?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
بگذار تا به روزی خود اکتفا کنیم
فکر محال و راه خطا را رها کنیم
وآن شورهای وحشی دیوانهوار را
در پای عقل خشک و موقر فدا کنیم
انسان ضعیف و وقت کم است و جهان تهی ست
حاشا که خاک را به نظر کیمیا کنیم
تا سر به سنگ سرد حقیقت نخورده است
با شانههای گرم کسی آشنا کنیم
چون دست دوست کوه ثبات است در جهان
ان به که بر سخاوت او اتکا کنیم
انسان پناه آخر انسان دیگر است
بیهوده عمر صرف خدایان چرا کنیم؟
جنجال را به قوم جدلپیشه واگذار
بنشین و می بریز که دردی دوا کنیم
سمانه کهرباییان
**لعنت فُزود فاتحهخوانیت، مُرده را
ای ز آفرینشِ تو خداوند، شرمگین
از آتشِ تو اهلِ قبورند در عذاب
دیو و دد از کراهتِ رویت سَقَرنشین
سرگین مقابل تو کند دعویِ عبیر
«ماءِ صَدید» پیشِ وجودِ تو انگبین
گوری که گُل ز دستِ کسی چون تو برگرفت
دستِ زمانه چاهِ خلایش کند یقین**
@Meem_Ra
خون، خطی کشید. و برای ابد، شما را آنسوی و ما را اینسوی خط نهاد. این فاصله پر شدنی نیست. ما دیگر درخواستی از شما نداریم. هیچ. مطلقاً هیچ. نه آب، نه هوا، نه پوشش، نه معاش. شما فقط باید بروید. همانطور که آمده بودید، باید بروید. برای خودتان بهتر است که به نمایشهای مهوعتان پایان دهید. و زودتر بروید...
کوکبِ سعد فکند از سرِ کیوان دستار
داد پیغامِ طرب، چشمکِ زُهره به هَزار
خندهٔ صبح زدود از تنِ گردون، زنگار
مهر در گوش عطارد گفت، اینک بِنِگار:
«دُبّ اَکبَر» به سیهچالِ عدم گشت دچار
یادت گرامی و جاوید
نیکای معصوم... ?
✅ برای دخترم که مثل امشبی، شکُفت...
کنار پنجره نایست غنچۀ بهاریام! بهبند میکشم نسیمِ صبح را اگر خبر شوم که بیاجازه روی صورتت قدم زده
تبر همیشه سرنوشت ماست - ما درختهای تا ابد خزان - ولی ببین شکفتنت چگونه سور و سات تیغ و تیشه را بههم زده!
شبیهِ یک شبِ عمیق و تیرهام که از جهان به ماهِ خویش قانع است. بزن کنار ابرهای تیره را که گم شدم درون خویش، ماه من!
بزن کنار ابرهای تیره را، طلوع کن لوند نقرهگون من! که بیتو چیست شب مگر، بهجز سیاهچالهای که خیمه در عدم زده؟
بخند حرز «اِن یَکاد» آسمان به گردنت بهرغم شورچشمها! بخند پیچک رونده! جان بده به جنگلی که سالهاست سوخته
بخند ارغوانِ کوچکِ سپیدبخت، تا حیا کند ز خندهات هوارِ برگریزِ اشک و آه روی چشمهام - این خزان غمزده -
منم که تکیه دادهام به تو، اگرچه به دروغ گفتهاند تو به من! منم صنوبر شکستهای که تکیه کرده بر عصایِ سرو کوچکش
از این خراب بیشتر نمیشوم؛ ولی بمان کنار من ستون بودنم! مباد بشنوی بدون تو دوباره زلزله به ارگِ بم زده
◼️ به سیاوش محمودی که خاکش تا ابد بوسهگاه فرشتههاست
ای سروِ آزادِ جوان! ای زخمیِ کینِ تبرهایِ عقیمِ بیجوانه!
ای آفتابِ ناغروبِ سُرخ! ای اسطورهٔ افسانههایِ جاودانه!
«از که نشانت را بجویم؟» مادرت میگفت و چشمِ آسمان را خیس میکرد
گیسوی برفآمودهٔ آشفتهاش را شانهٔ مرطوبِ باران گیس میکرد
هوهویِ پیچاپیچِ محزونی برایت رجبهرج از برگها تنپوش میبافت
مهتاب خم میشد، برای خاکِ بارانشُستهات از ابرها آغوش میبافت
«نام تو را هم برنتابیدند؟ آوخ...» خوابِ شب را ضجههای مادر آشفت
سوسویِ چشمانِ ثریا تا سحر با چشمهای داغدارش راز میگفت:
«این خاکِ بینام و نشان روزی تیمّمخانه خورشید خواهد بود، مادر!
در خاک نه، بل تا ابد بر خاک زاین سرو شکسته، سروهای رُسته بنگر
او را بجو در خندهٔ معصومِ یاسی که سیاهِ باغمان را سیمگون کرد
او را ببین در سرخیِ صبحی که منبرگاهِ ظلمتزایِ شب را سرنگون کرد...»
مادر دلش آرام.... نه! آرام خم شد بر مزار غربتآجین جوانش
نجوای حزنآلودهٔ لالاییاش میریخت روی خاکجای بینشانش
«لالا گلاب از زمین تا آسمون پاشیده! عفریتِ شب از عطرِ تو ترسید
آروم بخواب، اذن دخول صبحه اسمت! ماهِ یلداسوزِ جاوید...»
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago