?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 2 weeks ago
*🔴کاربردهای فعل ziehen*
سلام بچه ها 😍❤️
یکی از افعال بسیار پرکاربرد در زبان آلمانی که معانی متنوعی دارد، فعل “ziehen” است. این فعل بسته به جمله و زمینه استفاده، معانی مختلفی پیدا میکند. در ادامه معانی اصلی این فعل و چند مثال آورده شده است:
معانی اصلی فعل “ziehen”:
✅1. کشیدن
• مثال: Er zieht die Tür.
(او در را میکشد.)
✅2. نقل مکان کردن
• مثال: Wir ziehen nächste Woche nach Berlin.
(ما هفته آینده به برلین نقل مکان میکنیم.)
✅3. بردن یا جذب کردن
• مثال: Das Buch zieht viele Leser an.
(این کتاب خوانندگان زیادی را جذب میکند.)
✅4. کشیدن (نفس یا هوا)
• مثال: Er zog tief die Luft ein.
(او عمیقاً هوا را به داخل کشید.)
✅5. پوشیدن یا به تن کردن (لباس)
• مثال: Zieh deinen Mantel an!
(پالتویت را بپوش!)
ترکیب “ziehen” با پیشوندها:
فعل “ziehen” با اضافه شدن پیشوندهای مختلف، معانی جدیدی پیدا میکند. در ادامه برخی از مهمترین ترکیبات این فعل آورده شده است:
✅ 1. anziehen
• معنی: پوشیدن لباس
• مثال: Ich ziehe meine Schuhe an.
(من کفشهایم را میپوشم.)
✅2. ausziehen
• معنی: درآوردن لباس / نقل مکان کردن
• مثال: Er zieht seine Jacke aus.
(او کت خود را در میآورد.)
Wir ziehen aus der Wohnung aus.
(ما از این آپارتمان اسبابکشی میکنیم.)
✅3. umziehen
• معنی: نقل مکان کردن / عوض کردن لباس
• مثال: Wir ziehen nach Hamburg um.
(ما به هامبورگ نقل مکان میکنیم.)
Ich ziehe mich um.
(من لباسم را عوض میکنم.)
✅4. einziehen
• معنی: اسبابکشی کردن به خانه جدید
• مثال: Wir ziehen morgen in die neue Wohnung ein.
(ما فردا به خانه جدید اسبابکشی میکنیم.)
✅5. herziehen
• معنی: بد گفتن / کشیدن به سمت خود
• مثال: Er zieht über seinen Kollegen her.
(او پشت سر همکارش بد میگوید.)
✅6. wegziehen
• معنی: نقل مکان کردن به جای دیگر
• مثال: Viele Menschen ziehen aus der Stadt weg.
(خیلیها از شهر نقل مکان میکنند.)
❤️ اگه دوست دارین مطالبمون و ،هم لایک امون کنین ،هم برای دوستاتون بفرستین ، تا ما هم از شما انرژی بگیریم🥹❤️
🎄 Frohe Weihnachten! 🎅
Die Weihnachtszeit ist eine ganz besondere Zeit des Jahres.
✨ Typische Traditionen in dieser Zeit:
• Den Weihnachtsbaum (درخت کریسمس) schmücken.🎄
• Leckere Plätzchen (بیسکویت) backen.🍪
• Mit Freunden und Familie Geschenke (هدایا) austauschen.🎁
• Einen gemütlichen Abend mit Glühwein (شراب داغ) und guter Musik genießen.🍺
❄️ Wusstest du schon?
In Deutschland feiern viele Menschen am 24. Dezember den Heiligabend, an dem der Weihnachtsmann oder das Christkind (فرشته کریسمس) die Geschenke bringt.
📅 Die wichtigsten Tage:
• 24. Dezember: Heiligabend
• 25. und 26. Dezember: Weihnachtsfeiertage
• 31. Dezember: Silvester (شب سال نو)
• 6. Januar: Dreikönigstag
? ابراز مخالفت با حرف پارتنر
سلام بچه ها ?❤️
برای ابراز مخالفت در آلمانی، میتونین از جمله ها و عباراتی استفاده کنین که بسته به لحن و موقعیت (رسمی یا غیررسمی) متفاوت هستن.در اینجا چند نمونه آوردم:
?1. مخالفت مستقیم و صریح
• Das sehe ich anders.
(من این را جور دیگری میبینم.)
• Ich bin anderer Meinung.
(من نظر دیگری دارم.)
• Damit bin ich nicht einverstanden.
(با این موافق نیستم.)
• Das stimmt so nicht.
(این درست نیست.)
?2. مخالفت مودبانه و نرمتر
• Ich verstehe, was Sie meinen, aber…
(میفهمم منظورتان چیست، اما…)
• Das ist sicherlich ein guter Punkt, aber…
(این نکته مطمئناً خوبی است، اما…)
• Da bin ich nicht ganz sicher.
(در این مورد مطمئن نیستم.)
• Entschuldigung, aber ich glaube, da liegen Sie falsch.
(ببخشید، اما فکر میکنم اشتباه میکنید.)
?3. مخالفت با ارائه دلیل یا جایگزین
• Ich glaube, das könnte man auch anders sehen.
(فکر میکنم میتوان این را طور دیگری هم دید.)
• Ich denke, es gibt bessere Lösungen.
(فکر میکنم راهحلهای بهتری وجود دارد.)
• Das mag sein, aber…
(ممکن است درست باشد، اما…)
• Ich stimme Ihnen teilweise zu, aber…
(تا حدی با شما موافقم، اما…)
?4. مخالفت غیرمستقیم و محترمانه
• Das ist eine interessante Sichtweise, aber…
(این دیدگاه جالبی است، اما…)
• Ich sehe das ein bisschen anders.
(من کمی متفاوت میبینم.)
• Das ist ein Argument, aber ich denke…
(این یک استدلال است، اما فکر میکنم…)
❤️?از این جمله ها خیلی تو آزمون های آلمانی استفاده میشه ، حتما تمرین کنین که کمکتون میکنه راحت تر جمله اتون و شروع کنین . ما رو هم لایک کنین انرژی بگیریم?*❤️***
@almani_bedunfaramushi#اموزش_آلمانی
? ابراز موافقت با حرف پارتنر
سلام بچه ها ?❤️
امروز میخواهیم چند جمله یاد بگیریم که به ما کمک میکنه در مکالمات با دیگران موافقت کنیم.
?برای موافقت کامل:
?برای موافقت نسبی:
?برای تاکید بیشتر:
❤️به این جمله ها میگن redemittel ، که یاد گرفتنشون خیلی تو مکالمه بهمون کمک میکنه. تصمیم دارم از این پست ها بیشتر بذارم . اگه موافقین لایک یادتون نره ❤️?
?۸ فعل حاوی sagen
سلام بچه ها ❤️?
افعال حاوی sagen در آلمانی شامل ترکیبات مختلفی هستن که هرکدام معنی خاصی دارن. در اینجا تعدادی از این افعال رو به همراه مثال و توضیح آوردم:
?1. absagen
به معنی «لغو کردن» یا «رد کردن» است. این فعل بیشتر در مورد قرارها، ملاقاتها و رویدادها استفاده میشود.
مثال:
• Ich muss das Treffen leider absagen.
متأسفانه باید قرار ملاقات را لغو کنم.
?2. zusagen
به معنی «تایید کردن» یا «پذیرفتن» است. این فعل معمولاً برای تایید حضور در یک رویداد یا قبول کردن دعوت به کار میرود.
مثال:
• Er hat seine Teilnahme zugesagt.
او حضورش را تایید کرد.
?3. vorsagen
به معنی «پیشگویی کردن» یا «یادآوری کردن» است. این فعل در شرایطی به کار میرود که کسی چیزی را به دیگری میگوید تا او یادش بیاید یا آن را تکرار کند.
مثال:
• Kannst du mir die Antwort vorsagen?
میتوانی جواب را برایم بگویی؟ (مثلاً در امتحان یا زمانی که چیزی را فراموش کردهام)
?4. nachsagen
به معنی «شایعه کردن» یا «تکرار کردن پشت سر کسی» است. بیشتر در مواقعی به کار میرود که درباره شخصی شایعهپراکنی یا بدگویی میشود.
مثال:
• Man sagt ihm nach, dass er sehr streng ist.
میگویند که او خیلی سختگیر است.
?5. versagen
به معنی «شکست خوردن» یا «ناموفق بودن» است. از این فعل زمانی استفاده میشود که کسی یا چیزی از عهده کاری برنمیآید.
مثال:
• Ich habe in der Prüfung versagt.
من در امتحان شکست خوردم (یا موفق نشدم).
?6. hersagen
به معنی «از بر خواندن» یا «بلند گفتن» است. این فعل در مواقعی به کار میرود که چیزی را از حفظ میخوانیم یا با صدای بلند میگوییم.
مثال:
• Das Gedicht konnte er gut hersagen.
او شعر را خوب از حفظ خواند.
?7. untersagen
به معنی «ممنوع کردن» است. این فعل برای مواقعی استفاده میشود که کسی اجازه انجام کاری را نمیدهد.
مثال:
• Das Rauchen ist hier untersagt.
سیگار کشیدن اینجا ممنوع است.
?8. voraussagen
به معنی «پیشبینی کردن» است و در مورد پیشبینیهای آب و هوا، آینده و اتفاقات مختلف به کار میرود.
مثال:
• Der Wetterdienst sagt Regen voraus.
هواشناسی باران را پیشبینی کرده است
*❤️ مثل همیشه با لایکاتون بهمون انرژی بدین و برای دوستاتون بفرستین?*❤️**
*?۱۰ تا فعلی که فقط با داتیو میان?***
سلام بچه ها ?❤️
در زبان آلمانی، بعضی فعل ها تنها با داتیو میان. این فعل ها اغلب به حالتی اشاره دارند که در آن عمل یا تأثیر فعل مستقیماً بر روی یک فرد (بهعنوان گیرنده یا بهرهمند) انجام میشه. در ادامه، برخی از رایجترین افعال داتیوی را با توضیح، مثال و ترجمه میبینین.
?1. helfen (کمک کردن)
• توضیح: این فعل برای ابراز کمک یا یاری به کسی استفاده میشود و فرد کمکگیرنده در حالت داتیو قرار میگیرد.
• مثال: Ich helfe dir.
من به تو کمک میکنم.
?2. danken (تشکر کردن)
• توضیح: برای ابراز تشکر یا قدردانی از کسی استفاده میشود.
• مثال: Ich danke Ihnen für Ihre Hilfe.
من از شما بابت کمکتان تشکر میکنم.
?3. gefallen (پسندیدن، خوش آمدن)
• توضیح: برای بیان اینکه چیزی به دل کسی نشسته یا خوشایند اوست، استفاده میشود.
• مثال: Das Bild gefällt mir.
این عکس به دلم مینشیند.
?4. gehören (تعلق داشتن)
• توضیح: برای بیان اینکه چیزی به کسی تعلق دارد یا مالکیت دارد.
• مثال: Das Buch gehört ihm.
این کتاب متعلق به اوست.
?5. gratulieren (تبریک گفتن)
• توضیح: برای تبریک گفتن به کسی بابت موفقیت، تولد یا مناسبت خاص.
• مثال: Ich gratuliere dir zum Geburtstag.
تولدت را به تو تبریک میگویم.
?6. schmecken (مزه دادن، خوشمزه بودن)
• توضیح: برای بیان خوشایند بودن مزهی چیزی برای کسی.
• مثال: Die Suppe schmeckt mir gut.
این سوپ به من خوشمزه است.
?7. vertrauen (اعتماد کردن)
• توضیح: برای ابراز اعتماد یا اطمینان به کسی استفاده میشود.
• مثال: Ich vertraue dir.
من به تو اعتماد دارم.
?8. passen (اندازه بودن، مناسب بودن)
• توضیح: برای بیان اینکه چیزی از نظر اندازه یا تطابق به کسی میآید یا مناسب است.
• مثال: Das Hemd passt mir nicht.
این پیراهن اندازه من نیست.
?9. wehtun (درد داشتن)
• توضیح: برای بیان احساس درد یا ناراحتی در قسمتی از بدن.
• مثال: Mein Kopf tut mir weh.
سرم درد میکند.
?10. fehlen (کم بودن، دلتنگ بودن)
• توضیح: برای بیان دلتنگی یا نبود چیزی برای کسی.
• مثال: Du fehlst mir.
دلم برایت تنگ شده است
❤️از این مدل پست ها ی جمع بندی دوست دارین؟ پس لایکون کنین و برای دوستاتون هم بفرستین?❤️
?کاربردهای فعل ausmachen
سلام بچه ها ❤️?
فعل ausmachen کاربردهای مختلفی داره و بسته به متن ، معنی اش تغییر میکنه . در ادامه توضیح و مثالهای مختلف این فعل رو میبینین:
?1. به معنای "مهم بودن" یا "اثر داشتن"این کاربرد معمولاً به معنی "چیزی مهم بودن" یا "اثر داشتن" در یک موقعیت خاص است.
• مثال:
◦ Das macht nichts aus.
(این مهم نیست.)
◦ Es macht einen großen Unterschied aus, wie du das erklärst.
(این تفاوت بزرگی ایجاد میکند که چطور این را توضیح بدهی.)
?2. به معنای "توافق کردن" یا "موافقت کردن"در این معنی، ausmachen به معنای توافق کردن یا هماهنگ کردن چیزی است.
• مثال:
◦ Wir haben ausgemacht, uns um 6 Uhr zu treffen.
(ما توافق کردهایم که ساعت 6 همدیگر را ملاقات کنیم.)
◦ Hast du mit ihr ausgemacht, wann ihr zusammen kommt?
(آیا با او توافق کردهای که چه زمانی با هم بیایید؟)
?3. به معنای "خاموش کردن"در این کاربرد، ausmachen به معنای خاموش کردن دستگاهها یا منابع نور است.
• مثال:
◦ Kannst du bitte das Licht ausmachen?
(میشه لطفا چراغ را خاموش کنی؟)
◦ Ich habe den Fernseher ausgemacht.
(من تلویزیون را خاموش کردم.)
?4. به معنای "تشکیل دادن" یا "تعیین
کردن"در اینجا، ausmachen به معنای تشکیل چیزی یا مشخص کردن جزئیات است.
• مثال:
◦ Die Details der Vereinbarung machen wir später aus.
(جزئیات توافق را بعداً مشخص میکنیم.)
◦ Der Preis macht einen großen Teil des Gesamtwertes aus.
(قیمت بخش بزرگی از ارزش کلی را تشکیل میدهد.)
اینها برخی از کاربردهای رایج فعل ausmachen در زبان آلمانی هستند که میتوانید آنها را در مکالمات مختلف مشاهده کنید
❤️یادتون نره لایکمون کنین که انرژی بگیریم?*❤️***
?کاربرد فعل leiden
سلام بچه ها ?❤️
فعل leiden در زبان آلمانی به معنی “رنج بردن” است و بسته به معنای جمله با an یا unter به کار میرود. هر کدام از این حالتها برای توصیف نوع خاصی از رنج یا مشکل استفاده میشود.
1. leiden an + Dativ
• از an زمانی استفاده میشود که منظور رنج بردن از یک بیماری یا مشکل جسمی خاص باشد.
• مثالها:
• Er leidet an Diabetes.
او از دیابت رنج میبرد.
• Sie leidet an einer schweren Krankheit.
او از یک بیماری سخت رنج میبرد.
2. leiden unter + Dativ
• از unter زمانی استفاده میشود که منظور رنج بردن از یک وضعیت یا شرایط نامطلوب باشد (مانند فشار، استرس، یا شرایط محیطی).
• مثالها:
• Er leidet unter Stress bei der Arbeit.
او از استرس در محل کار رنج میبرد.
• Viele Menschen leiden unter der Hitze im Sommer.
بسیاری از مردم در تابستان از گرما رنج میبرند.
?خلاصه
• leiden an برای بیماریها و مشکلات جسمی.
• leiden unter برای وضعیتها و شرایط محیطی یا روان
?عبارات کاربردی برای بیان نظر و تجربه به صورت رسمی
سلام بچه ها ❤️?
در ادامه عبارتهایی رو براتون گذاشتم که برای ابراز نظر و بیان تجربه، به شیوهای رسمی و مؤدبانه استفاده میشن و در نوشتار و گفتار رسمی کاربرد دارن.
?1. Ich schließe mich der Meinung von … an, dass …
ترجمه: من با نظر … موافقم که …
توضیح: برای ابراز موافقت با نظر شخص دیگری استفاده میشود.
مثال:
• Ich schließe mich der Meinung von Frau Müller an, dass regelmäßige Bewegung wichtig für die Gesundheit ist.
من با نظر خانم مولر موافقم که ورزش منظم برای سلامتی مهم است.
?2. Auch ich bin überzeugt davon, dass …
ترجمه: من هم معتقدم که …
توضیح: برای بیان عقیده شخصی که مشابه عقیده دیگران است.
مثال:
• Auch ich bin überzeugt davon, dass gute Bildungschancen entscheidend für die Zukunft sind.
من هم معتقدم که فرصتهای خوب آموزشی برای آینده بسیار مهم هستند.
?3. Deshalb halte ich es für wichtig, dass …
ترجمه: بنابراین، من این را مهم میدانم که …
توضیح: برای بیان اهمیت چیزی با دلیل قبلی استفاده میشود.
مثال:
• Deshalb halte ich es für wichtig, dass man frühzeitig für das Alter spart.
بنابراین، من این را مهم میدانم که از زودتر برای دوران بازنشستگی پسانداز کرد.
?4. Ich persönlich finde es schade, dass …
ترجمه: من شخصاً متأسفم که …
توضیح: برای ابراز نظر شخصی درباره موضوعی که مایه ناراحتی یا ناامیدی است.
مثال:
• Ich persönlich finde es schade, dass viele traditionelle Feste heutzutage vergessen werden.
من شخصاً متأسفم که بسیاری از جشنهای سنتی امروزه فراموش میشوند.
?5. Ich habe das selbst erfahren
ترجمه: من خودم این را تجربه کردهام
توضیح: برای بیان تجربه شخصی به کار میرود.
مثال:
• Ich habe das selbst erfahren, wie wichtig es ist, gut organisiert zu sein.
من خودم تجربه کردهام که چقدر مهم است که سازماندهی خوبی داشته باشی.
?6. Es kann schlimme Folgen haben, wenn …
ترجمه: میتواند پیامدهای بدی داشته باشد اگر …
توضیح: برای بیان خطرات و نتایج منفی احتمالی یک کار یا وضعیت.
مثال:
• Es kann schlimme Folgen haben, wenn man beim Autofahren das Handy benutzt.
میتواند پیامدهای بدی داشته باشد اگر هنگام رانندگی از تلفن همراه استفاده شود.
?اینجمله ها رو بچه هایی که سطح اشون b1 به بالا هست میتونن استفاده کنن به خصوص تو امتحانای نوشتاریشون
اگه از اینمدل پست ها دوست دارین لایک
فراموش نشه??❤️
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 2 weeks ago