سالها امریکا با پهپادهای رزمی خودش مناطق قبایلی پاکستان رو با این توجیه که تروریست‌های وابسته به القاعده در اون حضور دارند، بمباران کرد.
ما هم از سال 1384 منتظر اقدامی جدی برای پایان دادن به حضور تروریست‌های تکفیری وابسته به امریکا در پاکستان هستیم.
به نظر مثل مسئله بی‌حجابی و شورش فواحش، احتمالاً اینجا هم برای جلوگیری از دو قطبی است که حرکتی مناسب برای پایان غائله صورت نمی‌گیره!

برای شادی ارواح طیبه شهدای این حمله، صلواتی بفرستید. ?

نخست عذاب آدمی، عریانی بود.
فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا

بچه که بودم وسطِ دربی بود رفتیم داخل فروشگاه؛ هم‌زمان با ما مردی داخل بود.
فروشنده هم غرق در تلوزیون ۱۴ اینچی‌ش و دربی‌.
استقلالی دو آتیشه بود.
مردی که داخل بود خیلی تمیز یک کیسه‌ پلاستیکی برداشت و چندین قلم داخل پلاستیک گذاشت و‌ گفت:«حاجی ایشالله تیمت ببره.یاعلی‌.»
خیلی بی دردسر زد بیرون‌.
حاجی هم درحالی که تا همون لحظه با دهانِ نیمه‌باز زل زده بود به تلوزیون و حتی متوجه نشد چه دزدی تمیزی ازش کردن؛ گفت:« نه‌بابا من فقط طرفدار تیم‌ملی‌ام. این چیا برام مهم نیست ببم جان. اینا همش چرک کف دستَس.»

اونجا بود که فهمیدم چرا می‌گن پول چرک کف‌دسته ولی براش کمالِ تلاش و تدلیس رو به عمل میارن.:)

از دو گروه همیشه فراری‌ام.
گروهی که همسرداری، خانه‌داری و فرزندداری رو عیب می‌بینن و‌ فکر می‌کنن خانم توانایی اشتغال و تحصیل نداشته یا اگه کنارشون گذاشته بخاطر همسر و‌ فرزندان؛ حتما باخته.

زنی مستقله که آخر عمری از لحاظ مالی تامینه ولی اگه بمیره، کسی نیست پیکرشو پیدا کنه!

گروهِ دومم کسانی که زور میزنن در برابر فمنیسم از جامعه زنان دفاع کنن ولی دوستی خاله خرسه و حماقت‌شون انتها نداره.
گروهِ دوم بدون در نظر گرفتنِ اقتضائات کنونی و نیازِ جامعه فقط دارن تلاشِ شدیدی می‌کنن برای این‌که زن رو فقط و فقط هل بدن داخل خونه و محصورش کنن.
که زنِ خوب فقط و فقط برای محیط خونه‌ست. شوهرداری و فرزندداری تنها جهادشه!

در حالی که در مقابل ز.ز.آ ها عرصه رو حتی بر مردان ما هم تنگ می‌کنن. هر روز بیشتر تو جامعه هستن و باعث می‌شن این تفکر القا بشه که ما عاجزیم از حضور در جایی که باید؛ یا زیرِ یوغیم!
در حالی که اگه زنی ترجیح می‌ده شاغل نباشه، تحصیلش رو رها کنه. چون همسر و فرزندان‌ش رو دوست داره و از روی علاقه و عقل ترجیح داده!
نه اینکه همسرش مجبورش کرده باشه.
بلکه همسرش انقدر بهش عشق و محبت و بستر داده تا محلِ اصلی رشد و تعالی‌ش رو پیدا کنه.
برای هرکسی هم این از یک مسیر شخصی‌سازی شده رخ می‌ده!
نه اینکه چون حضورش در منزل بیشتره، جاش تو دانشگاه و برخی محیط‌های کاری نباشه و بی‌عرضه‌ست!

تا‌ حالا‌ ندیدن زنی محجوب معذب، بشینه پیشِ قاضی خانواده که آقایی متاهله و مجبور بشه ریزِ مشکلاتش با همسرش رو بیان کنه!
جای زن اینجاست.
جایی که زنانِ دیگه نیازشون برطرف بشه.
برای همینه چندساله که قاضی‌ مشاورهای دادگاه خانواده خانم هستن.
تا این مشکلات پیش نیاد.

کاش این مسائل رو به چشم می‌دیدن و تجربه‌ش رو داشتن بعد روی منبر می‌رفتن که زن اصلا برای حضور در جامعه یا اشتغال آفریده نشده.

درستش اینه زن برای اشغال مرتبه آقا و موقعیت‌های مردانه آفریده نشده.
زن آفریده شده جای‌ خودش رو پیدا کنه.
«خیر الامور اوسط‌ها» ، ما به عنوان بانوی شیعه وظیفه داریم مسیر اصلی‌مون رو پیدا کنیم و‌ دریابیم نه اینکه گیر افراط و تفریط بیافتیم.
یکی وظیفه‌ش شکلِ وظیفه مرحوم خانم دباغه، یکی دیگه وظیفه‌ش شکلِ وظیفه مادرِ حاج قاسمِ عزیز.

همین چند دقیقه پیش با همکارم کاغذهای قرارداد‌های وکالتِ پرینت شده رو، مرتب می‌کردیم.
یک برآیندی از مجموعه پرونده‌های خانواده ۸ وکیل گرفتیم، واضح‌ترین دلایل برای طلاق‌ها نه مشکلات مالی-اقتصادی بود، نه مشکلات جسمی، نه مشکلِ تحصیلات کمتر و بیشتر و...
نه!
‌واضح‌ترین‌ش طلاق عاطفی بوده. نظرِ مشاور خانواده قوه قضاییه پیوستِ پرونده شده و ما داشتیم اون‌هایی که در دسترس هستن رو مطالعه‌ می‌کردیم.
یکی از هم‌کارانم سرپرسته و ۲۳ ساله که مشغول وکالته.
یکی هشت سال، یکی دو سال، یکی یک سال و هر کدوم تجربه‌هامونو مشترک شدیم.

از بین پرونده‌های این‌ها واضح‌ترین دلایل طلاق‌های عاطفی چی بوده؟!
ارتباط‌های مجازی، تنوع طلبی‌ آقا، استقلال طلبیِ کاذبِ خانم، مشکلات بر سرِ تربیت فرزند، دوستی‌های فانتزی پیش از ازدواج و کم‌رنگ شدنِ محبت بینِ زوجین بعد از ازدواج
وَ؛
دخالت‌های خانواده‌ها!
این‌ها متعدد‌ترین دلایل طلاق بودن. در بین نزدیک به ۷۰ الی ۸۰ پرونده خانواده.

اگر همسرِ خوب دارید خواهشاً اول به درگاهِ خدا شکر کنید، بعد بهش بگید چقدر دوست‌ش دارید.
کسی که برای شما می‌مونه همسره. مطمئن باشید به جای اینکه فکر کنید «پررو می‌شه» فکر کنید نیرو می‌گیره تا همسرِ به‌تری باشه!
و در آخر لطفا قدرِ همو بدونید.
همسرهای خوبی برای هم باشید.
نه اینکه دیکته کنم این موارد رو به کسی؛ بلکه صرفاً با دیدن اینکه چه کسایی که کم‌وزیاد زندگی نچشیدن دارن از هم جدا می‌شن، چه کسایی که ادعای عاشقی می‌کردن به‌ هم‌دیگه آسیب زدن؛ باعث می‌شه یادآوری کنم.

امروز‌ واقعا عجیبه! همسر یکی از همکارانی که می‌شناسیمش دورا دور، اومدن برای طلاق به بهونه اینکه همسرم نباید همکار و مراجعِ خانم داشته باشه و مادرم می‌گه دو صباح بعد؛ شلوارش دوتا می‌شه. خانم با مادرش اومدن دفتر، زوج رو بعد از دوماه زندگی مشترک تهدید کرده که…

امروز‌ واقعا عجیبه!
همسر یکی از همکارانی که می‌شناسیمش دورا دور، اومدن برای طلاق به بهونه اینکه همسرم نباید همکار و مراجعِ خانم داشته باشه و مادرم می‌گه دو صباح بعد؛ شلوارش دوتا می‌شه.

خانم با مادرش اومدن دفتر، زوج رو بعد از دوماه زندگی مشترک تهدید کرده که نذاری جهیزیه‌م رو قبل از اجرائیه و با توافق مسترد کنم؛ هم با حکم‌ دادگاه و مامور میام استرداد جهیزیه، هم مهریه رو می‌ذارم اجرا و اموالت رو توقیف می‌کنم.
آقا رضایت داده جهیزیه بدون مامور مسترد شده برای اینکه اموالش توقیف نشه.
حتی اقلامی که خودش خریده بوده رو به خانم بخشیده!
چندین بار اومده برای آشتی و بزرگ‌ترها رو‌ واسطه کرده.
به خانم گفته یک مورد بیار و اثبات کن خبطی‌ کرده باشم.
خانم الان با اجرائیه اومده اداره ثبت و تمام اموال آقا رو توقیف و بازداشت کرده و حتی خط تلفن همراهش مسدود شده.
مهریه چندتاست؟ ۱۱۴ تا
۵۰ میلیون تومن شیربها
۵ قلم اجناس اساسی زندگی

آقا ارشدِ حقوق خصوصی داره و دفتر ثبت شرکت دارن.
خانم؟ دیپلم هم نداره و به اذعان خودش تفاوت فرهنگی و مالی‌شون هم زیاد بوده!
واقعا به این خانم باید می‌گفتم، معامله می‌کنید؟ خودتونو می‌فروختید؟ به چه امیدی انقدر مهریه رو قبول کردن؟!
صرفا چون دوسال دوست بودید و علاقه بین‌تون زیاد شده بود؟

به چه ویژگی مثبت‌تون انقدر امید بستن؟

(این فاکتورهارو نمی‌تونید در نظر نگیرید چون تحصیلات و اوضاع مالی برای تعیین مهرالمثل حتی نزد قاضی هم مورد اهمیته!)

تمام مدت که داشت می‌گفت مشکلی ندارن و مادرش گفته طلاقت رو بگیر؛ من داشتم طلب صبر می‌کردم که هیچی نگم و سکوت کنم.

خونواده‌ها چکار دارن می‌کنن با بچه‌هاشون؟!
این ماه انقدر از‌ این موارد دیدم سرگیجه گرفتم.

تلخ‌ترین بخشش این تشویق اطرافیانه!

طنزِ پذیرش عقاید و «آزادی» عقیده و بیان یقینا به صورت مصور؛ دفترِ کار منه.
همکارم از اون یکی اتاق داره آهنگ شاد گوش می‌ده که مثلا انرژی بگیره حین تمرکز.
اون یکی داره کلیپ طنز سخیف‌ش رو با صدای بلند، نشون یکی دیگه می‌ده.
اون یکی داره همسرش و خواهر همسرش رو مسخره می‌کنه پیش همکاراش‌.
ولی من اگر بخوام سخنرانی مرحوم استاد فاطمی‌نیا رو گوش بدم؛ باید صداش حتی از هندزفری و ایرپاد شنیده نشه!
نباید اخباری که دوست ندارن رو تو سیستمم چک کنم.
نباید اولِ وقت برم نماز؛ چون ریاست و من دارم ریا می‌کنم!

البته که من همه اینکارا رو با شدتِ بیشتری انجام می‌دم تا فشار بیشتری متحمل بشن حریفم نیستن و هر روز یک جنگِ زیرپوستی داریم.
معتقدن خیلی جوونم و نظرم عوض می‌شه الان حماقت می‌کنم و چهارتا پیراهن بیشتر پاره کردن!
منم همیشه می‌گم از این پیراهن پاره کردن‌تون استفاده می‌کنم، عبرت می‌کنم و راهِ شمارو نمی‌رم!

ولی، واقعا به قول امام خمینی، اینا از آزادی اینو می‌خوان!
یه بار کوتاه بیاید، فکر می‌کنن گوشاتون مثل گوش خودشون مخملیه.
اگر «اصلی» براتون مسجل شده نذارید هیچ «متقلبی» ازتون بگیرتش!

هو الشافی‌
محبین مولا !
خانم ساداتی که پدرش فوت شده و با مادر مریضش در شرایط فقر شدید زندگی می کند نیاز به عمل سریع تیروئید دارد.
برای انجام فوری عمل و سایر هزینه های بیمارستان و ... نیاز به مبلغی در حدود 30 میلیون تومان است. (مدارک پزشکی موجود است)
دوست نداریم این سادات بزرگوار ناراحت و مریض بمانند پس یاعلی بگید و دست به کار شویم.
400 سهم تا الان جمع آوری شده ...
200 سهم 50 هزار تومانی باقی مانده

5859831220287881
یوسف محسنی