𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
#أخــــوت بسم الله والحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه:"قال الله جل وعلا: ﴿وَٱعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ﴾
وقال النبي صلى الله عليه وسلم: "المسلِمُ أخو المسلِمِ، لا يَخونُه ولا يَكذِبُهُ ولا يَخذُلُه، كُلُّ المسلِمِ على المسلِمِ حَرامٌ؛ عِرضُهُ ومالُهُ ودَمُهُ، التَّقوى هاهنا، بحسْبِ امرئٍ من الشرِّ أن يَحقِرَ أخاهُ المسلِمَ"
▪️برادر مسلمانم: در فکر تفرقه اندازی در صف مسلمین مباش؛ هرجا تفرقه اندازان را دیدی آنها را دعوت به سوی وحدت صف کن!
✔️برادر مجاهدم: به منهج ابوالقاسم پیش برو؛ در فکر این باش که چطور بتوانی صف مسلمین را بیشتر بسازی و صف کفار را درهم بشکنی!
▪️برادر موحدم: هرگز در فکر مذهب بازی و احزاب بازی وقوم بازی مباش؛ به فکر این باش که به برادران مسلمانت منهج درست، عقیده توحید ولاء وبراء را تعلیم بدهی!
▪️برادر مؤمنم: امروزه کفار ومنافقین میخواهند مسلمین را درگیر جنگ های مذهبی و قومی کنند اما تو هرگز این اجازه را به آنها نده!
▪️ای امت اسلام: تا چی زمان فریب منافقین را میخورید؛ تا چی زمان باعث روشن ساختن آتش تفرقه میشوید!
?ای امت مسلمه: بیایید در فکر این باشیم که چطور صف مسلمین را یكي بسازیم و چطور بتوانیم مناطق اشغال شده را آزاد نمایيم، و به شرع الله حکم کنیم!
✍️الأخ المجاهد البدخشاني -ثبته الله-
?نوشته شده در 4 ژوئن 2024مـ |
صلواتفرستادنبرپیامبرﷺ
ازبابرکتتریناعمالوبرترینآنهامیباشد
وبیشتریننفعرادردینودنیادارد. ♥️*✨*..
?القولالبدیع |**109
یا الله پروردگارا..
از جان ومال فکر وخون ما در آزادی بیت المقدس کار بگیر??
آن را خواندم. وقتی به آخرین ورق رسیدم، قطره اشکی از چشمهایم روی برگهٔ گلگونشده فرو چکید. "اسما بهت قول میدم تا وقتی زندهام در راه الله باشم. همهٔ خواستههاتو عملی میکنم. انتقام تمام شهدا رو میگیرم. مجاهدهام، از این راه، یک قدم هم عقب نمیرم و فرزندمون…
(روزی غمانگیز)
روزی که همواره از یادش اشک میریزم،
دقیقا بعد از نماز صبح بود که صدای هسهس نا آشنایی از پشت سرم شنیدم ،
تا چهره ام را برگرداندم متوجه شدم جلادانی تا دندان مسلح همچون گرگ های درنده، زوزه کشان فریاد میزنند ؛
دستا بالا ، دستا بالا !
بیرون، بیرون!
یالله همگی !
دستا بالا رو به دیوار!
وقتی این صحنه را دیدم باخودم گفتم؛ امروز روز شهادت است.
اینها نیروهای سپاه قدس بودند!
آری حافظان امنیت !
کفتارهای خون آشامی که بر طلاب مدرسه دینی و مسجد پشامگ یورش برده ، با پوتین هایشان روی فرشهای مسجد قدم گذاشتند.
چه بیحرمتیهایی که نکردند!
ارگانی که از همه بیشتر ادعای مردمی بودن و اسلامی را دارد .
قیامتی بر پا کرده بودند .
جلادان سپاهی همگی بر جان طلبه های قرآن بدست افتاده ، هر کسی را که میدیدند ، زیر بار کتک میگرفتند .
ما که داخل مسجد بودیم از بیرون صدا میآمد؛ به سمت پاهایش شلیک بکنید.!
صدای آه و ناله آن طلبه ها از دور شنیده میشد. انگار به تروریست ها حمله کرده اند.
یه لحظه احساس کردم صحنه های حساس فیلم های حمله مغول و تتار ، که در کتاب ها خوانده ایم را دارند بازسازی میکنند !
حافظان خوردسال کلام الله مجید را از بالای پلهها به پایین پرت میکردند ،
برخی از طلاب را گلچین و با ضرب و شتم داخل ماشین و صندوق ها انداخته و میگفتند ؛ برای اعدام آماده شوید .
یکی از جلادان سپاهی برای پاک کردن رد پای جرم دستور داد دوربین ها حوزه رو جمع کنید تا با خود ببریم .
به اتاق کنترل رفته دستگاه کیس کامپیوتر با دستگاه دوربین و .. همه را با خود بردند تا فیلم جنایاتشان را دنیا نبیند .
غافل از اینکه خدای عالم نظاره گر است .
سردسته جلادان سپاهی فریاد زد
ماموریت بعدی !
همگی سوار ماشین ها شده به سرعت روانه شدند .
یاالله!
ماموریت دوم کجاست ؟!
قربانیان بعدی کدامین بی سرپناهان میباشند ؟!
خانه همسر و فرزندان زندانی مظلوم مولانا فضل الرحمن کوهی .
آری خانه مردی که خود در زنجیرهای دشمن اسیر است .
جلادان سپاهی با شکستن شیشهها و درب های خانه وارد منزل میشوند .
با بی حرمتی به زنان و کودکان ، گوشی های همراه را جمع آوری و با خود میبرند .
بله دوستان تعجب نکنید اینها همان مأمورانی بودند که همواره دم از آزادی بیتالمقدس میزدند ،
و این جنایت نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود .
پیش از این نیز ، این جلادان بیرحم به مسجد ، مدرسه و خانه مسکونی عالم مظلوم و کهنسال اهلسنت مولانا فتحی محمد نقشبندی یورش برده و چه بی حرمتی هایی که نکردند!
بهامید روزی که خدا بین ما و آنها فیصله کند؛ چون او بهترین داور بین بندگان است.
دوران جفا چو باد صحرا بگذشت
تلخی و خوشی زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد
بر گردن او بماند و بر ما بگذشت
در پایان ،جلادان سپاهی بدانند ما طلاب قرآنی هرگز از این اتفاقات مرعوب نگشته ، بلکه با عزمی مصمم و گامی استوار این مسیر را تا آخر می پیمائیم .
به امید آزادی تمامی طلاب زندانی بالاخص دو عالم ربانی و مظلوم مولانا فضل الرحمن کوهی و مولانا فتحی محمد نقشبندی
?ابو معوذ آسکانی
جنبش جدا
ولحظه ای خندیدن چه شرمی در پی دارد
زمانیکه میدانی طفل های بیگناه ومظلوم غزه
غرقِ خون وخاکند..
مزارِ اش را هم نديدم!
گذر زمان آنقدر تیزُ بران هست که ندانست ام چه گونه این سیزده سال را گذشتاندم،
با این همه سختی و مشکلاتِ هجرت غم ها فراق ها و درد ها و این قدر صعب بودن اش و بران بودن اش،
رب ام طوری برایم نمایش اش داد که دیگر ندانست ام که چه گونه گذشت؟!
این همه درد را برایم زمان اش را اندک از نهار کرد گویا با علم بالمشاهده دیدم که
چه گونه در قیامت نزد پرودگار ام خواهم گفت که من قسمتی از نهار را در حیات بودم و برایم این گذشتن ها آموخت که واقعاً این همه عمل را در قید نهار خواهم آورد..!
سیزده سال از نبودن اش با اینکه خبر شهادت اش را مدت زمانِ طولانی از ام پنهان کرده بودند تا اینکه رب ام پردهی که این حقیقت را پوشانیده بود دور کرد و برایم خبر شهادت اش را داد.،
سخت بود شنیدن اش از شدت فشارِ که بالایم آورده بود گوش هایم را پنهان گرفته بود و مُدام میگفتم،
و لا تَحسَبنَ شهیدا بمیتِِ
و لا تحسبن ولا تحسبن...
این آیت را تسکین قلب ام ساخته بودم داشت ام این درد را با تنهایی خود حمل میکردم چون جز من احدی آگاه نبود.،
برگشت ام مدرسه وارد صنفِ شدم و نماز می خواندم حین نماز،
برای اشک هایم صبر کردن را نه آموخته بودم هر کدام مانند سنگ های آتشین از چشمان ام سقوط میکردند..
با مشکل نماز را تمام کردم و دست به دعاء شدم؛
رب ام برای خواستنِ آن امرِ بزرگ از ام قربانی خواسته بودی پس پدرم را قبول کن و حکمتِ اینکه تنها من را آگاه ساختی را به اذن ات دانست ام چون قربانی تنها از من باید اخذ میشد پس برایم صبر را اعطاء کن و
توفیقِ زیاده را برای قربانی کردن برایم بده با آن اشک های که از چشمان ام جاری بود آن قصهی دردناکِ شهادتِ پدرم را
که با چه سختی ها شهید شد باز گوئی براي رب ام میکردم و می گفت ام ربا صداقتِ چون پدرم برای ام اعطاء کن
که خود اش را غرق در خون بخاطرِ دین ات کرد و تلقین میکردم،
إن الله مع الصابرين و إني الحمدالله من الصابرات و إني من الصابرات...
ياأيها الذين آمنوا إصبروا و صابروا واتقوا الله.
القرآن.
#بنت المجاهد
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago