واهمه‌!

Description
« شاید نوشتن تنها سلاح آرام شدنِ ما باشد »
-جمع گریزِ خلوت گزین؛ ناگریزِ ناگزیر.

لطفا نه تحلیلم کن، نه راجع بهم نظر بده.

فوروارد کن مومن خدا:)
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago

5 months ago

معلومه که دلم می‌خواست الان کنسرت بمرانی می‌بودم و داد می‌زدم: تو خیلی دوووری.

5 months ago

لیا! عزیزِ جانِ ناآرامم، سلام.
اگر بدین‌سان بی‌خبری‌ات از من زیاد شده، به این سبب نیست که تو را از یاد برده‌ام. لیا، عزیزم! آدم که معنای زندگی‌اش را از یاد نمی‌برد!...
تو معنای زندگی‌ام هستی و ماندگاری. اگر دیگر برایت نامه ننوشته‌ام، تنها یک دلیل دارد، و آن اینست: نمی‌توانم چیزی بنویسم که درخورت باشد. و اتفاقا نمی‌توانم سکوت کنم و چیزی نگویم. میان دوراهیِ وحشتناکی‌ گیر افتاده‌ام که اگر از تو بگویم، کفایت نمی‌کند؛ و اگر نگویم، سرریز می‌شوی از من...
تنها چاره‌ام این است که گاه و بی‌گاه قطره‌ای از دریایی که در دلم تکان می‌خورد را نشانت بدهم، با احتیاط چندتا کلمه را انتخاب کنم و کنار هم بگذارم که ساحت مقدس عشق چین نخورد، ترک برندارد، چیزیش نشود خدای ناکرده... اما کم است.
گاه خیال می‌کنم تنها نوشتن از تو کافی نیست. باید کار دیگری کنم. از هیبت دوست‌داشتنت می‌ترسم لیا. گاه از شدت دوست‌داشتنت به گریه می‌افتم. اصلا کسی این‌ها را می‌فهمد؟ نمی‌دانم...
شاید فقط آن‌ها که تورا دوست دارند می‌فهمند..
در مخیله‌ام نمی‌گنجد لیا؛ اینکه کسی جز تو را بشود دوست داشت. انگار بعضی چیزها در خمیر آدم است. انگار همان اول که تورا می‌آفریدند، به گِلت عصاره‌ی معشوقه بودن افزوده‌اند. مطمئنم که وقتی خدا تو را می‌آفرید، لبخند می‌زد...
لیا... این فکر که دور از تو دارم زندگی‌ را حیف می‌کنم، راحتم نمی‌گذارد. هر کار می‌کنم، آخرش مطمئنم که بی‌درآغوش‌گرفتنت، یک هیچ بزرگم.
یک هیچ دست و پا دار... آه لیا.
دلتنگی برای تو قدیمی نمی‌شود. هربار جور دیگری دلتنگت هستم. صبح‌ها دلتنگیِ ملایمی با نور خورشید به صورتم می‌خورد. ظهرها دلتنگی کوچکی را با غذا قورت می‌دهم. و شب‌ها، آه... شب‌ها لیا دلتنگی‌ات را گریه می‌کنم. شب‌ها دلتنگی‌ات از حجم تنم بزرگ‌تر است. مثل پتویم در آغوشش می‌گیرم. مثل گربه‌ای توی آغوش دلتنگی‌ات جمع می‌شوم. زیر سایه‌اش گم می‌شوم. شب‌ها دلتنگی‌ات بزرگ است لیا. اندازه‌ی دیوار چین. یا اهرام مصر. چمیدانم همین برج میلاد خودمان. نمی‌دانم. هیچ‌ مقیاسی برای سنجیدن دلتنگی‌ات وجود ندارد. دلتنگی‌ات به اندازه‌ی زیبایی‌ات ناگفتنی‌ست...
لیا! عزیزِ جان پرگریه‌ام. حالا که شب‌ها می‌گریم و صبح‌ها به روی خودم نمی‌آورم، حالا که در انکارت به قدرت عجیبی رسیده‌ام، و حالا که نیستی‌ات تمام تنم را گرفته بگو... برنمی‌گردی؟

#برای‌چشم‌های‌لیا

5 months ago

دلتنگی‌ات نهال است.
هربار خاک روی آن می‌ریزم،
جوانه‌ی دیگری می‌زند...
دلتنگی‌ات نهال است.
دفن نمی‌شود، سبز می‌شود.

5 months, 1 week ago

شما به هر دل‌بستنتون عمری پشیمانی بدهکار نیستید؟

5 months, 1 week ago

به هر دل‌بستنم عمری پشیمانی بدهکارم...

5 months, 1 week ago

سوگ. آدمِ سوگواریِ پیش از رخدادم. هنوز نرفته‌ای، در غمِ نادیدنِ چشم‌هایت، چله گرفته‌ام. پیش از خداحافظی، روزهای زیادی با تصورِ دست‌ تکان دادنت گریه کرده‌ام... با لحنِ تو، خود را هزار بار به خدا سپرده‌ام و هزار بار نمک روی زخمِ نیامده پاشیده‌ام. من آدمِ سوگواریِ…

5 months, 1 week ago

سلام. من حوصله ندارم. بیاید باهم حوصله نداشته باشیم.

5 months, 1 week ago

هوا هوای هرچی باشه، هوای درس خوندن توی خوابگاه نیست. خدایا ببین کاراتو! اه.??‍♀

5 months, 1 week ago

هوا هوای "پتو و چای بردار بریم روی پل"ه.

5 months, 1 week ago

بعد از تو یکی بهتر از تو رو پیدا کردم.
ولی خب از تو چه پنهون، بازم تو نشد.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago