https://jebhemeliiran.org/?p=3624