غلوپژوهی

Description
- مطالعات حدیثی، تاریخی و فرقه‌شناسی
- موضوع کانال منحصر به غلو فرقه‌ای نیست.

مدیر اصلی: @amid3

مروری بر مطالب قدیم:
t.me/gholow2/1000
اینستا:
instagram.com/gholow2
کانالهای وابسته:
معرفة الرجال:
@Al_Rijal
میراث امامان:
@Al_Meerath
سایت:
deraayaat.ir
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago

3 months, 1 week ago
**اهمیت بداء در محدودیت علم امام …

اهمیت بداء در محدودیت علم امام با بررسی یک مصداق عینی

سؤال بالا آزمونی است برای سنجش میزان مطابقت تصورات ذهنی ما با متون روایی.

تا این لحظه ۷۱% از ۴۸۴ رأی‌دهنده گفته‌اند پیامبر (ص) قطعا علم داشتند.

پاسخ خود را با روایت زیر مقایسه کنید:

«قرب الإسناد: أحمَدُ [الأشعري] عَنِ البَزَنطي قالَ: قُلتُ لِلرِّضا ع إنَّ رَجُلًا مِن أصحابِنا سَمِعَني وَ أنا أقُولُ إنَّ مَروانَ‏ بنَ‏ مُحَمَّدٍ لَو سُئِلَ‏ عَنهُ صاحِبُ القَبرِ ما كانَ عِندَهُ مِنهُ عِلمٌ فَقالَ الرَّجُلُ إنَّما عُني بِذَلِكَ أبُو بَكرٍ وَ عُمَرُ فَقالَ لَقَد جَعَلَهُما في مَوضِعِ صِدقٍ قالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ إنَّ مَروانَ‏ بنَ‏ مُحَمَّدٍ لَو سُئِلَ‏ عَنهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص ما كانَ عِندَهُ مِنهُ عِلمٌ لَم يَكُن مِنَ المُلُوكِ الَّذينَ سُمُّوا له وَ إنما كان لَهُ أمرٌ طَرا قالَ أبُو عَبدِ اللَّهِ وَ أبُو جعفر وَ عَلي بنُ الحُسَينِ وَ الحسین بن علي وَ الحسن بن عَلي وَ عَلي بنُ أبي طالب ع وَ اللَّهِ لَو لا آيَةٌ في كِتابِ اللَّهِ لَحَدَّثناكُم بما يكون إلَى أن تقوم الساعة يَمحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الكتاب.»

📚بحار الأنوار، ج‏۴، ص۹۷؛ مصدر اصلی: قرب الإسناد، ص۳۵۳.

احمد بن ابی‌نصر بزنطی گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: «یکی از اصحاب ما از من شنید که [به نقل از امام صادق (ع)] می‌گویم: "اگر دربارۀ مروان بن محمد از صاحب این قبر سؤال می‌شد، دانشی درباره او نداشت". پس آن مرد گفت: "منظور از صاحب این قبر، ابوبکر و عمر است [نه پیامبر خدا (ص)]"». امام رضا (ع) فرمود: «به‌راستی که آن دو را را در جایگاه صدق قرار داده است! جعفر بن محمد (ع) فرمود: اگر دربارۀ مروان بن محمد از محمد پیامبر خدا (ص) سؤال می‌شد، دانشی درباره‌اش نداشت. او از پادشاهانی که برای پیامبر (ص) نام برده شدند، نبود، بلکه امر او ناگهانی بود. ابوعبدالله، ابوجعفر، علی بن الحسین، حسین بن علی، حسن بن علی، و علی بن ابی‌طالب فرمودند: به خدا اگر آیه‌ای در کتاب خدا نبود، برای شما از آنچه تا قیامت رخ می‌دهد، می‌گفتیم: «یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده أم الکتاب.» خداوند آن‌چه را بخواهد محو مى‌كند و ثابت مى‌دارد و امّ الكتاب نزد اوست».

توضیح علامه مجلسی:

«مروان بن محمد هو الذي من خلفاء بني أمية و كانت خلافته من الأمور الغريبة كما يظهر من السير و المقصود أن خلافته كانت من الأمور البدائية التي لم تصل إلى النبي ص في حياته فلو كان ص سئل في حياته عن هذا الأمر لم يكن له علم بذلك لأن مروان لم يكن من الملوك الذين سموا للنبي ص فالمراد بصاحب القبر الرسول ص و لما حمله السامع على الشيخين قال ع قد جعل هذا الرجل هذين في موضع صدق و أكرمهما حيث جعلهما جاهلين بهذا الأمر حسب و ليسا في معرض‏ العلم بالأمور المغيبة حتى ينفى خصوص ذلك عنهما هكذا حقق هذا الخبر و كن من الشاكرين.»

📚بحار الأنوار، ج‏۴، ص۹۷

نکات حدیث:

  1. رجال سند همگی از اجلاء ثقاتند.

  2. متن روایت قابل حمل بر تقیه نیست.

  3. بنا بر ادله متعدد، علم پیامبر (ص) و ائمه (ع) به آن‌چه از آینده می‌دانند، مطلق نیست بلکه یکی از قیود آن «بداء» است (برای نمونه: نک‍: بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۱۰۹-۱۱۲؛ تفسیر العیاشی، ج‌۲، ص۲۱۵؛ الكافي، ج‏۱، ص۳۶۸؛ مختصر البصائر، ص۲۸۷).
    در روایت بزنطی نیز نمونه‌ای عینی از بداء بیان شده است. حدیث به صراحت می‌گوید که پیامبر (ص) علمی درباره مروان حمار نداشتند و اصلا جزو پادشاهانی که برای پیامبر (ص) نام برده شدند، نبوده است.

  4. طبعاً وقتی درباره اصل حکومت مروان حمار، در زمان پیامبر (ص) علمی به ایشان داده نشد، لوازم بسیار گسترده حکومت او و جزئیات و توابع آن هم از ایشان پوشیده بود که جا دارد به گستردگی ابعاد آن توجه و دقت شود.

  5. این نمونه به خوبی نشان می‌دهد که تلقی بسیط برخی از اطلاق «علم بما یکون» و بی‌توجهی به قرائن مرتبط چقدر رهزن است (قرائن بیشتر). همچنین نشان می‌دهد که محدودیتی که قید «بداء» در علم امام ایجاد می‌کند چقدر مهم و جدی و بر خلاف تصور مطلق‌پنداران و ساده‌انگاران است.

  6. آزمون بالا و تعلیقات زیر آن (شامل توهین، اتهام به تقصیر و جهل و… که بعضا پاک شدند)، نشان می‌دهد که برداشت مطلقی که امروزه از علم پیامبر ص و امام ترویج می‌شود چقدر با نصوص روایی و نیز دریافت عالمان فاصله دارد‌ و اهمیت نقد را گوشزد می‌کند.

نص روایت می‌گوید: پیامبر (ص) از مروان حمار اطلاعی نداشتند؛ اما تلقی غالب این است که پیامبر (ص) قطعا علم داشته است.‌ برخی هم کسی را که چنین قطعی نداشته باشد و فقط بگوید «معلوم نیست» به انواع سب و لعن‌ و تهمت‌ها می‌نوازند‌. چه رسد به این‌که (با فرض پذیرش روایت) همانند امام رضا ع و امام صادق ع، و سپس بزنطی، احمد اشعری، حمیری و علامه مجلسی توقف نکند و فراتر از «معلوم نیست»، بگوید: «نمی‌دانستند».

#علم_غیب
@gholow2

3 months, 1 week ago
3 months, 1 week ago

🔹عالِم ما، غیب نمی‌داند🔹

حدیث زیر با وجود این که علمی بسیار گسترده و فزاینده به امام نسبت داده، همچنان نفی علم غیب از امام را مفروض و مسلم گرفته است. صریحاً در آن آمده است: «عالم ما غیب نمی‌داند.» و سپس علم ویژه‌ای برای امام ثابت کرده است. عجیب است که با وجود این تصریحات مکرر در قرآن و حدیث، عده‌ای از شنیدن این عبارت قرآنی وحشت می‌کنند.

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ ضُرَيْسٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي بَصِيرٍ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ بِمَا يَعْلَمُ عَالِمُكُمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ عَالِمَنَا لَا يَعْلَمُ‏ الْغَيْبَ وَ لَوْ وَكَلَ اللَّهُ عَالِمَنَا إِلَى نَفْسِهِ كَانَ كَبَعْضِكُمْ وَ لَكِنْ يَحْدُثُ إِلَيْهِ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ.

📚 بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲۵

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ النُّعْمَانِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ ضُرَيْسٍ قَالَ‏ كُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِيرٍ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ بِمَا يَعْلَمُ عَالِمُكُمْ قَالَ إِنَّ عَالِمَنَا لَا يَعْلَمُ‏ الْغَيْبَ وَ لَوْ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ لَكَانَ كَبَعْضِكُمْ وَ لَكِنْ يُحَدَّثُ فِي سَاعَةٍ بِمَا يَحْدُثُ فِي اللَّيْلِ‏ وَ فِي سَاعَةٍ بِمَا يَحْدُثُ فِي النَّهَار.

📚 الخرائج و الجرائح، ج‏۲، ص۸۳۱
📚 مختصر البصائر، ص۳۱۴

  1. جمله «وَلَوْ وَكَلَ اللَّهُ عَالِمَنَا إِلَى نَفْسِهِ كَانَ كَبَعْضِكُمْ» نیز بر بشر بودن امام تأکید دارد و این که علوم امام، اعطائی است و تأمل در آن می‌تواند نادرستی بسیاری از تحلیل‌های ذوقی از علم امام را نشان دهد.

  2. روشن است که این روایات از روی تقیه علم غیب (علم ثابت نامحدود) را نفی نکرده است؛ زیرا اولاً فضای این روایت و روایات دیگر علوم الهی امام که علم غیب را برای امام رد می‌کند، خود خلاف صدور از روی تقیه است؛ چه عامه وحی و علم محدث امام را نیز برنمی‌تابند، و مهم‌تر اینکه نفی علم بی‌حد و نامتغیر از غیر الله نص قرآن و روایات معتبر بسیار و اجماع قدمای امامیه است، و نسبت تقیه به آن بی‌وجه است.

#علم_غیب
@Gholow2

5 months, 4 weeks ago
**مدح و توثیق‌های بی‌حساب در آثار …

مدح و توثیق‌های بی‌حساب در آثار متأخران

قضاوت دربارۀ میزان اعتبار روایات و جایگاه راویان نیازمند توجه به همۀ جنبه‌های ضعف و قوت آنان است. توانمندی در توثیق راویان، نیازمند توانمندی در جرح و توجه به انواع آسیب‌ها و اشکالات است. کسی که با خوش‌بینی اشکالات را نمی‌بیند، توثیقش چندان ارزشمند نیست؛ و برعکس، جرح کسی پذیرفتنی‌تر است که به قرائن قوت روایتگری راوی هم توجه کند و مثلا صرف انحراف راوی در یک جهت، بدبینی به او را در همۀ جهات رقم نزند.

از جرح و تعدیل‌های ارزشمند متقدمانی مانند ابن الولید، ابن نوح، ابن غضائری و نجاشی و تلاش‌های متأخرانی مانند مرحوم محقق شوشتری که بگذریم، رجال و تراجم‌نگاری ما -به ویژه در قرون اخیر- دچار سهل‌انگاری و خوش‌خیالی شده و نیازمند «جرّاحی» اساسی است. بدون مقدمه‌چینی بیشتر به سراغ چند نمونه از نگاشته‌های متأخران درباره افرادی می‌رویم که یا وجود خارجی نداشته‌اند یا برای آن‌ها مجهول مطلق بوده‌اند و یا واقعیت آن‌ها با گمانه‌های تراجم‌نگاران از زمین تا آسمان فرق داشته است...

مطالعۀ نمونه‌ها:
https://deraayaat.ir/new-tawthiq
@gholow2

6 months, 1 week ago

☘️بررسی مستندات غلات (19) نقد تفویض از امام سجاد (ع) نقل شده است: «أنا أوَّلُ مَن خَلَقَ الأَرضَ، وَ أنا آخِرُ مَن يُهلِكُها…» من نخستین کسی هستم که زمین را آفریده و آخرین کسی هستم که آن را نابود می‌کند (ح115). ? بررسی محتوایی این حدیث از نظر لفظی دچار…

6 months, 1 week ago
9 months ago

تأویل شرائع به رجال
اینکه نمازگزاردن و حج‌رفتن همان امامان باشند، یعنی چه؟

روایات تأویلی منقول از ثقات امامیه معمولاً به سادگی در قالب‌های زبانی و عرفی می‌گنجند. برای نمونه در روایاتی هدایت افراد را به عنوان «تأویل اعظم» آیه «و من أحياها فكأنّما أحيا النّاس جميعا» شمرده‌اند.¹ این تأویل گرچه ابتداءاً از سیاق نزول آیه فهمیده نمی‌شود، ولی هم لفظ «احیا» تحمل آن را دارد، و هم تعارضی با سیاق ندارد. (نمونه‌های دیگر)

اما تأویل شرایع قرآنی به اشخاص وضع متفاوتی دارد، و در میانِ غالیان کاملاً رواج داشته و به نوعی ممیّزه آنان بوده، و در روایات امامی انکار شده است. از امام صادق ع روایت شده است که به ایشان گفتند: از شما روایت شده است که الخمر، المیسر، الأنصاب و الأزلام مردانی هستند. حضرت فرمود: خداوند آفریدگانش را با چیزی که نمی‌دانند مورد خطاب قرار نمی‌دهد
در حدیث دیگر از امام صادق ع روایت شده است که فرمود:
هر آیه‌ای را نگویید: این مردی است و آن مردی [دیگر]
است. برخی از آیات قرآن درباره حلال است و برخی درباره حرام و در آن خبر گذشته و حکم میانِ شما و خبر آینده است

همچنین، با سند یونس بن عبد الرحمن (مولی آل یقطین) از بشیر دهان و سند دیگر از حسن بن فضال از حفص مؤذن (مؤذن علی بن یقطین) روایت شده است که امام صادق ع در نامه‌ای به ابوالخطاب نوشتند: به من خبر رسیده که تو ادعا می‌کنی زنا مردی است و خمر مردی است و نماز مردی است و روزه مردی است و فواحش مردی است. آن‌چنان‌که تو می‌گویی نیست. من ریشه خیر (حق) هستم و شاخه‌های خیر (حق) طاعت خداوند است. دشمن ما ریشه بدی است و شاخه‌های آن‌ها فواحش است. و چگونه اطاعت می‌شود کسی که شناخته نمی‌شود و چگونه شناخته می‌شود کسی که اطاعت نمی‌شود؟!⁴

به دو طریق نیز نقل شده که برخی از شیعیان به امام عسکری نامه نوشتند و آرای گوناگونی از علی بن حسکة مانند تأویل شرائع به اشخاص را بر شمردند. امام در پاسخ به نحو کلی گفت: این [تأویلات] دین ما نیست، از آن بپرهیزید.⁵

در منابع نصیری نیز چنین رویکرد تأویلی به ابوالخطاب نسبت داده شده، ولی از آن دفاع نیز شده است.⁶ همین روش از مغیرة بن سعید و البته، از مغیریان و خطابیان متقدم نیز گزارش شده است.⁷ همین طور در پژوهش مفصل عبد الرزاق محمد شواهد چنین رویکرد باطنی را از فرق گوناگون باطنی گرد آمده است.⁸ در این رویکرد یکی از ثمرات تأویل شرائع به رجال، کنار رفتن جایگاه معانی ظاهری این شرایع و تکالیف است.⁹

چنین تأویلی گاهی با واسطۀ متهمان به غلو به منابع امامی نیز راه یافته که از آن جمله رساله میاحیه¹⁰ در منابع امامی و غالیان اسحاقی است که گذشته از مشکل سند، مجموعه‌ای از دیگر شاخصه‌های زبانی و گفتمانی غالیان طیف‌های میانی را نیز دارد. در پژوهش مرتبطی نشان داده شده، همچنان که از روایات امامیه برداشت می‌شود، در منابع نصیریه، غالیان چنین تأویلی را در راستای اباحه‌گری به کار می‌برده‌اند و در واقع ظاهر شرایع را کنار می‌گذاشتند؛ هرچند گاهی از اباحه‌گری علنی در میان مسلمین شدیداً تحذیر داده و به القای رمزگونه باور رفع تکالیف اهتمام داشتند.¹¹
______
[1]. برقی، المحاسن، ج‏1، ص232.
[2]. کشی، الرجال، ص291:«طاهر بن عيسى، قال حدّثني جعفرُ بن أحمد، قال حدّثني الشّجاعي، عن الحمادي، رفعه إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قيلَ لَهُ روي عَنْكُمْ أَنَّ الْخَمْرَ وَالْمَيْسِرَ وَالأَنصابَ وَالْأَزلامَ رِجالٌ‏ فَقالَ ما كانَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ليخاطِبَ خَلقَهُ بِمالا يَعلَمون»؛ عياشی، التفسير، ج‏1، ص341: «عن الهشام عن الثقة رفعه عن أبي عبدالله» با همان الفاظ.
[3]. صفّار، بصائر الدرجات، ج‏1، ص536؛ عیاشی، التفسیر،ص18؛ حلّی، مختصر البصائر، ص237: «حدّثنا أحمدُ بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيّوب عن داود بن فرقد قال قالَ أَبو عَبدِ اللَّهِ ع لا تَقولوا لِكُلِّ آيَةٍ هَذِهِ رَجُلٌ وَهَذِهِ رَجُلٌ مِنَ القُرآنِ حَلالٌ وَمِنْهُ حَرامٌ وَمِنْهُ نَبأ ما قَبلَكُم وَحُكمُ ما بَينَكُمْ وَخَبَرُ ما بَعدَكُم…»
[4]. کشی، الرجال، ص291؛ صفّار، بصائر الدرجات، ج‏1، ص536.
[5]. کشی، ص517:«… لَيْسَ هَذا دينَنا فاعْتَزِلْه‏».
[6]. ابن‌شعبه، حقائق اسرار،2016، ص128.
[7]. اشعری، المقالات والفرق،ص48، 51، 52، 57؛ عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج4، ص178 از مغیرة بن سعید.
[8]. نک.: محمد، معجم التأویل، ج1، ص503-508: «الصلاة»، ص370-372: «الزکاة»، ص213-215: «الحج»
[9]. اکبری، نصیریه، بخش 3. 6. 1. ج. نیز نک.: موسوی، تصوف و مسئله شریعت، ص81-102.
[10]. صفّار، بصائر الدرجات،ج1، ص526-527، حلی، مختصر البصائر، ص238-240؛ ابن حیون، دعائم الإسلام،ج‏1، ص51.
[11]. اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه، بخش4. 5. 2.
@gholow2

Telegram

غلوپژوهی

***⚠️*** گونه‌شناسی روایات تاویل باطن بر اساس خوانشی از نظام تاویل و تفسیر متن، می‌توان دست‌کم 4 نوع تاویل باطن را در منابع شیعی مورد بحث قرار داد: 1- تأویلات باطنی که گرچه از ظاهر آیه فهمیده نمی‌شوند، ولی ظاهر تحمل آن‌ها را دارد. این نوع علاوه بر اخبار متهمان،…

9 months ago

همچنین به دروغ کمک‌هایی با شماره کارت‌های 6104338997586488 و 6104338708025578 بانک ملت، و 6037697614138870 بانک صادرات همگی به اسم بنیامین زنگنه و شماره کارت 6037697642404948 و 6037998254734501 بانک صادرات به نام معصومه رنجبران جمع کرده است‌.

از همه کسانی که به عنوان کار خیر برای این شخص پول واریز کرده‌اند، تقاضا داریم در پیگیری قانونی و‌ شکایت از این شخص مشارکت کنند.

@Gholow2

9 months ago

▪️گوناگونی اتهام‌ها به غلونکته‌ای درباره پژوهش‌های متهمان به غلو

در سده‌های اخیر، در رویکردهای حجیتی به اقوال رجالیان قدیم، دو مواجهه با اتهام‌های غلو رایج بوده است: پذیرش حداکثری اتهام‌ها؛ نپذیرفتن حداکثری اتهام‌ها.
طبعاً برای رسیدن به واقعیت، رویکرد بهتر این است که به جای مواجهه‌های حجیتی، در هر مورد، با احاطه بر اصطلاحات، گفتمان‌‌ها، جریان‌ها و تطورات آنها و منابعشان، به تفصیل قرائن موافق و مخالف هر اتهام بپردازیم، و محدودیت‌های حاصل از فرایند نقل، گزینش‌گری محدثان و تقیه برخی فرق را نیز در نظر بگیریم.

با این حال، هنوز درباره بیشتر متهمان چنین پژوهش‌هایی صورت نگرفته‌ است. مکرر دیده‌ام که اخیراً برخی پژوهشگران موضوع کلی «متهمان به غلو» را بخشی از عنوان پژوهشی خود برای رساله و مقالات قرار می‌دهند، و برای گریز از چالش پیش‌گفته، ابتدا از قضاوت ابتدایی درباره درستی یا نادرستی اتهام‌ها چشم پوشیده، و گزارشی کلی از آرا یا رویکرد مجموعه‌ای از متهمان را بر اساس روایاتشان ارائه می‌دهند، و در گزینش خود ممکن است ابوالخطاب (پیشوای غالیان) و عبدالرحمن بن الحجاج (موثق) را کنار هم بنشانند.

در حالی که گردآوری کم‌دقت، لزوماً بینشی درست از جریانی مشخص به دست نمی‌دهد. حتی بدون قضاوت درباره راویان اختلافی، باز دست‌کم جا دارد تفاوت ابتدایی اتهام‌ها را در نظر داشت، و می‌توان آن‌ها را در چند طیف قرار داد:

  1. غلو قطعی (مثل ابوالخطاب، خصیبی، ابن مهران، اسحاق بصری، ابوالقاسم کوفی و سران و مؤلفان نصیریه که هم مقالات و شواهد درباره شان بسیار است و هم قدما در اتهامشان اختلافی نکرده‌اند.)

  2. اتهام مشخص از سوی یک یا چند عالم که هنوز با دلیل قطعی رد و تأیید نشده، ولی به عنوان دیدگاه عالمانی مشخص مطرح شده‌اند و می‌توان گفت به ظن قوی بنا بر دیدگاه‌های کلامی، فرقه شناسی، جریان‌شناسی و گفتمانی (به درست یا غلط) بوده‌اند. (مانند مفضل بن عمر، محمد بن سنان، ابوسمینه و عقیقی) (البته ممکن است امروزه برای برخی از این راویان قرائن زیادی در دست باشد که غلوشان را تأیید کند، و از همین رو نویسنده سطور به فضای غالب بر تضعیفات غلوپژوهانه نجاشی و ابن غضائری خوشبین است که این محل بحث نیست. نگر: اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه، فصل4)

  3. اتهام‌های مبهم که گوینده معینی ندارد (و در حد قیل و احتمال مطرح شده‌اند) و بعضاً محتمل در سوء تفاهم‌های غیر کلامی (حتی در حد یک بدخوانی متن) هستند. و حتی وجه کلی مشخصی ندارند. (مانند ابان بن عثمان، عبدالرحمن بن حجاج، محمد بن عیسی بن عبید و ابوهاشم جعفری)¹
    بنا بر این، دسته اخیر که دقیقاً مشخص نیست هیچ عالم متقدمی به روشنی راوی را غالی شمرده باشد، حتی پیش از پژوهش‌های موردی تفصیلی جا ندارد در کنار سران غلو قرار گیرند.
    هم‌چنین اتهام‌های غلو نزد عامه مناسباتی بسیار متفاوت با امامیه دارند، در اینجا مد نظر نیستند.
    __________

  4. برای نمونه: برخی ابان بن عثمان را به خاطر وصف «کان من الناووسية» از سوی ابن فضال (کشی، ص352) از متهمان به غلو شمرده‌اند. ولی در برخی نسخ این وصف به صورت «کان من القادسية» آمده (نگر: قاموس الرجال، ج‏1، ص114) که دیگر ربطی به اتهام مذهبی ندارد. وانگهی خود ناووسی بودن و باور نداشتن به وفات حضرت امام صادق (ع) نیز همیشه گرایش غالیانه را نشان نمی‌دهد. چنانکه همه واقفیان به خاطر غلو به وقف نگرویده بودند و برخی به خاطر گرایشی روایی دچار این اشتباه شده بودند.

یا درباره محمد بن عیسی بن عبید گفته شده «قیل: إنه كان یذهب مذهب الغلاة» (طوسی، فهرست، ص216-217)، ولی نه گوینده‌اش مشخص است، و نه در روایات و روابط روایی او ارتباط روشنی با غالیان هست، و محتمل است که منشأ این قیل، برداشتی از جایگاه عبیدی در میان مستثنیات نوادر باشد که بیشترشان متهم به غلواند، و البته به نظر می‌آید قمیان در مستثنیات نوادر، عبیدی را متهم به غلو نمی‌دانسته‌اند، زیرا برا خلاف دیگر متهمان، تنها منفردات عبیدی از یونس را استنثنا کرده‌اند که این بیشتر با اشکالی نسخه‌ای تناسب دارد.

بحثی از نمونه‌ای دیگر در تفاوت اتهام‌های جابر جعفی و مفضل.
@gholow2

Telegram

غلوپژوهی

***📜*** رمزواره‌های نصیری در کتاب الهدایة الکبرى ***✍️*** علی عادل زاده و عمیدرضا اکبری مطالعات قرآن و حدیث، ش71، 1401ش. امروزه تحقیقات متعددی جایگاه ویژه حسین بن حمدان خصیبی(د ۳۴۶ق یا ۳۵۸ق) را در شکل‌گیری و انسجام فرقه غالی نصیریه نمایانده، و از آرای غالیانه او در…

11 months, 2 weeks ago

وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ
وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ

«درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی)

مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج می‌برند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کرده‌اند. ان شاء الله این کمک‌ها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید.

در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهده‌دار این امر است. دغدغه‌مندان می‌توانند کمک‌های خود را به حساب ایشان واریز کنند:

شماره کارت:6037 \- 6975 \- 1606 \- 8803
شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02

به نام علی یوسف _ بانک صادرات

این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست.
@Gholow2

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago