𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago
آفتاب،
شبها به خواب مهتاب میرفت...
و مهتاب،
و روزها پشت ابر پنهان میشد.
زمین و آسمان،
میان این عشق، فاصله انداخته بودند!
هنگامهی خسوف تو آفتاب مرده بود
جان پای این که تو هستی سپرده بود
ناکوک و خارج اگر زخمه میزدم
تارم نوای شور تو از یاد برده بود
رازی هست بین ما، که خودمان هم نمیدانیم!
نفس تو سینه جاش تنگه، تو انگاری نمیدونی!
تهِ هر نامه، دل تنگه! تو انگاری نمیخونی!
میون عاشقات اینجا، از اون روزی که برگشتی
سرِ اون خندههات جنگه، تو انگاری نمیمونی!
امید طلوع فردا،
چیزی از غم غروب کم نمیکند.
تو مثل خورشید، بیرحم نباش!
هر بار،
تا لحظهی آخر،
نبودنت را به رخ نکش!
دلبری نکن!
آن سوی عدسی کوچک،
یا که این سوی مردمک؟!
کجا پنهان شدهای،
که جز تو را نمیتوانم دید؟
آخه چجوری نقاشی دلتنگی رو برات بکشم؟
از کجاش برات عکس بفرستم که بفهمی چه شکلیه؟
میدونی دلتنگی شبیه چیه؟
شبیه دستبنده... شبیه شلاق! شبیه چکمهی همون افسر امریکایی که اون سیاه پوسته رو خفه کرد!
دلتنگی مثل دریاچه ارومیه است، وقتی که خشک شده بود و جز نمک هیچی توش نبود.
دلتنگی شبیه سه دقیقهی آخر غروبه.
دلتنگی یه جور مشخصی نیست که بشه یه مجسمه ازش ساخت و گذاشت کنار بقیهی مجسمهها!
دلتنگی هر دفعه و هر لحظهاش یه جور جدیدی ناجوره!
گاهی شبیه فاصلهای میشه که تا رنگینکمون داری! وقتی که خودتم میدونی رنگینکمون، واقعی نیست و نمیشه بغلش کرد.
دلتنگی گاهی شبیه تاریکی یه زیرزمین نمزده میشه که سوسک از در و دیوارش بالا میره.
دلتنگی گاهی شبیه پیادهروهای خیابون آزادی میشه.
دلتنگی رو نمیشه کشید، نه مثل نقاشی، نه مثل سیگار.
دلتنگی رو باید سوخت!
مثل آب جوش... مثل روغن داغ!
چقدر دروغ میگویند!
به میترا یا خورشید که نصف روز یکجا بند نمیشود و هر سحر قند توی دلمان آب میکند که این بار آمده که بماند اما باز دوباره دم شفق سرخ میشود و دلبری میکند و آخرش ما را وسط این ظلمت لعنتی ولمان میکند، میگویند ستارهی منور!
آنوقت به مهتاب باوفایی که شبانهروز دور ما میگردد و از هر طرف نور جمع میکند که غربت و تنهایی و تاریکی اشک دلمان را در نیاورد، میگویند ماه غیر منیر!
میدانی عزیزکم؟
بین خودمان باشد این راز که حتی وقتی که این ملت خیال میکنند که مهتاب قهر کرده و از رفتنش نور چشم ما کمسو شده، این منم که بین او و میترا ایستادهام!
تاریکی من است که بر چشم ماه منیر است.
اما تو چیزی نگو و بگذار هر از گاهی پلک روی هم بگذارد و نفسی بکشد.
اصلا او که ماه است!
من باید دور او بگردم!
رفتی که رقیبم ببرد جان و تنم را
غربت زده بنشینم و بینم وطنم را
روحم که رسید از پل پندار به کویت
باید به فدایت برسانم بدنم را
کو همدل صاحب نفسی؟! با که بگویم
در شهر شلوغی غم تنها شدنم را؟!
آزردن قلبت به غم دل که روا نیست
در دفتر شعری بنویسم سخنم را...
غبار کوچه نشسته، هواتو داره دلم
کنار قاب شکسته، هواتو داره دلم
شاید همون که یه روز، تا انتهای افق رفت،
برات یه گل بفرسته! هواتو داره دلم...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago