𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago
مدح و توثیقهای بیحساب در آثار متأخران
قضاوت دربارۀ میزان اعتبار روایات و جایگاه راویان نیازمند توجه به همۀ جنبههای ضعف و قوت آنان است. توانمندی در توثیق راویان، نیازمند توانمندی در جرح و توجه به انواع آسیبها و اشکالات است. کسی که با خوشبینی اشکالات را نمیبیند، توثیقش چندان ارزشمند نیست؛ و برعکس، جرح کسی پذیرفتنیتر است که به قرائن قوت روایتگری راوی هم توجه کند و مثلا صرف انحراف راوی در یک جهت، بدبینی به او را در همۀ جهات رقم نزند.
از جرح و تعدیلهای ارزشمند متقدمانی مانند ابن الولید، ابن نوح، ابن غضائری و نجاشی و تلاشهای متأخرانی مانند مرحوم محقق شوشتری که بگذریم، رجال و تراجمنگاری ما -به ویژه در قرون اخیر- دچار سهلانگاری و خوشخیالی شده و نیازمند «جرّاحی» اساسی است. بدون مقدمهچینی بیشتر به سراغ چند نمونه از نگاشتههای متأخران درباره افرادی میرویم که یا وجود خارجی نداشتهاند یا برای آنها مجهول مطلق بودهاند و یا واقعیت آنها با گمانههای تراجمنگاران از زمین تا آسمان فرق داشته است...
مطالعۀ نمونهها:
https://deraayaat.ir/new-tawthiq
@gholow2
☘️بررسی مستندات غلات (19) نقد تفویض از امام سجاد (ع) نقل شده است: «أنا أوَّلُ مَن خَلَقَ الأَرضَ، وَ أنا آخِرُ مَن يُهلِكُها…» من نخستین کسی هستم که زمین را آفریده و آخرین کسی هستم که آن را نابود میکند (ح115). 🌱 بررسی محتوایی این حدیث از نظر لفظی دچار…
تأویل شرائع به رجال
اینکه نمازگزاردن و حجرفتن همان امامان باشند، یعنی چه؟
روایات تأویلی منقول از ثقات امامیه معمولاً به سادگی در قالبهای زبانی و عرفی میگنجند. برای نمونه در روایاتی هدایت افراد را به عنوان «تأویل اعظم» آیه «و من أحياها فكأنّما أحيا النّاس جميعا» شمردهاند.¹ این تأویل گرچه ابتداءاً از سیاق نزول آیه فهمیده نمیشود، ولی هم لفظ «احیا» تحمل آن را دارد، و هم تعارضی با سیاق ندارد. (نمونههای دیگر)
اما تأویل شرایع قرآنی به اشخاص وضع متفاوتی دارد، و در میانِ غالیان کاملاً رواج داشته و به نوعی ممیّزه آنان بوده، و در روایات امامی انکار شده است. از امام صادق ع روایت شده است که به ایشان گفتند: از شما روایت شده است که الخمر، المیسر، الأنصاب و الأزلام مردانی هستند. حضرت فرمود: خداوند آفریدگانش را با چیزی که نمیدانند مورد خطاب قرار نمیدهد.²
در حدیث دیگر از امام صادق ع روایت شده است که فرمود: هر آیهای را نگویید: این مردی است و آن مردی [دیگر] است. برخی از آیات قرآن درباره حلال است و برخی درباره حرام و در آن خبر گذشته و حکم میانِ شما و خبر آینده است.³
همچنین، با سند یونس بن عبد الرحمن (مولی آل یقطین) از بشیر دهان و سند دیگر از حسن بن فضال از حفص مؤذن (مؤذن علی بن یقطین) روایت شده است که امام صادق ع در نامهای به ابوالخطاب نوشتند: به من خبر رسیده که تو ادعا میکنی زنا مردی است و خمر مردی است و نماز مردی است و روزه مردی است و فواحش مردی است. آنچنانکه تو میگویی نیست. من ریشه خیر (حق) هستم و شاخههای خیر (حق) طاعت خداوند است. دشمن ما ریشه بدی است و شاخههای آنها فواحش است. و چگونه اطاعت میشود کسی که شناخته نمیشود و چگونه شناخته میشود کسی که اطاعت نمیشود؟!⁴
به دو طریق نیز نقل شده که برخی از شیعیان به امام عسکری نامه نوشتند و آرای گوناگونی از علی بن حسکة مانند تأویل شرائع به اشخاص را بر شمردند. امام در پاسخ به نحو کلی گفت: این [تأویلات] دین ما نیست، از آن بپرهیزید.⁵
در منابع نصیری نیز چنین رویکرد تأویلی به ابوالخطاب نسبت داده شده، ولی از آن دفاع نیز شده است.⁶ همین روش از مغیرة بن سعید و البته، از مغیریان و خطابیان متقدم نیز گزارش شده است.⁷ همین طور در پژوهش مفصل عبد الرزاق محمد شواهد چنین رویکرد باطنی را از فرق گوناگون باطنی گرد آمده است.⁸ در این رویکرد یکی از ثمرات تأویل شرائع به رجال، کنار رفتن جایگاه معانی ظاهری این شرایع و تکالیف است.⁹
چنین تأویلی گاهی با واسطۀ متهمان به غلو به منابع امامی نیز راه یافته که از آن جمله رساله میاحیه¹⁰ در منابع امامی و غالیان اسحاقی است که گذشته از مشکل سند، مجموعهای از دیگر شاخصههای زبانی و گفتمانی غالیان طیفهای میانی را نیز دارد. در پژوهش مرتبطی نشان داده شده، همچنان که از روایات امامیه برداشت میشود، در منابع نصیریه، غالیان چنین تأویلی را در راستای اباحهگری به کار میبردهاند و در واقع ظاهر شرایع را کنار میگذاشتند؛ هرچند گاهی از اباحهگری علنی در میان مسلمین شدیداً تحذیر داده و به القای رمزگونه باور رفع تکالیف اهتمام داشتند.¹¹
______
[1]. برقی، المحاسن، ج1، ص232.
[2]. کشی، الرجال، ص291:«طاهر بن عيسى، قال حدّثني جعفرُ بن أحمد، قال حدّثني الشّجاعي، عن الحمادي، رفعه إِلَى أَبي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قيلَ لَهُ روي عَنْكُمْ أَنَّ الْخَمْرَ وَالْمَيْسِرَ وَالأَنصابَ وَالْأَزلامَ رِجالٌ فَقالَ ما كانَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ليخاطِبَ خَلقَهُ بِمالا يَعلَمون»؛ عياشی، التفسير، ج1، ص341: «عن الهشام عن الثقة رفعه عن أبي عبدالله» با همان الفاظ.
[3]. صفّار، بصائر الدرجات، ج1، ص536؛ عیاشی، التفسیر،ص18؛ حلّی، مختصر البصائر، ص237: «حدّثنا أحمدُ بن محمد عن الحسين بن سعيد عن فضالة بن أيّوب عن داود بن فرقد قال قالَ أَبو عَبدِ اللَّهِ ع لا تَقولوا لِكُلِّ آيَةٍ هَذِهِ رَجُلٌ وَهَذِهِ رَجُلٌ مِنَ القُرآنِ حَلالٌ وَمِنْهُ حَرامٌ وَمِنْهُ نَبأ ما قَبلَكُم وَحُكمُ ما بَينَكُمْ وَخَبَرُ ما بَعدَكُم…»
[4]. کشی، الرجال، ص291؛ صفّار، بصائر الدرجات، ج1، ص536.
[5]. کشی، ص517:«… لَيْسَ هَذا دينَنا فاعْتَزِلْه».
[6]. ابنشعبه، حقائق اسرار،2016، ص128.
[7]. اشعری، المقالات والفرق،ص48، 51، 52، 57؛ عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج4، ص178 از مغیرة بن سعید.
[8]. نک.: محمد، معجم التأویل، ج1، ص503-508: «الصلاة»، ص370-372: «الزکاة»، ص213-215: «الحج»
[9]. اکبری، نصیریه، بخش 3. 6. 1. ج. نیز نک.: موسوی، تصوف و مسئله شریعت، ص81-102.
[10]. صفّار، بصائر الدرجات،ج1، ص526-527، حلی، مختصر البصائر، ص238-240؛ ابن حیون، دعائم الإسلام،ج1، ص51.
[11]. اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه، بخش4. 5. 2.
@gholow2
Telegram
غلوپژوهی
***⚠️*** گونهشناسی روایات تاویل باطن بر اساس خوانشی از نظام تاویل و تفسیر متن، میتوان دستکم 4 نوع تاویل باطن را در منابع شیعی مورد بحث قرار داد: 1- تأویلات باطنی که گرچه از ظاهر آیه فهمیده نمیشوند، ولی ظاهر تحمل آنها را دارد. این نوع علاوه بر اخبار متهمان،…
همچنین به دروغ کمکهایی با شماره کارتهای 6104338997586488
و 6104338708025578
بانک ملت، و 6037697614138870
بانک صادرات همگی به اسم بنیامین زنگنه و شماره کارت 6037697642404948
و 6037998254734501
بانک صادرات به نام معصومه رنجبران جمع کرده است.
از همه کسانی که به عنوان کار خیر برای این شخص پول واریز کردهاند، تقاضا داریم در پیگیری قانونی و شکایت از این شخص مشارکت کنند.
▪️گوناگونی اتهامها به غلونکتهای درباره پژوهشهای متهمان به غلو
در سدههای اخیر، در رویکردهای حجیتی به اقوال رجالیان قدیم، دو مواجهه با اتهامهای غلو رایج بوده است: پذیرش حداکثری اتهامها؛ نپذیرفتن حداکثری اتهامها.
طبعاً برای رسیدن به واقعیت، رویکرد بهتر این است که به جای مواجهههای حجیتی، در هر مورد، با احاطه بر اصطلاحات، گفتمانها، جریانها و تطورات آنها و منابعشان، به تفصیل قرائن موافق و مخالف هر اتهام بپردازیم، و محدودیتهای حاصل از فرایند نقل، گزینشگری محدثان و تقیه برخی فرق را نیز در نظر بگیریم.
با این حال، هنوز درباره بیشتر متهمان چنین پژوهشهایی صورت نگرفته است. مکرر دیدهام که اخیراً برخی پژوهشگران موضوع کلی «متهمان به غلو» را بخشی از عنوان پژوهشی خود برای رساله و مقالات قرار میدهند، و برای گریز از چالش پیشگفته، ابتدا از قضاوت ابتدایی درباره درستی یا نادرستی اتهامها چشم پوشیده، و گزارشی کلی از آرا یا رویکرد مجموعهای از متهمان را بر اساس روایاتشان ارائه میدهند، و در گزینش خود ممکن است ابوالخطاب (پیشوای غالیان) و عبدالرحمن بن الحجاج (موثق) را کنار هم بنشانند.
در حالی که گردآوری کمدقت، لزوماً بینشی درست از جریانی مشخص به دست نمیدهد. حتی بدون قضاوت درباره راویان اختلافی، باز دستکم جا دارد تفاوت ابتدایی اتهامها را در نظر داشت، و میتوان آنها را در چند طیف قرار داد:
غلو قطعی (مثل ابوالخطاب، خصیبی، ابن مهران، اسحاق بصری، ابوالقاسم کوفی و سران و مؤلفان نصیریه که هم مقالات و شواهد درباره شان بسیار است و هم قدما در اتهامشان اختلافی نکردهاند.)
اتهام مشخص از سوی یک یا چند عالم که هنوز با دلیل قطعی رد و تأیید نشده، ولی به عنوان دیدگاه عالمانی مشخص مطرح شدهاند و میتوان گفت به ظن قوی بنا بر دیدگاههای کلامی، فرقه شناسی، جریانشناسی و گفتمانی (به درست یا غلط) بودهاند. (مانند مفضل بن عمر، محمد بن سنان، ابوسمینه و عقیقی) (البته ممکن است امروزه برای برخی از این راویان قرائن زیادی در دست باشد که غلوشان را تأیید کند، و از همین رو نویسنده سطور به فضای غالب بر تضعیفات غلوپژوهانه نجاشی و ابن غضائری خوشبین است که این محل بحث نیست. نگر: اکبری، نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه، فصل4)
اتهامهای مبهم که گوینده معینی ندارد (و در حد قیل و احتمال مطرح شدهاند) و بعضاً محتمل در سوء تفاهمهای غیر کلامی (حتی در حد یک بدخوانی متن) هستند. و حتی وجه کلی مشخصی ندارند. (مانند ابان بن عثمان، عبدالرحمن بن حجاج، محمد بن عیسی بن عبید و ابوهاشم جعفری)¹
بنا بر این، دسته اخیر که دقیقاً مشخص نیست هیچ عالم متقدمی به روشنی راوی را غالی شمرده باشد، حتی پیش از پژوهشهای موردی تفصیلی جا ندارد در کنار سران غلو قرار گیرند.
همچنین اتهامهای غلو نزد عامه مناسباتی بسیار متفاوت با امامیه دارند، در اینجا مد نظر نیستند.
__________
یا درباره محمد بن عیسی بن عبید گفته شده «قیل: إنه كان یذهب مذهب الغلاة» (طوسی، فهرست، ص216-217)، ولی نه گویندهاش مشخص است، و نه در روایات و روابط روایی او ارتباط روشنی با غالیان هست، و محتمل است که منشأ این قیل، برداشتی از جایگاه عبیدی در میان مستثنیات نوادر باشد که بیشترشان متهم به غلواند، و البته به نظر میآید قمیان در مستثنیات نوادر، عبیدی را متهم به غلو نمیدانستهاند، زیرا برا خلاف دیگر متهمان، تنها منفردات عبیدی از یونس را استنثنا کردهاند که این بیشتر با اشکالی نسخهای تناسب دارد.
بحثی از نمونهای دیگر در تفاوت اتهامهای جابر جعفی و مفضل.
@gholow2
Telegram
غلوپژوهی
***📜*** رمزوارههای نصیری در کتاب الهدایة الکبرى ***✍️*** علی عادل زاده و عمیدرضا اکبری مطالعات قرآن و حدیث، ش71، 1401ش. امروزه تحقیقات متعددی جایگاه ویژه حسین بن حمدان خصیبی(د ۳۴۶ق یا ۳۵۸ق) را در شکلگیری و انسجام فرقه غالی نصیریه نمایانده، و از آرای غالیانه او در…
وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ
وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ
«درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی)
مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج میبرند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کردهاند. ان شاء الله این کمکها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید.
در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهدهدار این امر است. دغدغهمندان میتوانند کمکهای خود را به حساب ایشان واریز کنند:
شماره کارت:6037 \- 6975 \- 1606 \- 8803
شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02
به نام علی یوسف _ بانک صادرات
این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست.
@Gholow2
در اعتبارسنجی «السلام علی ... منزل المن و السلوی» باید به چند نکته توجه داشت.
از منابع اصلی این زیارتنامه، مصباح الزائرِ سید بن طاووس و به تبع آن مزار شهید اول فاقد عبارت «منزل المن والسلوی»اند (مصباح الزائر، ط آل البیت، ص۱۲۶؛ مزار الشهيد الاول، ط مدرسه امام مهدی، ص۴۷)؛ اما در مزار ابن مشهدی و نقل علامه مجلسی از مزار عتیق این عبارت آمده است (المزار الکبیر لابن المشهدی، ط جامعه مدرسین، ص۱۸۵؛ بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۳۰؛ تحفة الزائر، ص۱۴۱)
مقایسه زیارتنامه موجود در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر با منابعِ متقدم مانندِ کامل الزیارات، من لا یحضره الفقیه و تهذیب الأحکام، نشان میدهد که زیارتنامه موجود در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر ترکیبی و بخش مورد بحث الحاقی است. در جدول زیر متن مزار ابن مشهدی با منابع متقدم مقایسه شده است. چنان که دیده میشود ردیف ۱ و ۳ (رنگ سبز) تقریباً در همه منابع یکسان است و هر چند مزار ابن مشهدی در ردیف ۳ هم تفاوتهای قابل ملاحظهای دارد، اما کلیت آن و اکثر عبارات ثابت مانده است. اما در ردیف ۲ منابع متقدم، تقریباً یکساناند، ولی مزار ابن مشهدی کاملاً متفاوت است. در واقع در مزار ابن مشهدی، متنی جایگزینِ متن منابع متقدم شده است. این متن جایگزینشده دقیقاً همان زیارت منقول از مزار عتیق است. اتفاقاً تمام اشکالات متوجه همین بخش جایگزینشده است و دقیقاً همین بخش است که مورد استناد غلات قرار گرفته است! بنابراین این زیارتنامه یکدست نیست و ترکیبی از چند متن است و دلیلی بر مأثور بودن بخش مورد بحث وجود ندارد.
در هیچ یک از منابعِ این زیارتنامه به جز نقل علامه مجلسی از مزار عتیق، این حدیث به معصوم (ع) منسوب نشده و سندی برای آن ذکر نشده است. در نقل علامه مجلسی نیز تنها به عنوان «زِيَارَةُ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع» یاد شده است که گر چه تصریح نشده، ولی ظاهر آن انتساب به معصوم است؛ با این حال هیچ سندی برای آن ذکر نشده است؛ ضمن این که هویت مزار عتیق و نویسنده آن نامعلوم است.
در منابعِ مختلف روایاتی از صفوان جمال درباره زیارت نقل شده، اما در هیچ جا به جز نقل علامه مجلسی از این مزار ناشناس (مزار عتیق)، چنین جملاتی در روایت صفوان نیامده است. حتی در مزار ابن مشهدی زیارتی از صفوان نقل شده که این بخش در آن نیست (المزار الكبير، ص۲۱۴)
با توجه به این که در مصباح الزائر و مزار ابن مشهدی این زیارتنامه به صفوان منسوب نشده، احتمال دارد که علامه مجلسی یا منبعِ او در انتسابِ آن به صفوان اشتباه کرده باشند. توضیح آن که در کتب زیارات معمولاً مطالب پشت سر هم میآید و به دقت تفکیک نمیشود و بسیار اتفاق میافتد که عباراتی ادامه حدیث سابق تلقی میشود و به این ترتیب به اشتباه، سند به مطالبِ بعدی تسری مییابد. در این جا نیز با توجه به این که منبع اصلی در اختیار ما نیست، چنین احتمالی وجود دارد.
در مزار ابن مشهدی این بخش از زیارت این گونه آغاز میشود: «فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَى بَابِ السَّلَامِ فَقُل: السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ ... وَ مُنْزِلِ الْمَنِّ وَ السَّلْوَى ... » (المزار الکبیر، ص۱۸۴) در حالی که میدانیم در زمانِ صفوان جمال، اساساً مزار امیرالمؤمنین (ع) آشکار نبوده، چه رسد به آن که دارای «باب» باشد. بنابراین دستِکم این عبارت از توضیحاتِ نویسندگان متأخر است.
خلاصه کلام آن که متن مورد استناد غلات در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر نسبت به متن اصلی زیارتنامه الحاقی است و دلیلی بر انتسابِ آن به معصوم وجود ندارد. تنها در نقلِ علامه مجلسی از مزار عتیق این متن به صفوان منسوب شده که نه هویت مزار عتیق و نویسنده آن معلوم است و نه سندی برای انتسابِ آن به صفوان ارائه شده است و نه منابع دیگر، انتساب آن به صفوان را تأیید میکند. احتمال پدیده تسری اسناد هم در انتسابِ این متن به صفوان وجود دارد. از نظر محتوایی این متن در فضای متأثر از مفوضه سیر میکند و شباهتی با احادیث و زیارات معتبر ندارد.
☘ بررسی مستندات غلات (۲۲)
زیارتنامه «السلام علی ... منزل المنّ والسلوی»
یکی از مستندات غلات زیارتنامهای خطاب به امیرالمؤمنین (ع) است که در آن آمده است: «... السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى وَ سَامِعِ السِّرِّ وَ النَّجْوَى وَ مُنْزِلِ الْمَنِ وَ السَّلْوَى ...». این زیارتنامه و به ویژه عبارت «منزل المنّ والسلوی» همواره مورد توجه و استناد شیخیه و امثالهم بوده است (برای نمونه نک: سید کاظم رشتی، شرح آیة الکرسی، ص۳۱۱؛ محمدکریم خان کرمانی، طریف الدعوات، ص۶۲) تا جایی که گفته شده صاحب جواهر دستور داد برای جلوگیری از سوء استفاده شیخیه این عبارت را از لوح منصوب در حرم امیرالمؤمنین (ع) محو کنند (قصص العلماء، ص۶۷).
در این زیارتنامه، امیرالمؤمنین نازلکننده مَنّ و سلوی خوانده شده که به آیات شریفه مربوط به بنی اسرائیل اشاره دارد: «وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى ...» (البقرة : ۵۷؛ همچنین نک: الأعراف: ۱۶۰، طه: ۸۰)
آن چه از عبارتِ «منزل المنّ و السلوی» به ذهن متبادر میشود، آن است که امیرالمؤمنین (ع) بوده است که بر بنیاسرائیل، منّ و سلوی را فرو فرستاده است؛ بنابراین دو انگاره در این جمله نهفته است:
از این جهت این عبارت در فضای روایات متعددی است که امیرالمؤمنین (ع) را غرقکننده قوم نوح (ع)، نابودکننده عاد و ثمود و اصحاب رسّ، نابودکننده فرعون، نجاتدهنده موسی (ع)، نجاتدهنده یونس (ع)، نجاتدهنده ابراهیم (ع) و ... معرفی میکنند (نمونه: المناقب العتيق، ص۷۳، ۱۱۵). این گونه روایات همگی از نظر سند و متن در فضای غلو و تفویض سیر میکنند و هر یک جداگانه در جای خود بررسی و نقد شده است (نمونه: نقد حدیث نورانیت).
برخی کوشیدهاند این عبارات را توجیه و تأویل کنند و مثلاً «منزل المنّ والسلوی» را به علت غایی بودن تفسیر کردهاند (قصص العلماء، ص۶۷) یا توجیهات دیگر که تکلّفآمیز است و راه به جایی نمیبرد. چاره کار در اعتبارسنجی این زیارتنامه است.
وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ
وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ
«درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی)
مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج میبرند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کردهاند. ان شاء الله این کمکها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید.
در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهدهدار این امر است. دغدغهمندان میتوانند کمکهای خود را به حساب ایشان واریز کنند:
شماره کارت:6037 \- 6975 \- 1606 \- 8803
شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02
به نام علی یوسف _ بانک صادرات
این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست.
@Gholow2
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago