عشق اول لذت بخشه.
اما عشق دوم ارزش بیشتری داره.
نوشتن رو یه کاغذ سفید خیلی کار راحتیه.
اما اگه اون کاغذ، مچاله و خط خطی بشه، دوباره درست کردنش کار هر کسی نیست.
ما وقتی برای اولین بار عاشق میشیم درست مثل اون کاغذ سفید میمونیم.
همه چیو رویایی تصور میکنیم، فکر میکنیم طرف مقابلمون قراره قشنگ بنویسه، خوب بسازه داستامونو...
اعتماد میکنیم به قلمش، حتی احتمال نمیدیم که بد بنویسه و خط خطیمون کنه.
اما یه دفعه به خودمون میایم و میبینیم کاغذمون سیاه و مچاله شده.
حالا دیگه دوباره رویا دیدن و دوباره اعتماد کردن کار خیلی سخت و دشواریه.
اما بعدش یه نفر پیداش میشه که قدرت اینو داره بتونه دوباره رویاهای مارو زنده کنه.
میگرده بین خط خطی هامون جای خالی پیدا کنه، از اول بنویسه، از اول بسازه...
دوباره تپشای قلبمونو میشنویم، اینبار عقل و منطقمونم باهامون هم نظره چون کورکورانه و با تصورات ذهنیمون نه، با واقعیتِ اون شخص عاشق شدیم.
وقتی آدم خاطره ای با کسی نداره،
ضربه نخورده از اعتمادش،
دروغ نشنیده و آسیب ندیده؛
کنارش بودن کار راحتیه.
چون میدونیم داریم یه صفحه ی سفیدو پر میکنیم.
اما وقتی بتونیم اعتماد از دست رفته یکیو برگردونیم، رویاهایی که پژمرده شدن رو دوباره تازه کنیم،
اون موقعس که میگیم عشق، کار خودشو کرده!
به زمان اعتماد کنید،
بلاخره یه جایی آدم مناسبتون میاد و التیامی میشه رو زخمایی که نفر قبلی جا گذاشته و رفته...
اینبار یه عشق خالص دارید،
کسیو دارید که از آوارِ رویاهاتون،
کاخِ واقعیت میسازه...
اینه که ارزشمنده،مگه نه؟

او
قند
روز
های
تلخ
من
است.

‏هر ماه با خودت میگی این عجیب‌ترین pms عمرم بود ، pms هم میزنه رو شونه‌ات میگه : هه صبر کن حالا عجیب رو نشونت میدم :))



کلمه‌ی "Cwtch" در زبان ولز به بغل کردن احساسی و خاصی گفته می‌شه که فقط می‌تونید با یه نفر تجربه‌اش کنی. وقتی به اصطلاح یکی رو کاچ می‌کنی درواقع بهش "یه گوشه‌ی امن" برای آروم شدن می‌دی. واقعاً حس قشنگی نیست؟

??

بیا کنارِ هم درستش کنیم»،
«بیا با هم پیشرفت کنیم»،
«بیا با هم خوش بگذرونیم»،
«بیا با هم حالمون خوب باشه»،
«بیا انتخاب هم باشیم تا ابد»،
«بیا بسازیم با هم»،
من به‌شدت اهلِ این جمله‌هام؛
دوره‌ی خیلی کارا خیلی وقته تموم شده...!

• چنتا آرامبَخش نام ببر که خیلی قوی باشن؟
  - طُ،صدات،دستات،چشات،گرمیِ نفسات!?