تحلیل بازیِ مذاکره ج.ا.ا. با آمریکا

✍کوروش برارپور
📆به‌زودی منتشر می‌شود

♦️آیا مذاکره‌ای میان ج.ا.ا. و آمریکا صورت خواهد پذیرفت؟ اگر خیر! فرجام ج.ا.ا. چه خواهد شد؟ نقش دو بازیگر میانی در این بازی، مشتمل بر «ملت ایران» و «اسراییل» چگونه تعریف می‌شود؟

--------------------------------------
📚تحلیلی علمی بر پایه مبانی علم نظریه بازی (Game Theory)
--------------------------------------

(پست موقت)

🔻اندیشکده ایرانِ پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

مکانیزم ماشه یا مکانیزم آتش ِ اعتراضات چیست؟

✍کوروش برارپور
📆به‌زودی منتشر می‌شود

♦️آتش واپسین خیزش سراسری ملت ایران طی چه سازوکاری فعال و گسترش خواهد یافت؟

--------------------------------------
📚تحلیلی علمی بر پایه مبانی علم پویایی‌شناسیِ سیستم (System Dynamics)
--------------------------------------

(پست موقت)

🔻اندیشکده ایرانِ پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

آیا جامعه ایران در آستانه انقلابی شدن قرار دارد؟

✍کوروش برارپور
📆به‌زودی منتشر می‌شود

--------------------------------------
📚تحلیلی میان‌رشته‌ای بر پایه نظریه‌های جامعه‌شناسی، مدلسازی سیستمی و شبیه‌سازی ریاضی
--------------------------------------

(پست موقت)

🔻اندیشکده ایرانِ پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

حسین رونقی! قهرمانی که ارزش کارش در حمایت از کیانوش سنجری از صدها مدال طلای المپیک و جایزه صلح نوبل ارزشمندتر است!

✅حسین رونقی - کنشگر سیاسی منتقد و مخالف سیاست‌های ج.ا. در جامعه مدنی ایران است.

✅کنشگری که در اقدامی یکتا و در اعتراضی نمادین به نهادهای امنیتیِ ج.ا. بدلیل آنکه به دوست‌داران کیانوش سنجری اجازه حضور در مراسم خاکسپاری و ادای دَین و احترام به او را ندادند لب‌هایش را به یکدیگر دوخت و در روز دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ در گوشه‌ای از چهارراه ولیعصر تهران بست نشست و تحصن کرد. تحصنی که تنها دقایقی تاب آورد و نیروهای امنیتی به‌شیوه‌های نامتعارف همراه با برخوردهایی غیرانسانی او را دستگیر و بازداشت کردند!

✅سبک کنشگری مدنی حسین رونقی و چرایی و چگونگی برخورد نهادهای امنیتی با وی را تنها می‌توان با استناد به «نظریه حکومت ناکارآمد»، تحلیل و نتیجه‌گیری کرد! پاینده ایران٪

✍کوروش برارپور

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

نظریه حکومت ناکارآمد و غارت‌شدگی فرهنگیِ ما ایرانیان!

✍کوروش برارپور
?۴شنبه،۳۰آبان۱۴۰۳

?حسین رونقی؛ قهرمانی که ارزش کارش در حمایت از کیانوش سنجری از صدها مدال طلای المپیک و جایزه صلح نوبل ارزشمندتر بود!

✅این مقاله میکوشد تا بر پایه «نظریه حکومت ناکارآمد و غارت شدگیِ فرهنگیِ ما ایرانیان» به چراییِ کنش‌های مدنیِ ناب و یکتای حسین رونقی - کنشگر سیاسی منتقد و مخالف سیاست‌های ج.ا. بپردازد. کنشگری که در اقدامی یکتا و در اعتراض به نهادهای امنیتی بدلیل آنکه به دوست‌داران کیانوش سنجری اجازه حضور در مراسم خاکسپاری و ادای دَین و احترام به او را ندادند لب‌هایش را به یکدیگر دوخت و در روز دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ در گوشه‌ای از چهارراه ولیعصر تهران بست نشست و تحصن کرد. تحصنی که تنها دقایقی تاب آورد و نیروهای امنیتی به‌شیوه‌های نامتعارف و غیرانسانی او را دستگیر و بازداشت کردند!

✅نویسنده هرگز بر آن نیست تا از این کنشگر برجسته جامعه مدنی ایران قهرمان بسازد. چرا که او به معنای واقعی کلمه یک سوپرقهرمان است!

✅اما پیش‌تر لازم است از دیدگاه «نظریه حکومت کارآمد»، به مرور چند تجربه موفق تاریخی از چند کشور دنیا پرداخته شود تا تبیین شود آنها چگونه برای پر کردن خلاء سوپرقهرمان‌‌های نداشته‌شان با هدف بنیان نهادن تمدنی نوین؛ با وام گرفتن از سوپرقهرمان‌های سرزمین ما ایرانیان شروع به تمدن‌سازی و سپس، قهرمان‌سازی کرده‌اند.

♦️تجربه یکم: ایالات متحده آمریکا
?پایه‌گذاران آمریکا بعنوان کشوری نوپا، بی‌قهرمان و بدون تاریخ و تمدن؛ برای تمدن‌سازی نیازمند الگویی ناب از یک سوپرقهرمان بودند تا با ایجاد پیوند مفهومی میان دیدگاه‌های خود و اندیشه‌های او نهال یک تمدن نوپا را در سرزمین‌شان بنا نهند! به‌همین دلیل برای پر کردن این خلاء استراتژیک، از ابَرقهرمانی چون کوروش کبیر سرزمین ما و اندیشه‌های حکمرانی و منشور حقوق بشر او وام گرفتند!

♦️تجربه دوم: امارات متحده عربی
?رهبران کشور نوپای امارات با قدمت استقلال کمابیش نیم‌قرنی و بدون هویت ملی، تاریخی و تمدنی؛ پایه‌های تمدن نوین خود را بر فناوری هوش مصنوعی بنا نهاده‌اند. ولی آنها نیز به این نکته مهم و ظریف، نیک پی برده‌اند که هرگونه نوسازی ملی بدون ریشه‌های تاریخی و هویت تمدنی امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل با سرمایه‌گذاری در ساخت نخستین روبات انسان‌نما با نام و شمایل ابن‌سینا - دانشمند نام‌آشنای ما ایرانی‌ها که نمادی از هوش بشری است؛ کوشیده‌اند تا خلاء سوپرقهرمان نداشته‌شان را با پورسینای ما ایرانیان پر کنند!

*♦️تجربه سوم: ترکیه و تاجیکستان
?*دزدیدن مولانا (همراه با رقص سماع) توسط ترک‌ها و تصاحب سفره هفت‌سین و شاهنامه و فردوسی و رودکی توسط تاجیک‌ها مصداق‌های دیگری از ناکارآمدی حکومت ج.ا. و غارت‌شدگیِ فرهنگی ما ایرانیان توسط ملل دیگر است.

♦️**نظریه حکومت ناکارآمد و غارت‌شدگی فرهنگی ما ایرانیان

?نظریه «حکومت ناکارآمد» بیان می‌دارد: ج.ا.ا. در محافظت از دارایی‌های معنوی و تمدنی ما ایرانیان (چون شجاعت سنجری‌ها و رونقی‌ها) ناکارآمد است و «سرکوب و فراری دادن مغزها»ی امروز جامعه ما نیز، در راستای همین بی‌عرضگی‌ها قابل تحلیل است!

?نظریه «غارت‌شدگی فرهنگی ما ایرانیان» که در پیوند پویا با نظریه حکومت ناکارآمد قابل شرح است نیز بیان میدارد: هر کسی تکه‌ای از تاریخ و تمدن ما را می‌دزدد و با خود می‌برد؛ از ظروف باستانی ایرانی در موزه لوور تا مولانا و رقص سماع که ترک‌ها دزدیده‌اند! سفره هفت‌سین تا شاهنامه فردوسی که تاجیکستانی‌ها به خود نسبت میدهند! و کوروشی که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها به خود!**

✅اصطلاح «قدرت نرم» نیز که نخستین بار در ۱۹۹۰ توسط جوزف نای - استاد هاروارد، در کتاب «تغییر ماهیت قدرت آمریکایی» بکار گرفته شد، در همین رابطه است.

*♦️جمعبندی
✅نظام ج.ا.ا. مصداق بارز یک حکومت ناکارآمد است:
?نظامی که استعداد عجیبی در فراری دادن مغزها (Brain Drain) و آماده‌سازی شرایط برای بهره‌کشی از آنها (Brain Gain) توسط کشورهای توسعه‌یافته را دارد.
?نظامی که استعداد عجیبی در تهی‌سازی (Depletion) سرمایه‌های طبیعی چون دریاچه ارومیه، جنگل‌های هیرکانی، سفره‌های زیرزمینی آب و ... را دارد.
?نظامی که استعداد عجیبی در مستهلک کردن سرمایه‌های اجتماعی چون اعتماد متقابل، تشخص فرهنگی ایرانیان و ... را دارد.
?* نظامی که استعداد عجیبی در همکاری با سیستم تاراج (Spoils System) برای چپاول سرمایه‌های اقتصادی ما ایرانیان را دارد.

*♦️نتیجه‌گیری
✅حال پرسش کلیدی آن استکه: چگونه میتوان از چنین نظام ناکارآمدی انتظار داشت بجای حذف و «ضدقهرمان‌سازی» از «سوپرقهرمان‌هایی*» چون کیانوش سنجری، حسین رونقی و دیگر معترضان خیرخواه ِ در بند؛ از استعدادهای ناب آنها در جهت توسعه ایران بهره گیرد تا به سرزمینهای دیگر مهاجرت نکنند؟!

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

چرا کیانوش سنجری «مرگ خودخواسته» را برگزید؟

✍کوروش برارپور
?شنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۳

✅این مقاله از منظر علم پویایی‌شناسی (Dynamics)، مرگ خودخواسته‌ی کیانوش سنجری (برای دیگران) را مورد بررسی قرار می‌دهد. روزنامه‌نگار جوان، فهیم و منتقد و مخالف سیاست‌های جمهوری اسلامی و فعال پیشین جنبش دانشجویی ایران که در عصر روز ۲۳ آبان ۱۴۰۳، در اقدامی آگاهانه مرگ خودخواسته را برگزید و از میان ما پرگشود.

✅بسیاری از معترضان فعال همچون کیانوش سنجری «در زمان خواب ِ اعتراضات مردم ایران» از معترضان ساکت و خاکستری گله‌مند می‌شوند که؛ چرا بی‌تفاوت نشسته‌اید و نسبت به ستم و بی‌عدالتی که حکومت بر جامعه روا می‌دارد اعتراضی نمی‌کنید؟!

✅مرگ خودخواسته‌ی کیانوش نه‌تنها در اعتراض به ستم و سرکوب حکومت نسبت به معترضان فعالی که هم‌اکنون در بند و زندان به‌سر می‌برند صورت گرفت؛ بلکه کنشی انتقادی (و اعتراضی) در پیوند با شهروندانی بود که به‌ظاهر نسبت به سرنوشت خود و آینده فرزندان این سرزمین بی‌تفاوت‌اند و یا گاهی برای رسیدن به منافع کوتاه‌برد و یا حتی آرامش کوتاه‌مدت با نظام سیاسی مستقر در ایران (ج.ا.) همکاری می‌کنند و این همکاری ممکن است گاهی شکل مشارکت‌های سیاسی و انتخاباتی به خود بگیرد!

✅در حقیقت معترضان فعالی چون کیانوش سنجری درک دقیقی از پویایی‌های اعتراضات مردم ایران دارند و رابطه‌ی میان دو متغیر «حساسیت» و «تحمل‌ناپذیری» را خوب می‌فهمند. مراد از حساسیت و تحمل‌ناپذیری نیز، حساسیت و تحمل‌ناپذیریِ مردم ایران نسبت به ستمی است که حکومت (به نوبت) بر آنها روا می‌دارد.

✅در واقع معترضانی چون کیانوش سنجری، پویایی‌های اعتراضات را اینگونه می‌فهمند:
۱) برخی از «رویدادهای شوک‌آور» چون مرگ خودخواسته‌ی او می‌تواند بطور آنی و بصورت ناگهانی حساسیت جامعه ملی (ایران) و بین‌المللی را نسبت به ستمی که حکومت بر معترضان فعال روا می‌دارد بربیانگیزد

۲) برانگیخته شدن حساسیت عمومیِ جامعه ایران می‌تواند موجب تحریک پویایی‌های «اعتراضات موردی» شود

۳) تکرار اعتراضات موردی سبب فعالسازی پویایی‌های سرکوب توسط حکومت میشود

۴) سرکوب‌های موردی نیز سطح تحمل‌ناپذیریِ عمومی جامعه نسبت به ستم‌ها، فسادها، بی‌عدالتی‌ها و ناکارآمدی‌های حکومت را بالا می‌برد و به‌شرط وقوع «یک اَبَررویداد» و «فعالسازی مکانیزم آتش اعتراضات سراسری»، می‌تواند معترضان ساکت و خاکستری را برای پیوستن به معترضان فعال به خیابان بکشاند

✅بر پایه این تحلیل، کیانوش مرگ خودخواسته را برگزید تا:
?یکم) در نسبت خود با تحولات اجتماعی - سیاسی ایران به همگان بفهماند از فهمی عمیق و سلامت روان نرمالی برخوردار بوده است
?دوم) پیوند پویای میان شش متغیر کلیدیِ «حساسیت»، «اعتراضات موردی»، «سرکوب»، «تحمل‌ناپذیری»، «مکانیزم آتش» و «اعتراضات سراسری» را در نسبت با تحولات اجتماعی - سیاسی ایران خیلی خوب می‌فهمیده است
?سوم) او باور داشت؛ مرگ خودخواسته‌اش در مقایسه با مرگ طبیعی‌اش تاثیری بس ژرف‌تر بر روند رو به رشد تحولات اجتماعی - سیاسی ایران خواهد گذاشت

✅نتیجه‌گیری
?پس از مرگ خودخواسته‌ی کیانوش سنجری، برخی رسانه‌ها اقدام به انتشار پیام‌هایی کردند که حاکی از سوءبرداشت‌هایی چون مورد زیر بود: "اگر به خودکشی فکر می‌کنید، برای کمک‌گرفتن با این شماره‌های ویژه تماس بگیرید: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰، یا اورژانس روان‌پزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰"!

?انتشار چنین دیدگاه‌هایی نسبت به مرگ خودخواسته‌ی کنشگران مدنی فهیمی چون سنجری نشان از آن دارد؛ برخی اغلب به‌دلیل فهم نکردن متغیرهای تحولات اجتماعی - سیاسی ایران و روابط عِلّیِ میان آنها در صدد بودند تا سطح یک کنش مدنیِ (کاملا آگاهانه) را از تراز اجتماعی‌بودن به سطح فشارهای روانیِ در تراز فردی بودن، فرو بکاهند!

?پویایی‌های مرگ خودخواسته‌ی کیانوش سنجری را باید در چارچوب متغیرهای کلیدی تاثیرگذار بر روند تحولات اجتماعی - سیاسی ایران که در درازای زمان رخ برمی‌نهند تحلیل، داوری و فهم کرد نه در دایره‌ی متغیرهای نامرتبطی چون فشارهای روانی لحظه‌ای.

?مرگ خودخواسته‌ی کیانوش سنجری اعتراضی آگاهانه به بی‌تفاوتی، نادیده‌انگاری و آرامش‌طلبیِ مقطعی همه ما بود: من، شما، آنها و اینها! بی‌تفاوت، نادیده‌انگار و آرامش‌طلب نباشیم و بر پایه‌ی سوء برداشت‌ها از واقعیت‌های پیرامون‌مان، پدیده‌ها را داوری نکنیم!

?کیانوش انسانی نجیب، شریف، آگاه، آزاداندیش و به‌غایت ایراندوست بود. او در شکلی جنون‌آمیز و دیوانه‌وار عاشق وطن‌اش ایران بود؛ طوری‌که در جایی نوشته است: "زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن"! نامش جاودانه و یادش همواره گرامی باد. زنده باد زندگی و پاینده وطنی که زندگی در آن جاری است و جاری خواهد ماند: پاینده ایران٪

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

چرا رهبران نظام‌های دیکتاتوری نمی‌توانند با مقامات فاسد مبارزه کند؟!

✍بیژن اشتری - مترجم و نویسنده مستقل
?نمونه تاریخی: برژنف - رهبر اسبق شوروی

هیچ رهبر دیکتاتوری را ندیده‌ام که اراده و توانی برای مبارزه با مقامات فاسد زیردستش داشته باشد.دلیلش هم روشن است، رهبر برای خریدن وفاداری زیردستانش هیچ ابزاری جز اعطای رانت و امتیازهای مالی مفسدانه به آن‌ها ندارد و فساد اساسا ابزار حکمرانی‌اش است.

نمونه‌اش هم لئونید برژنف رهبر اسبق شوروی که گرچه خودش دزد بیت المال نبود اما از بیت المال مسرفانه خرج می‌کرد تا حمایت و وفاداری وزرا و فرمانداران و مدیران زیردستش را بخرد و چند صباحی بیشتر حکومت کند.
نظام حکومتی او مبتنی بر کادرهایی بود که جملگی فاسد بودند و امکان برکناری آنها وجود نداشت چون کل سیستمش فرومی‌ریخت.

در اواسط دهه هفتاد میلادی شایعات درباره دزدی‌های یک مقام گرجی به‌نام کلیموف شدت گرفت تا آنجا که کمیته مرکزی حزب، کلیموف را به مسکو فراخواند تا بازخواستش کنند اما موقعی که آنها فهمیدند کلیموف مهره وفادار رهبر است از توضیحاتش «قانع »شدند و اعلام کردند این شایعات دروغ است.

مورد دیگر قضیه فساد مالی خاندان علی‌اُف‌ها در جمهوری آذربایجان بود. برژنف گزارش‌های فساد این خانواده را مرتب دریافت می‌کرد اما چون از وفاداری آنها به خودش اطمینان داشت هیچ اقدامی علیه آنها نمی‌کرد و چشم بر دزدی‌هاشان می‌بست‌.

سرگیی مدانوف، دبیر اول حزب در کراسنودار، مقام فاسد دیگری بود که عالم و آدم از مفاسد گسترده مالی‌اش با خبر بودند.
حتی یوری آندروپف رییس ک‌گ‌ب شخصا نزد رهبر رفت و به او گفت «رفیق برژنف این فرد به قدری دزدی کرده که حفظ او در این مقام دیگر به صلاح شما نیست. من توصیه می‌کنم او را برکنار کنید و تحت پیگرد قضایی قرار دهید».
اما رهبر چگونه می‌توانست این مهره وفادار قدیمی را که همیشه در کراسنودار بهترین پذیرایی‌ها را از او کرده بود و مجسمه‌هایش را در جای‌جای منطقه تحت فرمانش برپا کرده بود و با پرشورترین جملات مجیزش را گفته بود از کار برکنار کند؟
رهبر سکوت سنگینی کرد و به آندروپف گفت: «یوری، چنین کاری ناممکن است. او رهبر سازمان حزبی ما در کراسنودار است، خیلی‌ها به او اعتقاد دارند، کلی پیرو و هوادار دارد و حالا تو به من می‌گویی که بیاییم و او را محاکمه کنیم؟امکان ندارد.»

محاکمه مهره‌های وفادار رژیم‌های دیکتاتوری، حتی اگر مرتکب قتل هم شده باشند، هیچ جایی در دستور کار رهبران این رژیم‌ها ندارد. آنها حداکثر کاری که در این باره می‌کنند مقداری موعظه اخلاقی به مقامات است که بیش از حد ندزدید و به آنچه که تاکنون دزده‌اید قانع باشید.

آن ها دوست دارند بگویند فساد مالی مقامات رژیم صرفا یک لغزش اخلاقی است و نه عملی مجرمانه برخاسته از معایب ساختاری رژیم!

?بازنشر: اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

رمزگشایی از افشاگری رسانه‌ای عباس پالیزدار درخصوص فساد سیستماتیک در عالیترین سطوح حکمرانی در ج.ا.ا.!
✍کوروش برارپور
?۵شنبه، ۲۵آبان۱۴۰۳
*?۱) پالیزدار به نوعی اعلام کرده: سر تا ذیل حکومت ج.ا.ا. همگی فاسدند مگر آنکه عکس‌اش ثابت شود! ۲) تا لحظه نگارش این مقاله هیچ شخص حقیقی یا حقوقی به افشاگری‌های پالیزدار واکنشی نشان نداده! ۳) احتمالا سکوت مقامات نشان از درستی ادعاهای پالیزدار دارد!
♦️سرآغاز*
✅**عباس پالیزدار عضو هیات تحقیق و تفحص مجلس (هفتم) شورای اسلامی از قوه قضائیه است. او در ۲۰ آبان ۱۴۰۳ در گفتگو با وبگاه دیده‌بان ایران از فساد عالیرتبه‌ترین مقامات ج.ا.ا. که مستقیما از سوی آیت‌الله علی خامنه‌ای در جایگاه خود منصوب شده بودند پرده برداشت. هرچند شماری از مفسدانی که وی از فساد آنها پرده برمی‌دارد دیگر زنده نیستند ولی داده و اطلاعاتی که از این طریق در فضای رسانه‌ایِ به‌شدت سانسور شده‌ی ایران منتشر شده قابل تامل است. محمد یزدی و محمود هاشمی شاهرودی روسای اسبق قوه قضائیه و همچنین غلامعلی حداد عادل رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی جزو مفسدانی هستند که پالیزدار از آنها نام می‌برد!

✅پالیزدار در این گفتگوی بیش از دوساعته که ظاهرا در روزهای آغازین پاییز ۱۴۰۳ ضبط و بی‌درنگ پس از انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا در ۲۰۲۴ منتشر شده؛ به چهار نکته زیر اشاره می‌کند: ۱) سر تا ذیل ج.ا.ا. غرق در فساد است، ۲) مجتبی خامنه‌ای سالهاست بر تمام امور کشور اشراف کامل دارد، ۳) در این شرایط هیچکس جز مجتبی خامنه‌ای نمی‌تواند کشور را از منجلاب فساد نجات دهد! ۴) شرایط باید به‌گونه‌ای رقم بخورد تا امکان جانشینی او برای رهبری فراهم شود!

♦️نکات مهم در گفتگوی پالیزدار
۱) در این گفتگو، بخش زیادی از صحبت‌های پالیزدار به فساد مقامات ج.ا. و عمق فساد در آن نظام اشاره دارد و تنها در فرازهایی از گفتگو به مقوله‌ی جانشینی مجتبی خامنه‌ای تاکید میکند

۲) پالیزدار در فرازی از این گفتگو اشاره می‌کند؛ بخشی از نهادهای امنیتی که فاقد قدرت تاثیرگذاری در جلوگیری از فساد در کشورند معتقدند افرادی چون او (پالیزدار) باید اقدام به افشاگری فساد مقامات عالیرتبه از طریق رسانه‌ها کنند تا شاید نرخ رشد جریان فساد در ایران کند شود

۳) پالیزدار در سه‌جا از این گفتگو با تاکید بر سیستماتیک بودن فساد در ج.ا.، می‌گوید: "همه ارکان حکومت فاسدند"

۴) پالیزدار برای اصلاح اوضاع کشور با تاکید بر موقعیت مجتبی خامنه‌ای اشاره می‌کند: وی بر تمام امور کشور اشراف اطلاعاتی دارد و از همه موارد گفته شده اطلاع دارد ولی خودش آدم خوبی است!

۵) پالیزدار در حالیکه ادعا می‌کند رابطه بسیار نزدیکی با مجتبی خامنه‌ای دارد ولی برای باخبر کردن آیت‌الله علی خامنه‌ای از فساد مقاماتی که منتسب به او و منصوب وی هستند دست به دامن مهدی خزعلی میشود تا پدرش (آیت‌الله خزعلی) را راضی کند به اتفاق وی (پالیزدار) دیداری با رهبری نظام داشته باشند!

♦️رمزگشایی از کدهای نهفته در سخنان پالیزدار
۱) پالیزدار می‌گوید همه ارکان حکومت فاسدند و همه این فسادها نیز در زمان رهبری آیت‌الله علی خامنه‌ای و با آگاهی مجتبی خامنه‌ای رخ داده است؛ کسانی که بر همه ارکان کشور مسلط‌اند و بر همه امور اشراف اطلاعاتی دارند!

۲) چطور ممکن است فردی چون مجتبی خامنه‌ای که به ادعای پالیزدار آدم خوبی است و بر تمام امور کشور اشراف اطلاعاتی دارد اجازه دهد فساد در ایران بطور عنان‌گسیخته‌ای گسترش و ژرفا یابد؟

۳) شواهد نشان میدهد؛ افشاگری‌های رسانه‌ای پالیزدار با اطلاع بیت رهبری و شخص مجتبی خامنه‌ای صورت گرفته است

۴) جای تردید وجود دارد گفتگوی پالیزدار در جهت تبلیغ یا تایید مجتبی خامنه‌ای برای در اختیارگیری جایگاه رهبری باشد که اگر چنین باشد نشان از پایین بودن ضریب هوشی پالیزدار و نیز مجتبی خامنه‌ای دارد. به سخنی دیگر؛ افشاگری‌های پالیزدار اگرچه در پوشش تایید مجتبی خامنه‌ای صورت گرفته ولی کارکردی به‌جز تخریب او نداشته است!

۵) محتمل است جهت‌گیری جزئیات این گفتگو توسط بخشی از نیروهای امنیتی به پالیزدار القاء شده باشد که مخالف جانشینی مجتبی خامنه‌ای‌اند

♦️نتیجه‌گیری
✅الف) در یک باتلاق پُر از کرم و انگل و زالو و کَنه، باتلاق را باید خشکاند؛ مبارزه با کرم‌ها و انگل‌ها و زالوها و کنه‌های غالبا مُرده و نِفله شده توسط کسانی که خود رکن اصلی مشکلات کشورند ساده‌سازی مساله و یا پاک کردن صورت مساله است!

✅ب) همزمانی انتشار این گفتگو با انتخاب ترامپ بعنوان رییس‌جمهور آمریکا نشان میدهد: احتمالا به‌زعم نیروهای امنیتی مخالف جانشینی مجتبی خامنه‌ای، میان انتخاب ترامپ و مدل برچیدن بساط اَبَرمفسدان در ایران (خشکاندن باتلاق فساد) رابطه معناداری وجود دارد!

♦️مستندات تصویری یادداشت بعدی را نیز با دقت ببینید. پاینده ایران٪

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

درک دورنمای جنبش زنان ایران بر پایه تجربه دختر علوم تحقیقات!

✍کوروش برارپور
?۵شنبه ۱۷آبان۱۴۰۳
?چرا مطالعه تجربه دختر علوم تحقیقات مهم است؟ آیا این تجربه میتواند تصویری از آینده جنبش زنان ایران ارایه دهد؟

✅آهو د. - دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران روز شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳، در کنشی اعتراضی در محوطه آن دانشگاه لباس از تن درآورد و در وضعیتی برهنه سیاست حجاب اجباریِ ج.ا.ا. را به چالش کشید! در ارتباط با اقدام این دانشجو روایت‌های گوناگونی مطرح است ولی روایت غالب، ساختگی بودن سناریو آن است!
✅قطع‌نظر از آنکه پیش‌برندگان سناریوی مورد بحث به‌دنبال تحقق چه مقاصدی‌اند، پرسش آن استکه؛ آیا محتمل است در آینده نزدیک چنین پوششی در کل جامعه ایران فراگیر شود؟ اگر آری، طی چه فرایندی؟
✅برای پاسخ به پرسشهای بالا لازم است تجربه کن‌کایز(۱۹۸۴) و نظریه راپرت شِلدرَیک(۲۰۰۹) را مورد بررسی قرار داد. البته در آغاز ممکن است تصور شود میان تجربه کن‌کایز و موضوع مورد بحث در این مقاله رابطه معناداری وجود ندارد!

♦️الف) تجربه کن‌کایز
✅کن‌کایز در بررسی تجربه­­‌ای که حاصل یافته­‌های علمی گروهی از پژوهشگران ژاپنی درباره رفتار میمون­‌های وحشی در جزیره­­‌ای ایزوله بود به نتایج زیر دست یافت:
?میمونی(بعنوان نخستین میمون) بصورت کاملا تصادفی تجربه­‌ای را کسب کرد و سپس آن(تجربه) را بطور پیوسته و در شکل رفتاری نو تکرار کرد. تجربه او بدینصورت تفسیر میشود؛ غذای اصلی میمون‌های آن جزیره سیب­‌زمینی شیرین بود و میمون­‌ها سیب­‌زمینی را خاک‌آلود می‌خوردند. ولی روزی آن(نخستین) میمون به شیوه­‌ای نو سیب‌زمینی­‌ها را خورد:
«او نخست سیب­‌زمینی را شست و سپس خورد و این تجربه را به شکل برگشت‌ناپذیری تکرار کرد»! به ‌تدریج (و در درازای زمان) میمون‌­های دیگر نیز در تماس با او و در یک فرایند خلاقِ همراه با یادگیری زاینده (Generative Learning)، آن رفتار نو را آموختند و یادگیری عادتیِ پیشین (Adaptive Learning) را کنار گذاشتند.
?پس از گذشت شش سال، هنگامی­‌که یکصدمین میمون آن رفتار نو را یاد گرفت، دانشمندان مستقر در جزیره­‌ای در سیصد مایلی آنها گزارش کردند؛ “میمون­‌های آن جزیره نیز شروع به شستن سیب­‌زمینی­‌ها کرده­‌اند و سپس آنها را خورده­‌اند”! هیچ ارتباط فیزیکی میان آن دو جزیره برقرار نبود تا میمون­‌ها بتوانند ارتباط چهره ­به­ چهره­‌ای با یکدیگر داشته باشند و از هم بیاموزند. کسی نیز میمونی را از جزیره­‌ای به جزیره‌ی دیگر منتقل نکرده بود.

♦️ب) نظریه شلدرَیک
✅راپرت شلدرَیک - بایوشیمیست و فیزیولوژیست دانشگاه کمبریج نیز در مواردی مشابه و با استناد به شواهدی علمی و تجربیات گوناگون­‌اش در اجتماعات انسانی، نظریه‌ای را ارائه کرده که بصورت زیر قابل تفسیر است: «هرچند داده­‌ها و اطلاعات دریافتی از محیط، تنها در سلول­­‌های حافظه­‌ی مغز انسان انباشت می­شوند ولی چیزی بنام «شعور جمعی» نیز وجود دارد".
✅مبانی فلسفی نظریه شلدرَیک بر این پایه استوار است که تمامی موجوداتی که در یک رده یا گونه­‌ا‌ی خاص قرار می­گیرند، توسط یک میدان مورفوژنتیک(ریخت­‌شناسی) که بسیار شبیه به یک میدان مغناطیس عمل می­کند احاطه شده­‌اند و به نحوی با یکدیگر درارتباطند.

♦️نظریه‌پردازی حول جامعه زنان ایران
✅مصادیق مطالعات نویسنده روی جامعه زنان ایران بر این بنیان شکل میگیرد که تعمیم ِ یافته­­‌های کن‌کایز و شلدرَیک به آن جامعه زمانی میسر خواهد بود که؛ «رفتار نوپدیدی که نخستین فرد بر اساس نخستین تجربه‌اش حول پدیده‌ای چون کشف حجاب (در شکلی رادیکال) یاد میگیرد، عمیقا در تعداد معینی(یکصدنفر) از افراد جامعه متبوعش که با وی افزون بر رابطه مورفوژنتیک، تماس مستقیم نیز دارند درونی شده باشد. یعنی در باورهای ذهنیِ تک‌تک آن یکصدنفر رسوخ و رسوب کرده باشد».
✅هنگامی که شمار افرادی که در تماس مستقیم با نخستین فرد، رفتار نو را در یک بازه زمانی مشخص (که قابل محاسبه نیز هست) عمیقا یاد گرفتند به یکصد نفر رسید؛ در اینصورت رفتار نو با سرعتی رو به‌رشد و در وضعیتی برگشت‌ناپذیر، بدون نیاز به تماس مستقیم با یکصد نفر نخست (بعنوان پیشقراولان تغییر)، به کل افراد جامعه مورد بحث، تسری می‌یابد.

♦️نتیجه‌‌گیری
✅نویسنده از نخستین زن معترض ِ برهنه در ایرانِ پس از انقلاب ۵۷، داده دقیقی در دست ندارد. ولی منابع غیررسمی از حضور زنی با پوششی در حد برهنه در میدان ولیعصر تهران در ۱۳۹۶ خبر میدهند. اگر زن مورد اشاره نخستین فردی باشد که چنین رفتاری را تجربه کرده باشد و یکصد زن دیگر نیز در تماس چهره به چهره با او چنین رفتاری را عمیقا یاد گرفته باشند و اجرا کرده باشند؛ (بسته به آنکه نرخ رشد چنین رفتاری چه میزان باشد) میتوان گمانه زد در آینده نزدیک، پوشش نیمه‌برهنه زنان در اجتماعات عمومی ایران به‌شکل برگشت‌ناپذیری فراگیر خواهد شد.

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa

عارف چقدر خوب دولت را اداره می‌کند!

✍کوروش برارپور
?جمعه - ۲۶اُم امرداد ۱۴۰۳
♦️مراقب خطاهای تحلیلی‌مان از عملکرد دولت پزشکیان باشیم!

✅چند روز پیش دوستی در یادداشتی خصوصی عملکرد محمدرضا عارف - معاون اول دولت پزشکیان را می‌ستود! این موضوع سبب شد تا پرسش‌های زیر را از وی بپرسم. با توجه بدانکه ممکن است برخی دیگر از میان ما نیز دچار چنین خطاهای ذهنی، تعصبات تحلیلی و در نهایت پشیمانیِ جمعی در تصمیم‌گیری مدنی‌شان شوند لازم دیدم تحلیل کوتاه ایشان به همراه یادداشت پرسشی خودم را با خوانندگان ارجمند به اشتراک بگذارم.

✅تحلیل کوتاه ایشان:
?"یه نکته‌ای: ورای حاشیه‌ها؛ در این چند روز دارم می‌بینم،  دکتر عارف بعنوان یک بوروکرات واقعی بسیارعالی داره دولت رو اداره میکنه. دانش و تجربه ایشون کمک کار دکتر پزشکیان و دولت هست".

✅طرح چند پرسش از ایشان:
۱) چطور و بر چه مبنایی در این زمان کوتاه و ده‌روزه (که از انتصاب دکتر عارف می‌گذرد) به این نتیجه رسیده‌اید که ایشان ... بسیارعالی دارد ...؟!
۲) متغیر زبانیِ «بسیارعالی» را بر پایه کدام تجربه و دانش مدیریتی در حوزه حکمرانی بر زبان جاری ساخته‌اید؟!
۳) «بوروکرات واقعی» یعنی چه و چه نسبتی با بوروکراسیِ وِبِر دارد؟!
۴) «اداره کردن دولت» به چه معناست و چه تفاوتی با «مدیریت کردن بر یک دولت و یک کشور» دارد؟
۵) تعریف جنابعالی از «دولت» چیست؟ آیا دولت پزشکیان یک «دولت توسعه‌گرا» است؟ اگر آری! دولت توسعه‌گرا دارای چه ویژگی‌هایی است؟ «دولت غیر توسعه‌گرا» دارای چه ویژگی‌هایی است؟ «دولت ضد توسعه‌گرا» دارای چه ویژگی‌هایی است؟
۶) آیا می‌توان گفت: " تفاوت دو دولت سیزدهم و چهاردهم در ضد توسعه‌گرا بودن و غیر توسعه‌گرا بودن آنها است"؟!
۷) دکتر عارف برای اداره کردن یک دولت در کدام «دانشگاه یا اندیشکده کلاس‌جهانی» دوره‌ی مدیریت و رهبری دیده است؟
۸) اگر دکتر عارف در هیچ دانشگاه یا اندیشکده کلاس‌جهانی درس کشورداری نخوانده، آیا میشود گفت: "اداره کردن دولت توسط ایشان «مبتنی بر غریزه» است نه دانش و تکنیک‌های مدرن مدیریتی"؟
۹) دانش و تجربه ایشان را چگونه و با چه روش علمی و کدام ابزار پژوهشی «ارزیابی» و «اندازه‌گیری» کرده‌اید و ارزشگذاری آن، میان صفر تا صد چه عددی را پایش می‌کند؟
۱۰) تراز تحلیل کوتاه جنابعالی در کدام سطح از مدل سهیل عنایت‌الله (آینده‌پژوه آمریکایی) زیر ِ عنوان تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها قرار می‌گیرد: الف) لیتانی، ب) علت‌های اجتماعی، پ) جهان‌بینی و ت) استعاره؟

✅نتیجه‌گیری
?ژرف و پیچیده بیندیشیم و عمیق تحلیل کنیم. مراقب تحلیل‌های سطحی خودمان باشیم، زیرا همین تحلیل‌های سطحی (و حتی کوتاه) است که ایران را به «کشوری جامانده از توسعه» بَدَل کرده و سیاستمداران بی‌کفایت را نیز دچار خودشیفتگی کرده است!
?نکته مهم آنکه؛ «اداره کردن دولت، به حفظ وضع موجود با تاکید بر بقای نظام سیاسیِ مستقر (ج.ا.ا.) اشاره دارد» در حالیکه «مدیریت کردن کشور، بر حرکت جمعیِ همه ایرانیان به‌سوی وضعی مطلوب که همانا ایرانی توسعه‌یافته و بدون زندانی سیاسی است» تمرکز دارد!
?آیا اساسا در عارف جرآَت یا اراده‌ای قابل مشاهده هست که بخواهد در خصوص رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی حرفی بزند، تصمیمی بگیرد یا اقدامی کند؟
?«خوب حرف بزنیم» و «درست تحلیل کنیم». «خوب» حرف زدن، معطوف به «ارزش‌»های قوی و مثبت ماست در حالیکه «درست» تحلیل کردن، معطوف به آن دسته از «اهداف ِ» فردی و جمعیِ ماست که با اهداف توسعه پایدار و اهداف توسعه هزاره همخوان باشد.

?اندیشکده ایران پسامهسا
t.me/IranPostMahsa