?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 5 days ago
آیه ۴۰ سوره نبأ ( ص۵۸۳)
إِنَّآ أَنذَرْنَاكُمْ عَذَاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِى كُنتُ تُرَابًا
همانا ما شما را از عذابى نزدیك بیم دادیم، روزى كه انسان به آنچه از پیش فرستاده بنگرد و كافر گوید: اى كاش خاك بودم.
وقتى قيامت عبارت باشد از تجسم اعمال آدمى ، و جزا ديدن انسان در برابر اعمال ، اين اعمال همواره با آدمى هست ، و از هر چيز ديگرى به انسان نزديكتر است .
تعبير به «قدمت يداه » به خاطر آن است كه انسان غـالب كـارهـا را بـا دسـت انـجـام مـى دهـد، ولى مـسـلمـا مـنـحـصـر بـه اعـمـال دسـت نـيـسـت ، بـلكـه آنـچـه بـا زبـان و چـشـم و گـوش نـيـز انـجـام مـى دهـد هـمـه مشمول اين قانون است .
قـرآن در آیه ۱۸ سوره حشر نیز به ما هشدار داده مى گويد: بايد هر كس بنگرد كه براى آن روز چه از پيش فرستاده ؟ (وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ).
او بـه راسـتـى اعـمـال خـويـش را مـى بـيـنـد، و از مـشـاهـده مـنـظـره اعـمـال بـدش در وحـشـت و نـدامـت و حـسـرت فـرو مـى رود، و از ديـدن اعمال حسنه اش شاد و مسرور مى گردد، و اصولا يكى از بهترين پاداشهاى نيكوكاران ، و يكى از بدترين كيفرهاى بدكاران همين اعمال مجسم آنها است كه همراهشان خواهد بود.
ونیز در آيـه۴۹ سـوره كـهـف مـى خـوانيم : (وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا): (آنچه را انجام داده بودند حـاضـر مـى بـيـنـنـد)
و در آخـريـن آيـات سـوره زلزال آمـده اسـت : (فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ): (هر كس به اندازه ذره اى كار نيك كـرده بـاشـد آن را مـى بـيند، و هر كس به اندازه ذره اى كار بد كرده باشد آن را نيز مى بيند).
در این آیه میفرماید كافر از شدت آن روز آرزو مى كند اى كاش خاكى بود فاقد شعور و اراده ، و در نتيجه آنچه كرده نكرده بود، و جزا داده نمى شد.
آرى كار انسانى كه اشرف مخلوقات است گاه بر اثر كفر و گناه به جايى مى رسد كه آرزو مى كند در صف يكى از موجودات بى روح و پست باشد البته آنها مى دانند كه خاك هم از آنها بهتر است ، چرا كه خـاك يـكدانه مى گيرد و گاه صدها دانه پس مى دهد، خاك منبع انواع مواد غذايى و معادن و سـايـر بـركـات اسـت ، خاك بستر انسان و گاهواره زندگى او است ، و بى آنكه كمترين ضـررى داشـتـه بـاشـد آنهمه فايده دارد!...
پایان سوره نبأ
آیه ۲۹سوره نبأ ( ص۵۸۲)
وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا
و حال آنكه هر چيزى را برشمرده [به صورت] كتابى در آورده ايم
«احصاء» از «حصى» (ریگ) مشتق شده است; به این لحاظ که براى شمردن از ریگ استفاده مى شد (مفردات راغب).
احصاى همه چیز، به معناى احاطه علمى خداوند به آنها است.
«کتاباً»، (مانند «کتابة»)، مصدر «کتب» و حال یا مفعول مطلق است. در صورت اول به معناى «مکتوب» است و در صورت دوم «احصاءَ کتاب» (شمارشى به گونه نوشتن) بوده است.
«نوشتن هر چیز» - به هر معنایى باشد - حاکى از نوعى بقاى آن است.
اين حقيقت كه تمام كارهاى انسان اعم از كوچك و بزرگ ، صغير و كبير، آشكار و پنهان ، و حتى نيات و عقائد انسان ، ثبت و ضبط مى شود، در بسيارى از آيات قرآن منعكس است :
مانند آیه وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ(هر كارى را كه انجام دادند در نامه هاى اعمالشان ثبت است و هر عمل كوچك و بزرگى نوشته مى شود) (۵۲و۵۳قمر).
و در جاى ديگر مى فرمايد: إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ (رسولان ما آنچه مكر مى كنيد مى نويسند) (۲۱يونس).
و در جاى ديگر مى خوانيم : وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ : (ما آنچه را از پيش فرستاده اند و همچنين تمام آثار آنها را مى نويسيم ) (۱۲يس).
و لذا هنگامى كه نامه اعمال مجرمان را به دست آنها مى دهند فريادشان بلند مى شود، مى گـويند:يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا:(ایواى بر ما! ايـن چه كتابى است كه هيچ كار كوچك و بزرگى نيست مگر اينكه آن را ثبت و شماره كرده است ؟!) (۴۹كهف).
بـدون شـك كـسـى كـه اين واقعيت را با تمام قلبش باور كند در انجام كارها بسيار دقيق و حـسـابـگـر خـواهـد بـود، و هـمـين اعتقاد مانع بزرگى ميان انسان و گناه ايجاد مى كند و از عوامل مهم تربيت محسوب مى شود.
آیه ۱۷ سوره نبأ( ص ۵۸۲)
إِنَ يَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِيقَاتاً
(آری) روز جدایی، میعاد همگان است! تعبير به «يوم الفصل» تعبير بسيار پر معنايى است كه بيانگر جداييها در آن روز عظيم است : جدايى حق از باطل ، جدايى صفوف مؤ منان صالح از مجرمان بدكار، جدايى پدر و مادر از فرزند، و برادر از برادر.
فعل «کان» دلالت دارد که وقت قیامت از پیش مشخص بوده است.
«میقات» گر چه اسم آلت است; ولى معناى «وقت» دارد; نظیر میعاد و میلاد که از اسم آلت بودن خارج شده و به معناى مصدر خود استعمال شده اند. متعلق میقات - به قرینه سیاق کلام - محشور شدن و مجازات دیدن است; یعنى، قیامت وقت مشخص شده براى این حوادث است.
قیامت، از دیر زمان و در علم خداوند، داراى زمانى مشخص بوده
در مجمع البيان مى گويد: كلمه «ميقات» به معناى آخرين لحظه از مدتى است كه براى حدوث امرى از امور معين شده.
پس يوم الفصل ، ميقات و آخرين روزى است كه براى فصل قضا معين شده بود و تعبير به لفظ «كان» كه مخصوص رساندن ثبوت است مى فهماند يوم الفصل از سابق ثابت و در علم خدا معين شده بود و به همين جهت جمله را با كلمه «ان» موكد كرد.
و معناى جمله اين است كه : محققا يوم الفصل كه خبرش خبر عظيمى است در علم خدا معين شده بود و روزى كه خدا آسمانها و زمين را مى آفريد و نظام جارى در آن را بر آن حاكم مى كرد از همان روز براى نظام مادى جهان مدتى معين كرد كه با به سر رسيدن آن مدت عمر عالم ماده هم تمام مى شود چون خداى تعالى مى دانست كه اين نشاه جز با انتهايش به يوم الفصل تمام نمى شود، چون خودش نشاه دنيا را آفريده بود مى دانست كه اگر آن را بخواهد بيافريند لازمه اش اين است كه نشاه قيامت را هم به پا كند.
مغفرت و استغفار
واژه استغفار به معناى درخواست مغفرت از ريشه «غـ فـ ر» در لغت به معناى پوشش است ، به كلاهخود نيز از آن جهت كه سر را از آسيب ها مى پوشاند، مِغفَر مى گويند
استغفار در اصطلاح، به معناى درخواست زبانى يا عملى آمرزش و پوشش گناه از پيشگاه خداوند، و هدف از آن درخواست مصونيّت از آثار بد گناه و عذاب الهى است.
كيفيّت پوشاندن گناه از بحث استغفار خارج است و از جمله افعال الهى به شمار مى رود و از آن تحت عناوين غفران، عفو، تكفير سيّئه و تبديل آن به حسنه بحث مى شود.
در شريعت اسلامى، استغفار به صورت بهترين عبادت و دعا مطرح، و فراوانى انجام دادن آن توصيه شده و شاخص ترين تعبير از آن، جمله«استغفرالله» است
بیش از دویست بار موضوع #مغفرت و واژههاى آن در قرآن مطرح شده است. هم خودمان باید استغفار كنیم و هم از اولیاى خدا بخواهیم كه براى ما استغفار كنند. «یا ابانا استغفر لنا»حتى فرشتگان براى مؤمنان استغفار مىكنند. «و یستغفرون للذین آمنوا»
البتّه استغفار براى مشركان و منافقان اثرى ندارد. «سواء علیهم استغفرت لهم ام لم تستغفر لهم لن یغفر اللّه لهم»، «ما كان للنبىّ و الّذین آمنوا ان یستغفروا للمشركین»
عوامل مغفرت الهى عبارتند از:
۱- اطاعت از رهبر الهی . «فاتّبعونى یحببكم اللّه و یغفر لكم ذنوبكم»(۳۱ آل عمران)
۲- تقوا. «ان تتقوا اللّه... یغفر لكم»(۲۹انفال)
۳- عفو و گذشت از مردم. «و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر اللّه لكم»(۲۲ نور)
۴- كلام مستدل و محكم. «قولوا قولا سدیداً... یغفر لكم»(۷۰-۷۱احزاب)
۵- قرض الحسنه. «ان تقرضوا اللّه... یغفر لكم»(۲۷تغابن)
۶- توبه و استغفارکردن. «و من یعمل سوءً أو یظلم نفسه ثمّ یستغفر اللّه یجد اللّه غفوراً رحیما»(۱۱۰نساء)
تفاوت استغفار و توبه
استغفار، طلب آمرزش؛ ولى توبه، بازگشت به خدا در مقام عمل است.
در بعضی از تفاسیر نیز ذکر شده که منظور از استغفار، درخواست آمرزش از گناهان پيشين، و مقصود از توبه، پشيمانى و بازگشت به خدا درباره گناهانى است كه امكان دارد در آينده واقع شود.
با توجّه به تفاوت معناى توبه و استغفار، توبه به صورت مكمّل استغفار در جهت رسيدن به هدف آن، يعنى آمرزش مطرح است.
عده اى هم در تفاوت ميان استغفار و توبه به تفاوت متعلّق آن دو اشاره كرده و استغفار را به گناهان كوچك، و توبه را به گناهان بزرگ مربوط دانسته اند
استغفار حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای پدرش
در آیه چهارم سوره ممتحنه ، در مورد استغفار حضرت ابراهیم برای پدرش ( عمویش) مطرح شده است .
در قرآن ، جمعاً چهار آيه درباره استغفار ابراهيم(علیه السلام) برای پدرش ، آمده است كه هركدام از زاويهٔ مستقلی به اين مسئله نگاه میكند؛
۱- اولين اشاره در سال ششم بعثت، وعده او را برای چنين آمرزشی مطرح كرده است «قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا» (آیه ۴۷ مریم)
۲- اشارهٔ دوم در سال۱۲ بعثت، وفای به عهد ابراهيم(علیه السلام) را نشان میدهد رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ( آیه ۴۱ ابراهیم)
(البته باید توجه کنیم که در اینجا کلمه «والدی» میآورد که جز به پدر و مادر اصلی و صلبی اطلاق نمیشود، ولی در آن آیه که پس از طلب آمرزش، بیزاری میجوید، کلمه «اب» آمده که در عربی به عمو و بزرگ خاندان هم گفته میشود.)
۳- در سومين اشاره، تأکید میکند که پيامبر و مؤمنين شايسته نيست برای مشركينی كه به حالت كفر و عناد از دنيا رفته اند و مسلم شده كه دوزخی هستند، از خدا طلب آمرزش كنند، هرچند از خويشاوندانشان باشند، آنگاه برای رفع سوء تفاهم نسبت به آمرزش خواهی ابراهيم(علیه السلام) برای پدرش تأكيد میكند اين استغفار به دليل قولی بود كه به او داده بود. (۱۱۳-۱۱۴ سوره توبه)
به اين ترتيب معلوم میشود اهميّت وعده نزد خدا تا كجا اهميت دارد!!
۴- و بالاخره در سال دهم هجری بار ديگر در آیه چهارم سورهٔ ممتحنهاين استثنا را مورد تأكيد قرار ميدهد و با جزئيات بيشتری ضرورت صراحت در مواضع اعتقادی را تبيين ميكند.
«لقَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَ بَدَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَ لَکَ وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَيْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَيْکَ الْمَصِيرُ»
در این آیه ، سه مرحلهٔ حرکت توحیدی ابراهیم ( علیه السلام) را بیان میکند ؛
الف) بیزارى از شرک ب) نقد و انکار شخصیت مشرکان ج)ستیز علنى با آنان.
برداشت یاد شده، بدان احتمال است که عبارت هاى «إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ»، «کَفَرْنَا بِکُمْ» و «بَدَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ» - چنان که ظاهر ترتیب مقتضى آن است - بیانگر سه مرحله متوالى باشد.
و از جمله «وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ »، ناتوان بودن همگان، حتى پیامبران، از مصونیت بخشیدن به انسان در برابر عذاب الهى را میتوان فهمید.
خدایا !
بگذار که نور تو چون شعلهای که همه چیز را جان میبخشد .... در من فروزان باشد...بگذار که عشق ملکوتیات در من نفوذ کند....
سرور الهی ام !
از جان و دل تقاضا میکنم تمام وجودم از آن تو شود و من چیزی نباشم ، جز آتش عشقی که از دیدار تو شعلهور میشود.
خدایا ! مهرت چه بیکرانه است ! امروز یکبار دیگر مرا در آغوش گرفتهای و در قلب خود جای دادهای..... قلبت ندا میدهد:
«رنج مبر ! چون کودکان اعتماد کن!»
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
در آیات ۸تا۱۰ سوره مبارکه حشر به این عوامل وحدت بین مؤمنین اشاره شده است:
۱. محبّت. «یحبّون من هاجر الیهم»
۲. ایثار. «و یؤثرون على انفسهم»
۳. دعا. «ربّنا اغفر لنا... ربّنا»
۴. خدمت. «تبَوّءُو الدار»
۵. دورى از حرص و حسد. «لایجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا...»
۶ . دورى از بخل. «یوق شحّ نفسه»
۷. اخوّت. «اغفر لنا و لاخواننا»
۸. سعه صدر و نداشتن كینه. «لاتجعل فى قلوبنا غلاّ للذین آمنوا»
آیه ۱۰ سوره حشر (ص۵۴۷)
در این آیه از سوره مباركه «حشر» طلب کردن آنچه بهشتی ها دارند به عنوان «نیایش مردان الهی »در دنیا مطرح است؛
مردان بهشتی بدون كینه زندگی می كنند ؛ در بهشت هیچ اختلافی ، هیچ نزاعی ، هیچ اختلاف قرائتی، هیچ اختلاف برداشتی، هیچ تشتتی راه ندارد، هیچ خیانتی، هیچ كینه ای ،هیچ عداوتی، هیچ بغضی در دل های مردان بهشتی نیست؛
در این آیه مؤمنان الهی از ذات اقدس الهی چنین خلق و خویی را می طلبند:
﴿لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنَا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا﴾؛
خدایا كینه هیچ برادر مسلمانی را در دل ما قرار نده. این دعای مردان مؤمن در دنیا، در حقیقت بهشت موعودی است برای آنها، متناسب با آنچه خدای سبحان در اوصاف بهشتیان ذكر كرده است
آیت الله جوادی آملی
@dryadollahpour
آیه ۱۰ سوره حشر ( ص ۵۴۷) والذِينَ جَآءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
و كسانى كه بعد از مهاجرین و انصار آمدند، مىگویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ایمان بر ما سبقت گرفته اند، بیامرز و در دلهاى ما كینه مؤمنان را قرار نده. پرورگارا! همانا تو رئوف و مهربانى. در آیات قبل، از مهاجرین و انصار ستایش شد و در این آیه سخن از تابعین است كه تمام مسلمانان پس از پیامبر را مىتواند شامل شود.
در «مهاجران» اخلاص ، و جهاد، و صدق را مى شمرد.
و در «انـصـار» مـحـبـت نـسـبـت بـه مـهـاجـران ، و ايـثـار، و پـرهـيـز از هـر گـونـه بخل و حرص را ذكر مى كند.
و در «تابعين» خودسازى و احترام به پيشگامان در ايمان ، و پرهيز از هر گونه كينه و حسد را بيان مى نمايد.
و بطور کلی اوصاف سه گانه اى براى تابعين ذكر مى كند:
۱- آنها به فكر اصلاح خويش و طلب آمرزش و توبه در پيشگاه خداوندند.
۲- نسبت به پيشگامان در ايمان همچون برادران بزرگترى مى نگرند كه از هر نظر مورد احترامند، و براى آنها نيز تقاضاى آمرزش از پيشگاه خداوند مى كنند.
۳- آنـهـا مـى كـوشـنـد هـر گـونـه كـيـنـه و دشـمـنـى و حـسـد را از درون دل خـود بـيـرون بريزند، و از خداوند رؤ ف و رحيم در اين راه يارى مى طلبند،
به اين ترتيب «خودسازى» و «احترام به پيشگامان در ايمان» و «دورى از كينه و حسد» از ويژگيهاى تابعین است .
«غِـل »در اصـل بـه مـعـنـى نـفـوذ مـخـفـيـانـه چـيـزى اسـت ، و لذا بـه آب جـارى در مـيـان درخـتـان (غلل ) مى گويند، و از آنجا كه حسد و عداوت و دشمنى به طرز مرموزى در قلب انسان نـفـوذ مـى كـنـد بـه آن غـل گـفـتـه شـده
بـنـابـرايـن غـل مفهوم وسيعى دارد كه بسيارى از صفات مخفى و زشت اخلاقى را شامل مى شود.
تـعـبـيـر بـه «اخوان» به معنی برادران ، و استمداد از خداوند رؤ ف و رحيم در پايان آيه همه حـاكـى از روح مـحـبـت و صـفـا و بـرادرى اسـت كـه بـر كل جامعه اسلامى بايد حاكم باشد و هر كس هر نيكى را مى خواهد تنها براى خود نخواهد، بـلكـه تـلاشها و تقاضاها همه به صورت جمعى و براى جمع انجام گيرد، و هر گونه كـيـنـه و عداوت و دشمنى و بخل و حرص و حسد از سينه ها شسته شود و اين است يك جامعه اسلامى راستين .
? قسمت سوم پادپخش مصطفی
? تاریخ تحلیلی زندگی پیامبر
? عطا یاوری
? قسمت سوم: آئینهای شبه جزیره / نیاکان پیامبر
? حنفا یا پیروان حضرت ابراهیم علیهالسلام چه کسانی بودند؟
? مسیحیان و یهودیان در کجا زندگی میکردند؟
? صابئین چه کسانی بودند؟
? اوصاف جناب هاشم بن عبدمناف
? ریشه اختلافات بین هاشم و بنیامیه
? توصیف جناب عبدالمطلب جد پیامبر
? اوصاف پدر پیامبر
? رادیو مناهج همراه شماست??
https://t.me/+8yexXJCdJVQyMmY8
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 5 days ago