محمدرضا یوسفی

Description
✔️کانال دکتر محمدرضا یوسفی

@yousefimohamadreza

♻️ دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید
مدرس دوره خارج فقه در حوزه علمیه قم.

?حوزه مطالعاتی: اقتصاد پولی, اقتصاد اسلامی و
فقه معاملات

فعالیت های علمی و اجرایی?
http://yun.ir/ey56g8
Advertising
We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 day, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 month, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 4 days ago

2 months, 2 weeks ago

مراقب شبث ها باشیم
محمدرضا یوسفی

? شبث بن ربعی به هنگامی که اسلام در شبه جزیره عربستان گسترش یافته بود، مسلمان شد. پس از وفات پیامبر و ادعای برخی بر نبوت دروغین، به یکی از آنان پیوست اما به هنگام شکست آنان از مسلمانان، دوباره مسلمان شد. تاریخ خبری از وی نقل نمی کند تا اینکه در اواخر حکومت عثمان و گستره اعتراضات، او نیز در زمره مخالفان عثمان بود. در دوره امیرالمومنین نیز از فرماندهان سپاه وی بود. سپس جزء خوارج شد اما به هنگام درک قطعی بودن شکست خوارج و گفتگو با حضرت علی، مجدد به حضرت پیوست. پس از جنگ نهروان و اوضاع متفرق کوفیان و حمله معاویه به سرحدات، ااسمی از وی نیست. گفته شده که به همراه اشعث با معاویه نامه نگاری داشت.

? در زمان حکومت معاویه، سکوت اختیار کرد اما در زمان خاص به نفع معاویه گام برداشت و علیه حجر گواهی داد و به استناد سخن او، حجر و یارانش به شهادت رسیدند.

? پس از درگذشت معاویه، از جمله کسانی بود که امام حسین را دعوت کرد و در نامه نوشت که همه چیز برای حکمرانی شما آماده است. وقتی ورق برگشت و ابن زیاد وارد کوفه شد، در پراکندن مردم از گرد مسلم فعال بود. او از فرماندهان لشکر عمر سعد علیه امام حسین شد اما توجه داشت تا چندان فعال نباشد و تا آنجا که ممکن بود سعی می کرد در دید نباشد. شبث از طرف حاکم کوفه مسندی گرفت و در مقابل مختار ایستاد. با بالا گرفتن کار مختار، در نامه ای خواستار پیوستن به او شد اما مختار نپذیرفت. مدتی بعد به زبیریان پیوست تا در سال 70 از دنیا رفت.

? شبث مسلمان شد، کافر شد و دوباره مسلمان شد. با علی بود، با معاویه بود، به امام حسین نامه نوشت، با ابن زیاد بود، تمایل داشت با مختار باشد ولی نشد و در نهایت با زبیریان نیز بود و شاید اگر عمرش کفاف می داد با دیگران نیز همراهی می کرد.

? شبث را چگونه می توان فهمید؟. آیا او در دل انسانی حقیقت گرا بود و خوب و بد را می فهمید اما به لحاظ ضعف شخصیتی، اصل برایش قدرت و ثروت بود و دچار تعارض درونی شده و قدرت پرستی و مال دوستی بر وی غالب بود، چنانچه در جریان واقعه عاشورا نیز برای خاموش کردن ندای درونی خود، سعی کرد مانند دیگر فرماندهان لشکر بی رحم نباشد؟ یا او اساسا انسانی بود که به هیچ چیزی جز قدرت و ثروت خود اعتقاد نداشت و با درک موقعیت زمانه و گرفتن رشوه های کلان و گرفتن پست هر کاری را برای صاحبان قدرت، حاضر به انجام بود؟

? شبث هر چه بود، درسی ماندگار در تاریخ از خود به جای گذارد. شبث ها نگاهشان به قدرت است، به اینکه چه کسی صاحب آن است. در شرایط چندگانگی و یا دوگانگی قدرت نیز سعی در جلب رضایت همه اطراف دارند. از سویی پس از جنگ صفین با علی هستند و از سوی دیگر با معاویه نامه نگاری دارند. از سویی با حاکم کوفه است و از سویی به مختار نامه می نویسد. سعی می کند همه را داشته باشد.

? شبث ها همیشه هستند. آنان حاضر به هزینه کردن برای هیچ گروهی نیستند اما آماده اند تا بر سر سفره ها بنشینند. با همه هستند اما به واقع با هیچ کس نیز نیستند. با همه گروهها با افکار کاملا ناهمگون نیز سازگارند.

جناب پزشکیان
مراقب شبث ها باشید.

@yousefimohamadreza

2 months, 2 weeks ago

کشتار مردم پاراچنار متوقف شود
محمدرضا یوسفی

? این روزها باز هم اخبار ناگواری از کشتار شیعیان پاراچنار پاکستان به گوش می رسد. این شهر به دلیل شرایط منطقه ای، سال‌ها است که شاهد خشونت‌های فرقه‌ای بوده و به دلیل محاصره این منطقه توسط گروههای افراطی، مردم مظلوم پاراچنار کشته های زیادی را تاکنون متحمل شده اند.

? هر از گاهی به دلیل نزاعی که معمولا اختلافات ملکی منشأ آن است، این منطقه به صحنه کشتار این مردم مظلوم تبدیل می شود. در سال 2007 جنگی طولانی درگرفت و در سال 2012 جنگی به مدت یک سال در منطقه صورت گرفت و در نتیجه آن، بیش از ششصد نفر به شهادت رسیدند و صدها نفر دیگر زخمی شدند. اکنون نیز پس از یک هفته آتش جنگ در گرفته و دهها نفر کشته و بیش از صد نفر مصدوم شده اند.

? این کشتار به شکل فجیع و غیرانسانی بریدن سر و دست و پا در فضای سکوت مجامع بین المللی و دولت پاکستان انجام گرفته و می گیرد و اکنون پس از گذشت یک هفته و ادامه این کشتار، جان بسیاری از غیرنظامیان بی دفاع شامل زنان و کودکان به شدت تهدید می‌شود.

?امیدوارم علمای شیعه پاکستان با تشریک مساعی با علمای اهل سنت آن دیار در جهت پایان دادن به این تهاجمات غیرانسانی اقدام کرده و همچنین آنان با تاکید تمام از دولت پاکستان بخواهند تا برای حل اساسی و مسالمت آمیز اختلافات آن منطقه اقدام نماید.

? متاسفانه ندای مظلومیت مردم پاراچنار در فضای ترور ناجوانمردانه شهید اسماعیل هنیه توسط رژیم جنایتکار اسرائیل در ایران نیز گم شد. از سوی دیگر شاید فقدان دولت مستقر نیز موجب شده باشد تا دولت جدید جهت پایان بخشیدن به این تهاجمات غیرانسانی نتوانسته واکنشی مناسب داشته باشد.

? انتظار از دولت این است تا در این راستا از تلاش های دیپلماتیک برای حل مسئله از هیچ اقدامی خودداری نکند.

?از خداوند متعال می خواهم تا مذاهب اسلامی در پرتو تعالیم پیامبر رحمت، زندگی مسالمت آمیز و روادارانه با یکدیگر داشته و در تعاملی سازنده به تعالی کشورشان کمک کنند.

@yousefimohamadreza

2 months, 2 weeks ago

بازخوانی خطبه 166 ( قسمت دوم)
محمدرضا یوسفی

? قسمت دوم این خطبه شامل دو بخش است. نخست پیش بینی حضرت از وضعیت مردم در ذیل حکومت بنی امیه می پردازد. حضرت، زندگی آنان را پر از تلاطم و رنج بیان می کند. مردم تحت فشار حکومت معاویه به چند دستگی افتاده، تنها گروه معدودی از پیروان امیرالمومنین بر عهد خویش پایدار می مانند و بقیه تحت تاثیر فضای زمانه به انحراف کشیده شده، هر کدام به راهی می روند.

? البته هر چند این تفرقه وجود دارد اما به هنگام تضعیف حکومت بنی امیه در آینده، اینان به دلیل نارضایتی شدید از حکومت، موقعیت را مناسب دیده و برای نابودی حکومت تلاش کرده و موفق خواهند شد. هر چند حکومت بعدی نیز مورد تایید اهل بیت نیست.

? بخش دوم این خطبه به تحلیل چرایی این وضعیت می پردازد.
تفصیل این دو بخش در این گفتار آمده است.

@yousefimohamadreza

4 months, 4 weeks ago

تعطیلی شنبه و تشبه به غیرمسلمانان
محمدرضا یوسفی

? در ارتباط با مصوبه مجلس مبنی بر تعطیلی روز شنبه، برخی گفته اند تعطیلی شنبه ها با احکام اسلامی مغایرت دارد. برخی نیز گفته اند که مصوبه تعطیلی شنبه، به مومنین بر خورد. اینان چرایی برخوردن و یا مغایرت را بیان نکرده اند. اما برخی از بزرگان، استدلال هایی داشته اند مانند اینکه « در چنین روزهایی که دشمن صهیونیست فزون از هفت ماه، به نسل کشی پرداخته و هزاران شهروند غزه را به خاک و خون کشیده است آیا صلاح است در چنین شرایط روز تعطیلی دشمن که شنبه است؟ » بنابراین استدلال از آنجا که صهیونیستها روزهای شنبه را تعطیل می کنند و دشمن محسوب می شوند، تعطیل کردن شنبه، تشبه به آنان محسوب می شود.

? اما به واقع تشبه در اینجا صدق نمی کند. تشبه در فقه در مواردی از جمله مکاسب محرمه ذکر شده است. در آنجا تشبه مرد در پوشیدن لباس های مختص زنان تعبیر شده است. البته یک قید را نیز معظمی از فقهاء ذکر کرده اند که این لباس مختص زنان بر حسب عادات باشد. از این رو ممکن است که در زمانه ای یک لباس مختص زنان باشد و پوشیدن آن تشبه به زنان محسوب شود و در زمانی دیگر اختصاصی به زنان نداشته باشد و در این صورت، تشبه محسوب نمی شود.

? این امر در مورد تشبه به غیرمسلمانان مادامی که از اختصاصات آنان و عادات مختصه آنان باشد نیز می تواند مطرح شود. اما تعطیلی شنبه که از تعطیلات یهود و از مختصات آنان محسوب می شد، در این زمانه این ویژگی را ندارد.

? از سوی دیگر بنابر نظر برخی از فقهاء در تشبه، قصد مشابهت نیز شرط است. از این رو اگر هنرمندی برای بازی در یک فیلم، لباس زنانه بپوشد، عمل او تشبه محسوب نشده و اشکال شرعی ندارد. بنابراین دو ویژگی قوام تشبه را شکل می دهد اول قصد تشبه و دوم اختصاص داشتن به دشمن که هیچکدام در مورد تعطیلی شنبه مصداق ندارد.

? اکنون بسیاری از کشورهای دنیا اعم از یهودی، مسیحی، مسلمان، بودایی و …. روز شنبه را به دلایل یادشده تعطیل کرده اند لذا اولا تعطیلی روز شنبه دیگر از اختصاصات یهود محسوب نمی شود و ثانیا قصد تعطیل کردن هم مشابهت نیست، بلکه مصالح ملی و منافع اقتصادی کشور است.

? ممکن است گفته شود که تعطیلی شنبه پذیرش تسلط فرهنگ غرب است در این صورت، تعطیلی شنبه با قاعده نفی سبیل ناسازگار است. چنانچه یکی از بزرگان در ادامه مطلبی که در بالا نقل شد، همین نکته را بیان می کند. در این صورت، تعطیلی شنبه را به مثابه پذیرش سلطه دانسته است.

? این نکته نیز جای ندارد. بر عکس، پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال، رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد. چنانچه امروزه، کشورهایی مانند چین و هند چنین کرده اند و اکنون از بزرگترین اقتصادهای جهان هستند.
? نکته دیگر اینکه تعطیلی شنبه نیز امروز اختصاص به غرب ندارد، در بسیاری از کشورهای غربی نیز این تعطیلی پذیرفته شده است. به نظر می رسد تطبیق نفی سبیل بر این‌مورد، درست نباشد.

?البته این بدان معنا نیست که با تعطیلی شنبه مشکلات کشور به طور کلی حل می شود، ولی حتی در شرایط کنونی می تواند در بهبود وضعیت نقش داشته باشد.

https://andishehma.com/21772-2/
@yousefimohamadreza

اندیشه ما

دکتر محمد رضا یوسفی : پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال و رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد.

دکتر محمد رضا یوسفی : پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال و رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد. - %

**تعطیلی شنبه و تشبه به غیرمسلمانان**
5 months ago

آیا تعطیلی شنبه به دین مرتبط است؟
محمدرضا یوسفی

? اساسا دین برای هدایت بشر آمده است و ورودی به تعطیلات نداشته است. تنها موردی که می توان در موردش صحبت کرد، وجوب نماز جمعه است که در سوره جمعه آمده که برای نماز جمعه دست از کار بکشید و هنگامی که نماز جمعه تمام شد برای کسب و کار می توانید بروید. بنابراین حتی روزجمعه هم در قرآن توصیه به تعطیلی نشده است.

? تعطیلات امری بر اساس شرایط زمانه  بوده است. به عنوان مثال در دنیای سنتی که ساختار اقتصاد مبتنی بر کشاورزی بوده است. معمولا زمستان ها فاقد کار معین بودند و به اصطلاح امروزی ایام تعطیلات و استراحت محسوب می شد. اما در تابستان ها،  شبانه روز کار می کردند. در نظام صنعتی و به تعبیری دنیای جدید و پس از اعتراضات فراوان کارگری و به رسمیت شناختن حقوق دستمزدبگیران، نظام اداری و صنعتی به تعطیلات یک روز در هفته تن داد. با رشد دنیای توسعه یافته، کاهش ساعات کار روزانه، بحث تعطیلات دو روز در هفته مطرح شد. تعطیلات دو روز در هفته با توجه به کاهش ساعات کاری در نتیجه مبارزات کارگری، نسبت به تعطیلات یک روز در هفته کم هزینه تر و مقرون به صرفه بود. به عنوان مثال، اگر چهل ساعت در هفته باید کار شود، به جای اینکه پنج روز در هفته را هفت ساعت و یک روز را پنج ساعت و یک روز تعطیل باشد، بهتر است که پنج روز در هفته، روزانه هشت ساعت کار شود و دو روز تعطیل گردد. دو دلیل برای ترجیح تعطیلی دو روز وجود دارد. یکی کاهش هزینه های بنگاه و دوم افزایش نشاط کاری. مطالعات انجام شده  نشان داد که کسانی که دو روز در هفته تعطیل هستند از توازن بیشتری بین کار و زندگی خانوادگی و از نشاط بیشتری نسبت به کسانی که تنها یک روز تعطیل هستند،  برخوردارند. بنابراین کشورهای توسعه یافته امروزی به مرور به تعطیلات دو روز در هفته یعنی شنبه و یکشنبه رسیدند. بنابراین پشتوانه این قانونگذاری؛ عرف جامعه، مطالعات تجربی، منطق اقتصادی کاهش هزینه ها، بهبود کیفیت نیروی کار و در نهایت رشد اقتصادی بوده است.

? با توجه به نکات فوق، همانطور که دین در مورد ساعات کاری اظهار نظر نکرده است.  به عنوان مثال، بنابر قانون سال۱۳۶۹،  ساعات کار ماهانه ۱۷۶ بوده و بنابر مصوبه جدید ۱۶۰ است، هیچ فقیهی نه در آن زمان و نه در این زمان در مورد ساعات کاری اظهار نظر نکرده است.

? اما در مورد مباحث امروز در ایران، با توجه به کاهش ساعات کاری از ۱۷۶ ساعت به ۱۶۰ ساعت در ماه، به دلیل کاهش هزینه های اداری و بنگاه های اقتصادی و همچنین احتمال افزایش نشاط کاری، ترجیح با تعطیلات دو روز در هفته است تا از این طریق بهبود بهره وری نیروی کار، رشد اقتصادی میسور گردد. امروزه به جز معدودی از کشورها مانند جیبوتی، سومالی و نپال که همگی جزء عقب مانده ترین کشورهای جهانند، سایر کشورها، دو روز تعطیل هستند. این در حالی است که در برخی از کشورهای پیشرفته، بحث از تعطیلات سه روزه است.

? به عبارت دیگر اینها از اموری است که برحسب عرف و مصالح جامعه تصمیم گرفته می شود. مگر اینکه بر یکی از عناوین فقهی محرم تطبیق داده شود که در نتیجه مشمول یکی از احکام شود که در مورد تعطیلی روزهای کاری چنین چیزی نیست.

? آنچه امروز مورد بحث در مورد تعطیلی شنبه یا پنج شنبه است. منطق اقتصادی یادشده، ترجیح را به شنبه می دهد. زیرا امروز در معظم کشورهای دنیا روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. مراودات اقتصادی نیازمند هر چه بیشتر هماهنگ تر شدن با دنیای خارج است. به همین دلیل بسیاری از کشورهای مسلمان نیز علاوه بر تعطیلی مرسوم جمعه در میان مسلمانان، شنبه را نیز تعطیل کرده اند. در حالی که اگر پنج شنبه تعطیل شود، تنها امکان سه روز مروادت با دنیای بیرون وجود دارد.
https://andishehma.com/21772-2/
@yousefimohamadreza

اندیشه ما

دکتر محمد رضا یوسفی : پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال و رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد.

دکتر محمد رضا یوسفی : پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال و رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد. - %

**آیا تعطیلی شنبه به دین مرتبط است**؟
5 months ago

ادامه ?
? تمامی تلاش جریان تشیع معطوف به قدرت و اقتدارگرا، قداست بخشیدن به قدرت است. از این دیدگاه راهی باز می شود که برای حفظ قدرت می توان موازین اخلاقی را زیر پا گذارده و در یک کلمه، اخلاق را ذبح کرد. چنانچه به نظر می رسد اصل این دیدگاه نیز زیرپا گذاردن اخلاقی است که دین بر آن تاکید دارد. این جریان برای دین و ایران خطرناک است.

@yousefimohamadreza

5 months ago

نسبت تشیع اقتداگرا با اخلاق
محمدرضا یوسفی

? در یادداشتهای پیشین بیان شد که جریانی در حال رشد است که به نام تشیع، اصالت را به قدرت داده، برای آن تقدس قائل شده و در تعامل قدرت با عدالت، به تقدم قدرت بر عدالت نظر داشت. چالش دومی که این دیدگاه با آن مواجه است، چگونگی تعامل قدرت با اخلاق است. آیا قدرت بدون چارچوب اخلاقی عمل کرده و برای بقای خود، قواعد اخلاقی را زیر پا خواهد گذارد.

? به نظر پناهیان، شیطان به دلیل ولایت ناپذیری از درگاه الهی رانده شد. از این رو هدف از ادیان و اسلام، ولایت پذیر شدن انسان بوده است. به اعتقاد او انقلاب، دفاع هشت ساله و مبارزات مردم نیز با هدف تثبیت ولایت پذیری بوده است که امروز این ولایت در فقیه حاکم تبلور دارد. از نظر وی ولایت جوهر دین است و آنان که راه تبعیت از ولایت را طی نمی کنند در ولایت شیطان وارد شده اند.

? ایشان با تمسک به روایتی از امام صادق، انسان ولایتمدار فاقد اخلاق را مقدم بر انسان اخلاق مدار فاقد ولایت می داند. سپس نتیجه می گیرد که تاریخ بشر، دلالت بر این دارد که اصلی‌ترین امتحان بشر، ولایت‌مداری او بوده و اصلی‌ترین حکمت همه تحولات اجتماعی از آغاز قیام مردم تا انقلاب و تا به امروز، تثبیت ولایتمداری در ایران بوده و از این به بعد نیز فلسفه همه تحولات اجتماعی، امتحان ولایتمداری است.

? پناهیان، فلسفه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را برقراری یک جامعه ولایتمدار بیان می کند. به نظر او، وظیفه همه ما این است که «نظام ولایی» را به عنوان نظام جایگزین دموکراسی به جهان معرفی کنیم ( 16 / 6 / 1390). این دیدگاه دقیقا تحریف مبارزات مردم ایران، انقلاب و بعد از آن است. این در حالی است که زمان زیادی از این وقایع نگذشته و هنوز حافظه تاریخی پابرجاست.

? این جریان قائل به قدلست قدرت، با مشکلات زیادی در مواجهه با تاریخ اسلام، ایران و چارچوبهای دینی مواجه است. از این رو برای پیشبرد افکار خویش به ارائه قرائتی مخدوش و تحریف شده از تاریخ صدر اسلام، انقلاب، مبارزات مردم، دوران دفاع دست زده، همه را در راستای تثبیت ولایتمداری و تبعیت از ولایت که در این دوران همان فقیه حاکم است، بیان میکند.

? یکی از موانع مهم جریان اقتدارگرای شیعی، موازین مسلم اخلاقی است. هر حکومتی موظف به رعایت این موازین است. چنانچه امیرالمومنین در نهج البلاغه بارها بر آن تاکید کرده است. و این امر با تبعیت محض از فقیه حاکم ناسازگار است.

? در ابتدا این جریان سعی میکند به تقلیل ارزش اخلاق از منظر دینی بپردازد. پناهیان با بی اعتبار خواندن سند روایت « انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق» به نفی مأموریت اخلاقی انبیا و هدف از بعثت پیامبر اسلام می پردازد. ( اندیشه ما، 16 / 2 / 1402). همچنین او اخلاق را به خودی خود ارزشمند نمی داند. زیرا ممکن است برخی از خصوصیات اخلاقی مانند مهربانی منشأ ژنتیکی داشته باشد و یا برخی صفات نیک در حیوانات مانند وفاداری در سگ نیز هست. او می گوید: « بسیاری از اوقات، حیوانات هم این صفات اخلاقی را دارند، مثلاً وفاداری در سگ هست. یعنی ما می‌خواهیم به جایی برسیم که مانند سگ، وفادار باشیم؟!» ( خبرگزاری فارس، 7 / 1 / 1402) به عبارت دیگر، پرسش ایشان این است که آیا برای انسان مانند سگ شدن کمال است؟. نتیجه اینکه اخلاق نه می تواند هدف باشد و نه می تواند کمال باشد. از این رو تقوی و سعی را جایگزین اخلاق می کند.

?اما داستان در این مرحله پایان نمی پذیرد. وی معتقد است در طول تاریخ، به‌ویژه در صدر اسلام، بسیاری از اوقات که می‌خواستند جلوی انبیاء و خصوصاً جلوی پیامبر و امیرالمؤمنین بایستند، با اخلاق، جلوی دین و ولایت و اسلام ناب ایستادند. ( خبرگزاری فارس، 7 / 1 / 1402)

?ایشان به برخی از برداشت های سطحی و یا جانبدارانه افرادی که به انتقاد از امیرالمومنین پرداختند، اشاره میکند و به گونه ای، انتقاد به زیر پاگذاردن اصول اخلاقی را از سوی امیرالمومنین می پذیرد اما به نظر او، این انتقادات از این رو نادرست است که آنان باید ولایت پذیر باشند، هر چند به نظرشان اصول اخلاقی زیر پا گذارده شده است.

?او فرض می کند که انسان بدون دین می تواند اخلاق مدار کامل باشد و این اخلاق مداری در تقابل با اساس دین یعنی ولایت قرار گیرد. از منظر وی، اخلاق جزئی از دین محسوب نمیشود، امری جدا و مستقل از آن است. از این رو فرض تقابل را بیان می کند. بدین ترتیب و در نهایت، نقد حکومت فقیه از منظر رعایت چارچوبهای اخلاقی را در تعارض با دین که حقیقت آن همان ولایتمداری و تبعیت محض از فقیه حاکم است، می داند.
ادامه ?

5 months, 2 weeks ago
‏***?*** به صورت چاپلوسان خاک بپاشید

? به صورت چاپلوسان خاک بپاشید

? صدوق از پیامبر نقل می کند که " به صورت چاپلوسان خاک بپاشید" (من لایحضره الفقیه, 4/ 11) در ذیل روایت، توضیح داده شده که منظور این است که به چاپلوسی, مداحی و تملق جایزه و پاداش ندهید. پاداش یک وزیر, نادیدن ضعف مدیریتی، عدم توبیخ وی و ابقا در مسئولیت است.

? ای کاش کمپین نه به تملق تشکیل می شد و هر گاه سخنی از مسئولان بوی تملق می داد در فضای مجازی به وی حمله کرده و مردم خاک بر صورت متملق می پاشیدند.

@yousefimohamadreza

5 months, 2 weeks ago

نسبت تشيع اقتدارگرا با عدالت
محمدرضا یوسفی

? در یادداشت مذهب معطوف به قدرت، بیان شد که جریانی دینی با تفسیری خاص از تشیع، در این دو دهه رشد کرده است که در آن کسب قدرت، عنصر محوری است تا بدانجا که می توان آن را مقدس شمرد. از اين رو این جریان را مي توان « تشيع معطوف به قدرت» يا «تشيع اقتدارگرا » ناميد. چنين اعتقادي با تفكر رايج شيعيان سازگاري نداشته؛ با اصل اساسي عدالت و اخلاق در تقابل است. در اين يادداشت به تعارض این رویکرد با عدالت و توجیهات آن اشاره مي شود.

? از منظر ديني، قسط و عدل هدف از ارسال پيامبران است( سوره حديد، آيه 25). و چنانچه قرآن فرموده است خداوند به عدالت و احسان امر مي كند( سوره نحل، آيه 90). از سوي ديگر، هر جامعه اي نيازمند نظم، امنيت و تضمين حقوق مردم است از اين رو حكومتي لازم است كه اين امور را تحقق بخشد. اما آيا حكومت مي تواند در راستاي تثبيت قدرت، عدالت را زير پا گذارد؟

? اميرالمومنين در خطبه سوم، هدف از پذيرش حكومت را تحقق عدالت بيان مي كند. حضرت در خطبه 33 نيز ارزش يك كفش پاره و وصله دار را از حكومت بيشتر دانسته، مگر اينكه در سايه حكومت، عدالتي بر پا شود و مردم به حقوق خود دست يابند. ايشان در خطبه هاي 34 و 214 از توازن حقوق متقابل حكومت و مردم سخن مي گويد كه بر اساس آن اگر حكومت، حقوق مردم را ناديده گرفت، حضرت نافرماني مدني را تجويز مي كند. چنانچه هنگامي كه مردم با عمار ياسر و ابوالهيثم بن تيهان به نمايندگي از امیرالمومنین بيعت مي كردند، اين دو، همين نكته را تصريح كردند.

? در تفكر تاريخي و مرسوم شيعه، حكومت به خودي خود ارزش ندارد مگر اينكه بتواند عدالت را تحقق بخشد. عدالت به معناي تامين و تضمين حقوق مردم است كه در اجرا به شكل هاي مختلف قابل تحقق است. در اين ديدگاه، عدالت معامله پذير نيست از اين رو حضرت با مصحلت انديشي بر حفظ معاويه و چشم بستن بر توزيع منابع عمومي به شكل ظالمانه، مخالفت کرده و بر اجراي عدالت تاكيد ورزيد.

? اما بر اساس جريان فكري موسوم به تشيع اقتدارگرا، قدرت قداست داشته و در تقابل عدالت و قدرت، قدرت مقدم بر عدالت است. آنان از قدرت به ولايت تعبير مي كنند و بر اي توجيه سخن خود به دنبال شواهد تاريخي هستند و البته شواهدي نيز با چسب هاي ناچسب ذكر مي كنند. از جمله اين موارد؛ پرسش گري موسي بر چرایی قتل كودك از خضر، اعتراض بر صلح حديبيه به پيامبر توسط يكي از اصحاب، اعتراض به چگونگي تقسيم غنائم توسط پیامبر، پرسش مالك بر چرايي انتصاب ابن عباس توسط حضرت علي، اعتراض خوارج بر همراهي اشعث بن قيس براي مدتي كه وي در لشكر علي بود و درخواست معاويه بر محاكمه قاتلان خليفه سوم توسط خودش را مثال مي زند و نتيجه گرفته می شود كه « مفهوم عدالت، مفهوم قشنگی است، مفهوم دلچسبی است، مفهوم دلنشینی است، ولی باید مواظب باشیم این مفهوم یک‌وقت عامل ولایت‌گریزی یا ولایت‌ستیزی ما نشود». او بيان مي كند كه « معاویه هم مشکلش با علی‌بن ابیطالب عدالت بود.» ( سايت پناهيان، 17 / 2 / 1390).

? در واقع این جریان مثال هاي نامربوط كه نشان دهنده باز بودن جامعه آن روز و امكان نقد صريح و پاسخگو بودن حاكم است را بيان كننده بي عدالتي دانسته و حق را به منتقدان داده است و نتیجه گرفته است که وقایع یادشده نشانه اين است که قدرت بر عدالت مقدم است. گوینده تا بدانجا پیش می رود كه معاويه را در جايگاه طالب عدالت مي نشاند. او در نهايت از ذكر اين شواهد نامربوط نتيجه مي گيرد كه « جاهایی آنچه تو فکر میکنی عدالت نیست، باید با ولی فقیه همراه باشی. ولایت بر عدالت مقدم است و باید این مسئله در جامعه تثبیت شود» ( سايت پناهيان، 17 / 2 / 1390).

? تقدم ولایت بر عدالت به اطاعت پذیری محض و تعطیلی عقل می انجامد. و این همان، قداست قدرت است. در حاليكه عدالت شاخص هايي دارد و از اصول غيرقابل معامله بوده و حكومت با آن ارزيابي و سنجش مي شود.

? وي در در شبكه افق نيز بر تقدم ولايت تاكيد كرد (خبرگزاري مهر، 30 شهریور ۱۳۹۹ ). او سخن از عدالت گرايي را در این دوره به دلیل اینکه قوه قضائيه با برخي از مفسدان اقتصادي برخورد می کند، غيرلازم دانسته، و اين برخوردها را نشانه تحقق عدالت در كشور می داند. ( روزنامه همدلي، 20 شهريور 1399)

? اين نوع نگاه به قدرت و قداست بخشی به آن از منظر یک جریان فکری شيعه، تفسیری جدید و مخالف با آموزه های مسلم دینی بوده و براي كشور و دين خسارت جبران ناپذيري داشته و دارد.

@yousefimohamadreza

We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 day, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 month, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 4 days ago