کانال رسمی مژگان قاسمی

Description
دوستان عزیزم دقت کنید:
تمامی رمانای منو فقط از اپلیکیشن باغ استور تهیه کنید، تنها جایی هست که با رضایت خودم منتشر میشه.هر سایت و گروه و کانالی جز این منبع رمانهای منو منتشر کنه راضی نیستم و حرامه!


اینستاگرام من:
https://instagram.com/ghasemi_roman
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago

12 months ago

دوستان گلم وقت شما بخیر
تعداد خیلی محدودی از رمان حکم بازی سرنوشت با همون حکم نظر بازی رو من با امضای شخصی و‌ بوک مارک شخصی خودم باقی مونده به قیمت 800 هزارتومن اگر هر کدوم از دوستان قشنگم می‌خوان تشریف بیارید پی وی..‌

@Mzh_gh69

1 year, 2 months ago

♨️اثری جذاب از نویسنده حکم نظر بازی♨️

❤️‍?❤️‍?
⭕️⭕️⭕️
پارت اصلی رمان

_باورم نمیشه استاد دانشگاهی به اون جدیت بتونه چنین روح لطیفی داشته باشه که بخواد با دست بردن توی روح و روان بقیه ترکیب سازگار عطری که مناسبشون باشه رو با ترکیب چند تا بوی خاص بهشون تحویل بده‌.
کج خند گوشه ی لبش را دیدم و دقیق به دستهایی که ماهرانه با شیشه های مختلف بازی میکرد خیره شدم.
_روح لطیف نمی‌خواد، مهارت میخواد به همراه عشق به کاری که می‌کنی.
تمایل عجیبی به ادامه ی بحث با مرد به شدت جنتلمن روبه روم داشتم.
_یعنی چجوری؟
سرش رو آروم بالا آورد و نگاه خیره و پر جوریکششی به چشمام کرد.
_یعنی من می‌دونم این چشم و ابروی کشیده با اون حجم فرفری موهای بلندی که به هرکسی نمیاد، وقتی با این پوست گندمگون ترکیب بشه، چجوری می‌تونه افکار یه مرد رو بازی بده.
سکوت کرد و مرا با دنیایی از آتش درون به خودم واگذار کرد._خ‍...خب این...این چه ربطی داشت؟
_داشتم از مهارت تصور میگفتم این بخش اولش بود اما بخش دوم عشق کاری هست که میشه تمام اون ترکیبات قبلی که داشت با دلم بازی میکرد رو تبدیل کنم به یه خط بو و به همون نحوی که اون ترکیب زیبا آسایش افکارم رو‌گرفته...
شیشه را در دستش تکان داد و از پشت میز بیرون آمد و قدم به قدم نزدیکم شد.
نگاه نافذش را به چشمانم داد و شیشه کوچک را مقابلم گرفت.
_منم با این یادگاری کاری میکنم باهاش که تا چشماشو می‌بنده منو پشت پلکاش نقش بزنه‌.

♨️♨️♨️♨️

رمانی بر اساس واقعیت....?
عشقی که به خیانت منجر شد...⛔️
سایه ی فردی ناشناس که یک راز قدیمی را با خود به همراه دارد?
عاشقانه ای ناب و زیبا با دلبری های خاص❤️‍?❤️‍?

https://t.me/kohnehdel
https://t.me/kohnehdel
https://t.me/kohnehdel

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago