?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » - غزل شمارهٔ ۱۴۰۳
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم
آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمدهام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمدهام که زر برم زر نبرم خبر برم
گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم
گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم
آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم
در هوس خیال او همچو خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم
این دهان بستی دهانی باز شد» که بیشتر با نام «مثنوی افشاری» شناخته میشود، آوازی است با صدای محمدرضا شجریان، در آواز افشاری، که برای ماه رمضان ساخته شد.
اشعار این اثر، از میان ابیات دفتر اول، سوم و پنجم مثنوی معنوی گزینش شدهاند. نغمهٔ مثنوی، به سبکی ویژه در افشاری نواخته میشود که «مثنوی پیچ» نیز مینامند و علت آن چرخشهای تحریری است که در چهار نوبت در درآمد و فرود آواز صورت میگیرد.
(جملهٔ اول مثنوی افشاری - درآمد):
این دهان بستی دهانی باز شد
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورندهیْ لقمههای راز شد
(جملهٔ دوم مثنوی افشاری-جامهدران):
لب فروبند از طعام و از شراب
لب فروبند از طعام و از شراب
سویِ خوانِ آسمانی کن شتاب
(جملهٔ سوم مثنوی افشاری-عراق):
گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پُر ز گوهرهای اِجلالی کنی
(جملهٔ چهارم مثنوی افشاری-اوج عراق):
طفلِ جان از شیرِ شیطان باز کن
بعد از آنَش با مَلَک اَنباز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
(جملهٔ پنجم مثنوی افشاری-درآمد):
چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امتحان کن چند روزی در صیام
(جملهٔ ششم مثنوی افشاری - جامهدران + فرود)
چند شبها خواب را گشتی اسیر
یک شبی بیدار شو دولت بگیر
این قانون برای ایران ننگ است
✍️ دکتر امین تویسرکانی، قاضی دادگستری:
? قانون حجاب و عفاف را خواندم و در بهت فرو رفتم از این حجم نادانی و قانوننویسی دمدستی و لجاجت و هزار کلمه دیگر که از بیان معذورم. از میان صدها انتقادی که به اساس و جزئیات این قانون وارد است، فقط میخواهم از یک نکته بگویم که بیشتر از همه غمگین، یا بهتر بگویم، خشمگینم کرد. در این قانون دوازده مرتبه «ممنوعیت خروج از کشور» به عنوان مجازات تعیین شده است. «مجازات» ممنوعیت از خروج از کشور؟! درست میخوانم؟
? در قوانین ایران بیسابقه است که ممنوعیت خروج از کشور یک «کیفر» باشد. تا کنون در قوانین، ممنوعیت خروج از کشور یک اقدام مقدماتی برای دستیابی به متهم برای محاکمه یا جلوگیری از فرار متهم بوده که امری قابلپذیرش و در دنیا نیز رایج است، اما مگر میشود ممنوعیت خروج از کشور را یک مجازات بدانیم؟ متأسفانه آری؛ براساس این به اصطلاح قانون، شما مرتکب جرمی میشوید که مجازات آن ممنوعیت خروج از کشور است یا به عبارتی شما مجرمید پس مستحق زندگی اجباری در ایران هستید!
? آقا و خانم نماینده، آیا زندگی در ایران مجازات است؟ زندگی در ایران، سرزمین مادریمان، همردیف زندان و جزای نقدی و شلاق و تبعید و اعدام است؟ آیا شما اینقدر از ایران بیزارید که زندگی بین خلیج فارس تا دریای خزر را یک نوع کیفر میدانید؟
? من از آن وطنپرستانی نیستم که بگویم ایران بهشت است و غیر آن جهنم، ولی من ایران را دوست دارم، دوستداشتنی از جنس خاطره، از جنس چغازنبیل و گنبد سلطانیه، با طعم گز و قطاب و نانبرنجی، با رنگ عکسهای سیاهوسفید خرمشهر و آبی فیروزهای میدان نقشجهان؛ ولی حالا شما اسم این دوستداشتن را گذاشتهاید مجازات؟ مرا و هموطنانم را به وطن خودمان تبعید میکنید؟
? امیدوارم و از خدا میخواهم که به عنوان قاضی هیچگاه مجبور به صدور حکم به استناد این قانون فاجعهآور نباشم، اما به فرض محال و خداییناکرده اگر چنین شد، منِ قاضی باید به متهم چنین بگویم: شما را به لحاظ ارتکاب فلان جرم به دو سال زندگی اجباری در ایران، بزرگترین میراث مشترکمان، مهد زبان قند و شکر پارسی، محکوم میکنم!
? آقایان و خانمهای نماینده که مسئولیت تصویب چنین قانون تأسفآوری بر عهده شماست، شاید شما زندگی در ایران برایتان مجازات است، ولی من و خیل بزرگی از ایرانیها زندگی داخل این مرزها را دوست داریم و با اراده زیستن در این خاک را انتخاب کردهایم. به ما بسیار برمیخورد و برایمان خفتآور است که زندگی در ایران را که حق و آرزوی ماست، به عنوان مجازات در نظر گرفتهاید. کاش بفهمید که این قانون برای ایران ننگ است...
غزلی از صفای اصفهانی
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من
عشق تو در دل نهان شد دل زار و تن ناتوان شد
رفتی چو تیر و کمان شد از بار غم پیکر من
میسوزم از اشتیاقت در آتشم از فراقت
کانون من سینهٔ من سودای من آذر من
من مست صهبای باقی زآن ساتکین رواقی
فکر تو در بزم ساقی ذکر تو رامشگر من
چون مهره در ششدر عشق یک چند بودم گرفتار
عشق تو چون مهره چندیست افتاده در ششدر من
دل در تف عشق افروخت گردون لباس سیه دوخت
از آتش و آه من سوخت در آسمان اختر من
گبر و مسلمان خجل شد دل فتنه آب و گل شد
صد رخنه در ملک دل شد زَ اندیشهٔ کافر من
شکرانه کز عشق مستم میخواره و می پرستم
آموخت درس الستم استاد دانشور من
سلطان سیر و سلوکم مالک رقاب ملوکم
در سورم و نیست سوگم بین نغمهٔ مزمر من
در عشق سلطان بختم در باغ دولت درختم
خاکستر فقر تختم خاک فنا افسر من
با خار آن یار تازی چون گل کنم عشقبازی
ریحان عشق مجازی نیش من و نشتر من
دل را خریدار کیشم سرگرم بازار خویشم
اشک سپید و رخ زرد سیم من است و زر من
اول دلم را صفا داد آیینهام را جلا داد
آخر به باد فنا داد عشق تو خاکستر من
تا چند در های و هویی ای کوس منصوری دل
ترسم که ریزند بر خاک خون تو در محضر من
بار غم عشق او را گردون ندارد تحمل
کی میتواند کشیدن این پیکر لاغر من
دل دم ز سر صفا زد کوس تو بر بام ما زد
سلطان دولت لوا زد از فقر در کشور من
.
تصنیف دل بردی از من به یغما
شاعر: صفای اصفهانی
آهنگساز و خواننده : محمد رضا شجریان
تنظیم : داود شیرزادخانی
گزیده سخنان پیامبر (ص) در مثنوی معنوی
پارادکس قیمت حامل های انرژی بخصوص بنزین.
یکی از مهمترین مشکلات اقتصاد ایران که به هر دولت تازه واردی به ارث می رسد، چالش حامل های انرژی است که
همه می دانیم قیمت تمام شده بسیار بالاتر از قیمت عرضه بوده و دولت ها مجبورند مقادیر متنابهی از بودجه را که باید صرف ایجاد زیرساخت ها و توسعه کشور شود، به صورت سوبسید پرداخت کنند تا قیمت ها در سطوح پایین حفظ شود، مثلاً قیمت بنزین را پایین تر از قیمت یک بطری آب معدنی نگه دارد که اصلا منطقی نیست.
نظام فعلی پرداخت سوبسید بسیار ناکارآمد است چون اولا هر شخصی بیشتر انرژی مصرف کند، بیشتر از سوبسیدها بهره مند می شود، که خلاف عدالت است، و بعلاوه صرفه جویی مصرف انرژی را تشویق نمی کند.
ثانیاً پایین بودن قیمت در مقایسه با کشورهای همسایه باعث شده مقادیر زیادی سوخت به آن مقاصد قاچاق شود.
از طرفی واقعی کردن قیمت انرژی، حتما به مردم فشار اقتصادی غیرقابل تحملی را وارد خواهد کرد، چون سطح عمومی درآمدها پایین است.
پس چه کار باید کرد؟ این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟
دکتر پویا ناظران اقتصاددان نخبه و برجسته ایرانی یکی از بهترین راه حل هایی که تا امروز داده شده را مطرح کرده اند، که امیدوارم مورد توجه دولت پزشکیان قرار گیرد.
از لینک زیر می توانید به سخنرانی او در این خصوص گوش کنید:
https://t.me/dr_reza_bakhtiari/1004
Telegram
کانال تلگرام دکتر بختیاری
در چهل سال گذشته، چهار تصمیم شاخص اقتصادی گرفته شده که عمده آنچه در اقتصاد کشور تجربه میکنیم تبعات اون چهار تصمیم شاخص هستند. در این پست، به تصمیم شاخص اول خواهیم پرداخت. ۵۶ دقیقه - ۲۴ مگ @Economics\_and\_Finance
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago