بی رَحــم تَــ 😍ــریـن عــ🦋ــاشِــق

Description
رمان:بی رحم ترین عاشق
Advertising
We recommend to visit

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 weeks, 3 days ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 day, 16 hours ago

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 month, 1 week ago

4 months ago
دنبال ڪسے برو ڪه به داشتنت …

دنبال ڪسے برو ڪه به داشتنت افتخار ڪنه!????
??

4 months ago

پارت های امروز ?

4 months ago

بی رحم ترین عاشق ??

#پارت_هشت

چون با برادرم آراد ازدواج میکنی
وای نه بدبخت شدم میخواستم یکم به طالعه بد اقبالم خوش بین باشم ولی بدتر شد
هق هقام اوج میگیره ولی آرین چیزی نمیگه بعد چند مین می‌رسیم به خونه
آرین :پیاده شو
+نمیخوام منو ببرید خونه
با صدای داد بیدادی که یهو میاد گوشم میگیرم
آرین زیر لب یا خدایی میگه سریع به سمت خونه میره
بادیگاردی به طرفم میاد در رو باز میکنه
بادیگارد : خانم لطفا پیاده بشید
+نمیخوام
ناشناس:تو گوه خوردی نمیخوای مگه دست خودته
با ترس بیشتر فرو میرم تو صندلی که با دیدن همون پسره دیروزیه ترسم بیشتر هم میشه ، وای خدا نه
به سمتم پا تند میکنه و داد میزنه
آراد: همه محافظا بیرون
سریع اطاعت میکنن اونجارو خلوت میکنن.آراد دستش میاره طرفم که بیارتم پایین ،من خودم میکشم عقب
که صدای آرین میاد
آرین:داداش تو برو داخل من باهاش صحبت میکنم میارمش
آراد:تو لازم نکرده بخوای با این صحبت کنی ، تو برو داخل کاری به اینکارا نداشته باش ،من خودم میدونم با این دختر چموش چطوری رفتار کنم

آرین:چشم داداش
آرین با یه نگرانی خاصی که توی چشماش پیدا بود بهم نگاه کردو رقت

+تورو خدا منو ول کنید

آراد:چرا باید ولت کنم ؟؟ تو باید تاوان کار داداش پفیوزتو پس بدی؛

+درست حرف بزن اگه داداش من کاریو انجام داده با رضایت خواهرت بوده،
من کسی دوست دارم، نمیتونم به این ازدواج تن بدم

با تو دهنی که میخورم حرف تو دهنم میماسه

4 months ago

بی رحم ترین عاشق ??

#پارت_هفت

سریع از جام بلند میشم به سمت بابا میرم
+بابا تو رو خدا نزاری منو ببرنا خودت میدونی که من میثم دوست دارم
بابا:من دخترم ‌رو نمیتونم بدم خواستگار داره
ارباب به چند نفر اشاره میکنه به سمتم بیان که جیغ داد میکنم همون موقع مامان با حال روز بدی میاد بیرون
+مامان تورو خدا یکاری کن من میثم رو دوست دارم خودتون میدونید که،
بابا یه چیزی بگو مامان میخواد به سمتم بیاد که سرش گیج میره میخواد بیوفته بابا میگیرتش
رو میکنم به ارباب
+تورو خدامنو ول کنید من کسی رو دوس دارم
شمارو به هرکی میپرستید بزارید من برم
ارباب:دخترم تو که رسم رو میدونی
+اما
پسر کوچیکه ارباب :اما نداره پس بهتره خفه شی
ارباب:آرین (با تحکم)
به زور سوار ماشینم میکنن در رو میبندن،بابا هرکاری میکنه جلوشون بگیره نمیتونه، پسر کوچیک اربابم که سوار میشه  به راننده میگه راه بیوفت
+آقا آرین تو رو خدا بزارید من برم من که کاره ای نیستم
آرین:ببین کاری از دست من بر نمیاد بلکه راضیم نیستم رسم زیر پا بزارم چون به نفع هیچکس نیست اینکار

+اما شما فعلا  اینجا زندگی میکنید ،یعنی حاظرید با کسی که ۲ سال ازتون بزرگتره ازدواج کنید
آرین: تو فک کردی با من ازدواج میکنی؟ اشتباه کردی

4 months ago

قصه ی عشق من وتو عشق توی یه نگاه ?

4 months ago
شخصیت آرین***?***

شخصیت آرین?

بی رَحــم تَــ ?ــریـن عــ?ــاشِــق

4 months ago

پارتای جدید تقدیم شما?

4 months ago

بی‌رحم ترین عاشق ??
#پارت_شش

بابا:سلام یکی یدونه ام
+بابا چیزی شده
همین حرف باعث میشه که مردونه بغضش بشکنه
سریع ازش جدا میشم بانگرانی لب میزنم
+چی شده تو رو خدا بگید مردم زنده شدم چرا هیچی نمیگید
+نکنه داداش پرهاممم چیزیش شده
هق میزنم که یهو یه نفر داد میزنه
ناشناس :اسم اون حرومی نیار
+درست حرف بزن
ناشناس:تورو سننه
به سمتش میرم که با دیدن یکی از پسرهای ده بالا که همه بهشون احترام میزاشتن لال میشم آخه اونا کلا ارباب همه روستا ها بودن ولی هر روستا برای نظارت بهتر  خودش یه ارباب داشت
ناشناس:تو خواهر اون لاشی هستی
+بهت میگم درست صحبت کن
ناشناس :نکنم چی میشه مثلا
+چی میگی، یکی بگه اینجا چه خبره
ناشناس:برادر بی همه چیز تو دست خواهره منو گرفته باهاش فرار کرده
با بهت زل میزنم به بابا که با سری که تکون میده پاهام توان نگه داشتن وزنم ندارن و همونجا میخورم زمین
اگه اگه پیداشون نکنن رسمه که من باید باید بشم زن یکی از پسرهای ارباب وای نه بدبخت میشم
فقط پسر اول ارباب زن داره و پسر دومش مجرده تاحالا ندیدمش ولی همه از خشن بودنش میگن
پسر سومش هم که باید همین باشه
داخل بهت بودم که با صدای ارباب بزرگ به خودم میام
که رو به بابا لب میزنه
ارباب: همینطور که میدونی باید دخترت بدی به ما
بابا:من پیداشون میکنم
ارباب:هه با بی آبرویی پیداشون میکنی باز که چی دخترت باید مال ما بشه

4 months ago

بی رحم ترین عاشق ??
#پارت_پنج
+رانندگیم خیلی هم خوبه
ناشناس: معلومه
بعد بدون اینکه اجازه حرف زدنی بده سوار میشه و گازش میگیره میره
بی تربیت نگاه خدا قیافه هیکل پول به چه کسی داده ؛
با صدای بوق های متد به خودم میام سریع سوار ماشین میشم و حرکت میکنم
حرصم گرفته بود نه به رفتار دیروزش داخل مطب نه به امروز مردک آشغال عوضی گوسفند،
صدام کلفت میکنم اداش در میارم
+لازم نکرده ،شما رانندگی کردن یاد بگیری کافیه
گوریل انگار خودش رانندگیش خیلی خوبه  عن آقا،
همینجور داشتم فحش میدادم که دیدم جلوی خونه امون هستیم گوشیم رو بر میدارم با مامان تماس میگیرم
+سلام مامان خوبی در باز کن که یکی یدونه ات اومده
با صدایی که معلومه گرفته باشه زمزمه میکنه نگران میشم نکنه چیزی شده باشه بعد باز شدن در سریع میرم داخل که مش صفر میبینم که نگرانه
به سمتش میرم
+سلام عمو صفر خوبید خاله مهرانه خوبه
عمو صفر: سلام دخترم خوبیم مرسی
+چیزی شده چرا نگرانیت
تا میخواد چیزی بگه در باز میشه و چند نفر میان داخل
بابا رو که میبینم سریع پا تند میکنم سمتش بغلش میکنم
+سلام بابایی
با صدایی که غم داره

We recommend to visit

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 weeks, 3 days ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 day, 16 hours ago

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 month, 1 week ago