ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 2 days, 18 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 6 days ago
✅ جای نگرانی نیست
⬅️ در حال مرور روزنامهها بودم که به جملهای در یادداشتی برخورد کردم که در آن آمده بود: «اگر در مقابل تجاوز جنایتکارانه رژیم صهیونیستی ساکت و بیتفاوت باشیم، ظرف حداکثر دوهفته خاک ایران را به توبره میکشند و با قتل عام مردم کشورمان از کُشتهها پُشته میسازند.»
⬅️ ابتدا فکر کردم من معنی جمله را بد فهمیدهام اما چند بار که خواندم دیدم جمله نه کنایه دارد و نه معنایی در آن پنهان شده و به صورت دقیق و شفاف نیروهای مسلح ایران را مورد عنایت قرار داده است.
⬅️ به این فکر میکردم که در حالت عادی و معمول در جمهوری اسلامی، چه ساعتی دادستانی علیه روزنامه اعلام جرم میکند و نویسنده جمله الان کجا مشغول توضیح دادن است که از چه کسی خط میگیرد که اینگونه قوای مسلح را به سخره گرفته است.
⬅️ البته جای نگرانی نیست. اینبار هم از مواردی است که آزادی بیان و بعد از بیان به صورت کامل اجرا شده و قرار نیست برخوردی صورت گیرد چون مطلب را حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشته است.
➕ نامهای به عارف
✅ چسبیدهاید به جهانم
⬅️ استاد جان؛ چند روز پیش داشتم تقویم مناسبتها را نگاه میکردم، دیدم که نوزدهم اَمرداد سالروز تولدتان است. فکر کردم و دیدم شما برای من از خاصترینها هستید. حتی خاصتر از ابراهیم حامدی و خانم گوگوش. لابد میپرسید مگر چه شده؟
⬅️ سالهای ابتدای جوانیام با کارهای شما عجین بود. مدتها آهنگ «همه چیم یار» را گوش میدادم و به خودم میگفتم پس چه زمانی نوبتم میرسد این آهنگ را برای یار بخوانم. زمان گذشت و آدمی وارد زندگیام شد. از آن به بعد آهنگ را بارها و بارها با هم گوش دادیم. شب عروسیمان که شد تا با عروس پا به سالن گذاشتم، صدای شما پخش شد که میخواندید: « لیلی و مجنون اومدن/ شیرین و فرهاد اومدن». فیلم عروسیمان را هم تحویل دادند باز هم صدای شما در آن جریان داشت و در کلیپ دو نفرهمان میخواندید: «کی بهتر از تو که بهترینی» و اینگونه شما جزئی از زندگیمان شدید.
⬅️نمیدانم چه شد که عروس خانم سابق پایش را در یک کفش کرد تا جدا شود. من ابدا راضی نبودم ولی مثل آدمهای متمدن چون دوستش داشتم به نظرش احترام گذاشتم و سند جدایی را امضا کردم تا به زندگی بهتری برسد که به خاطرش قید من را زده بود.
⬅️بعد از آن جدایی شما باز هم به زندگیام برگشتید. نمیدانم چند بار نیمههای شب در خیابانهای تهران قدم زدم و با شما خواندم «میخواهم عشقت در دل بمیرد/ میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد» اینقدر خواندم که این آهنگ جزئی از وجودم شده بود تا اینکه یک روز مهمان رفیقی بودم که گرامافون داشت. صفحه را گذاشت و ناگهان صدای شما آمد که خواندید: « دیشب خواب تورا دیدم چه رویای پرشوری» این آهنگ را شنیدیم خشکم زد؛ انگار زبان خودم بودید. به خودم که آمدم دیدم مانند ابر بهار زار میزنم. بعد از آن روز تا مدتها قدم زدنهایم با این دو شاهکارتان همراه شد.
⬅️ البته این روزها آن حال و احوال خراب را ندارم و باز هم برگشتهام به زمانی که «همه چیم یار» را میخواندم و به شکلی دیوانهوار به آینده و معجزه امیدوارم. خلاصه اینکه شما چسبیدهاید به روزگار من. تولدتان مبارک
*➕ به بهانه روز خبرنگار
✅ بدون تعارف بگویم*
⬅️ اول – خبرنگار بودن در ایران واقعا شغل سختی است. سخت است؛ چون شما تحت هر شرایطی فحش میخوری. از یک سو میگویند عامل حکومتی و آن طرف میگویند عامل غرب و آمریکایی. سخت است چون حقوقش زیر خط فقر است و برای اینکه فقط برای فرار از زیر خط فقر تلاش کنی؛ مجبوری از صبح تا آخر شب دو سه جا کار کنی تا شاید بتوانی صورتات را با سیلی سرخ نگه داری. شفاف میگویم؛ اگر روزنامهنگاری دیدید که وضع مالی و زندگیاش متوسط به بالاست تنها دو عامل میتواند داشته باشد: «یا خانواده پولداری دارد و از طرف آنها تامین شده یا شک نکنید که خبرنگارنمای مذکور غرق در فساد است و دنبال پروژه و رپرتاژ رفته است.» توصیه میکنم از این دسته دوم فاصله بگیرید؛ آنها شرافتشان فاسد شده و پای پول و درصد و پروژه که وسط باشد همه چیز را میفروشند.
⬅️ دوم –این ارگانهای حاکمیتی هم روی سنگ پای قزوین را سپید کردهاند. از دیدشان خبرنگارها دو دستهاند؛ یا نقش دستگاه تبلیغات آن نهاد را ایفا میکنند که در اینصورت محبوب عموهای حاکم بوده یا اینکه در دسته اول نیستند و باید ادب شوند تا شاید آنها هم مجیزگو شوند. اگر در دسته اول نباشی؛ کل سال آدم اجیر میکنند تا جستجو کرده و از لابهلای نقدها و شفافسازیهایی که خبرنگار و روزنامهنگار جماعت نوشتهاند؛ بهانهای پیدا کرده تا برای خبرنگار جماعت تشکیل پرونده دهند و راهی محکمهاش کنند اما هفدهم اَمرداد یاد خبرنگار میافتند. همینها رفقای ما را گوشه زندان انداختهاند و حالا شوآف تقدیر از خبرنگار برگزار میکنند. شما جیب ما را نزن؛ تقدیر پیشکش.
➕**داستان کوتاه (2)
✅ دیوونه خودتی**
⬅️ وارد فروشگاه عطرفروشی شد. فروشنده سمتش آمد و پرسید: «چه کمکی میتونم انجام بدم؟» جواب داد: «دنبال یه عطر میگردم» فروشنده گفت: « برای خودتون» و پاسخ داد: «بله»
⬅️ فروشنده پرسید: «عطر خاصی مد نظرتونه؟» جواب داد: «بله» عطرفروش از او خواست که نام عطر را بگوید اما گفت: « متاسفانه اسمش رو نمیدونم». عطرفروش رو به او کرد و گفت: «نشانه خاصی از شیشه عطر میدونی؟» و جواب داد: «نشانه که .. شیشهای خیلی معمولی داشت اما خود عطر سبز روشن بود» فروشنده گفت: « ببین با این نشانهای که شما میگی عطرو ادکلنهای زیادی داریم. رایحهاش رو کامل میدونی و وقت داری که همه رو بیارم تست کنی؟» جواب داد: « آره میدونم. دقیق و کامل»
⬅️ چند عطر و ادلکن مقابلش چیده شد و در کنارش یک ظرف پر از دانه قهوه که اگر مشامش پر شد، با بوییدن قهوه به حالت اولیه برگردد. یک به یک عطرها رو بویید و بعد از چند دقیقه چشمهایش را بست و باز کرد و گفت: «همینه. این رو میخوام» فروشنده پرسید: «مگه واسه خودت نمیخوای؟» جواب داد: «آره دیگه گفتم واسه خودم.» فروشنده گفت:« اما این عطر زنونهاس. همین مارک مردونهاش رو هم داریم اجازه بده اونو بیارم تست کن». جواب داد: «نه همین رو میخوام.» فروشنده با تعجب نگاهش کرد و گفت: «باشه؛ هر طور راحتی»
⬅️ از مغازه بیرون آمد و چند پاف عطر را روی نبض و لباسش زد. فکر میکرد که فروشنده الان پیش خودش میگوید که این پسر چه دیوانهای است که عطر زنانه میزند. در همین فکر بود که خودش جواب خودش را داد: « دیوونه خودتی. تو میدونی که یه عطر با آدم چه کار میتونه کنه؟ میدونی وقتی تمام دنیایی که ساخته بودی یهو آوار بشه روی سرت یعنی چی؟ میدونی که حسرت یه بار دیدن که هیچ، حسرت شنیدن صدا یعنی چی؟ سهم من از تمام دنیایی که ساخته بودم یه مشت خاطره شده و یه عطر. میترسم از روزی که عطرش از یادم بره. گور بابای عالم و آدم؛ بذار هر چی میخوان بگن. خودش رو که ندارم؛ حداقل عطرش باهام باشه»
✅ سیاه و سپید
⬅️ بالاخره تمام شد و زودتر از آنچه که باید، دولت سید ابراهیم رئیسی به نقطه پایان رسید. اینکه سه سال گذشته سیاه بود و خانمانسوز قابل کتمان نیست. اینکه جنایت در این سه سال در اوج قرار داشت حرف بسیاری از ماست. با جنایت ضعیفترین دولت تاریخ ایران، سفرههای مردم کوچکتر از همیشه شد و پدران و مادران بسیاری، بیش از قبل شرمنده فرزندان شدند. اینکه در پاییز ۱۴۰۱ تیر ظلم و جور جانهای بسیاری را گرفت را نمیتوان انکار کرد، چه داغها که جنایتکاران بر دلها نشاندند و چه نانها که در خون زده شد.
⬅️ بله، سه سالی که گذشت سیاه بود اما آن سیاهی و جنایت کلاس درس برایمان بود و در دل تمام آن سیاهیها، نوری وجود داشت که گسترده شد. ما در این سهسال و بهخصوص بعد از آغاز جنبش سرافراز مهسا با هم بودن را بیش از همیشه یاد گرفتیم و سعی کردیم بیشتر از همیشه حواسمان به یکدیگر باشد. بیشتر از همیشه دختران ایران را ستایش کردیم و ایمان آوردیم که دختران ایرانی از تمام ما پسران شجاعتر و دلیرتر هستند. آنها چون سرو ایستادهاند و چقدر حالمان خوب میشود که در خیابانهای شهر میبینیمشان که ایستادگی را درس میدهند.
⬅️ داستان این سه سال سیاه و سپید بود. نمیدانم در آینده چه خواهد شد و چه بر سر ایرانمان میآید اما این را میدانم که در قرن جدید، بیشتر از همیشه ایرانمان را دوستش داریم و امیدوار میمانیم به رسیدن روزی که حال همه خوب و ایران برای همه ایرانیان باشد. آن روز سرانجام از راه خواهد رسید...
✅ خود شاخپندارها
⬅️ یکی از ویژگیهای نامطلوب برخی از ما ایرانیها توهمی به نام «خود بزرگبینی» است، یعنی اینکه فرد در رویاهایش جایگاهی را در جهان واقعی برای خودش ترسیم کرده، در آن جهان زیست میکند و تلاش دارد آن توهم را وارد وجود دیگران کند.
⬅️ نمونه بارز این ماجرا و در همین راستا، مباحثی است که برخی هواداران مسعود پزشکیان و سعید جلیلی مطرح میکنند و نشان از این دارد که بیماری «خود شاخپنداری» در هر دو دیده میشود. بیماریشان به این شکل است که برخی حامیان سعید جلیلی (و البته اخیرا خودش) از پشتوانه رای ۱۴ میلیونی حرف میزنند. در سمت مقابل هم برخی حامیان پزشکیان میگویند رای ۱۶ میلیونی حاصل روزنهگشایی زمستان سال پیش است.
⬅️ هر دو گروه بیمار هستند و واقعیت را عمدا نمیبینند. یک سمت توجه ندارد که بخش مهمی از رای جلیلی پیشزمینه سیاسی ندارد، بلکه علتش مذهبی و از سوی افرادی است که فریب پینه روی پیشانی را میخورند و فکر میکنند تفکر جلیلی همان تفکر مطلوب خداست و قرار است حکومتی شبیه عدل علوی زیر سایه تفکر آنها تشکیل شود. در سمت دیگر، روزنهگشایان هم چشمشان را روی این واقعیت بستهاند که ته زورشان در مجلس نمایش داده شد و سقف رایشان همان اندک رای اسفند سال پیش پس از بیانیه روزنهگشایی است. آنها هم خودشان را به نفهمیدن زدهاند و نمیفهمند که من و صدها هزار مانند من حالمان از روزنهگشایی بهم میخورد اما برای فرار از بنیادگرایی پای صندوق رای رفتیم.
✅ داستان تلخ کمدی
⬅️ تاریخ سینمای ایران نامهای درخشانی در کمدی دارد و آثاری را خلق کرده که مخاطب بارها آنها را میبیند و یک دل سیر میخندد. ذکر اسامی طولانی است اما در طاقچه ذهنمان بسیارند. از صمد در به در میشود گرفته تا لیلی با من است و مارمولک؛ از ورود آقایان ممنوع گرفته تا خجالت نکش.
⬅️ همین یکسال پیش بود که «فسیل» را تماشا کردم، گفتم اثری ضعیف است. بعد از آن به تماشای «شهر هرت» نشستم. فیلم که تمام شد گفتم چرند به تمام معنا بود. نوبت به تماشای «ویلای ساحلی» که رسید، گفتم صد رحمت به فسیل، این چه مزخرفی بود. تا اینکه امروز «هاوایی» را تماشا کردم و هنوز واژهای برای تعریف سطح ضعیف بودن آن پیدا نکردهام.
⬅️ این چهار فیلمی که نام بردم در بین ۵فیلم پرفروش سال گذشته بودهاند. نکته اینجاست که پرفروشترین درام سال گذشته در لیست فروش «سه کام حبس» است که در لیست فروش نهم شد. البته این فروش بالای کمدیها را نباید به معنای بد بودن درامها گذاشت، ماجرا این است که مردم ایران غمگین هستند و بدنبال بهانهای برای خنده میگردند. آنها هزینه میکنند، به سینما میروند تا دو ساعت بخندند اما چه تحویلشان میدهند؟
⬅️سینمای کمدی ایران با سرعت در حال سقوط و به قهقرا رفتن است. خیلیها در برابر این فاجعه مقصرند، از دولت بگیرید تا تهیه کننده عاشق گیشه و البته بازیگرانی که کارنامه برایشان اولویت اول نیست. چند سال است سینمای کمدی ایران نقش ماندگار خلق نکرده اما هنوز هم رضا مارمولک برای مردم جذابیت دارد. خلاصه اینکه حال سینمای کمدی ایران خوب نیست، نجاتش دهید.
✅ یکبار خودتان نباشید ...
⬅️ رک بگویم، تا به امروز هر چه موسیقی از توماج صالحی شنیدهام اتفاقی بوده است، سبک موسیقی او مورد علاقهام نیست اما این عدم علاقه دلیلی نمیشود که به راحتی از کنار نام او به عنوان یک هنرمند دغدغهمند عبور کنم. هنر برایم ارجمند است اما درست یا غلط اعتقاد دارم هنرمندی که دغدغه جامعه را نداشته باشد هنرمند مُرده است. و برای همین است که هنرمندانی که دغدغه دارند برایم ارجمندتر هستند.
⬅️ چند ساعتی است خبر تایید حکم اعدام توماج صالحی را شنیدهام، خیلی با خودم فکر کردم که چه میتوان نوشت. بارها نوشتهایم و فایده نداشته است، مرغشان تا به امروز که یک پا داشته است. اما جز نوشتن سلاحی ندارم و دستم کوتاه است.
⬅️ باز هم میخواهم با آنها که قدرت در یدشان حرف بزنم، چهار دهه است یک شکل هستید و یک راه را میروید. میدانیم که این روش و منش در پوست و خونتان نفوذ کرده و برایتان مهم نیست که جز کاسهلیسان و مجیزگویان بقیه مردم دربارهتان چه میگویند و چه نفرینها که نثارتان نمیشود. هر چند خدای شما شبیه ما نیست اما قطعا شما هم خدایی دارد؛ تو را به همان خدایی که میپرستید یکبار، فقط یکبار شبیه خودتان نباشید و برعکس چیزی که در عمق وجودتان نفوذ کرده عمل کنید شاید در اعماق دلهای سیاهتان کورسوی نوری باقی مانده باشد و همان کورسوی نور بتواند معجزه کند و دریچهای را بگشاید ... شاید ...
➕ نامهای به علیرضا دبیر
✅ تو کجا و کریم شیرهای کجا
⬅️ جناب آقای دکتر دبیر؛
⬅️ دیدم که در تلویزیون وسط یک بحث ناگهان به رسول خادم کنایه زدی و گفتی که رسانهها از او پهلوان ساختند و از تو کریم شیرهای. لذا ذکر سه نکته را لازم دانستم.
1️⃣ ملاک پهلوان بودن هیچ یک از ما نیستیم، خدا عزت میدهد و مردم پهلوانشان را میشناسند. امثال رسول خادم را مردم پهلوان میدانند نه سایتها و فضای مجازی. عزتی که خدا به رسول خادم داده را تو و اربابان سیاسیات نمیتوانند بگیرند.
2️⃣ آقای رئیس، جعل عنوان کردهای که خودت را کریم شیرهای خطاب کردی. احتمالا تاریخ نخواندهای و نمیدانی که کریم شیرهای منتقد حکومت بود و به همین دلیل او را پشه هم صدا میکردند چون حرفهایش نیش داشت. با نگاهی به گذشته و حال میتوان گفت تو با ارفاق میتوانی شعبان بیمخ باشی.
3️⃣ بزرگی میگفت حسادت آدم را کور میکند، آدم حسود شعورش را در پستوی خانه میگذارد و اینقدر غرق در حسادت میشود تا جان بدهد. جای حسادت سعی کن انسان باشی، وسط آن نمازهای مستحبی که وسط جلسه مقابل دوربینها میخوانی دعا کن بخل و حسد از تو دور شود.
➕**نامهای برای معین
✅ استاد؛ همانجا که هستی بمان**
⬅️ چند وقتی است در رسانهها خبری دست به دست میشود که ظاهرا دولت فاتح قلهها قصد دارد شما (جناب معین) را پس از پنج دهه دوری به وطن برگرداند. خبری که شاید در نگاه اول برای آنها که شما را عمیقا دوست دارند و نمیتوانند به کنسرتهای خارج از کشور بیایند، خبر خوب و شیرینی باشند اما در حقیقت خبری تلخ است.
⬅️ من هم مانند میلیونها شمار را عمیقا دوست دارم و با کارهایتان خاطرهها دارم و از آنجا که شما را بسیار دوست دارم، میخواهم در مقام یک هوادار نصیحتتان کنم. استاد؛ جان دخترت به ایران برنگرد. میپرسی چرا؟ الان میگویم.
⬅️ حبیب را نگاه کن که با او چه کردند. در همین سرزمین مگر به جواد یساری مجوز دادهاند که به شما بدهند؟ با گلپا چه کردند؟ استاد این جماعت صفا و وفا ندارند؛ میخواهند برای انتخابات 1404 از چهره شما استفاده کنند؛ استاد اینها احمدینژادی است که حبیب را به ایران کشاند. اصلا گیرم که معجزه شد و به شما مجوز کار هم دادند؛ میدانید که در ایران سه استان خودمختار داریم؟ میدانید که نمیتوانید برای هوادارانتان در مشهد و قم کنسرت برگزار کنید؟ همه اینها به کنار؛ یکی از کارهای ماندگار شما «دلم میخواهد به اصفهان برگردم» است. میدانید اگر آمدید و دلتان خواست به اصفهان برگردید و در آنجا برای همشهریهایتان کنار زایندهرود خشک شده بخوانید؛ اجازه ندارید در کنسرتتان نوازنده زن همراه داشته باشید؟
⬅️ استاد؛ یا به ایران نیا؛ یا اگر آمدی قید موسیقی و خواندن را بزن. در دام این جماعت دورو قرار نگیر.
ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 2 days, 18 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 6 days ago