?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
?همچنین از حبوبات جمعآوری شده آش پخته و بین همسایهها تقسیم میکردند که در واقع نوعی نذری برای باز شدن بختشان بود. با گذشت زمان و تغییرات فرهنگی و اجتماعی، نوع برگزاری اینگونه مراسم نیز متحول شده، ولی اساس و پایه آنها ثابت مانده است.
? یک نوع خوردنی هم در این فصل پخته میشود به آن «اومماج حلواسو» میگویند. این نوع حلوا را به این صورت درست میکنند که ابتدا از خمیر، اوماج درست نموده ولی به جای آب، شیر میریزند. سپس آن را با روغن سرخ کرده، شربت شیره انگور، زنجبیل، بادام و گردو به آن اضافه میکنند.
?در فصل زمستان (چله) یکی از کارهایی که کشاورزان منطقه انجام میدهند، دادن آب به باغات انگور است. این آب به آب چیلله (چیلله سویو) معروف است. معمولاً کشاورزان منطقه، سه وعده تاکستانهای خود را آب میدهند که از آن جمله «قیلله سویو» (موقع غوره انگور) و «اَررَه سویو» (موقعی که کشاورزان درخت مو را هرس میکنند) و«چیلله سویو» که گفته شد. آب چیلله خاصیت دارد و باعث میشود که انگلها و پارازیتهایی که خود را در خاک پنهان کردهاند، به علت نفوذ آب در خاک و یخبندان از بین بروند و در واقع نیاز به سموم کشاورزی کاهش یافته و محصولاتی ارگانیکتر تولید شود.
?نمونهای از بایاتیهای شب چله:
آچیق اولار پنجرهلر
کورسو اوسته شب چرهلر
چیلله گئجه سی ائولرده
بئی ده گلینه نار وئرر
دسته دسته گلیب گئدر
قوناغلار چیلله گئجه سی
صبحه کیمی قاش گؤز آتار
چیراغ لار چیلله گئجه سی
چیلله گلیر قارینان
قارپیزی نان ناری نان
شنلیک اولسون بو گئجه
چؤگوری نن تاری نان
بؤیوک چیلله گلنده
شاختا سوموک دلنده
یوخسولون جانی چیخدی
کولک قاپی دؤینده
?دعاهای شب چیلله:
- سُولاریز آخار اولسون
- اوجاغیز یانار اولسون
- جیب لَریز داشار اولسون
- دوداغیز گُولَر اولسون
- گونلریز آیدین اولسون
- عُمروز اوزون اولسون
- چیلله ییز موبارک اولسون
- آیوز، گونوز آیدون (آیدین) لیغ اولسون
- عومورویوز چیلله کیمین اوزون اولسون
- قارویز گئدسین یارپیز گلسین
- اوشاقلاریزینان بیر بیر یانیندا قَری یَه ییز
- آللاه اُجاقون گِئچیرتمَه سین
- اوجاقویز اوتلو- بَرَکَتلی اولسون
✍ منبع:،#فرهنگ_زمستان_درگزین، تالیف علی قادری نهاد، فصل چیلله
?یکی از رسوم چله در منطقه درگزین این بود که خانواده داماد برای نوعروس «خُونچَا»(خوانچه) آماده کرده و بر سر زنان و دخترانی که معین شده، قرار داده و روانه خانه عروس میکردند. مادر عروس هم پس از دریافت طبقها، به آورنده طبقها، هدایایی چون پول یا جوراب پشمی دستبافت و یا دستمال میدهد.
?یکی دیگر از مراسم شب چله، کشتن گوسفند مخصوصی به نام «اَتلیک» است. البته این رسم مخصوص مناطق خلجستان ساوه است. محمدرضا رعد فرهنگی بازنشسته و اهل شهر کرفس در این زمینه میگوید: «نحوه پرواربندی و اتلیک درست کردن به این ترتیب بود که روستائیان در فصل بهار یک یا دو بزغاله یا بره نر از بین گوسفندان خود جدا کرده و به خوبی آن را پروار میکنند تا برای زمستان خوب چاق و چله شود.
?«گوسفندپروار را در آخر پاییز سربریده و از آن غذای بسیار لذیذی برای شام شب چله تهیه میکردند. این شام را در اصطلاح محلی «اتلیک شامو» مینامند». در ضیافت این شام معمولاً هر خانواده همسایهها و بستگان نزدیک خود را دعوت میکند و با پیازداغ و خردکردن سیبزمینی و جگر و دل و قلوه گوسفند شام مخصوصی تهیه میکنند که به آن«جیگر سوغانداغی» میگویند، گاهی به همراه گوشت کمی پیاز و «جیزلاق» تهیه میکنند که در واقع به غذای «جَغول بَغول» معروف است.
?قدرتالله اسکندری کشاورز و ساکن روستای بابانظر نیز در مورد نحوه پرواربندی چنین میگوید: «برای پرواربندی بزغاله (15روزه) ابتدا بیضه حیوان را پوست کنده و سپس بیضه را میکنند و بعد داخل آن نمک ریخته و میبستند. ولی برای پرواربندی گوسفند، با وسیلهای شبیه دستگاه حلاجزنی بیضه را پیچ داده، سپس بیضه را با سنگ یا گوشتکوب کوبیده تا بیضه (رگ نری) له شود. تا سه روز به حیوان آب نمیدهند تا ورم نکند. این حیوان تا بعد از چند ماه پروار میشد».
?در فصل زمستان چند نفر جمع شده و به صورت شراکتی (بین ده نفر که به آن دَهَه میگفتند) یک بره را سر بریده و گوشت آن را بین خود تقسیم میکردند. ولی اگر در روستا قصاب وجود داشت، هر کس به اندازه مصرف روزانه میخرید. بعضی قصابها معمولاً به صورت سیار به روستاهای اطراف گوشت میبردند یا همان روستا یک بره را سربریده و اهالی هم آن را در همان ساعت میخریدند. ولی در مناطقی که قصاب وجود نداشت و یا قصاب به آن روستا نمیرفت، یک برهپرواری را سربریده و بعد از پوست کندن به همان شکل در یک اتاق سرد و خشک (اتاقی یا انباری که درب آن از داخل خانه یا اتاق نشیمن باز و ذخیره و آذوقه زمستان در آن نگهداری میشد. این خانه تمیز، خشک و خنک و از نفوذ موشها و حشرات موذی محافظت میشد و بچهها هم اجازه ورود به آنجا را نداشتند) از سقف آویزان کرده و هر وقت نیاز داشتند، مقداری از آن بریده و به مصرف میرساندند. از این گوشت برای آبگوشت مصرفی روزانه خود استفاده میکردند.
?البته گوشت را به صورت دیگری نیز نگه میداشتند. اکبر مقصودی کشاورز و ساکن روستای وسمق میگوید: «گوشتها به صورت تكههاي ريز (قورمه) درآورده و در ظرفی میگذارند و آن را با آب میجوشانند تا خوب بپزد. سپس زیر دیگ را زیاد کرده تا به کلی آب آن تبخیر شود. در این موقع گوشتهای پخته شده را میگذارند سرد شود. قورمهها را در داخل خمره سفالی و در محلی به نام «ایچری ائو» نگه میدارند».
?سردار سلطانی کاسب و ساکن شهر رزن میگوید: «البته قبل از خمره سفالی، پوست بز و گوسفند را بعد از سر بریدن به صورت درسته (غِلِفتی) درآورده و میگذاشتند خشک شده و سپس این گوشت را قوورما (قورمه) کرده و با نمک آغشته کرده و سپس در داخل آن میریختند. به این وسیله «داقارجوق» میگفتند. موقع زمستان برای ناهار و شام یا مواقعی که احیاناً مهمان سرزده میرسید از آن استفاده میکردند. این گوشت در ظرف چند دقیقه آماده میشد. به این نوع غذا در محل «شوربا» میگفتند».
?زنان در چله یک نوع خوراکی نیز درست میکردند که در اصطلاح محلی به آن «قُووت» میگفتند. صغری صادقی ساکن روستای سوزن میگوید: «قووت از پانزده قلم شامل گندم، جو، ارزن، ذرت، شاهدانه، تخم هندوانه، تخم خربزه، نخود سیاه، کنجد، عدس، لوبیا، تخم کدو، باقلا، مغز هسته زردآلو و شکر درست میشود. ابتدا این مواد را پخته و سپس خشک کرده و بعد به همراه نمک با هاون میکوبیدند. سپس آن را روی کرسی گذاشته تا همه میل کنند.
?البته در خصوص درست کردن قووت یک رسمی وجود دارد. به این صورت که دختران دمبخت هر روستا، مواد مذکور را از منازل اهالی جمع کرده و قووت درست میکردند. سپس هر یک از دختران جوان به اندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود گذاشته و میخوابیدند و خوابهایی که میدیدند توسط بزرگترها تعبیر میشد.
بایگانی:
? چلّه(چکیده فصل چله)
?طبق نظر قدما، فصل زمستان به سه دوره تقسیم میشود: 40 روز اول آن «بویوک چیلله» (چله بزرگ از 1دیماه تا 10 بهمن)، 20 روز بعد از آن «کوچیک چیلله»، (چله كوچک از 11 بهمن تا آخر بهمن) و 30 روز آخر آن «بایرام آیو» (ماه عید) است. طولانیترین شب سال(شب چله) در اول دی ماه و در چله بزرگ میباشد.
?یک اصطلاحی بین مردم منطقه است که میگویند: «یایین چیللهسی». در زبان ترکی «یای» یعنی کمان (به تابستان هم یای میگویند)، «چیلله» نیز یعنی زه، از اینرو وقتی گفته میشود «یایین چیلله سی» تداعی کننده کشیدگی نهایی کمان به هنگام انداختن تیر (یعنی چله تابستان) است. یعنی نهایت و اوج کشیدگی تابستان (چهل و پنج روز رفته از تابستان= 15 مرداد) است. قیشین چیللهسی (چله زمستان) نیز به همین صورت به معنای کشیدگی شب و همچنین کشیدگی نهایی سرما و شدت زمستان است که دو بار (بویوک چیلله و کوچیک چیلله) است. یعنی فصل زمستان در این مدت دوبار به اوج خود میرسد. «چیلله» یا «چله» دقیقاً معادل (climax از زبان یونانی) به معنی «نقطه اوج» میباشد. چیلله اسمی است که از فعل «چیلمک» به معنای زدن پرتابی توأم با ضربه، ساخته شده است. در بازی «چیلینگ– آغاج» (الک-دولک) به زدن «چیلیک» یا «چیلیه» (دولک) از این فعل استفاده میشود: «چیل گلسین!» (بزن بیاد!).
ای سنت دیرینه ایران شب چله
قارپوز کَسَرَم آدیوه قربان شبِ چله
?در شب چله، همه به خانه بزرگ خاندان خود جمع میشوند. دور کرسی جای سوزن انداختن نبود. کتب رنگارنگ کریمی، قُمری، دخیل، کتاب معجز شبستری، کرم و اصلی، کوراوغلو، دیوان فانی یا امیر ارسلان و... خوانده میشود. یا به قصههای عامیانه بزرگترها گوش داده یا آواز محلی (بِئش) میخوانند. یا بزرگترها تاپماجا (چیستان) میگویند و بچهها هم مشغول جواب دادن و تفکر میشوند.
?اسد جلیلی کشاورز و ساکن روستای سوزن میگوید: «عمده «شَبچَرَه» یا «شب چِراز» (شوووشون لوک) از قبیل گردو، بادام، مویز، کشمش، سنجد، قوورقا، خشخاش بو داده، تخمه آفتابگردان، تخمه کدو، تخمه خربزه و تخمه هندوانه، قیسی و توت خشک، قُووت و ریچال، باسلوق (مخلوط شیره انگور، آرد گندم یا نشاسته، مغز گردو، هل و زنجبیل) شاهدانه، چغندر و کدوی پخته، هویج، شلغم، اوزوم تورشوسو بود».
?یکی از شبچرههایی که زنان در طول زمستان و شب چیلله برای کودکان و میهمانان تهیه میکردند، «قُوورقا» نام داشت. منصوره مقصودی خانهدار و ساکن روستای وسمق در مورد نحوه تهیه قوورقا میگوید: «برای درست کردن آن، گندم را تفت و یا به اصطلاح «بُو» میدادند. این کار معمولاً روی سینی که روی تنور میگذاشتند انجام میشد». گاهی میوههایی مثل سیب پائیزه، نان محلی اگیردک، میآوردند. بعضی خانوادهها مقداری انگور، خیار و خربزه شوری که قبلاً در خمرههای سرکه ریخته، آورده و میل میکنند.
?هندوانه حتماً جزو مهمترین اقلام پذیرایی شب چله در هر خانه ایرانی میباشد. اعتقاد عامه بر این است هرکس در شب چله هندوانه بخورد در زمستان سردش نخواهد شد و به سلامت زمستان را پشتسر خواهد گذاشت و در تابستان آینده نیز تشنگی نمیتواند او را آزار دهد. هندوانه جزو لاینفک خوراکیهای «چیلله گِئجَهسی» به شمار میرود و به نوعی سمبل این شب است.
?سابق بر این که امکاناتی نظیر سردخانههای نگهداری میوهها و همچنین حمل و نقل میوه از مناطق گرمسیر به سردسیر وجود نداشت، هندوانه را در «سامانلیق» نگه میداشتند. بدین ترتیب که چند هندوانه از آخرین برداشت جالیز را انتخاب و در محلهای مختلف میگذاشتند و روی آن را به دقت میپوشاندند و در شب چله، هندوانههایی را که بهتر از بقیه مانده بود، برای خوردن انتخاب میکردند. یا اینکه هندوانه و حتی خربزهها را با بندی به سقف آویزان کرده تا تازه مانده و در شبهای زمستان با اهل خانواده و یا مهمانان میل نمایند.
?رضا کریمی از شعرای معاصر منطقه در این خصوص چه زیبا میگوید:
نه گوزل قایدادو یلدا گئجه سی قارپوز اولا
او نه قارپوز که سویوخدان یارولا بوم بوز اولا
اوخویان بِش اوخویا سوزلری یاقچو سوز اولا
بوزلاموش قارپوزو هر کیم یِمَسه یاتمویاجاک
بُو سُوز آیدِیندی، اگر یاتسا سَحر تاپمویاجاک
?علی رشیدی نویسنده و از آگاهان به فرهنگ میگوید: «برخی از مردان جوان از مادران خوش سلیقه خود میخواستند تا برای آنها «ترشی قیلَّه سی» (انگور ترشی) بیاورد. آنها حبههای انگور را با حرص و ولع خورده و سرکهاش را هم سر کشیده و حتی از یک حبه آن هم نمیگذاشتند. زنان این نوع سرکه را در خمره سفالی در انباری خانه نگه میدارند» «اووینگ» یا آونگ, قلم دیگری از پذیرایی شب چله است.
پیغمبرخاتم (ص)... (قصیده-۶۳)
توصیف کنم ختم رسالت ز کمالت
زان صورت پر نور و هم ازحسُن و جمالت
چون اُسوه ی هر معرفت و رحمت وحکمت
سلطان و گدا طالب ِدیدار وصالت
گنجیه ی عقل وخرد و فهم و کمالی
کو زَهره کسی را که بپیچد پر و بالت؟!
محبوب خداوندی و پیغمبرخاتم ( ص)
شکّی نبُوَد هم به صبا هم به شمالت
از ورطه ی طوفان هلاکت برهانید
این کشتی درهم شده راجلّ جلالت
دریای مرکّب بُوَد و نه فلک اوراق
کی جای توان داد دران شرح کمالت؟
هم جانی وهم روحی و هم مظهر ایمان
من عاجز و درمانده ام از وصف خصالت
مامور شدی خلق جهان را برهانی
افسوس نداد این فلک فتنه مجالت!
شاهان همه از بهر غنیمت به جدالند
جز تیغ عدالت نکشیدی ز دوالت
پیکار فراوان شده درگردش ایّام
خوشحالم از این که بنویسم ز جدالت
آیین تو از توطئه ها شد به سلامت
اکنون به ثمر آمده نو رسته نهالت
چون صاعقه هرجا به سرخصم تو بودند
مقداد و علی(ع) بوذر و سلمان و بلالت
درعالم ذر قرُعه به نام تو درآمد
پیغمبر خاتم شدی وختم رسالت
پیوسته ثنا گوی توام تا نفس آید
هرگز نگشایم گره ی بسته ز پالت
عطشانم و سوزان دم هر آتش سوزان
بگذار بنوشم من از آن جام زلالت
این جاهل و دیوانه "صدف" را نظری کن
تاخیره شود بر خط ابروی هلالت
شعری بنویسد که بُوَد لایق نامت
از هر نظر و حرف و حدیث و ز مقالت
آرد به زبان نام خداوند جهان را
توصیف کند از روش و طرح روالت
خواهد بنگارد، بنویسد، مددی کن
چون نیست چنین یاوریش غیر محالت
۱۳۹۷/۱۲/۵
شاعر:رضاعلی بهرامی رشید
برگرفته:
از مجموعه اشعار رقص باران در عطش جالیز
? هفته دفاع مقدس گرامی باد
#امنیت امروزمان را مدیون این عزیزان هستیم
✅ #امنیت اتفاقی نیست
ٰ?ﺁﻣـــﺎﺭ ﮐــﻠﯽ ﺷــﻬﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ:
?ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ شهید
?ﮐﻪ ﺷــﺎﻣﻞ؛
ــ ۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ،
ــ ۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ،
ــ ۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ
ــ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ــ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۱۵ ﺗﺎ ۱۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۸۷۱۰۶ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۲۷۰۳ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۴ ﺗﺎ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۰۸۱۷ ﻧﻔﺮ ۳۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ
?ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۳۱۹۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۱۶۷۳۸ ﻧﻔﺮ
?ﺍﺭﺗﺶ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۹۰۸۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۳۶۹۶۵ ﻧﻔر
?ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ:
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۹۲۶ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۵۶۷۲ ﻧﻔﺮ
ﺷﻐﻞ ﺁﺯﺍﺩ: ۳۱۶۷۴ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ: ۳۲۲۷۵ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ۲۶۰۸ ﻧﻔﺮ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ۲۷۴۲ ﻧﻔﺮ
ﺑﯿﮑﺎﺭ: ۶۱۲۸ ﻧﻔﺮ
ﺩﻭﻟﺘﯽ : ۲۶۲۹۳ ﻧﻔﺮ
ﺑﺴﯿﺞ ﻭﯾﮋﻩ: ۲۳۲۹ ﻧﻔﺮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ : ۳۱۳۶ ﻧﻔﺮ
ﮐﻮﺩﮎ : ۲۹۰۶ ﻧﻔﺮ
ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ: ۴۵۶۴ ﻧﻔﺮ
ﺟﻤـــﻊ ﮐــﻞ : ۲۱۳۲۵۵ ﻧــﻔﺮ ...
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۳۱/ ۶ / ۱۳۵۹ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ۱۲ ﻟﺸﮕﺮ ﺯﺭﻫﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻩ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻭ ۳۶ ﺗﯿﭗ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ۳ ﻣﺤﻮﺭ
( ﺟﻨﻮﺑﯽ؛ ﻣﯿﺎﻧﯽ؛ ﺷﻤﺎﻟﯽ) ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽ
ــ ۵۴۰۰ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺗﺎﻧﮓ،
ــ ۴۰۰ ﻗﺒﻀﻪ ﺗﻮﭖ ﺿﺪﻫﻮﺍﺋﯽ،
ــ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ،
ــ ۴۰۰ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ،
ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ
ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ( ۵ /۱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ، ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ )
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ
ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ،
ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ،
ــ ۱۲۵ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ .
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲۸۸۷ ﺭﻭﺯ ( ۹۶ ﻣﺎﻩ) ﻭ ۸ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺍﺳﺖ
✅ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭﻃﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ۱۰۰۰ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
✅ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ،
ــ ۱۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ،
ــ ۳۲۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺠﺮﻭﺡ ،
ــ ۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ?
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۲۳۶۳ ﻧﻔﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ
۳۹۵۱۴۸ ﮐﺸﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ۹۰ ﻫﻠﯿﮑﻮﭘﺘﺮ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ
ﺍﺳﺖ .
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ
ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺯﻫﺮﺍ
ــ ۱۱ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ــ ﻭ ۸ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.?
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۴۵۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ
ــ ۲۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﺸﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ــ ۳۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
ــ ۲۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺭﺿﺎ
ــ ۱۳۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ــ ۵۴۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ
ــ ۴۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﮐﺒﺮ
ــ ۳۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻐﺮ
ــ ۲۳۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺳﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ...?
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺍﺯ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ؛
۱۷۱۲۳۵ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ،
۱۶۸۷۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺣﻤﻼﺕ ﻫﻮﺍﺋﯽ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...?
✅ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ــ ۴۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ۱۶ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ
ــ ۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ۲۱ ﺗﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ
ــ ۸ ﺩﺭﺻﺪ ۲۶ ﺗﺎ ۳۰ ﺳﺎﻝ
ــ ۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...❣
ﺷـــﺎﺩﯼ ﺭﻭﺣﺸــــﺎﻥ فاتحه و ﺻﻠــــﻮﺍﺕ
«بازمانده ای از غافله آن روزگاران »
بدان بر روی صندلی که امانت است و خون شهدا پایه ان را محکم کرده نشسته اید ارث پدر کسی نیست.
شعر ترکی در مورد کوه وسمق سروده شاعر گرامی از اهالی محترم روستای سوزن جناب آقای سید اصغر موسوی?
( وسمق داغونوی درد دیلی )
آلله آدو واردو منیم دیلیمده
یازماقا واردو قلمیم الیمده
غملی اورک غملرینی قازارام
داغ سوزونو طنزه قاتوب یازارام
داغ دالونا دوشدو منیم گذریم
هچ کسینن یوخدو منیم نظریم
یوخ یالانو گر آجودور سوزلریم
یازدوقومو گوردو منیم گوزلریم
بختی یاتان بو وسمقی داغودور
چنگرینن پله کانوی باغودور
داغ سوونوب دیب باشو اوجایام
چوخ بویوگم چوخدو یاشوم قوجایام
نئچه یری کارشناسو گلیبدیر
داغ دوشونه نئچه قویو دلیبدیر
وردو محک داغ دوشونو آلدولار
یاخچو سیمان کارخاناسو سالدولار
داغ ددی ایوای گونوم اولدو قارا
دوشدو منیم ایشلریم آه و زارا
گونده منیم باشیمه طوفان اَسَر
غول کیمی دستگاه داشو هردن کَسَر
بو سَسیله قورخو دوشر داغلارا
توز یاتاجاخ باغچالارا باغلارا
یوللارا بونکر دوشَجَک سل کیمی
سرعتی چوخدو گیچجک یل کیمی
چوخلاارو دغدان قازاجاخ مورچالوخ
چوخلارو بو توزدا توتالار بالوخ
پارتوسو اولسا چورگی یاقدادو
پول کورَمَک یاغلو چورک داغدادو
داغ دِدی بیر بیر منه بو سوزلری
دولدو اورَک یاشلو اولوب گوزلری
من دِدِم ای قددی اوجا قارلو داغ
منطقه نی مردومونا بارلو داغ
گرچه سَنی کارخانا گونده یِخَر
منطقه نی مردومونا ایش چیخر
داغ دِدی اولما بالا سَن خوش خیال
ایشلمگی من گورورم لاپ محال
کارخانانوی کارگری یازدان گَلَر
پارتو تاپار چوخدان و آزدان گلر
سهمیه سیمان ویریلر هر کسه
اوج توتوپ طعنه وورار کرکسه
آلماقا بیر کیسه سیمان پول یوخو
پولدار اولو سهمیه داروی چوخو
حتی اوقورلالا منیم آدومو
بلکه ایتیرسینله منیم یادومو
من دِدِم ای داغ بو ایش اولماز دِمه
اولمویان ایشدیر بوایشه غم یِمه
داغ بالاجا گولدو دومان باغلادو
منطقه نین حالونا چوخ آغلادو
موسوی یاز دردی دلین داغلارون
منطقه نین یارمالارون یاغلارون
( شعری یازان موسوی سوزنلی )
کشمکش !... (مثنوی- ۱۴۹)
نیست امیدی بشود روزگار!
دور ازین کشمکش و گیر و دار
زین سخنان گفته شده بار ها
از گذر چرخ و گرفتارها
هی شده تحمیل به هر ملُتی
بار کشی در پس ِ هر ذلّتی
حل نشده مشکلی از مشکلات
مردم ِ بیچاره بیابد نجات
هر که رسیده به فزوده به آن
تا شده باری به چنین بس گران
نیست به جز حیله پس ِ پرده ها
خوش منما دل به چنین وعده ها
وعده ی پوچ و بَری از هر عمل
نیست بدان کار ِکسی جز دغل
درعجبم این همه مکر از کجاست؟!
از پی هم وارد هر ماجراست
این همه تزویر ز افکار کیست؟
حیله گران در بر او هیچ نیست
نیست حریفش به حیل درجهان
خاک شود در بر ِ او زیرکان
می گذرد روز پی شب چنین
دل شود ازاین همه محنت غمین
داد ازین حیله و ظلم و فساد
آه بر آرد همه را از نهاد
از شرر و فتنه ی این جانیان
دود شود خانه ی بس بی کسان
کی بُوَد این شعله نشیند فرو؟
از ستم ِفتنه گر و فتنه جو
این همه نا امنی و آدم کُشی
صحنه ی عالم شده لشگر کشی
آتش وخونست زمین و زمان
بر سر املاک ِخدای جهان
افُ به چنین جاه و مقام و فرش
خون شده جاری همه جا بر سرش
مردم بیچاره شده هر کجا
آلت ِ بازیچه ی هر بی حیا
چونکه ندانند، بد و نیک خویش
تن بسپارند به زنجیر و نیش
نه ره پس مانده کسی را نه پیش
از سر اجبار کشد بار خویش
ریشه ی این فتنه گری از کجاست؟
آتش ِ او در همه جا بر ملاست
لعنت و نفرین به چنین جانیان
نیست به جز محنت و غم در میان
فرصت اندیشه بگیرد ز ما
راه نیفتاده زند پشت پا
هرکه بیفتد بکشاند به خاک
با تبر و تیشه کند چاک چاک
خار ببندد به پر و بال او
خنده کند، خنده به احوال او
خام چنین وعده ی فردا مشو!
از پی آن راهی هر جا مشو!
بگذر ازین عالم بی اعتبار
ورنه تُرا می بردت پای دار
هر که منم گفت بشد زیر خاک
با سر و یا بی سر و یا سینه چاک
عقد اُخوّت تو مخوان باجهان!
نیست از او خیر برایت بدان !
چون که نباشد به ابد با کسی
خوار کند هر که بُوَد از خسی
بهر چنین عالم فانی و پست
ازکف خود مفت مده آنچه هست
می گذرد عمر مکن خون به پا
بابت خوش بودن چندین صبا
مست مشو با می، میخانه ها
خون مکن از خلق به پیمانه ها
چون گذر چرخ عجیب است و پیچ
هر چه روی پیش، ندانی تو هیچ
مطلبم این بود تو را زین سخن
قبر خودت را دم ِ آتش مکن!
بابت این عالم بی اعتبار
پشت مکن آنچه گذشتی قرار
پند مرا بشنو و درگوش دار
تا نشود روز ِکسی از تو تار
برگرفته:
از مجموعه اشعار رقص باران در عطش جالیز
=(۲)
https://t.me/+TkGBHzCj11-v6C5W
این که دیگه از جناح خودتون است...
به قول یکی از دوستان، تامام....
من دیگه حرفی ندارم...
فرق مسعود پزشکیان با سعید جلیلی این است که
پزشکیان باور دارد که وضع موجود کشور مطلوب نیست و برای بهبود وضع موجود تلاش خواهد کرد
ولی سعید جلیلی اصرار دارد وضع موجود مطلوب است و همین روش را ادامه خواهد داد
حالا انتخاب با مردم است و تصمیم نهایی رو مردم در ۱۵تیر ماه خواهند گرفت.
سر نهادن ... (مثنوی - ۱۱۲)
عشق یعنی رو نمودن بر خدا
عشق یعنی عالم بی انتها
عشق یعنی سر نهادن روی خاک
عشق یعنی پای معشوقه هلاک
عشق یعنی سیل بی بند و مهار
عشق یعنیهمچو کوهی استوار
عشق یعنیسوختن بیدود و دم
عشق یعنیغرق در دریای غم
عشق یعنی سر نهادن پای یار
عشق یعنی سوختن بیاختیار
عشق یعنی سوختن پر پر شدن
عشق یعنی بی سر و پیکر شدن
عشق یعنیعاشق و شیدا شدن
عشق یعنی گم شدن پیدا شدن
عشق یعنی بنده ی بی ادعا
عشق یعنیصاف و پاک و بی ریا
عشق یعنیاینچنین و آن چنان
عشق یعنی صاحب گنج گران
عشق یعنی در صدف گوهر شدن
عشق یعنی لایق زیور شدن
عشق را توصیف بنمودم چنین
نیست عاشق هر کسی باشد جز این
عاشقی را با هوس یک سان مکن
این بنا را بی هدف ویران مکن
راه ِعاشق بس بُوَد دُشوار و سخت
تا که بنشاند تو را بالای تخت
چون "صدف" نالید باید سالها
تا عطا گردد برایت بالها
سوختم یکعمر اندر ِکام عشق
بی هوا رفتم فُتادم دام عشق
برگرفته:
از مجموعه اشعار رقص باران در عطش جالیز
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago