?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
به نام خدا
این نوشته سیاسی است.
دو نوع #کاسب_تحریم داریم:
یکی که از فرصت تحریم استفاده میکند و کالاهای تحریمی را وارد و نفت و اقلام دیگر را میفروشد و سود خودش را برمیدارد و دزدی هم گاهی میکند.
دومی برای رسیدن به اغراض سیاسی از تحریم بهره میبرد و با وعدهٔ رفع تحریم رای میآورد و با ورشکسته نشان دادن یا کردن کشور، همسو با دشمنان کشور به دنبال ایجاد تغییراتی باب هواهای دشمن است و برای همین نه انگیزهای برای بهبود اوضاع داخلی دارد و نه بالتبع تلاشی برای آن میکند.
به نظر من هر دو گروه بد اند ولی دومی اصلاحطلب است.
و این آغاز راهی بود که هنوز میپیمایمش.
Intentionality/ Intentionalität دقیقاً به چه معناست؟ مناقشات زیادی بر سر این واژه است که حالا چون اصطلاحی کلیدی در سنت پدیدارشناسی است نزاعهای تعصبیای هم در گرفته است، مانند "حیث التفاتی" و "قصدیت" و "رویآورندگی". خود من بدون حالا تعصبی از معادل «رویآورندگی»…
Intentionality/ Intentionalität
دقیقاً به چه معناست؟
مناقشات زیادی بر سر این واژه است که حالا چون اصطلاحی کلیدی در سنت پدیدارشناسی است نزاعهای تعصبیای هم در گرفته است، مانند "حیث التفاتی" و "قصدیت" و "رویآورندگی". خود من بدون حالا تعصبی از معادل «رویآورندگی» در ترجمههایم استفاده کردهام. اما اخیرا مباحث برگسون و شلر و دیگران باعث شد که درک دقیقی از آن بیابم. معمولاً ازآنجاکه بر چیزی چونان «اتیمولوژیسم» نقد دارم چندان بیجهت بحث اتیمولوژیک نمیکنم اما این مورد به دلیل عدم ارتجال معنای ریشهای تصور میکنم بسیار کمککننده خواهد بود.
سه رکن این واژه عبارتند از قید حالت -ality که معنای پیچیدهای ندارد. اما پیشوند in- در آن مهم است و خاصه ریشهی آن یعنی tention. پیشوند in- در لسانهای فلسفی خاصه پدیدارشناسی به معنای فقط «درون» نیست بلکه معنای «از-درون» را میدهد. چیزی چونان از درون به بیرون را در نظر بگیرید.
حالا tention مشتق از فرم لاتین یک واژهی هندواروپایی است که معنایی زیر را در زبانهای هندواروپایی میدهد:
در لاتین: از ریشهی tensio خاصه در حالت tendere به معنای «کشیدگی» است
در فرانسوی: tension به معنلی «کشیدگی»
در انگلیسی: tention به معنای «تنش»
در یونانی باستان: teino به معنای «کشیدن»
در سانسکریت: tanuti «کشیدن»، «گسترش دادن»
در فارسی باستان: tar «ریسمان» «نخ»
و در فارسی جدید نیز واژهی «تنش» و «تنیدن» را داریم.
بنابراین، مشخصاً ما با معانیِ کشیدگی و تنیدگی طرفیم پس معنای دقیق تحتالفظیِ اصطلاح ما intentionality «حالت از درون به بیرون کشیده شدن و تنیده شدن با چیزی» است. پس بحث فقط متوجه شدن و التفات یافتن و قصد کردن نیست اینها بار «روانشناختیای» به اصطلاح ما میدهند. "رویآوردن" نیز اگرچه اندکی بهتر است اما باز در همان حال و هواست و چندان رسانندهی جان معنای آن نیست. بُعد اراده و قصد و نیت و التفات معنایی ثانویه دارد (یعنی به سمت چیزی کشیده شوی یعنی متوجه آن هم شدهای دیگر) که معادل باید اول معنای اول و بعد اشارتی به معنای ثانویه داشته باشد. چون واژهی Absichtlichkeit [=تعمدی بودن و قصد و نیت داشتن] در آلمانی مترادف این کلمه گرفته شده است بار اضافی معنای این واژه، بعد تنیدگیِ واژهی اصلی را تحتالشعاع قرار داده است. تنیدگی قلب معنای آن است که در نتیجه برای هوسرل این همپیوندی و تضایف یعنی correlation دوسویه ابژکتیو و سوبژکتیو بین کنشهای نوئتیک و دادگیهای نوئماتیک است جان معنای intentionality است. یعنی کشیدگی از درون به بیرون و در همتنیدن با رفرنسی که حالا ضرورتاً رفرنت هم نداشته باشد. یعنی حتی اوهام ما هم تنیدگی با «چیزی» را دارند ولو این چیز وجود نداشته باشد یعنی «شیء» نباشد. بنابراین، یکی از مهمترین نکاتی که مترجم آثار هوسرل باید حواسش را جمع کند این است که «sache» و «Ding» را هممعنا ترجمه نکند یعنی هردو را «شیء یا چیز» ترجمه کند. زیرا زاخه رفرنس است بیآنکه ضرورتاً رفرنت باشد یعنی نیاز به وجود فاکتوار داشته باشد اما Ding یک فرض ابژکتیویستی است که وجودش برای بازگشت به زاخه «اپوخه» میشود. پس من ترجیح میدهم زاخه را «چیز» و دینگ را «شیء» ترجمه کنم.
این اشتباه را منطقاً کسی میکند که از دنیای تحلیلی آمده باشد زیرا در فضای تحلیلی چنین تقسیمی قائل نیستند و درک این تمایز پایهای هوسرل برایشان بسیار دشوار میشود که اساسیترین کلید برای فهم هوسرل است زیرا همین تقسیم نشان میدهد فرق تجربه با تجربهی زیسته چیست و چرا دومی بر اولی مقدم است. یعنی از خودشان میپرسند یعنی چه که زاخه همان شیء نباشد؟! این دیگر پیچ پدیدارشناسی هوسرل است که هوسرل پیچید فرگه نپیچید.
علینجات غلامی
به نام خدا من با برخی از اصلاحطلبان اهل فرهنگ دوست ام و برایم درمجموع قابل تحمل اند گرچه سخت است و متناقض اند اما به هر حال حسابشان از اصلاحطلبان سیاسی جداست. اما تازگی یافته ام که تنفرآورتر از اصلاحطلبان سیاسی، برخی طرفداران قالیباف اند. بسیار تنفرآور…
کاش خانه بودم این بخش یادگار زریران را نقل لفظی میکردم.
یادم هست بار اول که متن را خواندم شدید تحت تأثیر قرار گرفتم و اشک ریختم.
ایلیاد، سرود ١۶، مصاريع ۶٣٠-۶٣١: ἐν γὰρ χερσὶ τέλος πολέμου, ἐπέων δ’ ἐνὶ βουλῇ· زيرا غایت جنگ در دستان، ولی از سخنان در شوراست τὼ οὔ τι χρὴ μῦθον ὀφέλλειν, ἀλλὰ μάχεσθαι. پس نباید چیزی بر سخن افزود، بلکه باید به جنگ شد.
به نام خدا
افلاطون، ولایتنامه، 376c:
Φιλόσοφος δὴ καὶ θυμοειδὴς καὶ ταχὺς καὶ ἰσχυρὸς ἡμῖν τὴν φύσιν ἔσται ὁ μέλλων καλὸς κἀγαθὸς ἔσεσθαι φύλαξ πόλεως.
Reev: SOCRATES: Philosophy, then, and spirit, speed, and strength as well, must all be combined in the nature of anyone who is going to be a really fine and good guardian of our city.
سقراط: پس دانشدوستی و حمیت، سرعت و قدرت همگی باید در طبیعت/ نهاد هر کسی که قصد دارد نگهبان/ سپاهی خوب و نیکی برای شهر ما باشد، بوده باشد.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago