متن | علیرضا پناهیان

Description
کانال متن(خلاصه سخنرانی‌ها)

🔸علیرضا پناهیان
@Panahian_ir
🔸صوتی (آرشیو سخنرانی‌ها)
@Panahian_mp3
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago

2 months, 2 weeks ago

*📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱۰ - قسمت اول*

💠 خطرناک بودن بی‌توجهی به ابعاد اجتماعی دین
💠 مهمترین قسم قرآن
💠 ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

خطرناک بودن بی‌توجهی به ابعاد اجتماعی دین

چه اشکالی دارد یک دیندار به خودسازی بپردازند و دنبال جامعه‌سازی نباشد و به ابعاد اجتماعی دین توجه نکند؟! این نگاه نه‌تنها غلط بلکه خطرناک است. کسانی‌که دینداری -اخلاق و معنویت و ...- را فردی می‌دانند، کم‌کم در جامعه به قدرت و تأثیرگذاری بالایی می‌رسند که در لحظات حساس ممکن است ضربات جبران‌ناپذیری به دین و جامعه وارد کنند.

تجربۀ تاریخی نشان می‌دهد رواج دینداری فردی، حداکثرِ دشمنی را ایجاد می‌کند. مهم‌ترین مظلومیت‌های ائمۀ هدی(ع) به‌خاطر این مسأله بود. کسانی که با دین فردی تعلیم و تربیت می‌شوند خطرناکند، چون بعداً می‌توانند در مقابل دستورات اجتماعی و سیاسی امام زمان(عج) هم مقاومت کنند. آنها وقتی می‌بینند حضرت چند نفر را کشته است، می‌گویند ایشان پسر پیغمبر نیست؛ چون تند برخورد می‌کند. در دین فردی، کشتن ظالمین هم بی‌رحمی است. کسی که نگاه کلان اجتماعی ندارد، ممکن است روزی امام زمان(عج) را هم نفی ‌کند.

مهمترین قسم قرآن

بیشتر آیات قرآن، اجتماعی‌ هستند و قرآن بیشتر از اینکه کتاب اخلاق، عقاید و احکام فردی باشد، یک کتاب اجتماعی است. مباحث اجتماعی به گفتگوی بیشتری نیاز دارد و به بصیرت افراد خیلی وابسته است، مباحث اجتماعی سَیّال است و داوری در آن بسیار سخت است. اصلاً مباحث اجتماعی «امام» می‌خواهد؛ چون ادارۀ جامعه، تحلیل وضعیت جامعه و تکلیفِ اجتماعی، پیچیدگی‌های زیادی دارد.

مهمترین قسم قرآن دربارۀ اختلافات اجتماعی است. خداوند به خودش قسم می‌خورد کسانی که در اختلافاتشان، از قضاوت پیامبر(ص) در دلشان احساس ناراحتى كنند، ایمان ندارند: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً» (نساء،۶۵)

سخت‌ترین قسمت‌ پذیرش دین، مسائل اجتماعی است، خصوصاً اگر آدم‌ها دچار بیماری دینداری فردی باشند. عده‌ای از چنین مسلمینی شمشیر کشیدند و می‌خواستند امیرالمؤمنین(ع) را بکشند؛ چون فقط قرآن می‌خواندند؛ آن هم بدون تفسیر، به همین خاطر آگاهی اجتماعی کافی نداشتند. وقتی معاویه قرآن را بر نیزه کرد، آنها به روی امیرالمؤمنین(ع) شمشیر کشیدند و گفتند نباید به قرآن بی‌احترامی کنید.

ترک زندگی اجتماعی، نتیجۀ تأکید زیاد بر اعتقادات

داعشی‌ها تربیت اعتقادی فردی داشتند، نه تربیت اجتماعیِ دین. اگر داعشی‌ها تحلیل سیاسی داشتند می‌فهمیدند دارند اشتباه می‌کنند. باید به دین و قرآن، نگاه اجتماعی و تاریخی پیدا کنیم. قرآن با تاریخ اقوام و جوامع کار دارد.

مرحوم شاه‌آبادی استاد عرفان حضرت امام(ره) می‌فرماید مشکل اول شیعه، غرور به‌خاطر حقانیت اعتقاداتش است. اثر این غرور، ترک امر به معروف و نهی از منکر و ترک زندگی اجتماعی مؤمنانۀ و مواساتی است. دین نیامده فقط عقیدۀ انسان را نسبت به خدا، نبوت و امامت درست کند؛ پس مسئولیت اجتماعی‌ انسان چه می‌شود؟!

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۵

@Panahian_text

2 months, 3 weeks ago

*📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت دوم*

💠 قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)
💠 برخی ویژگی‌های فوق‌العادۀ مردم مکه در جاهلیت
💠 احساس بی‌نیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

قصۀ جذاب بعثت پیامبر(ص)

ایمان نیاوردن به رسول‌خدا(ص) دلایل اجتماعی داشت، نه اعتقادی. اینطور نیست که اگر حرفی براهین عقلی کامل داشته باشد، پذیرفته ‌شود. مثلاً ثروتمندان و فراعنۀ حاکم بر مکه، پیامبر(ص) را به‌خاطر قدرت انکار کردند. بعثت پیامبر(ص) یک قصه جذاب است؛ چون جنگ و درگیری دارد. ما چه بلایی سر این دین می‌آوریم که قصه‌اش برای جوان‌هایمان جذاب نیست؟ پیامبر(ص) چهل سال به‌عنوان اخلاقی‌ترین جوان در مکه زندگی کردند. ولی چی شد وقتی ایشان گفت: من پیغمبر هستم، ‌‌خواستند او را بکشند؟!

علت مخالفت با پیامبر(ص) عصبیت قومی نبود، اتفاقاً براساس عصبیت قومی باید قریش به پیامبر(ص) کمک می‌کرد؛ چون رسول‌خدا(ص) به آنها فرمود اگر به من ایمان بیاورید سَرور و سلطان عالم می‌شوید.

این حرف هم درست نیست که بگوییم آنها کسانی بودند که دخترانشان را زنده به گور می‌کردند و خیلی بد بودند پس حرف حق را قبول نمی‌کردند؛ چون در مکه کسی این کار را نمی‌کرد، اهل مکه برای زن احترام قائل بودند و زنده‌به‌گور کردن دختر، کار اعراب بادیه‌نشین بود؛ آن هم تعدادش فراوان نبود.

برخی ویژگی‌های فوق‌العادۀ مردم مکه در جاهلیت

مردم مکه خیلی باکلاس بودند. مثلاً مردمان قریش در کنار خانۀ کعبه سفره‌ می‌‌انداختند، با هم در سفره‌ انداختن مسابقه می‌‌گذاشتند و برخورد کریمانه، فرهنگ رایج بود. همچنین در سه سالی که مسلمانان در شعب ابی‌طالب محاصره بودند، در ایام حج رسول‌خدا(ص) مانند دیگران آزاد بودند، ایشان راحت تبلیغ می‌‌کرد و کسی هم کاری نداشت.

معجزۀ نابودی سپاه ابرهه، ایمان قریش را به خانۀ کعبه و صاحب آن محکم کرده بود. ایمان دیگران هم به قریش خیلی بالا رفته بود به حدی که وقتی رسول‌خدا(ص) مردم طایف را به اسلام دعوت کرد، یک نفر هم مسلمان نشد. آنها پیش خود می‌گفتند حتماً ایرادی وجود دارد که قریش به پیامبر(ص) ایمان نیاورده است، پس ما هم ایمان نمی‌آوریم.

امام صادق(ع) می‌‌فرماید آن‌قدر مردم دوران جاهلیت مقید بودند که یک روز هم طواف خانۀ خدا قطع نشد. آنها پیغمبرشناس بودند لذا مقام حضرت ابراهیم(ص) را نگه داشته بودند. اگر پیغمبر(ص) در جای بی‌کلاسی مبعوث می‌شد، سطح نبوتش پایین می‌آمد. مستشرقین برای اینکه ارزش پیغمبر(ص) را کم کنند، جاهلیت را خراب‌تر از چیزی که بود، نشان دادند. تاریخ اسلام‌ را براساس حرف‌های مستشرقین ننویسیم.

احساس بی‌نیازی مردم مکه به دعوت پیامبر(ص)

مردم مکه به‌خاطر ویژگی‌های مثبتشان به چیز فوق‌العاده بالاتری که پیغمبر(ص) به آن دعوت می‌‌کرد، احساس نیاز نمی‌کردند. سطح معرفتی، اخلاقی، دینی، انسانی و اجتماعیِ مکه فوق‌العاده بالا بود، به‌خاطر آن‎همه بخشش، آن‎همه سفره‌داری، آن‌همه فقیرنوازی، آن‌همه مهربانی با مهمانان، آن‌همه عبادت، و .....؛ وقتی سطح جامعه بالا باشد، به حرف کسی که پیام بالاتر بدهد گوش نمی‌دهد.

اگر سطح پیام دین را در حد برخی فضائل پایین بیاوریم، با فیلم‌های کره‌ای و آمریکایی و ... که فضیلت‌های برجسته‌ای مثل حق و عدالت را نشان می‌دهند، چه فرقی خواهد داشت؟ دین برای پیام‌های حداقلی نیامده است.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴

@Panahian_text

2 months, 3 weeks ago

*📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۹ - قسمت اول*

💠 برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات
💠 عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)
💠 لزوم زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور

استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ ام‌ابیها(س)

برخی اشکالات شروع آموزش دین از اعتقادات

یکی از آثار نامطلوب رویکرد اعتقادی در تعلیم و تربیت دینی این است که وقتی آموزش دین از اعتقادات شروع شود، احساس تحمیل‌گری و چه‌بسا تنفر در انسان ایجاد شود؛ چون از یک امر فی‌نفسه معقول شروع کرده‌ایم و نه از نیاز انسان. مستدل و معقول بودن یک حرف که مخاطب راه فرار از آن را نداشته باشد، دلیل نمی‌شود که آن حرف او را جذب کند، رشد بدهد و وادار به اقدام کند؛ اما روش قرآن که روش تربیت اجتماعی‌ است، مخاطب را -به‌ویژه جوان و نوجوان- بهتر به دین جذب‌ می‌کند.

عوامل اجتماعی، علت اصلی مخالفت با پیامبر(ص)

تربیت اعتقادی در توجیه تاریخ اسلام هم با مشکل روبرو است؛ مثلاً اگر بگوییم دشمنان به این علت شمشیر کشیدند که پیامبر(ص) آنها را به توحید دعوت کرد و فرمود خدا یکی است، آنها گفتند: نه! خدا ده‌تا است! بعد آنها شمشیر کشیدند؛ این تعبیر، صحیح نیست. مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی نظرشان این است که نه مشرکین چندان به بت‌هایشان معتقد بودند که به‌خاطر اعتقاد به بت‌ها جلو پیغمبر بایستند، نه دعوای پیغمبر با آنها به‌خاطر اعتقادات بود. ‌‌جنگ آنها بر سر قدرت بود، مشرکین نمی‌‌خواستند موقعیت اجتماعی‌شان را از دست بدهند. وقتی به رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت انسان نگاه کنید، می‌بیند خدا انتظارات خیلی سطح بالایی دارد که مردم مکه آن انتظارات را نمی‌پذیرفتند، این نتیجه‌گیری تاریخی‌‌ است که با مضامین عالی آیات قرآن هماهنگ است.

چرا مردم از رسول‌خدا(ص) روی‌گردان شدند؟ چون پیغمبر(ص) زندگی اجتماعی امت‌واری را بنیان‌گذاری کردند که آنها نتوانستند آن را تحمل کنند. مثلاً ما در محرم، اربعین، سیل، زلزله، جنگ و ... تحمل زندگی دورهمی ایثارگرانه را داریم، اما در زندگی عادی تحمل آن را نداریم. بنابراین روی‌گردانی از پیامبر(ص) دلیل اجتماعی داشت، وقتی دلیل اجتماعی وجود داشته باشد، افراد اعتقادات را هم توجیه می‌کنند. اما کسی که نمی‌خواهد زندگی ایثارگرانه داشته باشد، آیات الهی را تکذیب می‌کند.

با این توضیح جواب این سؤال‌ها هم داده می‌شود که چرا پیامبر(ص) از اول با سختی مواجه شد؟ چرا مردم ایمان نیاوردند؟ آیا مردم بحث اعتقادی داشتند؟ یعنی آیا مردم اصول عقاید را بلد نبودند؟ آیا اگر بحث وحی و نبوت را خوانده بودند درست می‌‌شدند؟ آیا اگر کتاب اثبات توحید در مکه پخش می‌‌شد همه مؤمن می‌‌شدند؟! وقتی دین را فقط در قالب علم کلام آموزش می‌دهیم، جوان می‌‌گوید: «آیا آن زمان دعوا سر همین‌ها بود؟ چه درگیری‌‌های نامعقولی!»

لزوم زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه برای منتظران ظهور

رسول‌خدا(ص) موفق شد نمونۀ عالی حیات اجتماعی را در مدینه به منصۀ ظهور بگذارد تا در تاریخ بماند و یک ملت بتواند این سطح از زندگی را پیاده کند و مقدمه‌ساز ظهور ‌‌‌شود. کسانی که منتظر ظهور امام زمان(عج) و منتقم خونِ امام حسین(ع) هستند باید بدانند ماجرا چیست و نسبت به آن پذیرش و تمنا داشته ‌باشند. کسی که تصور می‌کند «یک آقایی می‌آید و همه مشکلات جهان را حل می‌کند» اصلاً متوجه فلسفه ظهور نشده است. اگر کسی درک کند که امام زمان(عج) می‌خواهد چه کار بکند، زندگی‌ جمعی مومنانۀ و ایثارگرانه را اجرا می‌کند.

📢 صوت: @Panahian_mp3

🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴

@Panahian_text

5 months, 2 weeks ago

*? هنر آزاد اندیشی | جلسۀ ششم*

? تشکیلات از نگاه شهید بهشتی
? شرایط فعلی تحزب در ایران
? خوبی‌های داشتن تحزب صحیح

استاد #علیرضا_پناهیان در دانشگاه هنر
تشکیلات از نگاه شهید بهشتی

شهید بهشتی در مورد شرایط حزبی و تشکیلاتی معتقد بودند که تشکیلات ما آهنین نیست. تشکیلاتی که انسان‌ها در درونش احساسِ حرکتی خودساز و آزاد می‌کنند، تشکیلاتی است که می‌کوشد تا انسان‌ها را همسو کند نه اینکه انسان‌ها را رقابتی بسازد. کِی ما اصلاً در اسلام خواسته‌ایم انسان قالبی بسازیم؟ تا در پِی آن باشیم که تشکیلات‌مان هم قالب‌های آهنین باشد یا مثلاً قالب‌های آهنین داشته باشد.

شرایط فعلی تحزب در ایران

نگاه شخصیتی مثل شهید بهشتی به حزب این بود که یک تشکیلات آهنین نیست که آدم‌ها در آن جرأت اظهارنظر نداشته باشند. در مورد شرایط تحزب در کشور، ملاحظاتی مطرح است. وضعیت حزبی به معنای صحیح آن در کشور ما حاکم نیست. گروه‌ها و جریان‌های سیاسی موجود، عملکرد کامل حزب را ندارند. باید این موضوع را بررسی کرد که آیا اینکه کشور را احزاب اداره بکنند، کار درستی است؟ من فکر می‌کنم احزاب ممکن است منشأ بسیاری از مفاسد باشند، کما اینکه در کشورهای غربی هستند ولی محاسنی هم دارند. ما الآن از محاسن حزب استفاده نمی‌کنیم و این امر یک حزب‌گریزی را پدید می‌آورد.

خوبی‌های داشتن تحزب صحیح

۱- پاسخگویی در قبال کاندیداها

اگر حزب در کشور ما کارکرد مناسبی داشته باشد، می‌تواند ایده‌های مختلف را برای ادارۀ کشور ساماندهی کند. اگر این‌طور می‌شد، از وضع فعلی بهتر بود. به علاوه الآن مسؤولیت پاسخگویی در مورد عملکرد نامزدها به عهدۀ شورای نگهبان است. ولی با حضور قوی و صحیح حزب، این فشار از روی شورای نگهبان برداشته می‌شد و یک حزب مسئولیت معرفی و پاسخگویی در مورد عملکرد کاندیدا را می‌پذیرفت. مردمی که اشخاص را نمی‌شناسند، می‌توانستند به آن حزب اعتماد کنند. به این ترتیب خیلی از چهره‌های سیاسی که امروز مطرح هستند، کنار می‌رفتند و یک چهره‌های سیاسی دیگری روی کار می‌آمدند. چون جریان‌های سیاسی فعلی، خیلی از این چهره‌ها را به دلیل داشتن رأی و اقبال عمومی مطرح کرده‌اند، نه برای مدیریت واقعی کشور.

۲- داشتن طرح و برنامه

در تحزب اینکه چند حزب حضور داشته باشند؛ فکر کنند، رقابت کنند و نقد کنند؛ شرایط بهتری را ایجاد می‌کند. تحزب به معنای درست و معمول آن که در جهان هست، بهتر از وضعیت فعلی کشور است. دیگر خوبی حزب می‌تواند این باشد که یک گروهی نشسته‌اند و از قبل در مورد مسایل و مشکلات کشور فکر کرده و طرح د‌ارند، نه اینکه وقتی دولت دستشان می‌آید، تازه بخواهند در مورد مسایل فکر کنند. به همین دلیل وضعیت تحزب بهتر از وضع فعلی است. آقای دکتر جلیلی در انتخابات اخیر به تنهایی کار یک حزب را انجام داد. ولی دیکتاتورهای سیاسی می‌گویند دولت سایه خطرناک است. معنای حزب همین است و البته باید جدای از طرح و برنامه و مطالعه که کشور را چگونه باید اداره کرد، افرادی هم برای اداره کشور تربیت شوند.
۳- جلوگیری از فضای دوقطبی

اگر احزاب کارکردهای منطقی خود را نداشته باشند، باندهای سیاسی با کارهای رسانه‌ای و عوام‌فریبانه، خفقان روانی ایجاد می‌کنند که یکی از نتایج آن دوقطبی‌سازی است. در قرآن کریم، نفاق دوقطبی‌ساز به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است. دوقطبی‌سازی مختصاتی دارد؛ به عنوان مثال همه چیز را در جناح مقابل سیاه، و همه چیز را در این طرف سفید دیده و بعد با تخریب‌، خفقان روانی ایجاد می‌کند و این پدیده خیلی بدی است. وضعیت موجود که گاهی منجر به وضعیت دوقطبی می‌شود، مطابق با آزادی روانی جامعه نیست. در چنین شرایطی تحزب بهتر از وضعیت فعلی خواهد بود.

? صوت: @Panahian_mp3

? دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۵.۰۱

@Panahian_text

5 months, 3 weeks ago

*? تحلیلی بر ابعاد حماقت اسرائیل در شهادت اسماعیل هنیه*

? اشتباه محاسباتی دشمن در شهادت اسماعیل هنیه
? دشمن، آثار خون شهدا را نمی‌بیند
? تأثیر شهادت اسماعیل هنیه بر پیوند بیشتر مردم ایران و فلسطین
? لزوم نشان دادن بیشتر قدرت به دشمنی که توهم دارد‌
? هوش راهبردی جمهوری اسلامی

استاد #علیرضا_پناهیان در ویژه برنامۀ شهادت اسماعیل هنیه، شبکۀ ۳ سیما

اشتباه محاسباتی دشمن در شهادت اسماعیل هنیه

ما گاهی دشمن را خیلی باهوش فرض می‌کنیم که حساب همه چیز را دارد، خصوصاً در برخی از حادثه‌ها که دشمن به جنایتی بزرگ دست می‌زند. جنایت بزرگ است ولی نباید تصور کنیم که دشمنانی که پشت سر این جنایت‌اند هم بزرگ هستند و بزرگ فکر می‌کنند. اتفاقاً آنها بسیار حقیراند.

دشمن فکر می‌کند که هنوز دوران استعمار است که با کنار آمدن با چهره‌های اصلی یا کشتن چهره‌های اصلی، می‌تواند ملتی را چپاول کند. تصور غلط دشمن این است که با شهادت بزرگانی مانند اسماعیل هنیه و یا دیگر رهبران مقاومت، می‌تواند مقاومت را متوقف کند. اگر دشمن جنایت‌های بزرگی را جسورانه انجام می‌دهد، او را هوشمند ندانیم. آنها نادان هستند و نمی‌دانند مقامت منتشر شده و قابل جلوگیری نیست.

دشمن، آثار خون شهدا را نمی‌بیند

دومین مشکل ذهنی دشمن این است که حقیقت را می‌پوشاند. دشمن نمی‌تواند آثار و برکات خون شهید را درک کند و اگر صد مرتبه هم این آثار را ببیند، باز هم باور نمی‌کند. کافر خصلتی دارد که حقیقت را می‌پوشاند و واقعیت را ندیده می‌گیرد. آیه قرآن در مورد این افراد می‌فرماید اگر بعد از دین عذاب الهی، باز هم به دنیا برگردند، دوباره کافر می‌شوند و حقیقتی را که دیده بودند را نادیده می‌گیرند؛ وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ* بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(انعام، ۲۷ و ۲۸). صهیونیست‌ها هم با این که آثار خون شهدایی مانند شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را دیده‌اند، باز هم به ترور بزرگان مقاومت ادامه می‌دهند.

تأثیر شهادت اسماعیل هنیه بر پیوند بیشتر مردم ایران و فلسطین

دشمن با این ترورها، مردم ایران را بیش از پیش به مردم فلسطین پیوند زده است. الان مردم غزه همدلی بیشتری با مردم ایران پیدا کرده‌اند. دستگاه محاسباتی دشمن کار نمی‌کند و قرآن در مورد اینها می‌فرماید صُمُّ بُكمٌ عُميٌ (بقره، ۱۸). این افراد به دلیل ندیدن واقعیت، دچار توهم می‌شوند. امروز مرز ایمان و کفر، مرز بین واقع‌بینی و توهم است. توحش اسرائیل، نتیجه توهم او است.

لزوم نشان دادن بیشتر قدرت به دشمنی که توهم دارد‌

در چنین شرایطی اگر دشمن احساس کند که حضور مردم در صحنه کم‌رنگ شده است، توهم پیروزی پیدا می‌کند. به چنین دشمنی که احمق است باید بیشتر قدرت نشان داد. دشمن امیدوار است که ما کوتاه بیاییم. تصور دشمن این است که این اقدامات می‌تواند برخی را بترساند و به مصلحت‌اندیشی و سازش وادار کند. این تلقی مربوط به دستگاه فکری معیوب دشمن است. صهیونیست‌ها مدت‌ها است که جنگ بدون قاعده را علیه مقاومت شروع کرده‌اند تا مردم را مرعوب کنند. جنایات صهیونیست‌ها در غزه، بی‌ضابطه است و خلاف عرف جنایت‌کاران عالم است که نمونه آن را در شهادت اسماعیل هنیه در ایران می‌بینیم.

هوش راهبردی جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی ایران در هیچ حادثه‌ای دستپاچه عمل نکرده است که الان اینطور عمل کند. دشمن نمی‌تواند ایران را وادار به عکس‌العملی کند که نتیجه‌اش به نفع دشمن باشد. در ایران عقلانیت حکم‌فرما است. ایرانی‌ها هر اقدامی که انجام دهند، هوشمندانه است چون می‌خواهند طبق سنت‌های الهی قدم بردارند. دشمن همیشه از هوش و درایت جمهوری اسلامی ضربه خورده است. هوش راهبردی جمهوری اسلامی باعث شده که جمهوری اسلامی علی‌رغم همه محدودیت‌ها، سال به سال قوی‌تر شود و اسرائیل علی‌رغم همه امکاناتی که دارد، سال به سال تضعیف شود.

? صوت: @Panahian_mp3

? ویژه برنامۀ شهادت اسماعیل هنیه، شبکۀ ۳ سیما - ۱۴۰۳.۰۵.۱۰

@Panahian_text

5 months, 3 weeks ago

*? هنر آزاد اندیشی | جلسۀ پنجم - بخش دوم*

? برخی از ابزارهای جدید به بردگی کشیدن
? دین چگونه با ابزارهای جدید بردگی مبارزه می‌کند؟
? ضرورت نظام دینی برای آزادسازی
? تأثیر آزاداندیشی بر خلاقیت هنری

استاد #علیرضا_پناهیان در دانشگاه هنر
برخی از ابزارهای جدید به بردگی کشیدن

الآن هم شیوه‌های متعددی برای به بردگی کشیدن انسان‌ها وجود دارد و دعوا بر سر آزادی و بردگی است؛ اگر چه روش‌ها و ابزار به بردگی کشیدن خیلی مدرن شده است. برخی از از ابزارهای امروزین به بردگی کشیدن عبارتند از بروکراسی و نظم اداری، تشویق و تنبیه‌های بی‌جا در نظام تعلیم و تربیت، کنترل‌گری‌های زیادی، سرگرم کردن انسان، ترساندن انسان(در موضوعاتی مانند نگرانی در مورد آینده، ترس به عنوان انگیزه انتخاب شغل، انگیزه فعالیت اقتصادی و انگیزۀ تحصیل و ......)

دین چگونه با ابزارهای جدید بردگی مبارزه می‌کند؟

ولی ایمان در بدترین شرایط می‌گوید عیبی ندارد! اگر شرایط تو خوب نیست، بیا با ایمان، خودت را آزاد کن. دین مفهومی مثل توکل را مطرح می‌کند و می‌گوید با توکل، خودت را از ترس‌ها آزاد کن. دین مفهومی مثل رضایت را پیشنهاد می‌کند و می‌گوید با کمک این مفهوم، خودت را از رنج‌ها و حسرت‌ها آزاد کن. مفهومی مثل ایمان را عنوان کرده و می‌گوید به کمک ایمان، خودت را از همۀ خطرات، حفظ و از همۀ قدرت‌ها آزاد کن. دین سپس تمرین می‌دهد و می‌گوید تمرین سخاوت و انفاق داشته باش. این تمرین آزادسازی است تا خودت را آزاد ‌کنی.

ضرورت نظام دینی برای آزادسازی

ولی به هر حال همه افراد که نمی‌توانند با این‌ روش و با کمک ایمان و توکل و رضایت و ..... خودشان را آزاد کنند. اینجا باید یک نظام دینی حاکم شود تا عملیات آزادسازی انسان را به خوبی انجام دهد. روش و عملکرد نظام دینی طوری طوری است که آزادسازی‌ها را انجام می‌‌دهد. مشکلی که وجود دارد این است که به عنوان مثال در مورد ولایت، توضیح داده نشده که این ولیّ چگونه جامعه را اداره و سرپرستی می‌کند که منجر به آزادسازی و استقرار مردم‌سالاری می‌شود. اصل و اساس ولایت برای مردم‌سالاری است و هیچ قدرتی مثل قدرت ولایت نمی‌تواند مردم‌سالاری را محقق کند؛ نه احزاب، نه قانون، نه مطبوعات و...

تأثیر آزاداندیشی بر خلاقیت هنری

قبلاً بیان شد که آزاداندیشی بر آزادی دل و قلب مقدم است. با اینکه آزادی و رهایی دل از تعلقات و ترس‌ها خیلی عظمت دارد و هدف بزرگ انسان ا‌ست اما آزادی اندیشه بر آن مقدم است. برای هنرمند، آزاداندیشی بسیار مهم است. در لحظه‌ای که هنرمند مشغول خلاقیت هنری است، از الگوها آزاد است و دنبال کشف راه‌های تازه است. این صحنه واقعا زیباست که هنرمندی مشغول خلق اثر است و می‌خواهد طرحی نو دراندازد. این خلاقیت، اثر آزادی اندیشه ا‌ست. دانشگاه هنر هم جایی است که بیشترین آزادی اندیشه در آنجا وجود دارد؛ بیشتر از سایر رشته‌ها و دانشگاه‌ها. دیگر دانشگاه‌ها و رشته‌ها، اسیر اصطلاحات هستند و به سختی می‌توانند خلاقیت داشته باشند ولی دانشجویان هنر هنگام خلق یک اثر، به خلاقیت نیاز دارند.

شغل هنرمندان، آزاداندیشی و بهره‌برداری از لحظه‌های ناب آزاداندیشی است. هنرمند از الگوها و اصطلاحات آزاد است. از تعبیرات به کار برده شده در کتاب‌های علمی و اصطلاحات شاخه‌های مختلف علوم آزاد است. اگر چه ابزار می‌تواند یک مقداری هنرمند را مقید ‌کند. زیباترین بخش خلاقیت آنجایی است که هنرمند آزادانه عمل می‌کند. در چنین شرایطی این «آزادی» یک چیز موهوم نیست و هنرمند آزادانه طبیعت را بازآفرینی کرده و آزادانه فکر خودش را در تجسم هنری مجسم می‌کند. هنرمند آزادانه علاقه‌های خودش را در صورت‌های هنری به تصویر می‌کشد.

? صوت: @Panahian_mp3

? دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۱

@Panahian_text

8 months, 1 week ago

*? آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت دوم
?* زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند

? تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر

? نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم

استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:

زندگی جمعی همراه با محبت بسیاری از مسائل را اصلاح می کند

ما فرصت‌های زیادی برای محبت به هم داریم. مثلاً زندگی آپارتمانی ما را دور هم‌ جمع کرده است، ولی همسایه از همسایه خبر ندارد. متأسفانه فرهنگ فرهنگ غیرانسانی غرب ما را از هم دور کرده است، اینقدر این فرهنگ در زندگی ما رسوخ کرده است که اگر مردم بخواهند زیاد به هم محبت کنند، سوءتفاهم پیش می‌آید. چرا فرهنگ مبتذل غربی به عشق‌های دو نفره تأکید می‌ورزد؟ به‌خاطر اینکه شما هوس زندگی جمعی همراه با محبت پیدا نکنی. در زندگی جمعی با محبت خیلی رفتارها اصلاح می‌شود، خیلی از ایرادها برطرف خواهد شد. ما باید زندگی خودمان را به این سمت ببریم.

تأثیر دعا برای مؤمنین در شب‌های قدر

در شب‌های قدر برای برادران دینی خودمان دعا کنیم مثل این دعا در سوره حشر که یکی از بهترین دعاهاست؛ «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالْإيمانِ(حشر، ۱۰)»؛ خدایا برای ما مغفرت کن و برای برادران ما که در ایمان از ما سبقت گرفتند. این دعا چقدر باصفاست، یعنی مؤمن اهل حسادت نیست. قرآن این طراحی را برای ما انجام داده است.

نسبت به احوال هم بی‌تفاوت نباشیم

حضرت آقای بهجت(ره) صریحاً می‌فرمایند، اگر ما نسبت به شرایط هم بی‌تفاوت باشیم، بلاها سر خودِ ما خواهد آمد. آقازادۀ آقای بهجت می‌فرمودند: « ایشان به همه محبت داشتند؛ به‌طوری‌که هر کس به من می‌رسید، می‌گفت: «حضرت آقا خیلی به ما لطف و محبت دارند». وقتی ناراحتی و کسالتی برای کسی پیش می‌آمد، بسیار نگران می‌شدند و برای سلامتی آن شخص بسیار دعا می‌کردند، ولی وقتی آن مریض خوب می‌شد، به‌هیچ‌وجه نمی‌گذاشتند کسی خبردار شود که ایشان سبب آن بهبودی شده است و ذهن همگان را از این فکر منصرف می‌کردند. اگر انفجاری در بغداد اتفاق می‌افتاد، انگار در میان اقوامشان بوده، در درس و مطالعاتش اثر می‌گذاشت و آن روز در استفتائاتشان توان کمتری داشتند. برای همه مشهود بود (پایگاه اینترنتی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت ره؛ bahjat.ir)».

? برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان

?صوت: @panahian_mp3

@Panahian_text

8 months, 1 week ago

*? آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۳ام - قسمت اول
?* توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)

? اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع)

استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:

توقع زندگی توأم با اخوّت و برادری، یکی از دلایل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)

جدای از حسادت نسبت به امامت که دلیل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است، امامت تکلیف دیگری هم از افراد جامعه می‌خواهد که عده‌ای نمی‌توانستند آن را تحمل کنند و آن، زندگی توأم با اخوّت و برادری است. بسیاری از مردم نمی‌توانستند این موضوع را تحمل کنند. امر ولایت به این دلیل مهجور ماند که ولایت ولیّ خدا فقط به خودش محدود نمی‌شود و محبتی را نیز بین مردم می‌خواهد. بی‌توجهی به این توقع، عامل مهجور ماندن و مظلومیت ولیّ خدا می‌شود.

اهمیت اخوت و برادری مؤمنین در کلام اهل بیت(ع)

سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در مورد اخوّت و برادری بین مؤمنین از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. وصیت امیرالمؤمنین(ع) به فرزندان در لحظه‌های آخر عمر شریفشان، مملوّ از برادری بود: «وَ عَلَيْكُمْ يَا بَنِيَّ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ اَلتَّبَارِّ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّقَاطُعَ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ التَّفَرُّقَ (کافی، ج۷، ص ۴۹)»؛ من شما را سفارش می‌کنم به اینکه با هم مرتبط باشید، برای همدیگر بذل کنید و به همدیگر خوبی کنید و شما را پرهیز می‌دهم از اینکه با همدیگر قطع رابطه کنید.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «إنَّ سُرْعةَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ إذا الْتَقَوا وَ إنْ لَمْ يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَسُرْعَةِ اخْتِلاَطِ ماءِ السَّمَاءِ بِماءِ الأنْهَارِ (تحف العقول، ج۱، ص۳۷۳) »؛ شدّت محبتی که بین خوبان پیش می‌آید، اگرچه ابراز محبت به هم نکنند، مانند سرعت اتصال قطره به دریا است. دیگر آن قطره رفت و ناتمام شد. دیگر شما این قطره را نمی‌توانی استحصال کنی. قطره در دریا چقدر است؟ بعد می‌فرماید: «و إنَّ بُعْدَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الفُجَّارِ إذَا الْتَقَوا وَ إنْ أظْهَرُوا التوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ كَبُعْدِ البَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ وَ إنْ طَالَ اعْتِلاَفُهَا عَلى مِذْوَدٍ واحِدٍ». اما آدم‌های بد دل‌هایشان چقدر از همدیگر دور است، اگرچه به هم ابراز محبت کنند. مؤمنین بدون اینکه ابراز محبت کنند، این محبت بین‌شان شدید می‌شود ولی فجّار مانند حیواناتی که هیچ عاطفه‌ای به هم پیدا نمی‌کنند؛ اگرچه مدت طولانی در یک چراگاه در کنار همدیگر زندگی کنند. مؤمنین حتی اگر به همدیگر ابراز محبت هم نکنند، شدیداً به هم محبت پیدا می‌کنند.

? برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و سوم رمضان

?صوت: @panahian_mp3

@Panahian_text

8 months, 1 week ago

*? آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۲ام - قسمت دوم
?* حسادت مردم در کلام امیرالمؤمنین(ع)

? رفع حسادت‌، یکی از ضرورت‌های قبل از ظهور

استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:

حسادت مردم در کلام امیرالمؤمنین(ع)

حسادت دیگران به امیرالمؤمنین(ع) در یکی از نامه‌های ایشان خطاب به معاویه اینطور مطرح شده که حضرت می‌فرمایند: « اِعْلَمْ أَنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لَوْ كَانَ إِلَى اَلنَّاسِ أَوْ بِأَيْدِيهِمْ لَحَسَدُونَا وَ اِمْتَنُّوا بِهِ عَلَيْنَا (وقعة صفین، ج۱ ، ص۱۰۴) »؛ اگر خلافت که الآن در دست من است به دست مردم بود، مردم حسادت می‌کردند و نمی‌گذاشتند این کار به دست ما برسد! و در ادامه می‌فرمایند: «ولکنّه قضاءٌ»، این یک قضاء الهی بود که کار دست من افتاد.

منظور حضرت این است که اینطور نبود که مردم خودشان با رفع حسادت، به امر ولایت امیرالمؤمنین(ع) رسیده باشند. آنها مضطر نشده بودند و اگر در این شرایط سخت سیاسی- اجتماعی قرار نگرفته بودند، سراغ حضرت نمی‌رفتند. این خیلی نکتۀ مهمی است. به همین دلیل هم بعداً همان توده‌ها به حضرت خیانت کردند.

رفع حسادت‌، یکی از ضرورت‌های قبل از ظهور

ظهور بدون لیاقت مردم رخ نمی‌دهد. حالا ما چقدر لایق باشیم تا ظهور رخ دهد؟ یک لیاقت نسبی‌ لازم است. ما قبل از ظهور باید لیاقت برای ظهور پیدا کنیم. قطعاً یکی از کلیدی‌ترین لیاقت‌های قبل از ظهور، رفع حسادت به عنوان یک امر اجتماعی-سیاسی بین مؤمنین است. قبل از ظهور اختلاف بین مؤمنین و بیماری‌های باطنی در موضوع حسادت در ولایت عرضی ظاهر می‌شود که باید حل شود تا به محضر امام زمان(ع) برسیم. ما باید از مرحلۀ امتحانات حسادت در ولایت طولی و عرضی عبور کنیم. ما الآن در این مرحله هستیم و همه حسادت‌ها بیرون می‌ریزند. هرکس یک ذره حسادت پنهان علیه ولایت اجتماعی مؤمنین نسبت به یکدیگر و علیه ولایت طولی داشته باشد، ظاهر خواهد شد.

قبل از ظهور باید ایمان خودمان را تکمیل کنیم، و الّا اگر بعد از ظهور بخواهیم مؤمن شویم، جزء ریزش‌های تحول ظهور خواهیم بود. وضعیتی که امروز در آن قرار داریم، خیلی حاد و مهم است.
اگر ما در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ظهور را با تضرّع‌ و صدق نیّت‌، با توبۀ از حسادت که البته بسیار سخت است و با از بین بردن همۀ عداوت‌ها بین مؤمنین رقم نزنیم، خدا شاهد است که مقصّریم و در تاریخ روسیاه می‌شویم.

? برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و دوم رمضان

?صوت: @panahian_mp3

@Panahian_text

8 months, 2 weeks ago

*? آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج ۲۲ام - قسمت اول
?* دشواری توبه از حسادت

? هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود

استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:

دشواری توبه از حسادت

امام صادق(ع) بنابر نقل از مصباح الشریعه می‌فرماید: « وَ لاَ تَوْبَةَ لِلْحَاسِدِ لِأَنَّهُ مُسْتَمِرٌّ عَلَيْهِ مُعْتَقِدٌ بِهِ مَطْبُوعٌ فِيهِ، يَبْدُو بِلاَ مُعَارِضٍ مُضِرٍّ لَهُ وَ لاَ سَبَبٍ وَ اَلطَّبْعُ لاَ يَتَغَيَّرُ مِنَ اَلْأَصْلِ (مصباح الشریعه، ج۱، ص۱۰۴)» حسود نمی‌تواند توبه کند. این کلام، خیلی نگران‌کننده است! چون حسادت صفتی است که فرد را در خودش نگه می‌دارد، یک عقده قلبی است. طبع انسان تغییر نمی‌کند. این طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند اگر ما حسادتی در خودمان داشته باشیم، الهی العفو گفتن ‌ما هیچ فایده‌ای ندارد و این، مسأله‌ای بغرنج است. آدم می‌تواند از خیلی از گنا‌هان صرفنظر کند، اما حسادت چسبندگی زیادی دارد. آدم حسود نمی‌تواند از حسادتش جدا شود و برایش عقده می‌شود.

هرکس عقلش زیاد شود، حسادتش کم می‌شود

حال ما باید چه کار کنیم؟ برای همۀ کسانی که نسبت به آنها حسادت داریم، طلب مغفرت کنیم. امام کاظم(ع) در مورد راهکار جدایی از حسد می‌فرمایند: یا هشام کسی که می‌خواهد بدون اینکه مالی به او اضافه شود، غنی شود یعنی روحش غنی شود و دلش از حسد هر کسی راحت شود و دینش سالم بماند، از خدا بخواهد که خدایا عقل من را کامل کن(کافی، ج1، ص13). امشب که شب 23 ماه رمضان است از خدا تقاضا کنیم و درِ خانه‌اش تضرع کنیم که خدایا به ما عقل عنایت کن. این سخن امام کاظم(ع) یک سخن راهبردی است.

? برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر بیست و دوم رمضان

?صوت: @panahian_mp3

@Panahian_text

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago