?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
به همين مناسبت مجله بخارا شب
همراه با داریوش شایگان
را در ساعت پنج بعد از ظهر یکشنبه هفتم بهمن ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می كند . در این مراسم همچنین با حضور محمد منصور هاشمی کتاب " سلوک در کناره ها " که از سوی نشر فرزان روز منتشر شده رونمایی می شود . از دیگر سخنرانان این شب دکتر ژاله اموزگار ، نهال تجدد ، مقصود فراستخواه ، تورج اتحادیه وعلی دهباشی سخنرانی خواهند کرد.
خانه اندیشمندان علوم انسانی . خیابان نجات الهی (ویلا) .چهارراه ورشو .تالار فردوسی
داریوش شایگان و زبان فارسی
در نودمین زادروز (چهارم بهمن)
زندهیاد استاد داریوش شایگان
" ....من همواره دانستهام که در این مجموعه قومها و زبانهای گوناگون، هویت من به زبان فارسی گره خورده است. پدرم نوعی پرستش شبهمذهبی نسبت به این زبان داشت که آن را به من نیز منتقل کرد. این مرد آذربایجانی، نسبت به رسالت زبان فارسی در ایجاد تمرکز، که پایهٔ وحدت کشور بود، سخت هشیار بود. زیرا که ایران - چه بخواهیم و چه نخواهیم - همواره امپراتوریای متشکل از قومها و زبانهای مختلف بوده است که به واسطهٔ فرهنگ فاخر زبان فارسی به یکدیگر پیوند خوردهاند......."
نقل از :
«زیر آسمانهای جهان»، گفتگوی داریوش شایگان با رامین جهانبگلو، ترجمهٔ نازی عظیما، چاپ دوم، تهران: فرزان روز، ۱۳۷۶، ص ۲.
◀️ نظام جمهوري اسلامي هم مانند همه نظامهاي ديگر نامقدس است!
*✍? #محمد_مجتهد_شبستری*
در این چهار دهه گذشته اگر علوم انسانی، اسلامی نشده، یک حادثه مهم دیگر بتدریج اتفاق افتاده و شکل و قوام یافته که اصلا مورد انتظار طراحان و کارگزاران اسلامی سازی علوم انسانی نبوده است. آن حادثه این است که بجای اسلامی شدن علوم انسانی،"«علوم اسلامی"، انسانی شده است.
معنای این مدعا این است که در ایران معاصر، بر اثر بسط تاریخی #انقلاب و تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی برآمدۀ از آن، قداست آن علوم و متولیان و نظام کاملا زدوده شده و پردههای توهم پاره شده و ماهیت عریان و واقعی آن علوم و متولیان و نظام حکومتی آشکار گشته است.
آن پدیدههای یاد شده، نه "الهی"، که همه "انسانی" یعنی خطاپذیر، قابل اشتباه و انحراف و اسیر چنگال شرور قدرت و قابل انتقاد دیده میشوند. حد و حدود هر کدام از آنها معلوم شده، کاستیها و تواناییهای آنها برآفتاب افتاده، واقعیتها از توهمها دربارۀ آنها جدا گشته است:
معلوم و آشکار گشته که در طول چهار دهه گذشته، کشور ایران با علوم برآمده از وحی اداره نشده (چون این کار ممکن نبوده است)، بلکه عملاً با همان علوم انسانی اداره شده که در صدد حذف آن بودهاند (تدوین چندین برنامه توسعه و چشم انداز بیست ساله و مانند اینها نمونههای بارز این واقعیت است).
معلوم و آشکار شده که متولیان علوم اسلامی(نهاد روحانیت، مرجعیت و حوزههای علمیه) هم خطاپذیر و اشتباهکار و متاثر از وسوسههای قدرت و منافع صنفی... و قابل انتقادند.
معلوم و آشکار شده که تعبیر "نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران" جز یک شعار تبلیغاتی نیست و این نظام هم مانند همه نظامهای دیگر دنیا نامقدس است. این نظام هم همان کارهای خوب یا بد را میکند که نظامهای دیگر دنیا میکنند. حکومتگران ایران هم مانند همه حکومتگران دیگر خطاپذیر و اشتباهکار و قابل انتقاد هستند.
پس آنچه اتفاق افتاده این است که آن پدیدهها که در سالهای نخست پیروزی انقلاب، ادعا میشد که الهی هستند و هالهای از قداست دور آنها را فرا گرفته بود، امروز همه آنها بشری (انسانی) دیده میشوند. و بدین ترتیب این علوم اسلامی است که انسانی شده است و نه بالعكس.
◀️ بزرگترین دستاورد انتخاب پزشکیان
✍مهدی نصیری
?جلسه رای اعتماد مجلس به کابینه پزشکیان را باید یک اتفاق استثنایی قلمداد کرد. پزشکیان با سادگی و رک و راستی اش از یکی از مهمترین رازهای مگوی نظام رمز گشایی کرد و نشان داد که مرکز همه قدرتها کجاست و کلید همه قفلها در دست کیست.
او پیشتر هم گفته بود: «باید از رهبر تشکر کنیم چون اگر نبود، تصور نمیکنم اسم من از این صندوقها بیرون میآمد.»
در دعای مشلول خطاب به خداوند می گوییم: یا من بیده مفتاح کل شئ (ای کسی که همه کلیدها در دست اوست) و حالا خدای زمینی مردم ایران را پزشکیان صاف و ساده بدون هماهنگی و شاید هم با یک رندی ای خاص معرفی کرد!
روحانی هم که با شعار کلید و گشایش امور آمده بود، به درستی و بهتر از پزشکیان می دانست که کلیددار کس دیگری است و او کارگزاری بیش نیست اما او چون با فوت و فن آخوندی و پیچیدگی های یک نظام ولایی و امنیتی آشنا بود، به روی خود نیاورد و گاه به اشاراتی اکتفا کرد بدان امید که بتواند گرهی بگشاید که در نهایت کامیاب نبود تا آنجا که وزیر خارجه اش که به قول خودش اختیاراتی در حد صفر داشت، همچنان تاوان آن وزارت تشریفاتی اش را پس می دهد و در سیاهه اولین هشدارهایی که از مرکز قدرت به پزشکیان داده می شود، منع بکارگیری ظریف است!
پزشکیان آنچنان رک و پوست کنده افشای راز کرد که دیگر حالا دفتر رهبری نیز جرات تکذیب را مانند ۷ سال قبل که کسانی به اشارت در صدد رازگشایی برآمده بودند، ندارد. پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری در آستانه تعیین کابینه دولت دوم روحانی بیانیه داده بود:
«از حدود دو هفته قبل، یک جریان خبری که از پشتیبانی پرحجم رسانههای خارج از کشور نیز برخوردار است، درصدد القای این ادعاست که تکتک اعضای کابینه با نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) انتخاب میشوند.»
با این شجاعت و صراحت و یا سادگی و گاف پزشکیان بر همگان مکشوف شد که فرمان دست کیست و چه کسی و نهادی اولین و اصلی ترین مسئول همه اتفاقاتی است که ظرف ۳۵ سال اخیر در کشور افتاده است.
حالا دیگر هم برای کسانی که فکر می کنند کشور در قله ها قرار دارد و هم برای آنان که کشور را در قعر دره های هولناک سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و محیط زیستی می بینند، مسئول اول و اصلی این قله سازی یا دره آفرینی روشن شده است.
یکی از کسانی که هولناکی این رازگشایی را برای نظام به خوبی درک و با خشم فریاد کرد مدیر مسئول روزنامه کیهان بود که نوشت:
"آقای پزشکیان! ادعای خودتان را پس بگیرید؛ دشمنان تابلودار نظام سوءاستفاده کردهاند."
آیا پزشکیان در میان همه روسای جمهور مطرود و محصور و مغضوب جمهوری اسلامی، به مقام حلاجی خواهد رسید و حلاج وش بر سر دار خواهد رفت، با این تفاوت که حلاج به جرم ادعای خدایی خود توسط عالمان تکفیری به دار زده شد و پزشکیان به جرم افشای مقام خدایی دیگری؟
آینده همه چیز را روشن خواهد کرد.
https://t.me/iranazadvaabad
در این حال مستخدم با یک سینی وارد شد و یک دیس پر از "نان پا درازی" کاشی که چیزی بین نان قندی و شیرینی و بسیار خوشمزه است با نان و کره و چائی و بشقاب و کارد روی میز گذاشت. صالح گفت میبخشید آقای کاتوزیان این صبحانه معمول من است. گفتم قربان من عاشق نان پا درازی هستم که اولین بار در منزل خودتان در کاشان خوردم.
از این در و آن در صحبت شد تا اینکه صالح گفت خب شما چه فرمایشی دارید که این قدر فوری ست. گفتم قربان آمدهام که از شما خواهش کنم امروزبه مجلس بروید. گفت آقای ملکی با شما صحبت کرده اند؟ گفتم بله و ما همه اصرار داریم که جنابعالی امروزبه مجلس بروید و صدای ملت را برسانید. گفتگو به طول انجامید تا بالاخره صالح گفت "خب من بروم در میان دویست تا دزد چه بگویم؟". گفتم قربان چنانکه می دانید امروز جلسه اعتراض به اعتبارنامههاست. تشریف ببرید و به اعتبارنامه جمال امامی نماینده اول تهران اعتراض کنید. آنگاه در جلسه بعدی که وقت سخنرانی برای اثبات اعتراضتان خواهید داشت فساد انتخابات را برملا سازید. این را که گفتم برادر کوچکش را که چند وقتی از کاشان آمده و مهمان او بود صدا زد و گفت نادر بگو اتومبیل را حاضر کنند میخواهم بروم مجلس.
نفسی به راحت کشیدم و سخت تشکر کردم که گفت خیر، من باید از شما تشکر کنم و تا دم در منزل مرا بدرقه کرد.
و اما بعد
صالح آن رو به مجلس رفت و با اعتبار نامه جمال اخوی - که تا آن زمان مرد نسبتا خوشنامی بود و درست به همین دلیل او را به عنوان نماینده اول از صندوق درآوره بودند - مخالفت کرد. چند روز بعد جلسه رسیدگی به اعتبارنامهها تشکیل شد و ما از ساعت هفت صبح برای پشتیبانی از صالح - تا بداند که اگر در مجلس تنهاست در میان مردم تنها نیست - در میدان بهارستان اجتماع کرده و به سخنرانی و سردادن شعار مشغول شدیم. شعار رایج "صالح ما پیروز است" بود که نپسندیدم و از بالای چهار پایه فریاد زدم "پیروز باد صالح". که خلایق همه فریاد کردند پیروز باد صالح. در حدود ظهر که مجلس تعطیل شد جمعیت به هزار و چند صد نفر رسیده بود .
نیم بعد از ظهر دروازه مجلس باز شد و یک فولکس واگن بیتل آبی که صالح در صندلی جلو آن نشسته بود و یک حزب ایرانی جوان به نام فریدون امیرابراهیمی پشت فرمان بود آهسته بیرون آمد. سرم را نزدیک به پنجره کردم و گفتم آقای امیرابراهیمی آهسته برانید. از بهارستان تا منزل صالح راه درازی نبود و میشد آن را پیاده در حدود نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه پیمود. به این ترتیب اتومبیل صالح که از مردمی که شعار میدادند احاطه شده بود آهسته به راه خود ادامه داد تا اینکه خیابانهای کوتاه شاه آباد و استانبول و نادری را طی کردیم و در خیابان شاه دست راست داخل خیابان فخررازی شدیم و به منزل صالح رسیدیم. درآن وقت تعدادمان به حدود دویست تا سیصد نفر کاهش یافته بود.
صالح بلافاصله به درون خانه رفت و در بالکنی مشرف به فخررازی ظاهر شد و در همان حال اهل خانه با سینیهای نان پا درازی بیرون آمدند و در میان جماعت گرداندند. صالح هم پس از تشکر و نطق کوتاهی به درون رفت و جمعیت پراکنده شد .او در مجلس نطق غرائی کرده و فساد انتخابات را به خوبی افشاء کرده بود که در روزنامههای عصر تهران منتشر شد.
اما شاید فقط یکی دو هفته بعد اعتصاب معلمان که منجر به کشته شدن یک معلم به دست پلیس گردید شاه را ناگزیر کرد که دکتر علی امینی را به رغم میل خودش به نخست وزیری فرا خواند و او هم پذیرفت به این شرط که شاه مجلس را منحل کند.
باقی تاریخ است.
همايون كانوزيان
"گفتگو با اللهیار صالح نماینده مجلس بیستم"
خاطراتی تاریخی از همایون کاتوزیان
صالح اگر نگویم بهترین چهره دست کم یکی از بهترین چهرههای حزب ایران و جبهه ملی دوم بود. و در این ارتباط نام او و دکتر کریم سنجابی غالبا با هم برده می شد انگار که هر دو مشترکا رهبر حزب ایران بودند - اگرچه او دست آخر رهبر جبهه ملی دوم شد.
جبهه ملی دوم در تابستان ۱۳۳۹ در نشستی در منزل صالح - ولی در غیاب او که در کاشان مشغول فعالیت انتخاباتی بود - تشکیل شد. این کار را بدون موافقت قبلی او کردند و مدتی از دوستان رنجیده خاطر شد ولی در هر حال امضاء او در اعلامیه تشکیل آن جبهه نبود اگر چه چندین ماه بعد به آن پیوست.
در آن انتخابات تابستانی صالح تنها فرد ملی بود که - از موطنش کاشان که نماینده طبیعی آن بود - انتخاب شد. چون گذشته از آنکه سیاستمداری مجرب و به نام بود و از جمله وزارت دادگستری و کشور و نمایندگی مجلس شانزدهم علاوه بر سفارت آمریکا را در کارنامه خود داشت هم آمریکاییها او را مردی محترم و صالح میدانستند و هم شاه شخصا از او بدش نمیآمد. اما شاه که نگران انتقادهای دولت کندی از دیکتاتوری و فساد در ایران بود آن انتخابات فرمایشی را در نیمه راه برهم زد و دکتر اقبال نخست وزیر مطیع خود را به عنوان مسئول انتخابات ساختگی عزل کرد.
من گاهی روزهای جمعه به منزل صالح - واقع در خیابان فخر رازی روبروی دانشگاه تهران -می رفتم که معمولا کسان دیگری هم اعم از فعالان سیاسی و دانشجویی نیز میآمدند. و یک روز جمعه که تازه به دانشکده پزشکی رفته بودم یک دانشجو در منزل صالح برخاست و گفت " آیا راست است که جناب صالح با شاه ملاقات کرده است؟" این شخص مانند بسیاری از هموطنان ما در نجس و پاکی سیاسی تعصب داشت و معتقد بود که انسان در اثر ملاقات با مخالف خود آلوده میشود بلکه حتی خیانت میکند. صالح با لحن نسبتا اعتراض آمیزی گفت بله درست است. وقتی که من نماینده کاشان شدم شاه مرا به ملاقات دعوت کرد و من هم پذیرفتم. من در مجلس شانزدهم نماینده مجلس بودم و به قانون اساسی و سلطنت شاه قسم خورده ام. ولی کاملا پیدا بود که از این سوال نیشدار ناراحت شده است.
این گذشت و انتخابات مجلس بیستم را تجدید کردند و جبهه ملی دوم صرفا برای اینکه نتوانست حتی پانزده نامزد برای انتخابات تهران معرفی کند - چون از سی و شش عضو شورایعالی آن بیشترشان میخواستند از تهران نامزد شوند و قهر و قهرکشی شده بود - کل انتخابات را تحریم کرد. اما صالح که هنوز عضو آن جبهه نبود به حق از کاشان نامزد و انتخاب شد و در نتیجه نجس و پاکیها شایع کردند که صالح "سازش" کرده است و این خودمانیم در میان انبوه عقبماندگان سیاسی یکی از بدترین تهمتهاست. و صالح سخت آزرده خاطر شد.
بعد از افتتاح تشریفاتی مجلس - که خاطرات خود از آن را در مقاله "تظاهرات در مسیر" در کتاب خاطراتم آوردهام - روز رسیدگی به اعتبارنامهها فرا رسید. در آن روز رسم این بود که نمایندگان منتخب حاضر میشدند. رئیس سنی انتخاب میشد و نام یک یک منتخبان را میبرد. و هریک از آنها میتوانست به اعتبارنامه نماینده دیگری به این عنوان که انتخابات در حوزه او دستخوش فساد بوده است اعتراض کند. پس از آن جلسه تعطیل میشد و بحث و سخنرانی و رای گیری درباره اعتبارنامههائی که با آن مخالفت شده بود به جلسه بعدی موکول میشد.
شب پیش از جلسه رسمی اول در حدود ساعت هشت و نیم خلیل ملکی به من تلفن زد و گفت من الان به آقای صالح تلفن زدم و برنامه او را برای جلسه فردای مجلس پرسیدم و او گفت که به من تهمت سازشکاری زده اند و من به مجلس نخواهم رفت. ملکی که طاقت فحش و تهمت خوردن خودش حد و اندازه نداشت گفت گفتم آقای صالح شما تقریبا تنها فرد صالح این مجلسید و چشمها همه به شماست. غلط کرده اند تهمت زدهاند. توجه نکنید. گفت نه دیگر من تصمیمم را گرفتهام.
ملکی که خودش نسبت به فعالان جوان حساسیت داشت گفت آقای کاتوزیان صالح شما را میشناسد و دوستتان دارد. شما به دیدن او بروید و بگوئید که جوانانی مانند شما پشت او هستند و تشویقش کنید که فردا در جلسه مجلس شرکت کند. من بلافاصله به منزل صالح تلفن زدم و سلام کردم و گفتم قربان بنده با شما عرایضی دارم و اجازه میخواهم خدمت برسم. صالح با مهربانی پاسخ داد که امشب که دیر است فردا بیایید منزل. گفتم قربان عرایض بنده فوری ست. گفت بسیار خوب فردا هفت صبح بیائید که با هم صبحانه بخوریم.
فردا سر ساعت هفت صبح زنگ منزل صالح را زدم. مستخدم در را باز کرد و مرا به اطاق ناهارخوری برد. دو سه دقیقه بعد خود صالح وارد اطاق شد و سلام و احوالپرسی کرد.
اگر دیدید که گفت و گو با دیگری به ممارات کشیده است و طرف شما قصدش حقجویی نیست، بلکه حق را لگدمال کرده فقط می خواهد پنبه ی شما را بزند، گفت و گو با او چه سودی دارد؟در چنین مواردی انسان باید بلافاصله خود را از صحنه بیرون بکشد حتی اگر حق با او باشد و شکست خورده به نظر برسد! زیرا به قول مولوی طرف مقابل نزاع، خیال اندیش است، یعنی نوعی اندیشه خاص در ذهن دارد که شما اگر هزار دلیل هم بیاورید،سخن شما را هم حجّتی به نفع خویش خواهد گرفت، از این رو سخن شما نه تنها آتش را خاموش نمی کند، بلکه آن را افروخته تر خواهد کرد. اصولا این میدان، میدان دلیل نیست، بلکه چکاچک خصومتهاست که در آن بلند است:
هر درونی که خیال اندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
چون سخن در وی رود علّت شود
تیغ غازی دزد را آلت شود
پس جواب او سکوت است و سکون
هست با ابله سخن گفتن جنون (مثنوی معنوی، دفتر دوم)
چرا خداوند پیامبر خود را که مأمور به دعوت است، فرمان : فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ (از آنان روی بگردان) می دهد؟ مگر اینان چگونه اند که پیامبر باید از ایشان روی بگرداند؟ اینان همان خیال اندیشان اند و همان بیماردلان اند (فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم). باری اگر گفته اند که:
اُترُکِ المِراء وَ لؤ کُنتَ مُحِقّاً (ترک جدال کن حتی اگر هم حق با تو باشد) از آن جهت است که مراء، جدالی خودفزاینده است و معیاری برای توقفش ندارد. میدانی است که در آن هیچ یک از طرفین سخن دیگری را نمی شنود. و در این میان حق نه تنها هویدا نمی شود، بلکه لگدکوب می گردد. همه اختلافات حاصل از رذایل اخلاقی مانند کینه و حسد و ظلم و دروغ و غضب و ... چنین اند. یعنی خودفزاینده اند. یک ظلم به ظلم دیگر و یک دروغ به دروغ دیگر منجر می شود. هیچ گاه با فحش دادن نمی توان فحش دهنده ای را متوقف کرد و با ظلم نمی توان باب ظلم را بست.
دکتر عبدالکریم سروش ـ اوصاف پارسایان ، صص 346 ـ 347
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago